به گزارش سرویس مسجدخبر پایگاه تخصصی مسجد؛ مالکوم ایکس (متولد ۱۹ ماه مه ۱۹۲۵ در نبراسکا) که با نام «حاج مالک شباز» نیز شناخته میشود، فعال حقوق بشر و رهبر مسلمانان سیاه پوستان آمریکایی بود. او مدافع حقوق سیاه پوستان بود و جنایات سفید پوستان آمریکایی علیه سیاه پوستان را به شدت متهم کرد، به همین دلیل، مخالفانش به او تهمت رواج نژادپرستی و خشونت زدند و در نهایت و در پی تلاشهای چندلایه سازمانهای امنیتی ایالات متحده و به واسطه گروهی از عناصر تندرو، در ۲۱ فوریه ۱۹۶۵، هدف اصابت ۱۵ گلوله قرار گرفت و جان باخت.
رهبر معظم انقلاب پیش از آغاز سخنان خود در ششمین کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه مردم فلسطین از مالکوم ایکس نام بردند و در بیانی از مردم خواستند که (چون امروز سالروز شهادت مالکوم ایکس، رهبر سیاهان مسلمان امریکاست، از حضّار محترم خواهش میکنم حمد و قل هواللّهی برای روح آن شهید بخوانید).
این شهید بزرگوار زمانی که در سفر حج بود، نامهای برای دوستانش در آمریکا مینویسد که برداشت یک تازه مسلمان مبارز را از دریای بیکران رحمت خداوند که همانا اسلام باشد، میرساند. متن این نامه را در سالروز شهادت وی تقدیم نگاهتان میکنیم.
نامه باشکوه مالک الشباز خطاب به دستیارانش در هارلم:
هیچ وقت به اندازه مردان و زنان از هر نژادی که در این سرزمین مقدس کهن، سرزمین ابراهیم، محمد و دیگر پیامبران کتاب مقدس گرد آمده اند، مهمان نوازی صمیمانه یا به این اندازه اخوت ندیده ام. در طول هفته گذشته، از مهربانی و محبتی که در اطرافم توسط افراد مختلف به نمایش گذاشته شده است، شگفت زده و مجذوب شدم. من این شانس را داشتم که شهر مقدس مکه را زیارت کنم، هفت بار در اطراف کعبه با راهنمایی جوانی به نام محمد قدم زدم. از چاه زم زم آب خوردم، هفت بار بین تپه های صفا و مروه دویدم. من در شهر باستانی منا نماز خواندم و در کوه عرفات نماز خواندم. ده ها هزار زائر از سراسر جهان آمده بودند. آنها از همه نژادها بودند، سفیدپوستانی با چشمان آبی و سیاه پوستان آفریقایی بودند. اما همه ما با روحیه اتحاد و برادری که تجارب من در ایالات متحده باعث شده بود بین یک مرد سفید پوست و یک سیاه پوست غیرممکن بدانم، همه با هم تسلیم مراسم مشابهی شدیم.
آمریکا باید اسلام را درک کند، زیرا این تنها دینی است که نژادپرستی را نادیده می گیرد. در طول سفرهایم در جهان اسلام، با افراد زیادی ملاقات و صحبت کردهام و حتی با آنها غذا خوردهام که فکر میکردیم سفیدپوستان در ایالات متحده هستند – اما ذهنیت سفیدپوست بودن را نداشتند و «اسلام» جایگزین ان در ذهنشان شده بود.- قبلاً هرگز چنین برادری را ندیده بودم که این طور مردم از همه نژادها را متحد کند.
ممکن است این حرفها، به خصوص از زبان من، شما را متحیر کند. اما آنچه در این سفر زیارتی دیدم و تجربه کردم، مرا وادار کرد تا در برخی از ایده هایم تجدید نظر کنم و برخی از نتایجی را که به آن رسیده بودم رد کنم. خیلی هم سخت نبود. زیرا، علیرغم اعتقاد راسخم، من همیشه مردی بودهام که میداند چگونه با واقعیت روبرو شود و آن را میپذیرد، دوست دارد تجربیات جدید را زندگی کند و چیزهای جدید یاد بگیرد. من همیشه ذهنی باز داشتهام، که برای انعطافپذیری لازم برای هر جستجوی هوشمندانه برای حقیقت ضروری است
در یازده روز آخرم که اینجا در جهان اسلام بودم، همه از یک ظرف غذا خوردیم، از همان لیوان نوشیدند، روی همان فرش خوابیدیم و با مو بلوندها و سفیدپوست ها، به همان خدایی دعا کردیم که آبیترین برادران مسلمانم بودند. مسلمانان «سفیدپوست» در گفتار و کردارشان به همان اندازه مسلمانان «سیاه پوست» آفریقا صادق هستند، چه اهل نیجریه، سودان یا غنا باشند. ما واقعاً برادر هستیم. چون همه تنها به خدای یکتا اعتقاد دارند، همه ملاحظات نژادی را از روح، اعمال و رفتار خود حذف می کنند. من با دیدن آنها فکر کردم که اگر سفیدپوستان آمریکایی به یگانگی خدا اعتراف کنند، شاید آنها نیز می توانند به یگانگی انسان ها اعتراف کنند و از جنگ با یکدیگر دست بردارند و به خاطر رنگ پوست به دیگران آسیب نرسانند. نژادپرستی سرطان واقعی آمریکاست، مسیحیان سفید پوست ما باید به دنبال راه حل اسلامی مشکل باشیم. یک راه حل آزمایش شده، که ممکن است بتواند به موقع، مداخله کند تا آمریکا را از یک فاجعه قریب الوقوع نجات دهد – همان فاجعه ای که بر سر آلمان نژادپرست آمد و در نهایت خود آلمانی ها را نابود کرد. هر ساعتی که اینجا در سرزمین مقدس سپری می کنم به من درک بهتری از مشکل نژادی در ایالات متحده داده است.
سیاه پوست را نمی توان به خاطر پرخاشگری اش در این زمینه سرزنش کرد: او فقط به چهار قرن نژادپرستی آگاهانه از سوی سفیدپوستان واکنش نشان می دهد. اما اگر نژادپرستی آمریکا را به سمت خودکشی سوق دهد، من معتقدم که نسل جدید بچههای سفیدپوست کالج چشم بازتر را خواهند دید و بسیاری از آنها حقیقت معنوی را انتخاب خواهند کرد. این تنها راهی است که آمریکا هنوز برای اجتناب از فاجعهای که نژادپرستی ناگزیر به آن میشود، دارد. هرگز مثل اینجا به من افتخار نکردند. هرگز بیشتر از این احساس حقارت و شایستگی نکرده ام. چه کسی فکرش را میکرد که یک آمریکایی سیاهپوست ساده از این همه نعمت لبریز شود؟ چند شب پیش، مردی که در ایالات متحده به او سفید پوست می گفتند، دیپلمات سازمان ملل، سفیر، دوست پادشاهان، با مهربانی سوئیت خود را به من داد. هتل، تختش را به من داد. آن شب من هرگز حتی در خواب هم نمیدیدم که مورد چنین افتخاری قرار بگیرم، افتخاری که در ایالات متحده برای یک پادشاه محفوظ بود و نه برای یک مرد سیاه پوست.
الحمدلله پروردگار جهانیان!
پایان پیام/