به گزارش پایگاه تخصصی مسجد، «مسجد پاچنار» به امامت «حجتالاسلام حسن خداشاهی» با اینکه در قلب بازار تهران قرار دارد، اما فعالیتهای منحصر به فردی در زمینه اردوهای دانش آموزی دارد. البته در آن موقعیت مدرسهای وجود ندارد، ولی امام جماعت جهادی این مسجد روش خاص خود را دارد! او برای موفقیت مسجدش از تجربه دوران طلبگی و پژوهشی که از آن دوران در منطقه بازار انجام داده، بهره برده است. همچنین این مسجد در امور خیریه ید طولایی دارد و کمک هایش تا جنوب و شرق هم رفته است. شاید باورش سخت باشد ولی رهگذران هم به این مسجد کمک میکنند! هر رهگذری پایش را به مسجد پاچنار میگذارد به او باید خدمت میشود. حالا چه سائل باشد،چه نمازگزار، یا رهگذری که برای خرید از شهری دور به پایتخت آمده!
در گفتوگوی پیش رو هم با مسجد پاچنار آشنا میشوید و هم دلایل موفقیت حجتالاسلام خداشاهی را میخوانید.
در ابتدا راجع به مسجد و پیشینه آن توضیح دهید.
چون وقفنامه مسجد پاچنار در دسترس نیست(مفقود شده)، لذا قدمت ساخت آن به درستی معلوم نیست. اما بر اساس شواهد و تخمینِ قدمتِ برخی وسایل موجود در مسجد میتوان گفت؛ مسجد پاچنار بیش از صد سال قدمت دارد.
مسجدِ پاچنار از مساجدِ قدیمیِ بازار و محله پاچنار است. اغلب مغازههای این بازار از صنف یراقآلات و کیف و کفش هستند. قرار گرفتن این مسجد در بازار باعث شده که شش ماه اول سال به دلیل تعطیلی بازار در آن ساعت ها، نماز مغرب برگزار نشود. ولی در شش ماه دوم نماز مغرب و عشا به جماعت و به طور منظم برگزار میشود.
با توجه به مختصات خاص مسجد پاچنار و قرار گرفتن آن در یک منطقه کاملاً تجاری و همچنین ساعت کاری بازار که شما به آن اشاره نمودید، کار باید در این مسجد سخت باشد! اما صفحات اینستاگرام مسجد از چیز دیگری حکایت میکند. لطفاً راجع به این موفقیتها و فعالیتهای مسجد بیشتر توضیح دهید.
اکنون یازدهمین سالی است که من امامت این مسجد را بر عهده دارم. از روز اول که این مسئولیت را برعهده گرفتم، اولین کارم دخیل نمودن مردم در امور مسجد بود. در واقع مسجدِ پاچنار را مردم اداره میکنند. امور مالی، فعالیتهای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی با همکاری مردم انجام میشود. از همان روز اول، تلاشم این بوده که مسجد به یک پایگاه مردمی تبدیل شود و تمامی فعالیتها و برنامههای مسجد نیز در همین راستا و در با هدف خدمت به مردم بوده و هست.
یادم هست که؛ سال اول امامتم در این مسجد، ماه رمضان در روزهای گرمی قرار داشت. دیدم نمازگزاران با دهان روزه در گرما نماز میخوانند. کولرهای آبی دیگر پاسخگو نبودند. همان موقع تصمیم گرفتم با همت اهالی کولرگازی تهیه کنم، تا همان یک ساعتی را که به مسجد میآیند در خنکا و هوای مطبوع مسجد عبادت نمایند. با یاری خدا و مردم در همان زمان دو عدد کولر گازی تهیه نمودیم. بعد از آن، وقتیکه اهل بازار دیدند، هزینهای که برای خرید کولرگازی صرف کردهاند نتیجهاش علاوه بر کار خیر، به خودشان بازگشته ترغیب شدند تا کارهای بیشتری برای مسجد انجام دهند. من هم که همکاری خالصانهی آنها را میدیدم، طرحها و ایدههایی برای بهبود فضای مسجد و فعالیتهای اجتماعی ارائه میکردم.
معتقدم مسجد ویترین اسلام است. همانطور که یک فروشنده بهترین و زیباترین اجناس خود را در ویترین مغازهاش قرار میدهد و کالاهای خود را اینگونه ارائه میکند، مسجد هم ویترین اسلام است و به نوعی "اسلام" را ارائه میکند.
مسجد پاچنار در بازار تهران واقع شده و در ورودی بازار قرار گرفته است. به نوعی میتوان گفت؛ این مسجد در بهترین نقطه ایران واقع شده است! چون اکثرِ کسانی که از اقصی نقاطِ ایران به این بازار میآیند، گذرشان به مسجد پاچنار میافتد. علاوه بر آنها گردشگران بسیاری از بازار و مساجد آن دیدن می کنند. به همین خاطر سعی میکنیم بهترین خدمات را در این مسجد به مردم ارائه دهیم.
مسجد پاچنار یک حیاط خلوت۶۰ متری و مسقف داشت، از طرفی سرویسهای بهداشتی هم به لحاظ کیفیت و تعداد وضعیت مناسبی نداشتند لذا تصمیم گرفتیم در این فضا یک سرویس بهداشتی با امکانات، طراحی مناسب و البته کم نظیر ایجاد کنیم. به طوری که پس از انجام کار تمام کسانی که از آن استفاده مینمایند برای متولیان و خیرین دعا میکنند و چه بسا رهگذرانی که پس از حضور و استفاده از امکانات به مسجد کمک نمودند.
یک خادم جوان، خوش برخورد و البته متدین برای مسجد انتخاب نمودیم. زیرا معتقدم؛ خادم نقش کلیدی در مسجد دارد. همانطور که بسیاری برای خادمی حرم امام رضا(علیهالسلام) داوطلب و انتخاب میشوند، باید برای خانه خدا که از حرم امام بالاتر است، بهترینها داوطلب و انتخاب شوند. با این دیدگاه و در نظر گرفتن موقعیت مسجد یک خادم جوان متدین و خوش برخورد و با حوصله انتخاب نمودیم.
شکر خدا، هر کسی که به مسجد پاچنار مراجعه میکند، چه نمازگزار باشد چه گذری و یا حتی گردشگر، از وضعیت مسجد و برخورد خادمِ آن احساس خوشنودی نموده و برای ما دعا مینماید. مسجد پاچنار از ساعت ۹ الی ۱۴ (البته با توجه به ساعت کاری بازار) باز است. در شش ماه دوم سال، دو ساعت قبل از غروب باز است.
من از سال ۷۹ (به دلیل تحصیلات حوزویام در این منطقه) به بازار رفت و آمد دارم. بسیار دیدم کسانی را که به بازار میآیند و به دلایل مختلف به مساجد مراجعه میکنند. لذا ما شرایط را برای میزبانی آنها حتی برای لحظاتی کم فراهم نمودهایم. همین موضوع جاذبه ایجاد نموده و بارها پیش آمده رهگذران خدمات مسجد را دیده به آن مسجد کمک نمودهاند.
کمی هم از فعالیتهای شاخصِ مسجد پاچنار را به اختصار بگویید.
قبل از این که حضرت آقا(مدظلهالعالی) موضوع مواسات را مطرح کنند، از لحظه ورود به مسجد به نوعی، آن را انجام میدادیم. روزهای اول امامتم در مسجد، هر روز افرادی بین دو نماز (از مردم نیازمند و یا متکدیان بازار) برمیخواستند و طلب کمک میکردند و نظم نماز را بر هم میزدند. دیدم این کار در شان مسجد نیست. لذا از مردم خواستم پای کار بیایند. قرار گذاشتیم که قبل و بعد از نماز کمکی به کسی صورت نگیرد و هر کسی که نیازمند است، به هیئت امناء و یا مسئولی که برای این کار اختصاص دادهایم، مراجعه کنند. از طرفی با برخی اماکن، مثلِ ترمینالجنوب، ارتباط برقرار کردیم تا کسانی که به عنوان "مسافر در راه مانده" و یا کسی که پول برگشت بلیط برگشت ندارد، با هماهنگی مسجد سوار اتوبوس شده و به مقصدش برود. ما کرایه او را حساب میکنیم.
همچنین کسانی که با نسخه مراجعه میکنند و کمک میخواهند، برای تأمین داروهایشان با یک داروخانه هماهنگ نمودیم و ارجاعشان میدادیم به آنجا تا داروهایشان را به رایگان بگیرند، سپس ما با داروخانه حساب میکنیم.
با این کار زمینه را برای کمک به نیازمندان واقعی فراهم نمودیم. با تلاش، هماهنگی و همکاری اهالی موفق شدیم بساط گداپروری را از مسجد بر چینیم. اکنون اگر کسی بخواهد بین دو نماز مشکلش را عنوان کند، نمازگزاران به او میگویند بنشین و مطمئن باش که بعد از نماز به مشکلت رسیدگی خواهد شد. اکنون صدقات مسجد در راه صحیح هزینه میشوند. البته این موضوع منجر به تأسیس مرکز نیکوکاری «کریم اهل بیت(علیهالسلام)» شد.
مرکز نیکوکاری کریم اهل بیت(علیهالسلام) تحتِ نظر کمیته امام خمینی(رحمهاللهعلیه) منطقه بازار است. اکنون در این مرکز به نیازمندان وام اعطا میشود و همچنین در بحث معیشت و کمکهای مومنانه، بستههای ارزاق تهیه و توزیع میشوند. ما در زمان زلزله کرمانشاه، ۱۴ کانکس تهیه و به مناطق زلزله زده ارسال نمودیم. در این کار سپاه هماهنگی و شناسایی را برای مسجد انجام داد و ما هم کانکسها را تحویل آنها دادیم. آن سال ۵۳ میلیون تومان کمک نقدی جمعآوری شد. در سیل سیستان و بلوچستان هم نایلون برای کشیدن روی چادرها نیاز بود که ما علاوه بر تهیه آن، لوازم بهداشتی، پتو و اقلام دیگر از طریق کمکهای مردمی در مسجد جمعآوری و به منطقه ارسال نمودیم.
چندی پیش هم که مناطقی از جنوب کرمان دچار سیل زدگی شده بودند، البته این مسئله کمتر مورد توجه رسانه ها قرار گرفت، ولی با این حال ما با ارتباطاتی که داشتیم و از این حادثه باخبر شدیم و کمکهای مردمی را برای کمک به سیل زدگان آن منطقه جمع آوری و ارسال نمودیم.
بعد از فرمایش مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) درباره نهضت مواسات، ما به طور مستمر و منظم بستههای معیشتی را با کمک مردم جمع آوری و توزیع مینماییم.
بر اساس مشاهدات، اکنون بازار تهران به لحاظ تعدد خیریهها اشباع شده است. بارها دیدیم که یک نفر از چندین خیریه کمک دریافت می کند. لذا بر آن شدیم تا کمک های مسجد را به مناطق واقعاً نیازمند که به خیریه ها دسترسی ندارند، اختصاص دهیم. یکی از این مناطق جنوب کرمان و دیگری هم اطراف شهرستان سبزوار است. با توجه به شناختی که از سبزوار و حومه آن دارم، بخشی از کمکهای مردمی در مسجد را به این منطقه اختصاص دادیم.
یکی از کارهای دیگری که انجام دادیم و مورد استقبال اهالی و بازاریان قرار گرفت، برنامه سه شنبه های مهدوی است. همانطور که عرض کردم بازار پاچنار در یکی از ورودیهای مهم بازار تهران است.
یادم هست در یک جلسهای، پیامی از رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) قرائت شد، با این مضمون که «بازار قلب تپندهی انقلاب و محلی است که انقلاب از آن شروع شد و اگر قرار باشد کاری برای مردم صورت بگیرد، باز هم از بازار آغاز میشود». همچنین، بازارِ تهران دارای موقعیت استراتژیکی است. اگر قیمت کالایی در این بازار یک ریال بالا و پایین شود، تأثیر آن تا دورترین نقاط ایران دیده خواهد شد.
با توجه به این مسائل و اینکه بازار پاچنار موقعیت مهمی در بازار تهران دارد، طرح «سهشنبههای مهدوی» را اجرا نمودیم. در این طرح که با همکاری اهالی و بازاریان انجام شد، پرچمی رنگی طراحی نمودیم که بر یک روی آن عبارت «سهشنبههای مهدوی» و بر روی دیگر آن دعای «اللهم عجل لولیک الفرج» نوشته شده است. این پرچمها را هر سهشنبه ساعت شش صبح به کمک بسیجیان و جوانان مسجد در طول بازار و سر در مغازه ها نصب مینماییم. وقتی بازاریان وارد بازار میشوند، با دیدن این صحنه در وهله اول متوجه میشوند که امروز سهشنبه و روز زیارت و عرض ارادت به امام زمان(عجّلاللهتعالیفرجهالشّریف) است. این برنامه آنقدر در نظر بازاریان جذاب بود که پیشنهاد دادند که برای سایر مناسبتها هم پرچمی طراحی و در آن روزها نصب شود. سپس با هزینه خودشان و با طراحی ما پیشنهادشان عملی شد. اکنون ما در ایام شهادت و یا وفات معصومین(علیهمالسلام) برنامه نصب پرچم سیاه داریم. طوریکه؛ کسی که وارد بازار میشود، متوجه مناسبت آن روز خواهد شد.
تقریباً همهی نمازگزاران این مسجد از بازاریان هستند. یکی از کارهایی که از همان روز اول خدمتم در بازار دغدغهی من بود، برگزاری کلاسهای آموزشیِ احکام دادوستد بود. لذا تصمیم گرفتم که آموزشهایی در این راستا به نمازگزاران داشته باشیم. از همین رو در روزهای دوشنبه کلاسی با عنوان احکام و آداب معاملات برگزار میکنیم. کلاس «آداب معاملات» را به آموزش اخلاق در کسب کار اختصاص دادیم و کلاس «احکام معاملات» را هم به توضیح و تبیین احکام اسلام برای کسب و کار اختصاص دادهایم. روزهای دوشنبه از ساعت ۸ الی ۹ صبح فراخوان میزنیم و بازاریان را به کلاس ها دعوت میکنیم. البته بهمدت ۵ سال این کلاسها برگزار میشد ولی در دوران کرونا متوقف شد و هم اکنون تلاش میکنیم تا دوباره برقرار شود. این طرح از سوی تولیتهای امامزاده های داخل بازار هم مورد استقبال قرار گرفته و ما هم آمادگی خود را از جهت تأمین محتوا و استاد اعلام کردهایم.
البته صوت کلاس ها را هم جمع آوری کردهایم، ولی متاسفانه هنوز نتوانستهایم آنها را در یک پایگاه اینترنتی قرار دهیم. به هر حال نمازگزاران این مسجد بازاری هستند و هنوز موفق نشدیم کسی را جذب کنیم که به کارهای رسانهای و یا کامپیوتری مسلط باشد و بتواند وقتی برای اینگونه از کارهای مسجد بگذارد. البته جزواتی را هم تدوین کردهایم و در نظر داریم به کتاب تبدیل کنیم چون در بازارِ نشر کتابی مستقل و بهروز با این موضوع، که بتواند احکام را در کنار اخلاق در کسب و کار بیان کند وجود ندارد.
البته مادو پیج اینستاگرامی به نام «طرح حسن» @tarhehassan و @khodashah118 که در آنها به ترتیب گزارش فعالیتهای پرورشی و آموزشی و گزارشی از فعالیتهای خیریه کریم اهل بیت(علیهالسلام) در معرض دید عموم قرار میگیرد.
مستحضر هستید که مساجد در بحث اوقات فراغت دانشآموزان ورود پیدا کردهاند. یکی از کارهای دیگری که در مسجد پاچنار انجام شد و چندین هدف را با اجرای آن دنبال کردیم، کاری با عنوان «طرح حسن» است. نام این طرح بر اساس فرمایش حضرت امیر المومنین(علیه السلام) به امام حسن(علیه السلام) در باب زمینه و استعداد پذیرش جوانان انتخاب شده است.
از آنجا که در اطراف مسجد پاچنار مدرسه وجود ندارد از کسبه خواستیم، فرزندان ۱۰ تا ۱۶ ساله خود را ۸ صبح که به محل کار میآیند، با خود بیاورند و به مسجد پاچنار بسپارند و ساعت ۵ بعدازظهر به وقت رفتن به منزل، با خود ببرید.
آنها در این ساعات صبحانه و ناهار مهمان مسجد بودند. یکی از برنامههایی که برای این نوجوانان داشتیم بازدید از حوزه علمیه «شیخ عبدالحسین» بود. متاسفانه در سال های اخیر و خصوصاً بعد از همه گیری کرونا ما شاهد ریزش در آمارِ ثبتنام در حوزه های علمیه هستیم، یکی از راه های مقابله با آن آشنا نمودن نسل نوجوان با حوزه و سبک زندگی طلبگی و اهداف آن است.
همچنین بچه ها با گردش در بازار با شغلهای مختلف آشنا میشدند. اما علاوه بر اینکه با کسب و کار پدران و برادران خود آشنا میشدند، ما قدم فراتر گذاشتیم و آنها را به بازدید از کارگاهها، کارخانهها و دامداریهای اطراف تهران بردیم.
مزرعه پرورش شترمرغ، گاوداری، مزرعه پرورش زنبور عسل و کشت و کار از جاهایی بودند که ما در روز های دوشنبه در یک اردوی علمی و عملی بچه ها را با آنجا آشنا نمودیم. گاهی پیش میآمد کشاورزان باغها و یا زمینهای خود را در اختیار بچهها میگذاشتند و میگفتند میتوانید از محصولات بچینید و با خود ببرید.
وقتی نوجوانان ۱۰ تا ۱۶ ساله در یک فضای اینچنینی قرار میگرفتند نگاهشان به مقوله شغل و آینده شغلی وسیعتر میشد. دیدار علماء، بازدید از حوزه علمیه و زیارت دسته جمعی امامزادههای تهران هم از جمله برنامههای این اردوهای علمی و عملی بود. یکی از این اردوها همزمان شده بود با سالروز شهادت امام جواد (علیهالسلام) که دسته سینهزنی با حضور این نوجوانان در بازار تهران از مسجد به سمت امامزاده به راه انداختیم. در نتیجه این ایده با وجود کرونا حدود ۳۰ تا ۳۵ نوجوان را جذب مسجد نمودیم. سپس برای اینکه تجربه ما در مسجد پاچنار مدفون نشود، پیج اینستاگرامی «طرح حسن» @tarhehassan را را ایجاد کردیم و کلیپهای کوتاه از این اردوها را در این پیج بارگذاری میکنیم.
در یکی از اردوها با هماهنگی تولیت امامزاده عبدالله(علیهالسلام) سردابِ این مکان مقدس را به بچه ها نشان دادیم و فلسفه ایجاد "سرداب" را برای آنها توضیح دادیم. حتی استفاده از مترو و آدابی که در هنگام ورود یک بزرگتر در مترو و یا اتوبوس باید رعایت کنیم را در حین همین اردوها به آنها آموزش دادیم.
ختم این اردوها مسافرت دسته جمعی به همراه خانوادهی بچهها به شمال بود. پس از آن خانوادهها درخواست کردند هر طوری شده این اردوها ادامه پیدا کند. زیرا تاثیرات مثبت آن را در فرزندان خود مشاهده نموده بودند. بنا داریم با بهبود شرایط کرونایی این اردوها را دوباره برگزار نماییم.
این دانش آموزان سرمایهی این مملکت هستند و قرار است فردا مدیران این کشور و هئیت امنای مساجد شوند. پس باید با مسجد و امام جماعت، حوزه و طلبگی مأنوس شوند. یکی از نتایج این اردوها این است که هم اکنون ایستگاههای صلواتی مناسبتی مسجد پاچنار را همین نوجوانان مدیریت می کنند. فقط گاهی کمک مالیِ جزئی انجام میدهیم وگرنه از صفر تا صد برگزاری ایستگاههای صلواتی با آنها است. به اعتقاد من؛ سرمایه گذاری ائمه جماعات باید روی جوانها و نوجوانها باشد. به هر حال مسنترها به آن جایی که باید برسند رسیدهاند، ولی آینده در دست نوجوانها و جوانها است.
یکی از فعالیت هایی که نتایج بسیار خوبی از آن حاصل شد، شفافیت امور مالی مسجد است. اکنون به کمک «مرکز رسیدگی به امور مساجد» و ضوابطِ آن مرکز، من به عنوان امام جماعت یک حساب مشترک با هیئت امناء دارم همچنین کارهای صورت گرفته به همراه فاکتور های معتبر را بایگانی نمودهام. به طوری که حسابهای مالی از اولین روز حضور مردم در مسجد مشخص است.
به هر حال با توجه به مختصات مسجد و قرار گرفتن آن در بازار بسیار پیش میآید که کمکها را به طور نقدی به دست من بدهند. اما هیچ موقع پیش نیامده که آنها را داخل جیبم بگذارم. اغلب، در حضور آن شخص به خادم و یا مسئول مالی میدهم که در همان لحظه سندسازی و به حساب مسجد واریز شود. شفافیت در این گونه امور و اختصاص دادن آن به اموری که نذر کننده مدّنظر دارد و همچنین دیدن نتیجهی هزینه، باعث اعتماد سازی میشود.
این موضوع باعث شده تا هر زمان که برای امر خیر و کمک به نیازمندی از نمازگزاران و اهالی کمک بخواهم، در کوتاهترین زمان آنچه از دستشان برمیآید را انجام دهند.
به هر حال مساجد بسیاری در بازار چه در بازار بزرگ تهران و چه در بازارهای سطح شهرها وجود دارند. پیام شما برای ائمه جماعاتی که اولین تجربه مسجدداری آنها، مساجد بازار است، چیست؟
در وهله اول این توصیه را مینمایم؛ شما خانهی خدا را میچرخانید، بقیه را به او بسپارید. خدا شما را در این مسیر هدایت و پشتیبانی خواهد نمود.
وقتی امام جماعت مسجدی در بازار میشوید باید عزت نفس پیشه کنید. به هر حال در بازار پول زیادی جابجا میشود و گاهی مبالغ زیادی به امام جماعت سپرده میشود تا با نظر خودش هزینه کند. لذا شفافسازی در هزینه و کم کردم وابستگی مالی امام جماعت به چنین مسجدی از ملزومات رسیدن به موفقیت است.
گاهی پیش میآید اعتبار و اعتماد امام جماعتی در بازار باعث میشود، بازاریانی که خود به مسجد کمک میکنند و بانیان امر خیر هستند، باعث شود خودشان در مواقعی کمک بخواهند. یادمان باشد که این اعتبار از فضل خداست.
رمز موفقیت من در مسجد داری، معاملهای بود که با خدا انجام دادم. نتیجهی معامله با خداوند را آنقدر دیدهام که در کلام و حوصله این مصاحبه نمیگنجد. پاداش معامله خدا باعث شده که همه تلاش و برنامهریزی من برای مسجد باشد. حتی در برنامههای مسجد و هزینههایی که قرار است برای مسجد صرف کنیم، عنایت خدا را بارها دیدهام.
در بازار باید مسایلی را رعایت کرد که شاید خیلی به چشم نیاید. من در عین حال که با همه سلاموعلیک دارم اما فقط در دفتر مسجد با آنها دیدار میکنم و کمتر پیش میآید وارد مغازهها شوم.
من وقتی به مسجد پاچنار آمدم، سی سال بیشتر نداشتم. اما از همان زمان همه این نکات و مسائل را رعایت کردم. اینجا بازار است. گاهی توان انجام کار فراتر از مسجد خودمان میرود. در چنین مواقعی باید با مساجد کم برخوردار همکاری کرد. چه در امور خیریه و چه در مسائل عمرانی باید با آنها همکاری کنیم.
امام جماعت موفق در بازار باید مردمدار و اخلاقمدار باشد. ارتباط مستمر با کسبه، پیگیری احوال آنها و اعتماد سازی لازمه موفقیت در مساجد بازار است.