پایگاه تخصصی مسجد/گروه فرهنگی ـ هنری ؛ جلال حیران نیا؛ ، گردهمایی ائمه جماعات فعال در طرح «پیوند مسجد و مدرسه» جمعه 24 دیماه در مجتمع محراب مرکز رسیدگی به امور مساجد، برگزار شد. در این مراسم ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد بر این پیوند تأکید و راهکارهایی ارائه داد. در این مراسم همچنین از ائمه جماعاتی که در مدارس فعالیت بیشتری داشتند تجلیل شد. حجت الاسلام زارع امام جماعت مسجد امام حسین(ع) نعمت آباد نیز از تجلیل شوندگان این مراسم بود. پایگاه تخصصی مسجد، در این خصوص گفتگویی با وی انجام داده است که در ادامه می آید.
*ضرورت ورود مسجد و امام جماعت به حوزه مدرسه چیست؟ آثار مثبت این نوع همکاری بین مساجد و ائمه جماعات با مدارس چیست؟
امام صادق(ع) یکی از شاگردانشان به نام مومن طاق را برای تبلیغ به بصره فرستادند، وقتی مومن طاق برگشت، حضرت پرسیدند استقبال مردم چگونه بود؟ مومن طاق گفت: استقبال خوب نبود. امام پرسیدند سراغ چه کسانی رفتید؟ مومن پاسخ داد: سراغ مردم عادی و بزرگسالان. امام صادق(ع) فرمودند: «علیکم بالاحداث»، برشما باد به[تبلیغ برای] نوجوانان، که آنها سرعتشان برای دستیابی و پذیرش خیر بیشتر از بزرگسالان است. امیرالمومنین علی (ع) نیز در نامه 31 نهج البلاغه خطاب به امام حسن(ع) میفرماید: قلب نوجوان همچون زمین خالی است هرچه در آن بکارید همان را برداشت می کنید.
اگر با نوجوانان و جوانان در خصوص اعتقادات و آشنایی با مسجد کار مؤثری صورت نگیرد نمی توان انتظار داشت که آنها در آینده با مسجد ارتباط برقرار کنند و بتوانند به اعتقادات خود پابند بمانند. مسائلی همچون عفاف و حجاب، در سنین کودکی در یک شخص نهادینه می شود.
مسائلی که به عنوان یک رفتار سالم و ایدهآل از جامعه انتظار می رود چنانچه در کودکی و نوجوانی افراد، به آن پرداخته نشود، قطعا در بزرگسالی پرداختن به آن و پذیرش آن نیز مشکل بود. از طرفی بهترین جایی که می توان اجتماعی از کودک و نوجوان را آموزش داد مدرسه است. لذا اگر منتظر باشیم تا کودک و نوجوان امروزی با اراده خود به مسجد بیاید، نخواهد آمد.
باید مسجدیها و ائمه جماعات به سراغ دانش آموزان بروند. پس از آنکه بستر مسجد را طوری آماده کردیم که درخور علائق و ایده های نوجوانان بود آنگاه می توانیم آنها را به مسجد دعوت کنیم. خود انها نیز وقتی بستر آماده ای را ببینند، خواهند آمد. آن زمان دیگر نیاز به اصرار نیست خود نوجوانان به صورت خودجوش به مسجد می آیند.
لازم به ذکر است که بنده نیز از طرح پیوند مسجد و مدرسه به سمت مسجد و روحانیت هدایت شدم. در دهه هفتاد یک دکتر که البته سیمای جمهوری اسلامی نیز گزارشی از ایشان نشان دادند. دکتر جعفر نژاد طرح مسجد و مدرسه را در دهه هفتاد در محله نعمت آباد اجرا کردند. از طریق این طرح و با همت دکتر جعفر نژاد بنده جذب آن مسجد شدم. حفظ و تلاوت قرآن را نیز در همان زمان فرا گرفتم که تاثیر زیادی در تبلیغ و آموزش دانش آموزان داشت. اکنون نیز که امام جماعت مسجد هستم هنوز هم دکتر جعفرنژاد در مساجد فعال هستند. حتی به مسجدی که بنده در آن خدمت میکنم نیز میآیند و ویزیت رایگان برای عموم مراجعین دارند.
در صدر اسلام همه خدمات اجتماعی در مسجد انجام میشد. از قضاوت، طبابت، احکام شرعی و آموزش قرآن و حدیث مردم از هر جهت خود را وابسته به مسجد میدانستند. وقتی مسجد خدمات اجتماعی ارائه دهد، موفق به جذب اقشار گوناگون میشود.
*بنا بر تعبیر رهبر معظم انقاب اسلامی مسجد باید محور اجتماع باشد و محیط پیرامون خود را تحت پوشش داشته باشد. همچنین ایشان از تعبیر هسته مقاومت فرهنگی برای مسجد استفاده کردند. به عنوان یک امام جماعت و کسی که در پیوند مسجد و مدرسه فعال است این امر را چگونه در مسجد بکار برده اید؟
متاسفانه امروز مسجد در نگاه مردم محلی است برای عبادتهای فردی مانند نماز و دعا و.. و متاسفانه حتی دوره های تلاوت قرآن نیز از مساجد جدا شده است. در مساجد تلاوت قرآن به گستردگی سابق نیست. باید جلسات قرآن بهتر از سابق در مساجد دایر شوند.
در صدر اسلام بسیاری از فعالیت های اجتماعی در مسجد مدیریت و اجرا میشد. البته منظور این نیست که نهادها در مسجد جمع شوند. این کار اکنون به شیوه دیگری سازماندهی می شود، اما می توانند با مسجد ارتباط و همکاری داشته باشند. به عنوان مثال مسجدامام حسین(ع)، از یک متخصص تغذیه برای مشاوره به مأمومین و اهالی محل دعوت کرده است تا اطلاعاتی در این خصوص به اهالی بدهد و از مواردی چون سوء تغذیه جلوگیری کند.
یکی دیگر از مواردی که در مسجد امام حسین(ع) مورد توجه و استقبال قرار گرفت، پیشنهاد مراسم اعتکاف خواهران بود. در این مراسم خوراک معنوی یک سال خواهران مأموم و خواهران محله به آنها داده می شود و با مسجد مرتبط می شوند.
اخیراً نیز با تلاشهای مسجد و پایگاه بسیج محله و کمک مسئولین منطقه و اهالی محله دو شهید گمنام در محوطه بوستان امام خمینی به خاک سپرده شدند که هم اکنون محلی برای قرارهای اهالی و مسجدیها است و محلی برای ارتباط و خلوت با خدای متعال است. این امر همچنین باعث بالا رفتن امنیت محله شده است.
مسجدامام حسین(ع) سه وعده نماز را برپا میکند و بنده هم از صبح به مدارس سر میزنم و با دانش آموزان ارتباط برقرار میکنم.
*شما گفتید که سه وعده نماز اقامه می کنید. استقبال مردم چگونه بوده؟
استقبال خوب بوده اما باید بهتر شود. بعد از اینکه اعلام شد که در مسجد سه وعده نماز برگزار می شود، با مامومین عهد کردیم که مسجد را پر کنیم. به تعداد سجادهها (و گنجایش مسجد) نمازگزار دعوت کنیم. البته این امر مقدور نیست مگر با رفتار درست مسجدیها و همکاری هیات امناء و ارتباط با مدارس و اهالی. همچنین اجرای مواردی که به عنوان فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی می تواند به جذب جوانان و اهالی به مسجد کمک کند. چون این امر تنها کار امام جماعت نیست.
*یکی از دغدغه های مقام معظم رهبری برقرار بودن مسجد است. به عنوان مثال برپایی سه وعده نماز یکی از این دغدغه ها بود که اکنون برخی از مساجد اقدام به برپایی نماز جماعت در وعده صبح کرده اند. دغدغه دیگر ایشان، باز بودن مساجد در بین وعده های نماز است. در این را بطه چه کار هایی را در مسجد امام حسین(ع) انجام داده اید و چه پیشنهاداتی دارید؟
قبل از اینکه پاسخ شما را بدهم باید این نکته را یادآوری کنم، تا چهار ماه پیش منزل و خانواده من در قم بود و بنده هفتهای سه جلسه به مسجد میآمدم. مدیریت مسجد به عهده بنده بود ولی کارها و فعالیت ها در سه روز آخرهفته انجام میشد. فرزندان من در قم درس می خواندند و من نمی توانستم آنطور که شایسته است به خانواده و مسجد برسم. تا اینکه قبل از جلسه 31 مرداد که خدمت مقام معظم رهبری برسم با خود نیت کردم که هرآنچه رهبر انقلاب بگویند، همان را انجام می دهم. در این جلسه مقام معظم رهبری فرمودند: «مساجد باید سه وعده نماز بخوانند»، بعد از این جمله رهبر انقلاب، تصمیم قطعی گرفتم که به تهران نقل مکان کنم. بعد از نقل مکان در منزل مسکونی مسجد مستقر شدیم. بعد از حضور و اقامت در مسجد اولین کاری که انجام دادیم برگزاری سه وعده نماز در مسجد بود.
اقدام دیگری که بعد از سه وعده نماز در مسجد شروع کردیم، باز کردن درهای مسجد در بین وعده های نماز است. متأسفانه به دلیل مشکلات مالی مسجد، خادم مسجد روزها سر کار میرود و با توجه به آسیب پذیر بودن محله و شرایط بد برخی معتادها درب همیشه باز نیست. نبودن خادم در مسجد و شرایط بد اجتماعی محیط اطراف مسجد مشکل آفرین شده است. از این جهت، بنده روزها در اتاق امام جماعت مسجد هستم و وقتی درب مسجد به صدا در میآید درب را باز می کنم. با این حال و با وجود چنین شرایطی تصمیم بر این است تا در آینده درب مسجد از قبل از ظهر تا غروب باز باشد.
*دغدغههای شما به عنوان یک امام جماعت که با مدارس نیز ارتباط موفقی داشته چیست؟ در خصوص جذب جوانها چه فعالیت هایی انجام دادهاید؟
با همکاری پایگاه بسیج کارهایی در خصوص جذب جوانان به مسجد انجام شده است که از این حیث مسجد ما یکی از مساجدی است که در زمینه همکاری با پایگاه بسیج فعال بوده است. خوشبختانه هیات امناء و بسیج و امام جماعت در مسجدامام حسین(ع) یکی هستند و همکاری بسیار خوبی با یکدیگر دارند. این امر را می توان یکی از علتهای موفقیت این مسجد به شمار آورد.
امروزه جذب جوانان فقط از طریق منبر کار مشکلی است. باید کارهای دیگری نیز برای جذب انجام شود. کاری که جوانان را به مسجد و منبر جذب کند. کارهایی که برای جذب کودکان، نوجوانان و جوانان باید انجام شود، در محلی بیرون از مسجد و در زمانی غیر از زمان نماز باید صورت گیرد. ضمن اینکه نیاز هر مقطع سنی باید شناخته شود و بر اساس آن نیاز دعوت به مسجد و فعالیت مسجدی صورت پذیرد.
در گذشته با جایزه و تشویق، برخی را به مسجد جذب و آشنا میکردند و تا حدودی هم جواب داده بود. امروز اما، نوع نگاه کودک و نوجوان عوض شده است. باید قلب آنها را تسخیر کرد و راه را به آنها نشان داد. در حقیقت کودک و نوجوان امروزی باید امام جماعت را مثل پدر خود بداند و امام جماعت باید تلاش کند تا چنین نقشی را ایفا کند و از صمیم قلب به آنها نزدیک شود. از این طریق به آنها خدمات دینی ارائه دهد و از همین جایگاه گره ذهنی نوجوان را باز کند. چنانچه در بروز مشکلات خانوادگی و اجتماعی امام جماعت را امین ببیند آنگه ناخودآگاه جذب خواهد شد چون به مسجد و امام آن اطمینان پیدا کرده است.
بنده چون معلم قرآن نیز هستم در مسجد دوره های تدریس قرآن نیز برگزار میکنم، در این کلاسها احکام، اعتقادات و آداب اسلامی نیز به آموزش میدهم، دوره اول دانش آموزانی که در این کلاسها شرکت داشتند، اکنون ازدواج کرده اند و بچه دارند. عقد بسیاری از آنها رو نیز خودم خواندم. اذان و اقامه در گوش فرزندان آنها را نیز بنده خواندم. حتی آنها مشاورههای قبل از ازدواج خود را با بنده انجام می دادند. به برکت حضور در مسجد اکنون آن نسل در مکانهای خوبی مشغول به کارند. حال نوبت نسل دوم و سوم است که این مسیر را طی کنند.
مسجد ما با همکاری پایگاه بسیج یک کانونی به نام «کانون علمی-فرهنگی انصار» راه اندازی کرده و در این کانون دانش آموزان پسر را از کلاس پنجم ابتدایی تا دیپلم فعالیت و مطالعات علمی انجام میدهند. برخی از این دانش آموزان حتی به المپیادهای علمی نیز راه یافتهاند و مقام کسب کردهاند.
*در این مسیر هم مسجد و هم امام جماعت با چالش ها و مشکلات زیادی روبرو هستند این چالش ها چیست و چگونه رفع میشوند؟
چنانچه یک انسان و بخصوص یک امام جماعت صداقت و اخلاص داشته باشد، کارها راحتتر انجام می شود و مسیر برای انجام فعالیت هایی که انجامشان سخت است هموار و آسان می شود. استقامت و اخلاص همراه با وحدت، بسیاری از این کارها را برای ما ممکن کرد.
مساله دیگری که در حل مشکلات و روبرو شدن با چالش ها بسیار مهم است، استقلال و توان مالی است. البته این به این معنا نیست که مسجد به لحاظ مالی استقلال دارد و بی نیاز کمک دیگران است، بلکه منظور این است که مسجد در حل مشکلات منتظر کسی نمیماند و حتی بارها شده بنده به عنوان امام جماعت، هزینههایی را از جیب خود پرداخت کردهام یا از طریق مراجعه به خیرین این کار صورت گرفته است. البته بسیاری از ائمه جماعات این کار را انجام میدهند.
در مسجدامام حسین(ع)چندین سال است که یک صندوق خیریه تاسیس شده است و به امور خیریه میپردازد این صندوق در حد توان خود وجوهات جمع میکند و با صلاحدید و ضرورت به اختصاص آن به امور خیریه میپردازد. علاوه بر این سالهاست که طرحی با نام «برکت» اجرا میکند. در این طرح کارتهایی در اختیار نیازمندان قرار داده می شود که میتوانند مایحتاج خود را به صورت رایگان از برخی فروشگاهها دریافت کنند.
در این زمینه نیز فروشندگان نیز با ما همکاری داشتهاند و این طرح همچنان اجرا می شود. تا کنون همراهی کسبه با مسجد در این زمینه خوب بوده است. درحال حاضر خواربار فروشی ها و نانوایی ها بیشتر همکاری می کنند.
*در این زمینه چگونه از کسبه دعوت به همکاری می کنید؟
یکی از فعالیتهایی که برای دعوت به همکاری و شرکت در فعالیتهای مسجد صورت میگیرد، دعوت به گوش دادن به تلاوت قرآن کریم است. بطوریکه با مراجعه به ایشان از آنها میخواهم که اجازه بدهند یک صفحه قرآن برایشان بخوانم. بعد از اتمام صفحهای از قرآن، بسیاری از آنها میگویند: چند وقت بود که قرآن گوش نداده بودیم. بنده نیز در جواب می گویم: علت بسیاری از گرفتاریها و ناراحتیها دورشدن از یاد خدا و قرآن است. این گفتگو زمینهای برای گفتن درخواست همکاری در یک امر خیر را مهیا میکند. چون یاد خدا آرام بخش است. هرکسی را می توان با یاد و نام و کلام خدا به آرامش رساند.
*در زمینه پیوند مدرسه و مسجد نیز کار جدیدی انجام داده اید که در نوع خود کم نظیر است. در این مورد توضیح بیشتری بدهید؟
در ارتباط با موضوع پیوند مسجد و مدرسه مسجد امام حسین(ع) از سال 89 با مدارس اطراف خود پیوند داشت. این همکاری با مضمون بیان آفرینش، نشانه های وجود خدا در قالب تصاویر و استفاده از آیات و روایات بوده است. همانطور که خداوند متعال میفرماید ((سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ؛ بزودی نشانههای ما را در آفاق و درون خود خواهید دید)).
در جلساتی که در مدارس با دانش آموزان هستیم، تصاویری با کیفیت از اعضاء بدن مثل دست، پا، چشم، گوش و... برای دانش آموزان نمایش می دهیم و توضیح می دهیم که این اعضاء نعماتی است که خداوند به انسان عطا کرده است٬ همچنین تصاویری از حیوانات نیز به دانش آموزان نشان داده می شود و اینکه شگفتی های درونی آنها، دلیل وجود پروردگار و حاکی از حکمت خالق متعال است. البته در هر رده سنی آنچه که گفته می شود متفاوت است، ولی بیان شگفتی های آفرینش از منظر قرآن، محور اصلی مباحث مطروحه است.
یکی دیگر از کارهایی که در این زمینه انجام شد که در نوع خود کم نظیر بود، گرفتن جشن تکلیف برای پسرها بود. این کار با موافقت مدیر مدارسی که رجوع کرده بودیم صورت گرفت. در حقیقت کسب اجازه از مدیر مدرسه و دخالت نکردن در امور مدرسه می تواند زمینهساز همکاری بیشتری شود. در عین حال از کمک آنها بهره میگیریم. چون اینگونه کارها، کار یک نفر نیست قطعا چنین کارهایی با همکاری چند نهاد و چند فرد قابل انجام است.
در این مراسم یک جانماز ترمه مرغوب و یک کتاب از نوشته های حجت الاسلام قرائتی به دانش آموزان اعطا شد. دانش آموزانی که مکلف شدند بعد از این مراسم بسیار خوشحال بودند. بسیاری از آنها میگفتند ما تا بحال مسجد نرفته بودیم. این نوجوانها در این مراسم دیده شدند و دانش آموزی که دیده بشود و بداند که مورد توجه قرار گرفته قطعا خوشحال می شود.
در یکی از برنامه هایی که در یک دبستان دخترانه انجام شد، پس از گذشت دقایقی از اجرا٬ وقتی زمان کلاس تمام شد و وقت رفتن شد، بچه های کلاس سوم جلوی درب کلاس را گرفته بودند و مانع از خروج بنده میشدند. تا اینکه قول بازگشت مجدد و خواندن دعا و زیارت در کربلا را به ایشان دادم تا توانستم با رضایت آنها از کلاس خارج شوم.
علت جذابیت آن کلاس برای آن رده سنی، ارائه مطالب دینی و آفرینش بصورت قصه بود. لذا هربار که به مدرسه آنها مراجعه میکردم بسیار خوشحال می شدند و به هنگام اتمام کلاس خروج ابراز ناراحتی می کردند.