مقدّمه
از دیرباز، «مشارکت» یکی از اساسیترین صورتهای روابط اجتماعی بوده و به عنوان یکی از محورهای موضوعی و مفهوم اساسی در علوم انسانی تلقّی شده است که در معنای تخصصی و جدید، پدیدة نوینی به شمار میرود که از نیمة دوم قرن بیستم و به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، در حوزة علوم اجتماعی وارد شده و مطمح نظر جامعهشناسان قرا گرفته است. «مشارکت» با مفاهیمی همچون همبستگی، اعتماد، همکاری، تعاون و انجمن پیوند دارد. این مفاهیم در بطن هر نوع جامعة انسانی قرار دارد. «مشارکت فعّالانة انسانها در حیات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تمامی ابعاد حیات است. تشویق به مشارکت و تسهیل در فرایند تحقق آن، همواره منظور برنامهریزان و مصلحان اجتماعی بوده است. (ساروخانی، 1370، ص521) اسلام نیز همواره به مسئلة تعاون و همکاری توجه داشته و آیات و روایات بسیاری را در این زمینه بیان نموده و بهویژه دربارة انجام تکالیف دینی به صورت جماعت تأکید کرده است. اصلیترین پایگاه اسلامی برای انجام تکالیف دینی مسجد است، بهگونهای که یکی از رسالتهای پیامبر اکرم9پس از دریافت وحی الهی و رسانیدن آن به مردم، ایجاد پایگاهی به نام «مسجد» بود تا مکانی برای عبادت و ذکر حق تعالی و تشکیل اجتماعات اسلامی و مردمی باشد. با ورود اسلام به ایران، مساجد برای تحقق آرمانهای اسلامی در شهرها و روستاهای کشور استقرار یافتند و اینک پس از گذشت قرنها از پیدایش اسلام، مسجد نه تنها اعتبار و ارزش خود را حفظ کرده، بلکه همواره در برهههای گوناگون زمانی، نقش مهمی در تحوّلات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی داشته است. به ویژه در دوران انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس، مسجد مکانی برای بسیج، آموزش، سازماندهی و پشتیبانی نیروهای مردمی بوده است. در این میان، حضور جوانان در کنار سایر قشرهای مردم مشاهده میشود. اما در سالهای اخیر، به عللی حضور و مشارکت جوانان در این مکان مقدّس کاهش داشته است. با توجه به این مقدّمه و با عنایت به جایگاه عظیم مسجد در دین اسلام، این پژوهش کوشیده است مشارکت جوانان را در مسجد با تأکید بر نقش خانواده بررسی کند.
شرح و بیان مسئله پژوهشی
در میان همة ادیان و اقوام و ملل گوناگون، مکانهایی وجود دارد که از قداست و اهمیت ویژهای برخوردار بوده و محل عبادت آنها است. مسیحیان به کلیسا یا کلیسه، یهودیان به کنیسه یا کنیسا، زرتشتیان به آتشکده که پرستشگاه آنان است، میرفتند. گوشهگیران و زاهدان نصارا، که آنها را «راهبان» نیز میگویند، به صومعه و دراویش و متصوّفه در مکانی به نام «خانقاه یا خانقه» گرد هم جمع میشدند. چون اسلام یک مکتب جهانی و جاودانی است و داعیة هدایت و رهبری بشریت را دارد، از ضرورت وجود یک مکان مشخص و پایگاه استوار در رابطه با عرضة قوانین خود و تعلیم و ارشاد مردم در تشکیل نظام اجتماعی عادلانه غافل نمانده و لزوم بقای آن را به همة مردم و پیروان خود ابلاغ نموده است. این پایگاه، که از مظاهر شکوه و عظمت اسلام است، «مسجد» نام دارد. در فرهنگ اسلام، برترین و اصیلترین محفل برای عبادت و تقرّب جستن به خداوند متعال، مسجد است. (کدخدایی، 1390، ص8) بنابراین، هر دینی کانونی برای اجتماع پیروانش و انجام مراسم عبادی و تبلیغی خود ایجاد میکند. مسجد نیایشگاه و محل گردهمایی مسلمانان است. مساجد همواره در طول تاریخ شکلگیری خود، دارای اثرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی درجامعه اسلامی بوده و در زمینههای گوناگون، همچون تقویت انسجام اجتماعی، ارتقای مشارکت مردمی، افزایش امنیت اجتماعی، ایجاد تنوّع عملکردی و ارتقای حس تعلّق مکانی نقش داشتهاند. ازآنرو که کارکردهای مساجد در ارتباط با مردم و بهویژه جوانان قرار دارد برای موفقیت، به حضور مردم و مشارکت آنان در امور مساجد نیاز دارد و نیاز به چنین حضوری است که موجب شده خداوند در قرآن کریم، مردم را به سوی مساجد دعوت کند: وَأَقِیمُواْ وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ (اعراف: 29) باوجود اهمیتی که مسجد در بین مسلمانان، به ویژه شیعیان دارد، مطالعاتی که درخصوص مساجد صورت گرفته، حاکی از آن است که مشارکت در مساجد، بهویژه در بین جوانان، کاهش یافته است. (کاظمی، فرجی، 1388، ص 78) جوانان به عنوان آیندهسازان جامعة اسلامی، از بزرگترین سرمایههای این کشور به شمار میروند و تلاش در جهت توسعة آگاهیهای دینی آنان از اهمیت بسزایی برخوردار است. اگر معرفت جوانان به آموزههای دینی و زلال معارف دین از رشد و نمو مطلوبی برخوردار باشد شخصیت دینی آنان بهگونهای شایسته شکل خواهد گرفت و هنگام ورود به جامعة اسلامی تأثیر شگرفی بر آن جامعه خواهند داشت. یکی از مکانهایی که میتواند شخصیت جوان را مطابق آموزههای دینی بارور سازد و روح خداجویی و عدالتخواهی را در اعماق وجود آنان ریشهدار سازد مسجد است که کانون انسانسازی است. جوانان با برخورداری از نیازهای دوران جوانی، بیش از دیگران خواستار و علاقهمند مشارکت فعّال، بهویژه در عرصههای اجتماعی، هستند. جوان بودن جمعیت کشور و مطرح بودن جوانان به عنوان سرمایهها و آیندهسازان جامعه موجب گردیده است این موضوع به عنوان مسئلهای اجتماعی بروز کند. اما اینکه جوانان امروز چه نقش و تأثیری در آیندة جامعه از خود بروز خواهند داد به چگونگی ورود آنان به جامعه و گرفتن الگو و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی بستگی دارد که در جامعهشناسی، تحت عنوان «جامعهپذیری و اجتماعی شدن» از آن یاد میشود.
اصولاً شکلگیری هر رفتاری نیاز به زمینههایی دارد و ارتباط جوانان با مساجد نیز از این قاعده مستثنا نیست. همچون بسیاری از رفتارهای دیگر، باید زیرساخت چنین رفتاری در خانواده پیریزی شود. در واقع، هرجا سخن از مسائل تربیتی است، اولین و مهمترین پایگاهی که باید محل توجه باشد خانواده است. در تربیت کودک، خانواده چنان اهمیتی دارد که گروهی از روانشناسان معتقدند: شخصیت بچهها در 5 سال اول زندگی شکل میگیرد و ریشة تمامی مسائل و مشکلات را باید در این دوره جستوجو نمود.
در واقع، میتوان خانواده را اولین نقطة تربیت اجتماعی و مهمترین عامل نفوذ ارزشها و هنجارهای جامعه در شخصیت افراد دانست. خانواده به عنوان «گروهی از افراد، که با یکدیگر پیوندی بر پایة همخونی (نسبی) یا ازدواج (سببی) و یا فرزندپذیری دارند»، تعریف شده است. (ساروخانی، 1370، ص131) بدینروی، خانواده نقش زیادی در شکلگیری رفتار و شخصیت جوانان دارد و این تأثیرگذاری را میتوان در مشارکت جوانان در عرصههای اجتماعی و بسترهای اجتماعی مشاهده کرد؛ چنانکه اندرسون مشارکت اجتماعی را اساساً یک ویژگی خانوادگی دانسته و معتقد است: چنانچه والدین روحیة مشارکتجویی داشته و در سطح بالایی مشارکت اجتماعی داشته باشند، فرزندانشان نیز مشارکت اجتماعی بالایی خواهند داشت. (وحیدا و نیازی، 1383، ص118) نسل جوان در ایران بیشترین تعداد جمعیت دانشگاهی را تشکیل میدهند و دانشجویان یکی از مهمترین اقشاراجتماعی هستند که به اقتضای عوامل گوناگونی همچون جوان بودن، تحرّک، استقلالخواهی، نوجویی و آرمانگرایی انگیزة بالایی برای مشارکت در عرصههای گوناگون دارند. همچنین دانشگاه از یک سو، کانون فعالیتهای مختلف است و بهگونهای بسترهای مناسبی را برای مشارکت دانشجویان در هر عرصه فراهم میکند. بدینروی باتوجه به نقشی که دانشجویان در آیندة کشور از لحاظ ادارة امور و فعالیتها دارند، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر نقش خانواده بر مشارکت جوانان (مشارکت در مساجد) میپردازد.
بنابراین، سؤال تحقیق حاضر این است: خانواده چه تأثیری بر مشارکت جوانان (دانشجویان) در مساجد دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
پژوهشها ثابت کردهاند که توسعه به مثابة واقعیتی مطلوب دارای ابعاد گوناگونی است.
در جهان معاصر، ارتباط متقابلی که بین ابعاد توسعه از جمله توسعة فرهنگی
(Cultural development) و توسعه اجتماعی (Social development) وجود دارد، مورد توجه اندیشمندان و متفکرین قرار گرفته است؛ زیرا دیگر ابعاد توسعه همچون توسعه اقتصادی، (Economic development) توسعه سیاسی ((Political development و بهویژة توسعه اجتماعی بدون توجه به توسعة فرهنگی و توسعة منابع انسانی امری کاملاً دور از دسترس است. یکی از ارکان مهم توسعة فرهنگی در جوامع بشری نیز وجود نیروی انسانی فعّال و متعهد است. براین اساس، ضرورت تعلیم و تربیت و پرورش نیروی انسانی پارسا، کارآمد توانا و متخلّق به اخلاق اسلامی و دینی به مثابة یکی از شاخصهای توسعة فرهنگی در تحقق دیگر ابعاد توسعه، واقعیتی انکارناپذیر است. برای رسیدن به این مهم، مساجد به عنوان مهمترین کانون دین اسلام برای اجتماع مسلمانان، بسیار تأثیرگذارند؛ زیرا مساجد با قدرت معنوی خود، همواره توانستهاند نیروهای متدیّن، معتقد، فعّال و عالم را پرورش دهند تا در مواقع حسّاس، از دین و مملکت دفاع کنند و حاضر به همه نوع فداکاری، حتی نثارجان خویش باشند. از این رو، ضرورت برنامهریزی برای پیوند کودکان و نوجوانان و بهویژه جوانان با مساجد بیش از پیش احساس میشود. باتوجه به اینکه مسجد پایگاه اصلی دین و بخش معنوی حیات انسان در جامعة اسلامی است، مشارکت جوانان در مساجد میتواند مقدّمهای برای حضور آنان در فعالیتهای اجتماعی باشد. روحیة مشارکتجویی از شاخصهای سنجش توسعة اجتماعی است. مشارکت در مساجد میتواند ضمن پرورش نیروی انسانی متعهد و متخلّق به اخلاق اسلامی موجب ارتقای توسعه اجتماعی گردد.
یونیس و همکاران او بر این باورند که مشارکت اجتماعی در سطوح گوناگون، در ساختن هویّت مدنی جوانان نقش مؤثری ایفا میکند. این ویژگی مدنی در دورة بزرگسالی واسطة رفتار مدنی خواهد بود. تجربة حاصل از مشارکت، جوانان را متوجه این نکته میسازد که کنشهای اجتماعی به یکدیگر وابسته است. انضباط گروهی رسیدن به اهداف مشترک را تسهیل میکند، اختلاف نظرها را با گفتوگو حل و فصل مینماید و دیدگاههای مختلف را همسو میسازد. (به نقل از ذکائی، 1386، ص150)
بنابراین، مشارکت جوانان در اعمال جمعی، بهویژه مساجد، نقش زیادی درافزایش مسئولیتپذیری و گسترش روح همکاری و تعاون در آنها و بالا رفتن اعتماد بهنفس و نیز توانمندسازی آنها دارد و داشتن نیروی انسانی با این ویژگیها شرط لازم برای رسیدن به توسعه، به ویژه توسعة فرهنگی و اجتماعی، است. خانواده یکی از نهادهای مهمی است که میتواند در محقق شدن این امر مؤثر باشد، اگرچه در سالهای اخیر، بسیاری از مؤسسات و سازمانها در رقابت با خانواده، سعی دارند بسیاری از وظایف و کاکردهای خانواده را برعهده گیرند. با وجود این، خانواده هنوز هم به عنوان مهمترین عامل جامعهپذیری و عمدهترین نظامی که وظیفة حفظ و انتقال نظام ارزشی را برعهده دارد، شناخته میشود.
تأثیراتی که خانواده بر کودک میگذارد از این نظر حایز اهمیت است که او تا مدتی طولانی به این گروه وابستگی دارد. تحقیقی در خصوص ارزشهای اجتماعی انقلاب، نشان میدهد در خانوادههایی که در آنها والدین به ارزشهای اجتماعی پایبندی بیشتری دارند، فرزندانشان نسبت به ارزشها پایبندتراز سایر خانوادهها هستند. (رمضانی، 1384) اهمیت بحث خانواده و تأثیر آن بر مشارکت نوجوانان و بهویژه جوانان به حدی است که در برنامة چهارم توسعه، یکی از راهبردهایی که برای توسعه و ارتقای مشارکت جوانان مطرح شده توانمندسازی نهاد خانواده به منظور تغییر در شیوههای پرورشی و تربیتی با هدف شکلدهی روحیة مشارکتی در جوانان است تا نسل جوان را برای مشارکت در عرصههای فرهنگی جهان آماده کند تا بتوانند در جریان برخوردهای فرهنگی، که روز به روز بر دامنة آن افزوده میشود، و در مقابل از خود بیگانگی و جذب شدن به جریانات فرهنگی بیگانه در امان بمانند. در دنیای امروز، که شاهد امواج تهاجمها به سمت جوامع اسلامی هستیم و این همه دغدغه و نگرانی در خصوص نسل جوان وجود دارد، تنها راه مصونیت قشر جوان، پناه دادن ایشان در سایة اعتقادات، مذهب و دین است.
بهطور خلاصه، میتوان اهمیت این مسئله را اینگونه بیان کرد:
- جوان بودن جمعیت و نیازمندی کشور به این نیروی جوان؛
- حسّاس بودن دورة جوانی( دورة بسیار مهمی که در آموزش و تثبیت اعتقادات دینی نقش دارد)؛
- نقش مساجد در پرورش نیروهای متدیّن؛
- مشارکت جوانان در مساجد که میتواند مقدّمهای برای حضور آنان در فعالیتهای اجتماعی باشد؛
- مشارکت کمرنگ جوانان در عرصههای اجتماعی بهویژه مساجد (فاصلهگیری از نهادهای اجتماعی گرایش به فرهنگ غربی را در پی خواهد داشت)؛
- نقش با اهمیتی که خانواده و ساختار آن در تربیت جوانانی با روحیه مشارکتجویی دارد.
از آن رو که هر پژوهشی شعاع اطلاعات و دانش ما را نسبت به پدیدة در دست مطالعه افزایش میدهد، این پژوهش نیز به شناخت عینی و علمی ما نسبت به موضوع کمک میکند تا به دور از ذهنگرایی، واقعیت مشارکت جوانان در مسجد مشخص، کمّیت آن مشاهده و برخی عوامل مؤثر بر افزایش و کاهش آن ملاحظه گردد و مسئولان از چگونگی آن آگاه شوند و در زمینة شناسایی عوامل مؤثر بر کاهش مشارکت جوانان در مسجد تدابیر لازم را بیندیشند.
بنابراین، مسئلة حایز اهمیت این است که با توجه به کاهش حضور مردم در مساجد نسبت به گذشته مشارکت جوانان در مساجد بررسی شود. البته از آنرو که سنّت شمارش «جمعیت اهل مسجد» در ایران وجود ندارد، دادههای دقیق آماری که بتوان به استناد آن میزان دقیق این جمعیت را بیان کرد در دست نداریم؛ اما بیشتر کسانی که دربارة دینداری افراد جامعه تحقیق میکنند این نکته را تصدیق مینمایند. همچنین متولّیان و برنامهریزان امور مساجد نیز این امر را پذیرفتهاند.
جدول (1): میزان مشارکت در مساجد درسالهای 1353 - 1382 (فرجی و کاظمی، 1388، ص78)
سال
|
حضور در مسجد
|
مردها
|
زنان
|
1353
|
71 درصد
|
83 درصد
|
57 درصد
|
1374
|
7/43 درصد
|
5/47 درصد
|
1/40 درصد
|
1379
|
5/45 درصد
|
-
|
-
|
1382
|
8/41 درصد
|
-
|
-
|
تعریف «مشارکت»
«مشارکت» از نظر لغوی، به معنای همکاری دوجانبه و متقابل افراد برای انجام یک امر، و از منظر جامعهشناسی، نوعی فرایند تعاملی چندسویه است. (ازکیا و غفاری، 1380، ص11)
در معنای وسیع و کلان، «مشارکت» به معنای «شرکت فعّالانة افراد در حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و به طور کلی، تمامی ابعاد حیات» است. (ساروخانی، 1370، ص521)
«مشارکت» را نوعی کنش هدفمند در فرایند تعاملی بین کنشگر و محیط اجتماعی او در جهت نیل به اهداف معیّن و از پیش تعیین شده تعریف کردهاند؛ فرایندی که افراد جامعه به صورت آگاهانه، داوطلبانه و جمعی با در نظر داشتن اهداف معیّن و مشخص، در آن شرکت میکنند و منجر به سهیم شدن آنها در منابع اجتماعی میشود. (دهقان و غفاری، 1384، ص68)
«مشارکت» حاصل روندی پویاست که در آن فرد خواستهای واقعی خود و جامعه را به درستی میشناسد و نه تنها اهداف خود را با اهداف جامعه همسو مییابد، بلکه فعالیت خود و جامعه را بدون هیچگونه احساس فشاری با هم میآمیزد و نسبت به این آمیزش احساس تعهد میکند. (آراسته خو، 1386، ص22)
«مشارکت» درگیری ذهنی و عاطفی افراد در موقعیتهای گروهی است که آنان را برمیانگیزد تا برای دستیابی به هدفهای گروهی یکدیگر را یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند. (طوسی، 1370، ص54)
در این تعریف، سه جزء وجود دارد:
1. درگیری ذهنی و عاطفی: در مرتبة نخست، در فرایند مشارکت، شخص با تمام وجود درگیر است. این درگیری از نوع روانی و اجتماعی است.
2. انگیزش یاری دادن: فرد در جریان مشارکت، این فرصت را مییابد تا قابلیتها، ابتکارات و آفرینندگی خود را در دستیابی به هدفهای گروهی بروز دهد.
3. پذیرش مسئولیت: مشارکت اشخاص را برمیانگیزاند تا افراد در کوششهای خود مسئولیت بپذیرند. در فرایند مشارکت، بیمسئولیتی جای خود را به احساس وابستگی و همسرنوشتی و مسئولیت میدهد. (علوی تبار، 1379، ص15-16)
مبانی نظری پژوهش
نظریة «کنش موجّه» فیش باین - آیزن
یکی از نظریاتی که برای تبیین رفتار مطرح شده الگوی «آیزن و فیش باین» است که میتوان از آن برای تبیین رفتار مشارکتی نیز استفاده کرد. در قالب این الگوی تبیین رفتار، ابتدا باید به آمادگی و یا گرایش، و بروز رفتار و یا انجام عمل توجه نمود؛ زیرا گرایش و آمادگی برای رفتار، مقدّم برخود رفتار و عمل است. به نظر آنها، رفتار در پی زنجیرهای از عوامل به وجود میآید. حلقة ماقبل بروز رفتار، قصد و نیت برای انجام یک رفتار است. نیت نیز تابع دو متغیّر «گرایش به رفتار» و «هنجار ذهنی» است. گرایش به رفتار یک متغیّر فردی و شخصی است و متغیّر هنجار ذهنی بیانگر نفوذ و فشار اجتماعی است که شخص آن را برای انجام دادن کاری احساس و ادراک میکند. هریک از متغیّرهای گرایش به رفتار و هنجار ذهنی نیز تحت تأثیر متغیّرهای دیگری هستند. متغیّر «گرایش به رفتار» تحت تأثیر دو متغیّر «انتظار فایده» و «ارزیابی فایده» است. متغیّر «هنجار ذهنی» تحت تأثیر دو متغیّر «انتظار دیگران»، بهویژه افراد مهم و نیز انگیزة «پیروی از انتظارات دیگران» است. الگوی نظری «آیزن و فیش باین» به شرح ذیل است:
گرایش به سوی رفتار: یک متغیّر فردی و شخصی است که طی آن فرد انجام یک رفتار یا یک پدیده را از نظر خودش ارزیابی میکند.
هنجار ذهنی: نشاندهنده نفوذ و فشار اجتماعی روی یک شخص برای انجام یک رفتار است؛ بدینمعنا که شخص توجه دارد که تا چه حد رفتارش از سوی افراد و یا گروههای خاصی تأیید یا توبیخ خواهد شد. این افراد یا گروهها در واقع، نقش یک مرجع هدایت کنندة رفتار را دارند که ممکن است پدر و مادر، دوستان نزدیک و همکاران و یا اهالی یک محل باشند.
انتظار فایده: یک شخص تا چه حد از یک پدیده انتظار فایده دارد؟
ارزیابی فایده: آیا آن پدیده به نظر او برایش فایده دارد، یا نه؟
بنابراین، اقدام به کنش باتوجه به نظریة «فیش باین - آیزن» وابسته به دومقوله است: گرایش به آن موضوع؛ همچنین هنجار ذهنی؛ یعنی میتوان گفت: میزان و نوع مشارکت اجتماعی افراد تحت تأثیر گرایش آنها به موضوع مشارکت است که آن نیز تحت تأثیر گروههای مرجع فرد در فرایند جامعهپذیری وی قرار دارد.
نظریة هلی
هلی (2001) انواع مشارکتهای داوطلبانه و عضویت فعّال در گروههای خارج از خانواده و سازمانهای سیاسی و گروههای فشار را جزء مشارکت اجتماعی محسوب میکند (دانش مهر و احمدرش، 1388، ص136) و مشارکت اجتماعی افراد را با چند دسته از عوامل تبیین میکند:
1. عوامل مرتبط با ویژگیهای فردی مانند پایگاه اجتماعی - اقتصادی فرد در جامعه که موجب میشود وی هر فعالیت اجتماعی، یا بهطور عادی هر راهبرد شخصی را که موجب پیشرفت نسبت به والدین، امید به اشتغال، آموزش و امید به آینده میشود مفید تلقّی کند.
2. سطح تحصیلات؛
3. گروه جنسی؛
4. جنسیت و جهتگیری جنسی؛
5. زمینة خانوادگی شامل محل اقامت، میزان مشارکت والدین، وضعیت تأهّل، و محیط اجتماعی شدن. (یزدانپناه و صمدیان، 1387، ص131)
خانواده مهمترین عامل جامعهپذیری
میتوان «خانواده» را اولین نقطة تربیت اجتماعی و مهمترین عامل نفوذ ارزشها و هنجارهای جامعه در شخصیت افراد دانست. «خانواده» به عنوان گروهی از افراد، که با یکدیگر پیوندی بر پایة همخونی (نسبی) یا ازدواج (سببی) و یا فرزندپذیری دارند، تعریف شده است. (ساروخانی، 1370، ص131)
نظریة «کنش» پارسونز
اجزای اصلی و بارز نظریة «کنش»[1] پارسونز را به ترتیب، «ارگانیسم رفتاری»، «نظام شخصیتی«، «نظام اجتماعی» و «نظام فرهنگی» تشکیل میدهد. به اعتقاد پارسونز، هرکدام از این نظامهای کنش، یکی از کارکردهای چهارگانة نظامها را برعهده دارد. بهگونهای که «ارگانیسم رفتاری» کارکرد تطبیق با محیط؛ «نظام شخصیتی» کارکرد دستیابی به هدف؛ «نظام اجتماعی» یکپارچگی؛ و «نظام فرهنگی» کارکرد سکون را با تجهیز کنشگران به هنجارها و ارزشهایی که آنها را به کنش برمیانگیزد، انجام میدهد. جامعهپذیری در دیدگاه پارسونز، نقش کلیدی دارد و با توجه به علاقة اصلی پارسونز به نظام اجتماعی، فراگردهای ملکة ذهن ساختن (Internalization) و اجتماعی کردن از اهمیت شایانی برخوردارند. (ریتزر، 1386، ص132- 136)
از نظر پارسونز، جامعه نوع خاصی از تجمّع انسانی است. پارسونز اجتماعی شدن (جامعهپذیری) را فرایندی میداند که طی آن الگوهای فرهنگی، یعنی ارزشها، اعتقادات، زبان و نمادها در نظام شخصیت درونی میشوند. از نظر او، فرایند جامعهپذیری یکی از مهمترین فرایندهایی است که میتوان در جامعه در نظر گرفت. جامعه برای ایجاد نظم، نیاز به اجتماعی کردن اعضای جدید دارد. وی فرایند جامعهپذیری را ناشی از یک ارتباط همهجانبه میان نظامهای گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میداند و معتقد است: جامعهپذیری عمدتاً در خانواده، نظام آموزشی جامعه، وسایل ارتباط جمعی، فعالیتهای تربیتی در سندیکاها و احزاب سیاسی انجام میگیرد. (روشه ،1376، ص104)
به نظر پارسونز(1962)، فرایند اجتماعی شدن اساساً از طریق سازوکارهای تعمیم، تقلید و همانندسازی، که بسیار مهم هستند، صورت میگیرد. جریانات انگیزش، که در سازوکارهای یادگیری وارد میشوند، به صورت جزئی از سازوکارهای اجتماعی کردن از طریق مشارکت کودک در یک نظام مکمّل انتظارات نقشها، سازمان داده میشوند.
نظریة یادگیری اجتماعی
نظریة «یادگیری اجتماعی» (Social learning theory) شاخهای از نظریة «رفتارگرایی» تلقّی میشود که واتسون مبتکر آن بود، ولی برخلاف نظریة «رفتارگرایی و نورفتارگرایی»، در این نظریة شناخت و فرایندهای عالی تفکر، رفتار را تحت تأثیر قرار میدهد. در این نظریه، پذیرفته شده است که انسان از طریق تقلید یاد میگیرد و بین موقعیتهای تقویت شده و تقویت نشده تفاوت قایل میشود. در این دیدگاه، بر تعیینکنندگان موقعیتی رفتار تأکید شده است.
مهمترین نظریة یادگیری اجتماعی موجود، که بر اهمیت مشاهده تأکید میورزد، نظریة آلبرت بندورا[2] است که عقیده دارد: بخش بزرگی از یادگیری انسان از راه مشاهدة رفتار دیگران آموخته میشود. در این نظریه، رفتار، عوامل شخصی و عوامل محیطی، همه به عنوان تعیینکننده و اعمال به هم وابسته عمل میکنند. (سیف، 1383، ص186)
در نظریة «یادگیری اجتماعی» باندورا، یادگیری از راه مشاهده و تقلید صورت میگیرد. در این میان، تعامل بین ویژگیهای فرد، محیط و رفتار بسیار مهم است. اگرچیزهایی را که ما یاد میگیریم از سوی دیگران تقویت شود آنها را به عملکرد تبدیل میکنیم. برای مثال، رفتاری را که همه دوست دارند، میآموزیم. در غیر این صورت، چنانچه یادگیریهای ما تقویت نشوند به عملکرد تبدیل نمیشوند.
پیشینة تحقیق
پدیدههای اجتماعی وابسته به گذشته و در زنجیرهای از تداوم جای میگیرند. هویّت آنان بدون در نظر گرفتن گذشتهای که درآن تکوین و تبلور یافتهاند، به دست نخواهد آمد. بدین روی، همانگونه که شناخت درست باید با توجه به تمام شرایط فعلی پدیده صورت گیرد، به گذشتة تاریخی آن نیز باید توجه کرد. به درستی میتوان گفت: هر تحقیق درست، متضمّن شناخت تحقیقات پیشین است. (ساروخانی، 1382، ص146) بدین منظور، به بررسی پژوهشهای داخلی و خارجی که دربارة مسجد صورت گرفته است، میپردازیم:
الف. پژوهشهای داخلی
تحقیقات و مطالعات گوناگونی در داخل کشور دربارة مساجد صورت گرفته و هرکدام سعی کرده است با توجه به تخصص خود، مسائل مربوط به مساجد را بررسی کند با وجود این، تحقیقاتی که با نگاه جامعهشناسی صورت گرفته باشد انگشتشمار است. بنابراین ناگزیر تحقیقات انجام شده با نگاه غیر جامعهشناختی نیز ذکر میشوند:
1. ضرّابی(1376) در پژوهشی با عنوان «نقش عوامل مؤثّر در جذب نسل جوان به مسجد از دیدگاه جوانان در استان کرمان» به این نتیجه رسیده است که عوامل ذیل در جذب جوانان به مسجد ارتباط مستقیم دارد: 1. ویژگیهای علمی و اخلاقی و رفتاری امام جماعت مسجد؛ 2. فعالیت کانونهای فرهنگی مستقر در مساجد؛ 3.وضعیت ظاهری و نظافت و امکانات مسجد؛ 4. کیفیت برگزاری نماز جماعت (از نظر طول مدت برگزاری نماز)؛ 5. کتابخانة مسجد؛ 6. هیأت امنای مسجد.
2. دربندی(1374) در تحقیقی با عنوان «علل کاهش حضور مردم در مساجد از دیدگاه کارکردگرایان» دربارة «نیازها» به بررسی این موضوع پرداخته است. او علت خلوتی مساجد را در مقایسه با اوایل انقلاب، تغییر نیازهای مردم و عدم تناسب کارکردهای مساجد با نیازهای کنونی مردم دانسته و اظهار داشته که سطح انتظارات مردم بالا رفته و یکی از علل آن توزیع غیرعادلانة ثروتها و امتیازات مادی و رفاهی در میان قشرهای گوناگون مردم است.
3. آقامحمّدی، قاسمی و اسدی (1388) در تحقیقی با عنوان «بررسی نقش والدین در هدایت فرزندان به نماز جماعت و مسجد» به این نتایج دست یافتهاند: میزان تأثیرگذاری والدین در هدایت فرزندان دختر نسبت به هدایت فرزندان پسر به نماز بیشتر بوده است. همچنین تأثیرگذاری والدین باسواد نسبت به والدینی که از سواد کمتری برخوردار بودند در هدایت فرزندان به نماز جماعت بیشتر بوده است. علاوه براین، میان میزان تأثیرگذاری والدین نمازخوان و والدینی که نماز نمیخوانند در هدایت جوانان به نماز، تفاوت معناداری وجود داشته است، درحالی که میان وضعیت اقتصادی خانوادهها و میزان تأثیرگذاری والدین در هدایت فرزندان به نماز تفاوتی مشاهده نشده است.
4. شایگان (1388) در تحقیقی با عنوان «تبیین جامعهشناختی مشارکت مردم در مساجد با استفاده از نظریات پارسونز در رابطه باکنش اجتماعی و تئوری سازمانها» به بررسی این مسئله پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد:
- بین تصور افراد از کیفیت عملکردهای اصلی مسجد و میزان حضور و مشارکت آنها در مسجد رابطه وجود دارد.
- بین میزان مقبولیت امام جماعت نزد پاسخگویان و میزان حضور و مشارکت آنان در مسجد رابطه وجود دارد.
- بین برداشت فرد از کیفیت سطح فنی مسجد و میزان حضور و مشارکت مردم در مسجد رابطه وجود دارد.
- بین میزان مذهبی بودن افراد و میزان حضور و مشارکت آنان در مسجد رابطه وجود دارد.
- بین میزان حضور و مشارکت در مساجد و طبقة اجتماعی پاسخگویان رابطة منفی وجود دارد، به گونهای که هرقدر طبقة اجتماعی افراد بالاتر برود، میزان حضور و مشارکت آنان در مسجد کمتر میشود.
رابطة بین میزان ارضای توقّعات افراد از مسجد و حضور و مشارکت آنان در مسجد با ضریب همبستگی بالایی تأیید شده است. همچنین رابطة بین نحوة تأمین هزینة مسجد و میزان حضور و مشارکت در مسجد تأیید شده است.
ب. پژوهشهای خارجی
اگرچه تحقیقات بسیاری دربارة مذهب و کلیسا درخارج از کشور صورت گرفته، ولی تحقیق دربارة مسجد بسیار اندک است. از جملة این اندک تحقیقات، میتوان به نمونههای ذیل اشاره کرد:
1. خانم ایوان یازبک حداد و آدیرت لومیس (1983) در تحقیقی با عنوان «گسترش ارزشهای اسلامی در ایالات متحده» به این نتیجه رسیدهاند که هرقدر الفت افراد با مساجد بیشتر باشد، آنها به اجرای دقیق احکام اسلامی تعهد بیشتری دارند و 71 درصد پاسخگویان حضور در مسجد را در حفظ ایمان و اعتقادات مذهبی خیلی مؤثر دانستهاند. همچنین یافتهها حاکی از آن است که بین سن و وضعیت تأهّل با مشارکت در فعالیتهای مسجد رابطه وجود دارد؛ بدین صورت که جوانان و افراد متأهّل بیش از افراد مسن و مجرّد به مسجد میروند و در برنامههای مساجد مشارکت میکنند.
2. استلزنبرگ و دیگران (1995) در تحقیقی با عنوان «مشارکت دینی در اوان بزرگسالی و تأثیرهای سنّی و چرخة زندگی خانوادگی در عضویت در کلیسا»، به بررسی تحوّلات زندگی از قبیل ازدواج، طلاق و روابط جنسی پیش از ازدواج بر مشارکت دینی در ایالات متحدة آمریکا پرداختهاند. این تحقیق در فاصلة سالهای1972- 1986 در سطح ملّی در ایالات متحده صورت گرفته است. براساس نتایج این تحقیق، میزان مشارکت دینی در هر سه سطح مقطع سنّی منظور دین (22، 25، 32 سالگی)، هم در زنان و هم در مردان همراه با افزایش سن افزایش مییابد. البته میزان مشارکت دینی زنان در هر سطح مقطع، از میزان مشارکت دینی مردان بیشتر است. براساس برآوردهای رگرسیونی، محققان پیشبینی کردهاند که امکان مشارکت دینی مردان و زنان متأهّل نسبت به دوران تجرّد به میزان 4 تا 8 درصد افزایش یافته و این به آن معناست که تأثیر ازدواج بر مشارکت دینی مثبت و معنادار است.
چارچوب نظری پژوهش
نظریههای موجود در ارتباط با این پژوهش هرکدام متغیّرهای خاص را برجسته کرده و ابعادی از موضوع را تبیین میکنند. بنابراین، در این پژوهش از چارچوب نظری تلفیقی به منظور غنای نظری و توان تبیین جامع عوامل مؤثر بر مشارکت جوانان در مسجد بهرهبرداری میشود. بر اساس دیدگاه و نظریة «کنش موجه» فیش باین - آیزن، نگرشهای فردی و انگیزههای درونی (شخصیتی افراد) در شکلگیری رفتار مؤثر است. از این نظر، نگرش زمینة رفتار است، بهگونهای که وقتی کسی نسبت به موضوعی نگرش مثبت یا منفی دارد در برابر آن، واکنش مثبت یا منفی نشان میدهد. بخشی از این واکنش به صورت اظهار عقیده دربارة موضوع و بخشی دیگر ممکن است در رفتار او نسبت به موضوع جلوهگر شود. نگرش فرد نسبت به موضوعی تحتتأثیر دو متغیّر انتظار دیگران، بهویژه افراد مهم و نیز انگیزة پیروی از انتظارات دیگران است که با توجه به عنوان تحقیق، منظور از افراد مهم در اینجا، خانواده و به ویژه والدین است. نگاهی به عوامل مؤثر بر بعد ذهنی مشارکت، نشان میدهد که علاقة بیشتر به مشارکت و نگرش مثبت نسبت به آن، به احساس و نگرشی که خانوادة فرد نسبت به مشارکت دارند موثر است. اینکه فرد نسبت به مشارکت چه نگرشی دارد، متأثر از این است که والدین او چه نگرشی به موضوع مزبور دارند که این مسئله را میتوان در چارچوب دیدگاه بامریند دربارة ساختار خانواده مطرح کرد. او سه نوع ساختار دربارة خانواده برای هریک ویژگیهایی را مطرح میکند. برای مثال، خانوادهای که به عنوان «خانوادة اقناعگرا» مطرح میکند خانوادهای است که در آن مشارکت و همکاری در کارهای منزل ویژگی بارز آن است، بهگونهای فرصت کافی برای اخذ تصمیم به فرزندان داده میشود و سهم اولیا و فرزندان در اخذ تصمیمات به صورت مشارکتی (50 به50) است. بنابراین، کسی که در این خانواده پرورش مییابد با توجه به نقش خانواده در جامعهپذیری، هنجارهای ذهنی او در این زمینه شکل گرفته، فرد نگرش مثبتتری نسبت به مشارکت پیدا میکند که به معنای آمادگی و وجه نظر مثبت نسبت به مشارکت در مسائل اجتماعی و اولویت کار گروهی در نظر ایشان است. بنابراین، او مشارکت را ارزشمند یافته، به آن تمایل دارد، و اگر زمینة مناسبی برای مشارکت اجتماعی فراهم ببیند آمادگی بیشتری برای مشارکت از خود نشان میدهد.
حال باتوجه به اینکه موضوع تحقیق حاضر «مشارکت در مسجد» است پایبندی دینی و نگرش والدین نسبت به نهادهای دینی بر نگرش فرد در این زمینه با توجه به دیدگاه بامریند بیتأثیر نخواهد بود. از نظر او، از میان شیوههای تربیتی «استبدادی»، «آسانگیر»، «اقتداری»، «امتناع»، «شیوه اقتداری» (اقناع گرایانة) بیشتر در درونی کردن هنجارهای منظور در فرزندان موفق است؛ زیرا روابط منطقی بین والدین و فرزندان در این نوع خانواده برقرار است. همچنین با توجه به دیدگاه «یادگیری اجتماعی» بندورا، رفتار مذهبی از طریق پاداش و تنبیهی که به دنبال آن آمده است، فراگرفته میشود، بهگونهای که اگر خانواده از همان آغاز کودکی رفتارهای مذهبی را تقویت کند و به آن پاداش دهد کودک رفتارهای مذهبی را خواهد آموخت. با توجه به اینکه دراین دیدگاه، انسانها هشیار هستند و از راه مشاهده و الگو قرار دادن، رفتارها را یاد میگیرند این امر زمانی صورت میگیرد که والدین خود مذهبی باشند و تکالیف مذهبی را انجام دهند. بنابراین، فرزندی که در خانوادهای پرورش یافته است که والدین به تکالیف دینی خود توجه دارند و سعی میکنند درعبادات جمعی شرکت مستمر داشته باشند و همچنین به جامعهپذیری و تربیت مذهبی فرزند خود اهمیت میدهند، نسبت به والدینی که نسبت به این امر بیتوجهاند، میتوانند انتظار بیشتری از پایبندی دینی فرزندان خود و حضور آنها در مسجد داشته باشند. بنابراین، میتوان گفت: مشارکت فرد در مسجد ابتدا متأثر است از: نگرش او نسبت به مشارکت والدین، و مشارکت والدین نیز متأثر است از نگرش آنها نسبت به نهادهای دینی، جامعهپذیری مذهبی خانواده، و همچنین متغیّرهای زمینهای و در واقع، ویژگیهای فردی که تأثیرگذار بر نگرش فرد نسبت به مشارکت و در نتیجه، مشارکت وی در مسجد است. بدین روی، با استخراج متغیّرهایی از نظریههای مزبور، الگوی نظری پژوهش به صورتی که در ذیل خواهد آمد؛ ارائه میگردد:
جدول(2): مرتبط کردن نظریهها و متغیّرها
نظریه
|
متغیّر
|
نظریة «کنش منطقی» فیش باین - آیزن
|
نگرش فرد نسبت به مشارکت، نگرش والدین نسبت به مشارکت، نگرش والدین نسبت به نهادهای دینی
|
نظریة«یادگیری اجتماعی» بندورا
|
جامعهپذیری مذهبی، پایبندی دینی والدین
|
نظریة «ساختار خانواده» بامریند
|
اقناع گرایی خانواده
|
فرضیات تحقیق
- بین پایگاه اجتماعی و اقتصادی والدین و مشارکت جوانان در مسجد رابطه وجود دارد.
- بین میزان مشارکت والدین و مشارکت جوانان در مسجد رابطه وجود دارد.
- بین نگرش جوانان نسبت به مشارکت و مشارکت آنان در مسجد رابطه وجود دارد.
- بین نگرش والدین نسبت به مشارکت و مشارکت جوانان در مسجد رابطه وجود دارد.
- بین نگرش والدین به نهادهای دینی و مشارکت جوانان در مسجد رابطه وجود دارد.
- بین میزان مذهبی بودن والدین و مشارکت جوانان در مسجد رابطه وجود دارد.
- بین اقناع گرایی خانواده و مشارکت جوانان در مسجد رابطه وجود دارد.
- میزان مشارکت جوانان در مسجد برحسب رشتة تحصیلی متفاوت است.
- میزان مشارکت جوانان در مسجد برحسب جنسیت متفاوت است.
- میزان مشارکت جوانان در مسجد برحسب سن متفاوت است.
- میزان مشارکت جوانان در مسجد برحسب مقطع تحصیلی، متفاوت است.
روش تحقیق
این پژوهش از نظر ماهیت، از نوع پژوهشهای کمّی، و از نظر کنترل شرایط، «پیمایشی» است، همچنین از نظر هدف، کاربردی و با درنظرگرفتن معیار زمان، از نوع تحقیقات مقطعی است؛ زیرا پدیده و واقعیت در دست مطالعه را در یک برهة زمانی بررسی میکند.
در این تحقیق، واحد اصلی تجزیه و تحلیل فرد برگزیده در نمونة آماری است و برای جمعآوری اطلاعات به فرد مراجعه شده است. برای گردآوری دادههای مورد نیاز از پرسشنامه استفاده شده است.
جامعة آماری
جامعة آماری پژوهش در این تحقیق را تمام دانشجویان مقاطع کارشناسی و ارشد و دکتری دانشگاه اصفهان تشکیل میدهند که بنابر آمار گرفته شده از بخش آموزش دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 91- 92 بالغ بر 12.740 نفر بودند. شیوة نمونهگیری «سهمیهای» است و حجم نمونه 384 نفر برآورد شده است. برای تعیین حجم نمونه، از فرمول «کوکران» استفاده شده است.
جدول (3): آمارهای مربوط به برآورد تعداد حجم نمونه
احتمال وجود صفت
|
احتمال عدم وجود صفت
|
درجه اطمینان
|
احتمال خطا
|
حجم کل افراد جامعه آماری
|
P=. 5
|
Q=. 5
|
Q=. 5: t=1/96
|
d=. 5
|
12740
|
با توجه به اینکه حجم جامعة آماری برابر با12.740 نفر است، با جایگزینی مقادیر مزبور در فرمول برآورد حجم نمونه، اندازة نمونه عبارت است از: 384
جدول (4): حجم نمونه به تفکیک جنس و مقطع تحصیلی و دانشکدة محل تحصیل
جنس
|
مرد
|
زن
|
]جمع کل[
|
مقطع
|
]کارشناسی[
|
]کارشناسی ارشد[
|
]دکتری[
|
]کار شناسی[
|
]کارشناسی ارشد[
|
]دکتری[
|
فراوانی
|
تعداد
|
حجم نمونه
|
تعداد
|
حجم نمونه
|
تعداد
|
حجم نمونه
|
تعداد
|
حجم نمونه
|
تعداد
|
حجم نمونه
|
تعداد
|
حجم نمونه
|
تعداد
|
حجم نمونه
|
دانشکده
|
ادبیات
|
88
|
3
|
363
|
9
|
234
|
6
|
859
|
26
|
581
|
17
|
116
|
3
|
2241
|
64
|
روانشناسی
|
162
|
5
|
96
|
3
|
72
|
2
|
817
|
26
|
337
|
11
|
94
|
3
|
1578
|
50
|
فنی
|
1051
|
34
|
367
|
12
|
60
|
2
|
682
|
20
|
176
|
5
|
26
|
1
|
2362
|
74
|
زبان
|
151
|
5
|
122
|
4
|
70
|
2
|
629
|
18
|
244
|
7
|
54
|
2
|
1270
|
38
|
علوم
|
290
|
9
|
294
|
9
|
132
|
4
|
1107
|
32
|
635
|
18
|
150
|
4
|
2608
|
74
|
علوم و فناوری
|
0
|
0
|
126
|
4
|
6
|
-
|
0
|
0
|
123
|
4
|
7
|
-
|
262
|
8
|
تربیت بدنی
|
116
|
4
|
110
|
4
|
5
|
-
|
125
|
4
|
97
|
3
|
5
|
-
|
461
|
15
|
علوم اداری
|
513
|
16
|
350
|
11
|
103
|
3
|
624
|
20
|
328
|
10
|
40
|
1
|
1958
|
61
|
جمع
|
2371
|
73
|
1828
|
56
|
682
|
19
|
5043
|
146
|
2521
|
75
|
492
|
14
|
12740
|
384
|
اعتبار و قابلیت اعتماد
منظور از اعتبار (Validty) یک تحقیق، این است که ابزار اندازهگیری تا چه اندازه خصیصة منظور را میسنجد. برای تأمین اعتبار، پس از تدوین پرسشنامة مربوط، که چارچوب اصلی آن برگرفته از منابع نظری و پیشینة تحقیق است، ابزار لازم به رؤیت صاحبنظران و متخصصان رسانده شد و پس از رفع ایرادهای ذکر شده، پرسشنامة نهایی آمادة اجرا شده است. بنابراین، اعتبار ابزار با روش اعتبار صوریFace validty) ) تأمین شده است.
«قابلیت اعتماد» (Reliability) به این معناست که اگر خصیصة منظور را با همان روش تحت شرایط مشابه، بیش از یکبار اندازهگیری کنیم، نتایج تا چه حد مشابه خواهد بود. همچنین برای سنجش قابلیت اعتماد پرسشنامه مبنی بر قدرت تبیینکنندگی گویهها، از آلفای کرونباخ (Cronbach coeffient Alpha) استفاده شد.
جدول (5): ضریب آلفای کرونباخ برای گویههای متغیّرهای مستقل و وابستة تحقیق
ردیف
|
متغیّر
|
نوع متغیّر
|
تعداد گویهها و سؤالات
|
آلفای کرونباخ
|
1
|
پایبندی دینی والدین
|
مستقل
|
17
|
85/0
|
2
|
نگرش فرد به مشارکت
|
مستقل
|
6
|
79/0
|
3
|
نگرش والدین به مشارکت
|
مستقل
|
9
|
73/0
|
4
|
اقناع گرایی خانواده
|
مستقل
|
7
|
76/0
|
5
|
نگرش والدین به نهادهای دینی
|
مستقل
|
10
|
92/0
|
6
|
جامعهپذیری مذهبی
|
مستقل
|
5
|
85/0
|
7
|
مشارکت در مسجد
|
وابسته
|
9
|
79/0
|
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیّرها
الف. متغیّرهای زمینهای
شامل سن، جنس وضع تأهّل، مقطع تحصیلی، رشتة تحصیلی و محل زندگی میشود که جزو عوامل تأثیرگذار بر مشارکت در نظر گرفته شدهاند.
ب. متغیّرها و ویژگیهای خانوادگی
1. پایبندی دینی والدین:پایبندی دینی والدین به معنای میزان پایبندی والدین پاسخگو به باورها و اعتقادات مذهبی و انجام اعمال مذهبی است. به منظور سنجش آن، از الگوی گلاک و استارک استفاده شد. شامل: بعد اعتقادی («خداوند واقعاً وجود دارد و به آن باید اعتقاد داشت». «قرآن کلام خداست و هرچه میگوید حقیقت محض است». «حضرت محمّد9 فرستادة خداست و آخرین پیامبر اوست». «هنوز مطمئن نیستند که فرشتگان واقعاً وجود دارند»)؛ بعد عاطفی («یاد خدا آرامشبخش دلهاست». «همواره باید در کارها به خدا توکّل کرد و به او امید داشت». «خداوند بندگان خود را امتحان میکند»)؛ بعد مناسکی («خواندن قرآن، دعا یا نماز وقت تلف کردن است». «روزه گرفتن سختگیری ناصحیحی است که به بدن فشار میآورد. ترجیح میدهند نماز را فرادا اقامه کنند». «برای عزاداری نیازی به شرکت در مراسم نیست و همین که در دل عزا باشد کافی است»)؛ بعد پیامدی (»کمک به مستمندان ثواب اخروی به همراه دارد». همانگونه که دین گفته است. «حقوق دیگران را باید رعایت کرد». «هنجارهای دینی دربارة رابطة پسر و دختر باید رعایت شود»)؛ بعد دانش دینی (میزان آشنایی والدین پاسخگو از قرآن، تاریخ اسلام و احکام).
2. پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده:منظور جایگاهی است که افراد در ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه اشغال میکنند. برای سنجش آن از شاخصهای اجتماعی- اقتصادی (تحصیلات، درآمد و شغل) استفاده شده است. منظور از «تحصیلات والدین» میزان سواد و تعداد سالهایی است که والدین، صرف فراگیری آموزش کردهاند. منظور از «درآمد والدین»، مقدار پول خانواده (پدر و مادر) در ازای خدمات است که عین رقم درآمد ماهیانة مدّنظر است این سؤال به صورت باز مطرح گردیده است. منظور از «شغل والدین»، فعالیتهایی است که هریک از والدین در قبال آن، درآمد کسب میکنند.
3. اقناعگرایی خانواده:در خانوادههای اقناع گرایانه، همة افراد به تناسب موقعیت و امکانات خود، حق دخالت در ادارة امور خانه و اظهار نظر درباره مسائل گوناگون را دارند. همچنین همة افراد در انتخاب هدفهای زندگی خانواده و اتخاذ روشهای مناسب و مانند آن حق اظهار نظر دارند. والدین این نوع خانوادهها با فرزندان رابطة گرم و عاطفی دارند و به فرزندان خود احترام میگذارند و در عین حال، آنان را کنترل کرده، از آنان توقّع رفتار عادلانه دارند. والدین در این نوع خانوادهها، سعی دارند علل رفتار خود را به طور منطقی به فرزندان گوشزد کنند. (وحیدا و نیازی،1380، ص118) در این تحقیق، برای سنجش میزان اقناع گرایی خانواده از طیف لیکرت با 7 گویه استفاده شده است: (1. اگر کسی خطا میکرد منطقاً به او گوشزد میکردند. 2. والدینم فرزندان را به فعالیتهای اجتماعی تشویق میکردند. 3. یک نوع نظم و انضباط وجود داشت که همه تقریباً به آن مقیّد بودند. 4. تشویق و تنبیه در جای خود وجود داشت. 5. والدینم فرصت و حوصلة رسیدگی به امور فرزندان را داشتند. 6. در خانوادة ما به فرزندان حق اظهار نظر نمیدهند. 7. در خانوادة ما، اگر کسی خطایی کند شدیداً او را تنبیه و سرزنش میکنند.)
4. نگرش:«نگرش» عبارت است از: حالت ذهنی یا عصبی حاکی از تمایل که از طریق تجربة سازمان یافته و بر پاسخهای فرد، بر تمامی موضوعات و موقعیتها که با آن در ارتباط است، به صورت جهتدار یا پویا تأثیر دارد. (برگ، 1368، ص538) به عبارت دیگر، «نگرش» نشان دادن واکنش مثبت یا منفی نسبت به افراد، نهادها و یا حوادث است. (محسنی، 1379، ص19)
5. نگرش والدین نسبت به نهادهای دینی:به منظور سنجش نگرشی والدین نسبت به نهادهای مذهبی، نگرش هریک از والدین (پدر و مادر) پاسخگو نسبت به مسجد (فضای فیزیکی و جذابیت معنوی و کارکردهای اجتماعی آن)، هیأتهای مذهبی، روحانیان، مدّاحان، نماز جمعه و نماز جماعت سنجیده شد.
6. نگرش والدین نسبت به مشارکت:از گویههای ذیل به منظور سنجش آن استفاده شده است:
1. والدینم علاقة زیادی به مشارکت در فعالیتهای گوناگون دارند.
2. از نظر والدینم، مشارکت در فعالیتهای گوناگون بر سرنوشت افراد تأثیر چندانی ندارد.
3. از نظر والدینم، عضویت در کانونها و تشکّلها سبب بالا رفتن موقعیت اجتماعی افراد میشود.
4. از نظر والدینم، شرکت در فعالیتهای گوناگون به اجتماعیتر شدن انسان کمک میکند. 5. از نظر والدینم، شرکت در هر فعالیتی به افزایش آگاهی و کسب تجربه کمک میکند.
6. از نظر والدینم، انسان با مشارکت در فعالیتهای گروهی، احساس مؤثر بودن میکند.
7. از نظر والدینم، کارهای شراکتی و جمعی کمتر به نتیجه میرسد، به گرفتاریهای آن نمیارزد. 8. از نظر والدینم، کار شراکتی و گروهی آزادی و اختیار را از انسان میگیرد. 9. از نظر والدینم، در کار گروهی، افراد، بیتفاوتی بیشتری نسبت به کار از خود نشان میدهند.
7. جامعهپذیری دینی:جریانی است که ارزشها، باورها و بهطور کلی، نظام فرهنگی را در فرد درونی کند (صدیق اورعی، 1374، ص91) که به منظور سنجش آن، از این گویهها استفاده شد: (1. کدامیک از والدینتان بیشتر تأکید داشتند که نمازتان را بخوانید؟ پدر□ مادر□ هردو□ هیچکدام□ 2. والدینم گرفتن روزه را به من تأکید میکنند. 3. والدینم به نماز خواندن من بسیار اهمیت میدهند. 4. والدینم برای مطالعه افراد خانواده، کتب مذهبی نیز خریداری میکنند. 5. والدینم مرا به حضور در مراسم مذهبی تشویق میکنند.)
8. نگرش فرد نسبت به مشارکت:به منظور سنجش آن، از طیف لیکرت با 6 گویه استفاده شد: (1. من علاقة زیادی به مشارکت در فعالیتهای گوناگون دارم. 2. به نظر من، مشارکت در فعالیتهای گوناگون درسرنوشت افراد تأثیر چندانی ندارد. 3. به نظر من، عضویت در کانونها و تشکّلها سبب بالا رفتن موقعیت اجتماعی افراد میشود. 4. به نظر من، شرکت در فعالیتهای گوناگون به اجتماعیترشدن انسان کمک میکند. 5. به نظر من، شرکت در هر فعالیتی به افزایش آگاهی و کسب تجربه کمک میکند. 6. به نظر من، انسان با مشارکت در فعالیتهای گروهی، احساس مؤثر بودن میکند.
9. مشارکت در مسجد:«مشارکت در مسجد» تقبّل آگاهانه و داوطلبانة انجام یا کمک به انجام بخشی از امور عینی و ذهنی یا مادی و فکری مربوط به مساجد است. (شایگان، 1389، ص131)
به منظور سنجش، میزان شرکت پاسخگویان در جلسات دعا و روضه، نماز جماعت و نماز جمعه، عضویت در کانونهای فرهنگی و پایگاههای بسیج و هیأتهای مذهبی مورد سنجش قرار گرفت.
دادههای توصیفی
براساس دادههای مربوط به متغیّرهای زمینهای 7/60 درصد از پاسخگویان زنان و 3/39 درصد را مردان تشکیل دارند. دامنة سنّی پرسششوندگان بین 19 تا 39 با میانگین سنّی 22سال بود که بیشترین تعداد پاسخگویان در محدودة سنّی20 الی24 سال با فراوانی 210 نفر جای داشتند. به لحاظ وضعیت تأهّل316 تن از پاسخگویان معادل 3/82 درصد مجرّد، 53 تن با 9/3 درصد متأهّل بودند. مقطع تحصیلی 219 تن از پاسخگویان کارشناسی، 132 تن کارشناسی ارشد و 33 تن دکتری بود. این تعداد به ترتیب 57 درصد، 3/34 درصد، 6/8 درصد از کل پرسششوندگان را تشکیل میدادند. به لحاظ محل زندگی، 351 تن برابر با 4/91 درصد در شهر و 33 تن برابر با 6/8 درصد در روستا زندگی میکردند. همچنین 64 تن از پاسخگویان 7/16 درصد در رشتههای گوناگون دانشکدة علوم انسانی، 38 تن 8/9 درصد در رشتههای دانشکدة زبان 74 تن 19/3 درصد در رشتههای دانشکدة علوم، 50 تن 13 درصد در دانشکده علوم تربیتی، 74 تن 3/19 درصد در دانشکدة فنی و مهندسی، 61 تن 9/15 درصد در دانشکده علوم اداری و 14 تن 9/3 درصد در دانشکده تربیت بدنی و 8 تن 1/2 درصد علوم و فناوری بودند.
جدول (6): رابطة متغیّرهای زمینهای با مشارکت در مسجد
متغیّرها
|
آزمون t
|
متغیّرها
|
آزمون f
|
میانگین
|
مقدار
|
سطح معناداری
|
مقدار
|
سطح معناداری
|
جنس
|
مرد
|
46/19
|
868/2
|
004/0
|
سن
|
523/1
|
195/0
|
زن
|
32/17
|
وضعیت تاهل
|
مجرد
|
12/18
|
569/0
|
57/0
|
مقطع تحصیلی
|
895/0
|
409/0
|
متاهل
|
73/18
|
محل زندگی
|
شهر
|
75/17
|
714/3-
|
000/0
|
دانشکده
|
723/0
|
652/0
|
روستا
|
54/22
|
برای بررسی تفاوتپذیری میانگین میزان مشارکت در مسجد پاسخگویان برحسب جنس، از آزمون استفاده شد. این آزمون در صورتی اجرا میشود که متغیّر مستقل اسمی دوحالته باشد. یافتههای این جدول بیانگر آن است که میانگین میزان مشارکت در مسجد برای مردان 46/19 و برای زنان 32/17 بوده است. آزمون نشان دهندة این است که تفاوت مشاهده شده بین مردان و زنان به لحاظ آماری معنادار است. بنابراین میانگین حضور و مشارکت مردان در مسجد بیشتر از زنان میباشد. یافتههای این جدول بیانگر آن است که میانگین میزان مشارکت در مسجد برای مجرّدها 12/18 و برای متأهلها 73/18 بوده است. آزمون نشان دهندة این است که تفاوت مشاهده شده بین مجرّدها و متأهّلها به لحاظ آماری معنادار نیست.
یافتههای این جدول بیانگر آن است که میانگین میزان مشارکت در مسجد برای دانشجویانی که محل زندگیشان شهر بوده 75/17 و برای دانشجویانی که محل زندگیشان روستا بود. 54/22 بوده است که آزمون نشان دهندة این است که تفاوت مشاهده شده بین میانگین میزان مشارکت دانشجویان برحسب محل زندگی، به لحاظ آماری معنادار است. یعنی افرادی که محل زندگیشان در روستاست مشارکت بیشتری در مساجد دارند. دادههای جدول مزبور تفاوت معناداری را بین گروههای گوناگون سنّی از نظر میانگین میزان مشارکت در مسجد نشان نمیدهد. یافتههای این جدول بیانگر آن است که با توجه به مقدار 895/0 و سطح معناداری 409/0 فرضیة متفاوت بودن میزان مشارکت دانشجویان برحسب مقطع تحصیلی رد میشود.
یافتههای این جدول بیانگر آن است که با توجه به مقدار723/0 و سطح معناداری 652/0 فرضیة «متفاوت بودن میزان مشارکت دانشجویان برحسب رشتة تحصیلی (دانشکده)» رد میشود.
جدول (7): آزمون تحلیل واریانس تفاوت میانگین مشارکت برحسب پایگاه اجتماعی اقتصادی
آمارهای استنباطی
|
آمارهای توصیفی
|
طبقات
|
متغیّر مستقل
|
|
سطح معناداری
|
F
|
انحراف معیار
|
میانگین
|
فراوانی
|
|
پایگاه اجتماعی -اقتصادی (پدر)
|
|
|
000/0
|
249/8
|
92105/6
|
93/15
|
75
|
بالا
|
|
|
70013/6
|
24/17
|
109
|
|
|
متوسط
|
|
|
31351/7
|
50/19
|
200
|
پایین
|
|
|
233/0
|
304/1
|
|
پایگاه اجتماعی - اقتصادی (مادر)
|
|
|
77234/6
|
68/16
|
29
|
بالا
|
|
|
95566/7
|
26/17
|
23
|
متوسط
|
|
|
18557/7
|
35/18
|
332
|
پایین
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
نتایج آزمون جدول مزبور بیانگر مقایسة گروههایی است که از لحاظ میانگین میزان مشارکت بر حسب پایگاه اجتماعی- اقتصادی با یکدیگر متفاوت است. به عبارت دیگر افرادی که پدر آنها در پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالاتری قرار دارد میزان مشارکتشان در مسجد نسبت به کسانی که در پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایینتری قرار دارد در سطح پایینتری قرار دارد و هرچه پایگاه اجتماعی- اقتصادی پدر در ردههای پایین اجتماع قرار داشته باشد میزان مشارکت آنان در مسجد در سطح بالاتری قرار دارد. این در حالی است که متفاوت بودن میانگین میزان مشارکت در مسجد برحسب پایگاه اجتماعی مادر با توجه به مقدار 304/1 و سطح معناداری 233/0 به لحاظ آماری معنادار نیست.
جدول (8): بررسی رابطة بین مشارکت جوانان در مسجد و دینداری والدین
سطح معناداری
|
مقدارضریب همبستگی اسپیرمن
|
متغیّر وابسته
|
ابعادی
|
متغیّر مستقل
|
029/0
|
1 * 116/0
|
مشارکت در مسجد
|
اعتقادی
|
دینداری والدین
|
173/0
|
070/0
|
عاطفی
|
000/0
|
2**[3] 313/0
|
مناسکی
|
189/0
|
067/0
|
پیامدی
|
000/0
|
**188/0
|
دانش دینی
|
جدول مزبور مقدارضریب همبستگی پیرسون بین ابعاد «دینداری والدین» و «مشارکت جوانان» در مسجد را نشان میدهد. ضریب همبستگی بین بعد اعتقادی والدین و مشارکت 11/0 و سطح معناداری آن 029/0 است چون این رقم مثبت است، بیانگر وجود رابطة مستقیم میان این دو متغیّر است؛ یعنی هرقدر میزان دینداری والدین در بعد اعتقادی بیشتر باشد میزان مشارکت جوانان آنها در مساجد افزایش مییابد.
مقدارضریب همبستگی پیرسون بین بعد عاطفی دینداری والدین و مشارکت جوانان در مسجد070/0 است که با توجه به سطح معناداری173/0 بیانگر نبود رابطه بین این بعد با متغیّر وابسته است. همانگونه که جدول (8) نشان میدهد، بین ابعاد مناسکی و دانش دینی والدین و مشارکت جوانان در مسجد رابطه وجود دارد، بهگونهای که در سطح اطمینان 99 درصد تأیید شده است.
همچنین جدول مزبور بیانگر نبود رابطه بین بعد پیامدی دینداری والدین و مشارکت جوانان در مسجد است؛ زیرا مقدار ضریب همبستگی و سطح معناداری که به ترتیب 067% و 018% است، به لحاظ آماری قابل قبول نیست.
جدول (9 ): ضریب همبستگی پیرسون بین متغیّرهای مستقل و مشارکت در مسجد
ضرایب همبستگی
|
مشارکت در مسجد
متغیّرهای مستقل
|
سطح معناداری
|
پیرسون
|
000/0
|
494/0**
|
جامعهپذیری مذهبی
|
070/0
|
093/0
|
اقناع گرایی خانواده
|
000/0
|
500/0**
|
نگرش والدین نسبت به نهادهای دینی
|
000
|
256/0**
|
نگرش فرد نسبت به مشارکت
|
005/0
|
143/0**
|
نگرش والدین نسبت به مشارکت
|
مشارکت در مسجد - جامعهپذیری مذهبی
همانگونه که در جدول (9) نشان داده شده است، بین مشارکت در مسجد جوانان و جامعهپذیری از سوی خانواده رابطة معناداری در سطح اطمینان 99/0 وجود دارد. میزان ضریب همبستگی پیرسون 49/0 است که با توجه به مثبت بودن، نشان دهندة یک رابطة مستقیم در حد متوسط است، بهگونهای که با افزایش جامعهپذیری مذهبی از سوی والدین، مشارکت جوانان در مسجد افزایش مییابد.
مشارکت در مسجد - اقناع گرایی خانواده
طبق جدول مزبور، بین مشارکت جوانان در مسجد و اقناعگرایی خانواده با توجه به میزان پیرسون 093/0 و سطح معنیداری 070/0 رابطهای وجود ندارد.
مشارکت در مسجد - نگرش والدین نسبت به نهادهای دینی
براساس جدول (9) بین مشارکت در مسجد جوانان و نگرش والدین نسبت به نهادهای دینی رابطه معناداری در سطح اطمینان 99/0 وجود دارد. میزان پیرسون50/0 است که با توجه به مثبت بودن، نشان دهندة یک رابطة مستقیم در حد متوسط است؛ بدین معنا که والدین هرقدر بیشتر نگرش مثبتی نسبت به نهادهای دینی (مسجد، روحانیان و مبلّغان مذهبی، مدّاحان) داشته باشند مشارکت جوانان در مساجد افزایش مییابد.
مشارکت در مسجد - نگرش فرد نسبت به مشارکت
همانگونه که در جدول (9) نشان داده شده است بین مشارکت در مسجد جوانان و نگرش فرد نسبت به مشارکت رابطه معناداری در سطح اطمینان 99/0 وجود دارد. میزان ضریب همبستگی پیرسون 25/0 است که نشان دهندة یک رابطة مستقیم و ضعیف است. این یافته نشان میدهد که به هر میزان فرد دارای نگرش مثبت و مفیدی از مشارکت خود در جامعه باشد، مشارکت او در مسجد بیشتر خواهد شد.
مشارکت در مسجد - نگرش والدین نسبت به مشارکت
همانگونه که در جدول (9) نشان داده شده است، بین مشارکت در مسجد جوانان و نگرش والدین نسبت به مشارکت رابطة معناداری در سطح اطمینان 99/0 وجود دارد. میزان پیرسون 14/0 است که نشان دهندة یک رابطة مستقیم و ضعیف است.
تحلیل چند متغیّره
رگرسیون چند متغیّری: این روش برای تحلیل مشارکت جمعی و فردی دو یا چند متغیّر مستقل در تغییرات یک متغیّر وابسته است که در این تحقیق از روش «رگرسیون همزمان» استفاده گردید و نتایج آن به شرح ذیل است:
جدول (10): تحلیل واریانس متغیّرهای در دست بررسی
|
مجموع مجذورات
|
درجة آزادی
|
F کمیت
|
سطح معناداری
|
رگرسیون
|
878/7753
|
7
|
400/34
|
000/0a
|
باقیمانده
|
455/12107
|
376
|
کل
|
333/19861
|
383
|
جدول تجزیة واریانس، معنادار بودن رگرسیون و رابطة خطی بین متغیّرها را نشان میدهد که سطح معناداری آن را تأیید میکند. اعداد ارائه شده در جدول تحلیل واریانس نشان میدهد که مقدار F یعنی نسبت متوسط واریانس رگرسیون به متوسط واریانس باقیمانده برابر 400/34 بوده و درجه آزادی 7 با توجه به سطح معنیداری 000/0 میتوان نتایج تحقیق را با اطمینان قابل قبولی به کل جامعه آماری قابل تعمیم میداند.
جدول (11): نسبت، ضریب همبستگی، ضریب تعیین تعدیل شده،
و ضریب تعیین متغیّرهای در دست بررسی
ضریب همبستگی
|
ضریب تعیین
|
ضریب تعیین تعدیل شده
|
F نسبت
|
625/0
|
390/0
|
379/0
|
400/34
a 000/0Sig
|
جدول (12): تأثیر همزمانی متغیّرهای مستقل بر متغیّروابسته
sig
|
T
|
ضرایب غیراستاندارد
|
ضرایب استاندارد
|
الگو
|
Std. Error
|
B
|
Beta
|
032/0
|
147/2
|
210/3
|
892/6
|
|
constant1
|
485/0
|
699/0-
|
053/0
|
037/0-
|
028/0-
|
سن
|
151/0
|
439/1-
|
034/0
|
049/0-
|
075/0-
|
نگرش والدین به مشارکت
|
000/0
|
987/5
|
057/0
|
340/0
|
254/0
|
نگرش فرد به مشارکت
|
000/0
|
207/7
|
025/0
|
178/0
|
406/0
|
نگرش والدین به نهادهای دینی
|
060/0
|
889/1-
|
042/0
|
080/0-
|
094/0-
|
اقناع گرایی
|
000/0
|
569/6
|
049/0
|
324/0
|
361/0
|
جامعهپذیری مذهبی
|
009/0
|
640/2-
|
024/0
|
064/0-
|
149/0-
|
دینداری والدین
|
تحلیل مسیر
برای آزمون الگوهای علّی از «تحلیل مسیر» (path analysis) استفاده میشود. در این مسیر، ضریب مسیر که همان «بتا» است، مقدار اثر هر متغیّر را تعیین میکند. علاوه برآن، تحلیل مسیر، تأثیر متغیّرها را برهم مشخص میکند و به این وسیله، مستقیم یا غیر مستقیم بودن مشخص میشود. (دواس 1376، ص222) محاسبات انجام شده به منظور تعیین ضرایب اثر هریک از متغیّرهای مستقل در دست بررسی در جدول (13) آورده شده است:
جدول (13): اثر مستقیم، غیر مستقیم و ضریب اثر برای متغیّرهای در دست مطالعه
جمع
|
تأثیر غیر مستقیم
|
تأثیر مستقیم
|
متغیّر
|
034/0
|
0068/0
|
028/0-
|
سن
|
16/0
|
085/0
|
075/0
|
نگرش والدین به مشارکت
|
41/0
|
012/0
|
406/0
|
نگرش والدین به نهادهای دینی
|
095/0
|
0012/0
|
094/0-
|
اقناع گرایی
|
37/0
|
0093/0
|
361/0
|
جامعهپذیری مذهبی
|
258/0
|
-
|
254/0
|
نگرش فرد به مشارکت
|
15/0
|
0012/0
|
149/0
|
دینداری والدین
|
نتایج حاصل از رگرسیون نشان میدهد که در ضریب همبستگی چند متغیّری برای متغیّرهای مستقل (نگرش فرد به مشارکت، نگرش والدین به نهادهای دینی، جامعهپذیری مذهبی، دینداری والدین) معنادار است. میزان همبستگی بهدست آمده برابر با 62/0 است که نشاندهندة رابطة قوی بین متغیّرهای تحقیق است. بررسی مقدار ضریب تعیین 39/0 نشان میدهد که حدود40/0 واریانس مشارکت جوانان در مسجد توسط متغیّرهای پیشبینی قابل تبیین است. از بین متغیّرهای مستقل، سطح معناداری متغیّرهای «نگرش والدین به مشارکت»، «اقناع گرایی و سن» بیش از 05/0 است و رابطة آنها با متغیّر وابسته در تحلیل چند متغیّره معنادار نیست. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که تغییرات متغیّر وابسته توسط این متغیّرهای قابل پیشبینی نیست.
نتیجهگیری
موضوع تحقیق «بررسی مشارکت جوانان در مسجد با تأکید برخانواده» است. «مشارکت در مسجد» در مقالة حاضر عبارت است از: پذیرش آگاهانه و داوطلبانة انجام یا کمک به انجام بخشی از امور عینی و ذهنی یا مادی و فکری مربوط به مساجد. بر این اساس، مشارکت به مثابة کنش در نظر گرفته شد که تابعی است از نگرش فرد نسبت به مشارکت، نگرش والدین نسبت به مشارکت، دینداری والدین، نگرش والدین نسبت به مشارکت و نگرش والدین نسبت به نهادهای دینی جامعهپذیری مذهبی. بررسی نتایج تحقیق نشان میدهد که میزان مشارکت دانشجویان دانشگاه اصفهان در مسجد در سطح پایین و متوسط است و در مجموع تعداد کمی از آنها در همة فعالیتهای صورت گرفته در مساجد شرکت میکنند. بررسی رابطة بین متغیّرهای مستقل و مشارکت فرد در مسجد نشان داد که همبستگی ضعیف و رابطة مستقیمی بین بعد اعتقادی والدین و مشارکت وجود دارد. بین بعد عاطفی «دینداری والدین» و «مشارکت جوانان در مسجد» رابطهای معنادار مشاهد نشد. همچنین بین ابعاد مناسکی «دانش دینی والدین» و «جامعهپذیری مذهبی از سوی خانواده»، «نگرش والدین نسبت به مشارکت»، «نگرش والدین نسبت به نهادهای دینی»، «نگرش فرد نسبت به مشارکت» و «مشارکت جوانان در مسجد» رابطهای معنادار مشاهده شد. این درحالی است که بین «اقناعگرایی خانواده و مشارکت» رابطهای معنادار وجود نداشت. یافتههای دیگر تحقیق نشان داد که مشارکت در مسجد برحسب جنسیت متفاوت است، بهگونهای که پسران نسبت به دختران مشارکت بیشتری در مسجد دارند. همچنین دانشجویانی که محل زندگیشان در روستاست، دراین زمینه فعّالترند. نتایج همبستگی چند متغیّره نشان میدهد متغیّر «نگرش والدین نسبت به نهادهای دینی» بیشترین تأثیرگذاری را بر متغیّر وابسته دارد (40/0 بتا) و بیش از متغیّرهای دیگر تغییرات متغیّر وابسته را پیشبینی میکند پس از این متغیّر، متغیّرهای «جامعهپذیری مذهبی» (36/0 بتا ) و «نگرش فرد به مشارکت» (25/0 بتا) در رتبههای بعدی قرار دارند. بررسی ضریب تعیین تعدیل شده نشان میدهد که 37/0 درصد از تغییرات متغیّر وابسته با متغیّرهای مستقل قابل پیشبینی است.
پیشنهادها و راهکارها
بنابه نتایج به دست آمده، برای مؤسسات و سازمانهای که متولّی مساجد هستند، پیشنهاداتی ارائه میگردد:
- با توجه به اینکه یافته نشان میدهد که بین نگرش والدین به نهادهای دینی و متغیّر وابسته (مشارکت جوانان در مسجد) همبستگی نسبتاً قوی برقرار است و همچنین بین جامعهپذیری مذهبی و متغیّر وابسته چنین رابطهای برقرار است، بنابراین، پیشنهاد میشود مسجد با نهاد خانواده تعامل بیشتری داشته باشد برای تقویت هرچه بیشتر نگرش والدین نسبت به نهادهای دینی، به ویژه مبلّغان دینی؛ کمک به خانواده در انجام هرچه بهتر نقش خود در زمینة اجتماعی کردن فرزندان از طریق تقویت ارزشهای دینی و مذهبی؛ و مقاوم سازی نسل جوان در برابر تهاجم فرهنگی.
- با توجه به استقبال خیلی کم (تنها 20 درصد) جوانان برای عضویت در کانونهای فرهنگی و پایگاه بسیج مستقر در مساجد، پیشنهاد میشود با تقویت برنامههای خود، نظر جوانان را برای عضویت جلب کنند.
- متولّیان مساجد به نحوه پوشش جوانان احترام بگذارند و به گونهای برخورد نکنند که موجب تضعیف نگرش نسبت به ایشان و رویگردانی جوانان از مسجد شوند.
- برنامههای وسایل ارتباط جمعی به گونهای تدوین شود که نگرش افراد، اعم از والدین و جوانان در جهت تقویت مشارکت تغییر کند.
- فاصلة خانوادهها تا مسجد شاخصی است که امکان مسجد رفتن و در نتیجه، مشارکت را افزایش میدهد.
- در انتخاب امام جماعت با ویژگیهای خاص از سوی مراجع اعزام (جوان بودن، خوش اخلاق بودن، پرهیزگاری، داشتن روحیهای با نشاط، توان برقراری ارتباط با جوانان و... ) دقت شود.
نویسندگان
1 استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان
2 استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه علاّمه طباطبائی
3 کارشناس ارشد رشتة شیعهشناسی دانشگاه اصفهان
* رابطه در سطح 05/0 معنادار است.
**رابطه در سطح 01/0 معنادار است.