واژه مسجد در لغت
در متون و فرهنگ اسلامى، مسجد به مکانى گفته مىشود که عبادتگاه مؤمنان
است. وجه تسمیه عبادتگاه مسلمانان به مسجد ازآن روى است که سربه سجده
نهادن مظهر اوج فروتنى وکرنش آدمى در برابر خداوند است.[1]
برخى گفتهاند: واژه مسجد عربى شده مَزگَت فارسى است که به همان معنا
در قدیم بکار مىرفته است. هنوز هم برخى از نیایشگاههاى تاریخى ایران مانند
اسپى مزگت (مسجد سفید) در گیلان همان نام فارسى خود را حفظ کردهاند.
عربها پس از وامگیرى این واژه از پارسى، از آن واژههایى مانند سجود و سجاد
و سجاده ساختند.[2]
واژه مسجد در قرآن
کلمه مسجد جمعا بیست و هشت مرتبه در قرآن کریم ذکر شده است
که بیست و دو مورد آن به صورت مفرد و شش مورد آن به صورت جمع آمده
است. در این آیات به اهمیت و جایگاه رفیع مسجد در اسلام، پارهاى از احکام
مسجد، مسجدالحرام و احکام خاص آن مسجدالاقصى و مسجد اصحاب
کهف، اشاراتى شده است.[3]
آیات الاحکام مساجد
از دیر زمانى است که فقهاى بزرگ، بخشى از تألیفات خود را به کتبى اختصاص
دادهاند که محور و موضوع این کتب آیات قرآنى است و بیانگر حکمى از
احکام تکلیفى مکلف است. اینگونه مکتوبات را به «آیات الاحکام» نام
نهادهاند. در اینگونه کتابها، معمولاً آیاتى که معمولاً مربوط به یک موضوع
فقهى است را در یک باب گنجانده و در ذیل آن، نکات فقهى، ادبى، اصولى و...
مستفاد از آن آیه را مىنویسند، مثل آیات الاحکام مربوط به نماز،
آیات الاحکام در رابطه با روزه و... به عنوان نمونه کتابهاى «کنزالعرفان»
فاضل مقداد[4] و «زبدهالبیان» محقق اردبیلى[5] از نمونههاى ارزشمند در این مورد
است. ما در این مجموعه به اقتباس از آنان آیاتالاحکام پیرامون مسجد را در
اینجا به اختصار ذکر مىکنیم. لازم به ذکر است که در کتب آیات الاحکام،
عنوانى با این نام «آیات الاحکام مساجد» وجود ندارد و غالبا تنها به ذکر چند آیه
که بیشتر به نماز ارتباط دارد پرداختهاند. جهت سهولت آگاهى از مفاد آیات،
نخست آیههایى را که در مورد مدیریت مساجد است ذکر مىکنیم سپس آیاتى
که در باره کارآیى مسجد است، آنگاه به آیاتى که به کاربران مساجد ارتباط دارد
مىپردازیم.