به گزارش خبرنگار پایگاه تخصصی مسجد سیدعلی مقدم قوچانی که نسب وی به واسطه سی نسل به امام زین العابدین(ع) میرسد، پدر شهید بزرگوار سید مصطفی مقدم است، وی کتاب گوهر هدایت را در دوازده بخش نوشته و آن را به محضر امام رضا(ع) تقدیم کرده است. حجت الاسلام قوچانی در توصیف فصول این کتاب نوشته است؛
فصل اول ـ احوالات شخصی و خصوصیات زندگانی حضرت رضا(ع)
فصل دوم ـ حرکت حضرت رضا(ع) از مدینه به جانب خراسان و بعضی از وقایع بین راه
فصل سوم ـ ورود آن حضرت به شهر مرو خراسان و مسالهی ولایتعهدی
فصل چهارم ـ سیرهی عملی فضائل اخلاقی حضرت رضا(ع) با علمای ادیان مختلف و ملل جهان
فصل ششم ـ شهادت مظلومانهی آن حضرت
فصل هفتم ـ بعضی از معجزات حضرت رضا(ع)
فصل هشتم ـ بعضی از اصحاب و شاگردان آن بزرگوار
فصل نهم ـ بعضی از برادران و خواهران حضرت رضا(ع)
فصل دهم ـ تعیین تعداد فرزندان حضرت رضا(ع)
فصل یازدهم ـ تعیین محل دفن فرزندان آن حضرت
فصل دوازدهم ـ چند حدیث نورانی در ثواب زیارت با برکت آن حضرت
خاتمه کتاب ـ کیفیت زیارت حضرت رضا(ع) و زیارت نامه آن بزرگوار
فرازهایی از کتاب «گوهر هدایت(درباره زندگانی شمس ولایت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) و فرزندان مظلوم آن بزرگوار)».
شهادت مظلومانه حضرت رضا(ع)
روایات متعدد و متواتر و یقینی زیاد و غیر قابل انکاری نشان میدهد که حضرت رضا(ع) را مأمون لع به شهادت رسانده است . زیرا مأمون برای حفظ حکومت خود آن حضرت را به خراسان آورده بود و درحقیقت آن بزرگوار را تحت نظر قرار داده بود اما برخلاف تصورش با قاطعیت و صراحت آن حضرت در مقابل انحرافات خویش روبرو شد، از طرفی دیگر مناظرات آن بزرگوار در خراسان با صاحبان ادیان و ملل مختلف به آن حضرت عظمت و شهرت جهانی بخشید.
از طرفی عباسیان کراراً در مورد ولایتعهدی حضرت رضا (ع) مامون را تهدید میکردند و میگفتند مامون با این کارش خلافت را از بنیعباس به آلعلی(ع) منتقل کرد به طوریکه در بغداد بنیعباس با ابراهیم بن مهدی بیعت کردند. لذا مأمون تصمیم گرفت تا آن بزرگوار را از بین بردارد ولی کاملاً مراقب بود که این عمل بسیار سرّی و مخفیانه انجام گیرد تا مسألهی تازه ای برای حکومتش بوجود نیاورد.
امّا آن بدبخت شقّی غافل از این بود که با انجام این جنایت بزرگ دنیا و آخرتش را نابود کرده و زیانکار دنیا و آخرت می گردد.
امام رضا علیه السلام کراراً خبر از شهادتش میداد. آن بزرگوار به مأمون لع چنین میفرمود: اِنّی اُخرَجُ مِنَ الّدنیا قَبلَکَ مسموماً مَقتولاً بِالسمِّ مظلوماً.
ای مأمون! برای پذیرش ولایتعهدی به من اصرار نکن به جهت این که من قبل از تو از دنیا می روم در حالی که مظلومانه به وسیله زهر جفا به شهادت رسیدهام و فرشتگان زمین و آسمان بر غربت و مظلومیت من گریه میکنند و من در سرزمین غربت کنار قبر هارون دفن میگردم.
مأمون گفت با بودن من چه کسی جرأت دارد تا شما را به شهادت برساند. حضرت فرمود اگر بخواهم می توانم بگویم قاتل من کیست و میدانم.
آن حضرت در پایان یکی از مجالس مناظره ای که با خود مأمون داشت به تمام اشکالات مأمون جواب کافی داده بود. به طوریکه مأمون بر حسب ظاهر از عظمت علمی و دانش موهبتی امام رضا علیه السلّام اظهار خشنودی می کرد، حضرت رضا(ع) به علی بن محمد بن جهم چنین فرمود: یابن جُهَم!لایغرّنک ما الفیته من اِکرامی و الاستماعِ منّی فانه سیقتلنی بِالسمِّ و هو ظالِمُ.
ای پسر جهم! سخنان ظاهری مأمون تو را فریب ندهد و احترام ظاهری او تورا گول نزند به جهت اینکه مأمون بزودی مرا بوسیله زهر جفا به شهادت می رساند در حالیکه به من ظلم کرده است.
و نیز هنگامی که دعبل قصیدهی مدارس آیات را برای امام رضا(ع) خواند به این شعر رسید:
وقبرٌ ببغدادٍ لنفس زکیةٍ تضمنّها الرحمنُ بالغرفات
و قبر یکی از فرزندان پیغمبر که صاحب نفس زکیه است در بغداد می باشد که خداوند او را درغرفه های بهشت جای بدهد(منظور موسی بن جعفر(ع) است)
امام رضا(ع) فرمود: ای دعبل! من نیز دو بیت می گویم درهمین موضع از قصیدهات ملحق ساز بعد حضرت چنین فرمود:
و قبرٌ بطوسٍ یا لها مِن مصیبةٍ تُوقَّدُ با الاحشاءِ فی الحرقات
اِلی الحشر حتی یبعث الله قائِماً یفرّج عنّا الهمّ و الکربات
و قبر یکی از فرزندان رسول خدا(ع) که مصیبت بزرگی برایش پیش خواهد آمد در طوس است که اعضاء داخلی بدنش به وسیلهی شعلههای زهر خواهد سوخت. این مصائب تا قیامت هست تا این که خداوند قائم ما را بفرستد که آن بزرگوار غم و اندوه را از ما برطرف سازد.
دعبل عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! این قبری که در طوس است قبر کدام یک از فرزندان پیامبر خدا می باشد.
حضرت فرمود: این قبر من است.
ولا تنقضیِ الایامُ و اللیالی حتّی یصیرَ طُوس مختلف شیعتی و زوّاری اَلافمن زارانی فِی غربتی بطوسٍ کان معی فی درجتی یوم القیامة مغفوراً له.
و دیر زمانی نگذرد که طوس محل رفت و آمد شیعیان و زائرین حرم من خواهد شد و هرکس که مرا در سرزمین غربت زیارت کند روز قیامت در درجهی من خواهد بود و خداوند گناهان او را خواهد بخشید.
کتاب« گوهر هدایت (درباره زندگانی شمس ولایت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) و فرزندان مظلوم آن بزرگوار)» به قلم حجهالاسلام و المسلمین سید علی مقدم قوچانی امام جماعت مسجد علوی یکصد دستگاه، در سال 1388 به اتمام رسید و از طرف انتشارات کتابچی تهران به چاپ رسید. آیت الله محمد علی موحدی کرمانی و شیخ محمد علی فلسفی در مقدمه این کتاب، آن را ارزشمند دانستهاند و خواندن آن را به عموم مردم، به خصوص اندیشمندان تشیع توصیه کرده اند.