ابودرداء «به نقل از عروة بن زیبر» در مسجد مدینه خطاب به مردم گفت:
آیا میدانید پارساترین مردم کیست؟
گفتند: شما بگویید.
پاسخ داد: امیرالمومنین علی علیهالسلام.
و آنگاه خاطرهای نقل کرد که:
ما و تعدادی از کارگران با حضرت علی علیهالسلام در یکی از باغات مدینه کار میکردیم، به هنگام عبادت، امام علی علیهالسلام را دیدم که از ما فاصله گرفت و در لابلای درختان ناپدید شد،
با خود گفتم شاید به منزل رفته است.
چیزی نگذشت که صدای حزنآور علی علیهالسلام را در عبادت شنیدم که با خدا راز و نیاز میکند.
آرام آرام خود را به ایشان رساندم، دیدم در گوشهای بیحرکت افتاده است.
با خود گفتم: شاید از خستگی کار و شب زندهداری به خواب رفته است، کمی صبر کردم خواستم او را بیدار کنم، هر چه تکانش دادم بیدار نشد، خواستم او را بنشانم نتوانستم، با گریه گفتم:
انا الله و انا الیه راجعون .
فورا به منزل فاطمه علیهماالسلام رفتم و گریان و شتابزده خبر را گفتم که حضرت زهراء علیهماالسلام فرمود:
«ابودرداء به خدا علی علیهالسلام مانند همیشه در عبادت از خوف خدا مدهوش شده است.»
آب بردم، به سر و صورت امام علی علیهالسلام پاشیدم، به هوش آمد، وقتی مرا گریان دید، فرمود:
«پس در قیامت که مرا برای حساب فرا میخوانند چگونه خواهی دید.»
ابودرداء میگوید:
به خدا سوگند که این حالت را در هیچ کدام از یاران رسول خدا صلیالله علیه و آله ندیدم. (1)
عبادت در کودکی
همه مردم میدیدند که رسول خدا صلیالله علیه و آله، خدیجه علیهاالسلام و کودکی به نام علی علیهالسلام وارد مسجدالحرام میشوند و نماز میگزارند.
حضرت علی علیهالسلام فرمود:
«و لقد صلّیت مع رسول الله صلیالله عیله و آله قبل الناس بسبع سنین و انا اوّل من صلّی معه؛ و همانا من با پیامبر خدا صلیالله علیه و آله پیش از همه انسانها نماز خواندم، در حالی که من هفت ساله بودم، من اول کسی هستم که با پیامبر نماز گزاردم.» (2)
و رسول گرامی اسلام هم فرمود:
«یا علی انت اول هذه الامّة ایمانا بالله و رسوله؛ ای علی! تو اول فرد از این امّت اسلامی هستی، که به خدا و پیامبرش ایمان آوردی. (3)
پینوشتها:
1- امالی شیخ صدوق، و علی علیهالسلام از ولایت تا شهادت ص 279/ مناقب ابن شهر آشوب، ج2، ص 124/ بحارالانوار، ج 84، ص 196.
2- الغدیر، ج 3، ص 222 .
3- بحارالانوار، ج 19، ص67 .
منبع:
امام علی علیه السلام و اخلاق اسلامی، محمد دشتی.