به عنوان سؤال نخست بفرمایید فاصله گرفتن از معنویت تا چه میزان در بروز
مشکلات اجتماعی و اخلاقی تأثیر دارد و مسجد در این رابطه چه نقشی میتواند
ایفا کند؟
جایگاه مسجد در بندگی
پروردگار عالم و رشد معنوی و مادی مسلمانان(در زمانهای قدیم، بازاری ها
در مساجد، دروس تجارت و مکاسب نیز میخواندند) بسیار مهم و اساسی است. هر
کسی که ارتباط خود را با این مکان مقدس محکمتر کند، قطعاً شاهد تأثیرات
مثبت آن خواهد بود. اگر موضوع مسجد جدیتر گرفته شود، طبعاً در مسائل مختلف
موفقتر عمل خواهیم کرد ولی اگر آن را راهبردی و کاربردی در مسائل ندانیم،
به مرور زمان، کاربردهای خود را از دست خواهد داد. مسجد تنها محل برگزاری
نماز نیست.
به نظر جنابعالی
مسجد به عنوان یکی از مهمترین کانونهای اجتماعی در جوامع اسلامی، تا چه
میزان در آرامش روانی آحاد جامعه میتواند نقش داشته باشد؟
یک
مطلب مهم در رابطه با این مسئله این است که مسجد، کانون است و چیزی که
کانون قرار داده شود، قطعاً نقش اساسی دارد و سبب پیشرفت معیارها و ملاکها
خواهدشد. مسجد به عنوان مرکز وحدت و اجتماع انسانهای مسلمان در هر نقطه
ای از جهان، امنیت روانی و روحی آن ها را فراهم میکند؛ کانونی که میتواند
سلامت روانی انسانها را به عنوان جایگاهی که همه دور هم جمع شده و با
اتحاد، به فکر یکدیگر و حل مشکلات هم هستند و در آن جمع احساس امنیت و
آرامش میکنند.
مطابق آمارهای
رسمی، اکنون در بسیاری از نقاط، تعداد مساجد متناسب با جمعیت نیست. به
نظر شما، بودن یا نبودن مسجد در یک محله یا منطقه تا چه حد روی امنیت
اجتماعی، هویت و فرهنگ جوانان آن مؤثر است؟
در
زمانهای قدیم در هر محله چند مسجد بود که برخی فکر میکردند وجود مساجد
زیاد، مضر است. این مسئله در حالی بود که وظیفه تأمین دین مردم و مراقبت از
هویت فرهنگی جامعه، به ویژه جوانان به عهده مسجد بود. در همان دوره امام
خمینی(ره) در پاسخ این افراد، فرمودند ما با سینما مخالف نیستیم، ما با
سینمایی که بخواهد هویت دینی و فرهنگی جوانان را تحتالشعاع قرار دهد مخالف
هستیم. در آن دوره قشر جوان، کمتر در مساجد حاضر میشدند و مساجد را خاص
افراد مسن و به قول خودشان اُمُّل میدانستند، چون مسجد به معنای واقعی
جایگاه هویتسازی بود.
امروز نیز مسجد
به عنوان یک کانون بزرگ اجتماعی، باید نگهدار فرهنگ انسانهای مسلمان و
بخصوص جوانان باشد ولی همانطور که شاهد بودیم، در دولت خاصی فرهنگسراها را
در مقابل مساجد قرار دادند. در صورتی که همه این تشکیلات میتوانست با
رعایت شأن مسجد، در خودِ مسجد و یا در کنار آن قرار بگیرد و فرهنگ و هویت
دینی جوان و نوجوان را هم حفظ کند ولی متأسفانه بعد از انقلاب با فریب
خوردن دولت مردانِ ما، فرهنگسراها در مقابل مساجد قرار گرفته و به خودی
خود، سمّ مهلکی شد که اگر طاغوت نتوانست آن را اجرا کند ولی ما این کار را
انجام دادیم.
بهترین جایگاه برای پیشرفت بانوان جامعه، با حفظ شئونات و تکریم آنها، مسجد است
به عقیده شما یک مسجد باید چه مؤلفههایی داشته باشد تا برای حضور بانوان مطلوبیت لازم را داشته باشد؟
باید
توجه داشت که زنان در عرصه اجتماع، نقش فوقالعاده مؤثری در امور دارند.
اگر امروز بخواهیم بانوان در خانه بنشینند، قطعاً حرفی عبث و بیهوده است و
به واسطه شرط مکان و زمان، اصلا میسور نیست. یا اگر بگوییم رها و یله
باشند، شیاطین اِنسی، استعمارگران و کسانی که روی فرهنگ بانوان جامعه
اسلامی دست گذاشتهاند، تطمیع خواهند کرد.
بنابراین
بهترین جایگاه برای پیشرفت بانوان جامعه، با حفظ شئونات و تکریم آنها،
مسجد بوده و لازمه آن، رعایت چند مطلب است. اولاً جایگاه آنها در مسجد، هم
از جهت عبادت و هم از بُعد آموزش مباحث فرهنگی، دینی و هنری به وسیله
اساتید مجرب و عالِم از قشر زنان تحصیل کرده در امور دینی، مسائل روانکاوی،
بهداشتی و پزشکی فراهم شود که وقتی بانوان به این مکان مقدس مراجعه
میکنند، آن را کامل و پاسخگوی نیازهای خود ببینند. طبعاً تحقق این مهم،
نیازمند برنامهریزی دقیق است.
همچنین
از نمونههای فعالیت مساجد میتوان به بسیج اشاره کرد که میتواند در
عرصههای مختلف نظیر سازندگی، کمکرسانی، بهداشت و هنر کارایی خود را اثبات
نماید. ثانیاً تکریم بانوان است، از این جهت که بسیاری از کارها را بر
عهده خود آنها قرار دهیم تا خودشان بتوانند با نظارت امام جماعت عالم و
آگاه کارها را پیش ببرند.
جنابعالی مساجد را در تکریم بانوان چگونه ارزیابی میکنید و جلوههای
موفقیت و عدم موفقیت مساجد در جذب بانوان از نظر شما چیست ؟
طبیعی
است که نمی توان گفت، تا به امروز امری در حد کمال به توفیق رسیده است و
این قاعدهای است که در تمامی مسائل وجود دارد و مسجد نیز از آن مستثنی
نیست که مطالب و آثار اجتماعی آن به نهایت رشد و کمال نرسیده است.
از
طرفی مهمتر از همه، این مسئله بستگی به این موضوع دارد که هیئت امنا،
امام جماعت، اهل مسجد و حتی بانوان تا چه حد در زمینه پیشرفت مسجد فعال
بودهاند؛ بانوانی که باور داشته باشند، حضور پر رنگ و مؤثر آنها برای
پیشرفت مسجد لازم و حتی ضروری است.
در
باب موفقیت مساجد، بعضی مساجد در این زمینه بسیار خوب، بعضی مساجد کم و
بعضی متأسفانه خیلی ضعیف عمل کردهاند و هنوز باور ندارند که امور را باید
به دست خود بانوان سپرد. باید آگاه باشیم بانوان اگر به مساجد نیایند در
جای دیگر افکار آنها توسط دشمن و به وسیله جنگ نرم از صحنه مساجد دور
میشود.
به نظر شما چه
تدابیری باید صورت بگیرد که خدمت به مسجد، حتی با ماهی یک ساعت حضور، برای
باز نگه داشتن درب مسجد، به یک فرهنگ و ارزش مبدل شود؟
فرهنگ
سازی برای این امر ارزشی، نیازمند آگاهی دادن است تا مردم متوجه باشند
خدمت در خانه خدا تا چه اندازه مورد عنایت و توجه پروردگار عالم است.
همچنین باید خادم بودن، به عنوان یک کار زیبا و خداپسندانه جلوه داده شود،
چرا که شخص خادم، بر حسب روایات شریفه، میتواند به واسطه انجام این امر
شریف، به اوج تعالی برسد.
اگر این
مسئله به خوبی تبیین شود، قطعاً بدفهمی راجع به آن از بین خواهد رفت؛ گفتنی
است خدمت در مسجد محبوب خداوند متعال بوده و شخصِ خادم، در عبادت مردم در
خانه خدا شریک میشود. انبیا نیز به خادمیِ مسجد به عنوان خانه خدا افتخار
میکردند. حتی وهابیت و سعودیهای ملعون نیز خودشان را خادمالحرمین
میدانند. جا افتادن این مسئله قطعاً تأثیر خوبی روی خدام خواهد گذاشت و
آنها را مشتاق به خدمتگذاری میکند.
مسجدی که تنها جایگاه نماز خواندن باشد آن مسجد، مسجد ضرار و زیان آور است
بفرمایید از نظر شما مهمترین کارکرد مسجد در زمان حاضر چیست؟
اول
از همه نماز و پس از آن آگاهی دادن به مردم است؛ مسجدی که تنها جایگاه
نماز خواندن باشد آن مسجد، مسجد ضِرار و زیان آور است. چون مردم فکر
میکنند مسجد کارایی دیگری ندارد و به مرور زمان، نیازی برای مراجعه به
مسجد احساس نخواهند کرد، چون آنجا را فقط جایگاه برگزاری نماز میدانند.
مسجد
باید جایگاه عملیِ آگاهی دادن، رشد معنوی و حتی رفع احتیاج مردم از باب
قرضالحسنه، برگزاری کلاسهای علمی، فنی و هنری، آموزش مباحث سیاسی، اخلاقی
و اجتماعی باشد تا مردم شاهد رشد عینی از طریق مسجد باشند، نه از طریق
فرهنگسراها.
برخی مساجد به صورت یک
بُعدی، فقط به یک سری مسائل خاص میپردازند و یا کانون اجتماعی برای قشری
خاص مثل افراد مسن میشود که کاملاً اشتباه و غلط است. مسجد به عنوان کانون
وحدت مسلمین باید در همه امور، برای تمامی سنین و اقشار جامعه فعال باشد؛
حقیقتاً بعضی مساجد در این امر بسیار مؤفق بودهاند.
به نظر شما اصلاح نگرشها و باورها، به ویژه در موضوع سبک زندگی، چگونه ازمبداء مساجد امکانپذیر است؟
بهترین
سبک زندگی را اسلام برای انسانها به ارمغان آورده و بهترین جایگاه تبیین
این سبک متعالی، مسجد است. از شاخصههای امام جماعت این است که باید از همه
جهات عالِم، فعال و به روز باشد. بر خلاف تصور عموم مردم، اگر عنوان شغل
را به امام جماعت بدهیم، از پرمشغلهترین کارها محسوب میشود، به این علت
که باید در تمامی زمینهها مطالعه و تحقیق داشته، از کارشناسان کمک بگیرد،
با آگاهی و دلسوزانه کار کند.
بنا به
فرمایش امام موسی کاظم(ع) که هر کس دو روزش مساوی باشد، فردای قیامت حسرت
میخورد و مغبون است، یکی از کسانی که مصداق این روایت شریفه است، شخصِ
امام جماعت است؛ چون امور مسجد و مردم، دست امام جماعت بوده و باید همیشه
به روز باشد؛ به روز بودن به معنای عوض کردن کاشی مسجد نیست، بلکه باید
بتواند در همه ابعاد علمی پیشرفت داشته و اهالی مسجد را نیز به سوی تعالی
رشد دهد.
مسجد بهترین کانون جهت حفظ خانواده و حرمت آن است
به نظر حضرتعالی پیوند میان مسجد و نهاد خانواده را چطور باید مستحکم کرد؟
اگر
بدانیم مسجد فقط برای قشر خاصی نیست و کسی که به مسجد میآید ممکن است
فرزندش را همراه داشته باشد، پس نیاز به مهدکودک و کارشناسان مجربی هست که
با بچهها به روش دینی برخورد کنند. وقتی یک خانواده به مسجد میآید، باید
آسوده خاطر باشد که مسجد برای تمامی سنین اعم از مرد و زن برنامه دارد.
ضمن
اینکه به وسیله مباحثی راجع به خانواده موفق که دنیای این نوع خانواده،
دنیای نیکی و به دور از بدیها است، طوری برنامهریزی کند که کانون خانواده
محکمتر و گرمتر شود. معمولاً در میان زن و شوهرانی که از هم جدا
میشوند، دیده میشود که به نوعی از تربیت دینی و مسجدی دور بودهاند.
بنابراین مسجد بهترین کانون جهت حفظ خانواده و حرمت آن است.
بفرمایید مردم چه مسئولیتی در قبال عمران و آبادانی مساجد دارند؟
یکی
از خصوصیات مسجد این است که مردمی است و نباید دولتی باشد. یکایک اهل مسجد
عضوی از خانه خدا هستند و باید بدانند که خودشان باید این مکان مقدس را به
نحو احسن اداره کنند. اگر این باور برای مردم جا بیفتد که مسجد به عنوان
خانه خدا، خانه اجتماع مؤمنین و وحدت آنها است، قطعاً اشتیاق بیشتری برای
حضور در خانه خدا پیدا میکنند.
دلیل
اینکه پروردگار عالم میفرماید، بهترینهای خود را برای حضور در مسجد برخود
بگیرید، برای این است که وقتی کسی بداند مسجد خانه خودش است، بهترینها را
میپوشد و بهترینها را در مسجد قرار میدهد، اما اگر برایش معلوم نشود که
خانه خودش است، قطعاً طور دیگری عمل خواهد کرد.
مسئولین
بدانند رئیس قوم خادم قوم است. کسی که به عنوان کارگزار مسجد کاری به عهده
میگیرد، نباید طوری عمل کند که اجازه انجام خدمت را از دیگران بگیرد و
شوق خدمت را از آنها سلب کند. بلکه مردم باید در امور مسجد از نظافت تا
مشورت در مسائل مختلف با اهالی مسجد همکاری داشته و فعالان مساجد، امور را
به اهالی مسجد مخصوصاً جوانان و بانوان بسپارند. مسجد برای همه مردم است؛
باید امور آن هم به دست همه مردم باشد.
حاکمیت باید برنامهریزی و کمکهای بیشتری در نظر بگیرد. همچنین در مسجد، باید آرمانهای حاکمیت دینی دنبال شود نه دولتها.
بفرمایید دولتهای مختلف پس از انقلاب، تا چه اندازه مؤفق شدهاند سهم
حاکمیت نظام اسلامی در عمران و آبادانی مساجد را محقق کنند؟
توجه
داشته باشید مردمی بودن مساجد به این معنا نیست که حکومت، مخصوصاً حکومت
کشور ما که دینی است هیچ دخالتی نداشته باشد. در عین حال که مسجد استقلال
خود را دارد، قطعاً حکومت نیز باید به مساجد کمک کند.
حاکمیت باید برنامهریزی و کمکهای بیشتری در نظر بگیرد. همچنین در مسجد، باید آرمانهای حاکمیت دینی دنبال شود نه دولتها. کم شدن تعداد مساجد، باعث کمرنگ شدن حال دینی و معنوی مردم و همچنین سبب از بین رفتن محوریت مسجد در جامعه دینی خواهد شد.
به نظر حضرتعالی مسجد چگونه میتواند محور خدمات اجتماعی در محله باشد؟
یکی
از جایگاههایی که به عنوان یک کانون خدمترسانی اجتماعی معرفی میشود،
مسجد است. مساجد هستند که بسیج را به وجود آوردهاند. اوایل انقلاب برخی
معتقد بودند، با تشکیل بسیج درون مسجد، حرمت مسجد از بین میرود، در صورتی
که این پایگاهها در داخل مسجد نبود، حتی تعاونیهای خرید و فروشی که وجود
داشت در کنار مساجد و جزء آنها محسوب میشد. بنابراین بسیج در مطالب
اجتماعی به عنوان کانون بسیار مؤثر در افکار عمومی و در یک محله است.
امروزه
متأسفانه بعضی شهرکها و فازها که ساخته میشوند، به ندرت شاید برای آنها
یک مسجد ساخته شود. در حالی که در هر محله حداقل باید یک مسجد ساخته شده
باشد. بهتر است سالنهای اجتماعاتی که برای برجها ساخته میشود، در داخل
مساجد باشد. کم شدن تعداد مساجد، باعث کمرنگ شدن حال دینی و معنوی مردم و
همچنین سبب از بین رفتن محوریت مسجد در جامعه دینی خواهد شد.
به عنوان سؤال پایانی بفرمایید آموزش و پرورش چه وظیفهای برای تقویت پیوند میان مسجد و مدرسه دارد؟
قبل
از بوجود آمدن تشکیلات آموزش و پرورش، در مساجد مکتبخانه وجود داشت که
بعدها در کنار مساجد ساخته میشد و به این ترتیب تدریس مباحث علمی نیز در
مسجد صورت میگرفت. امروزه نیز اگر معلم و آموزش و پرورش برای جوان و
نوجوان طوری برنامهریزی کنند که توجه خاصی به مساجد داشته باشند و مسجد به
عنوان یک کانون معنوی، فرهنگی و حتی اقتصادی قرار بگیرد، طبعاً رشد و
تعالی را در دانشآموزان و دانشجویان شاهد خواهیم بود.
نگاه
معلم و استاد در شاگرد اثر دارد؛ عالَم، عالَم اثر و مؤثر است، روی همه
تأثیر میگذارد. بنابراین نقش مدارس به عنوان جایگاه علمی و فرهنگی در
جامعه بسیار سازنده و آموزنده است.
منبع: رسا