ب: مستحبات
بخش مهمى از آنچه که رعایت و عمل بدانها براى استفادهکنندگان از مساجد
(کاربران) مستحب است تحت عنوان «آداب ورود به مساجد» در کتب فقهى
و روایى آمده است. ما در اینجا برخى از آنها را به اختصار متذکر مىشویم:
1 ـ آراستگى و زینت
اسلام اهمّیّت زیادى به زینت و آراستگى ظاهر مسلمانان و دورى از هرگونه
آلودگى و پلیدى مىدهد و افراد را تشویق و ترغیب مىنماید تا در همه جا و در
همه حالتها هنگام رفتن به مساجد پاکیزه و تمیز باشند و از آنجا که همیشه
امامان معصوم علیهمالسلام، خود بهترین الگوى رفتارى براى ما مسلمانان هستند در این
مورد نیز عمل و گفتار آنان بهترین راهنماى ما است. امام حسن مجتبى علیهالسلام براى
اقامه نماز، بهترین لباسهایش را مىپوشید. علت را از وى پرسیدند: چرا؟
حضرت فرمود:
«انَّ اللّهَ (تعالى) جمیل یُحِبُّ الجمال فاتَجمِلُ لِرَبّى وَ هُوَ یَقُوُلُ:
«خُذوُا زَینَتَکُم عندَ کُلّ مَسجدٍ».[2]
«فأحبُّ انْ البَسَ أجْوَدُ ثیابى».[3]
خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد. من براى خدایم خود را آراسته
مىکنم چون او مىگوید: زینت خود را نزد هر نمازى به تن کنید و من دوست
دارم که بهترین لباسم را بپوشم.
رعایت بهداشت و نظافت در همهجا وبراى هر مسلمان یک وظیفه است
مخصوصا براى اهل مساجد که چه بسا ضرورت داشته باشد زیرا حضور در
مکانى که مظهر اسلام ونماد جهانى آن محسوب مىشود اهمیت موضوع بیشتر
روشن مىشود کافى است در این رابطه به دستورات اسلام در مورد اهل مسجد
و آداب ورود به هنگام رفتن به مسجد از پوشیدن لباسهاى تمیز و پاک به تن
کردن و در مراسم عبادت با هیأت زیبا شرکت نمودن و... توجه شود.
در کافى به سند خود از یحیى بن ابىالعلاء از ابىعبداللّه علیهالسلام نقل کرده است
که فرمود: امیرالمؤمنین علیهالسلام عبداللّه بن عباس را پیش ابنالکواء و پیرانش روانه
کرد، ابنعباس آن روز پیراهن نازک و حلهاى به تن داشت اصحاب ابنالکواء
وقتى او را دیدند گفتند: اى ابنعباس تو بهترین مردان ما بودى؛ و ما تو را از همه
مردم بهتر مىدانستیم؛ حالا مىبینیم که اینگونه لباس به تن کردهاى؟
گفت و همین لباس اوّلین چیزى است که من بر سر آن با شما بحث خواهم کرد،
و به شما ایراد خواهم نمود (زیرا شما آن را حرام مىدانید و مرا به پوشیدن آن
ملامت مىکنید) در حالى که خداى سبحان فرمود:
«قُل من حرَّمَ زینَهَ اللّهِ الَّتى اخرَحَ لِعبادِهِ و الطَّیّباتِ
مِن الرّزقِ».[4]
و نیز فرموده:
«خُذوا زینَتَکُم عند کلّ مسجدٍ».[5]
و در کافى از یوسف بن ابراهیم روایت کرده که گفت: وارد
بر ابىعبداللّه علیهالسلام شدم در حالى که طیلسان و کلاهى از خز بر تن داشتم،
حضرت نگاهى به من کرد و چیزى نگفت، من عرض کردم: فدایت شوم جبه
و طیلسان من از خز است درباره آن چه مىفرمائید؟ حضرت فرمود: خز عیبى
ندارد، عرض کردم تارى که در بافت آن بکار رفته ابریشم است، فرمود: این نیز
اشکال ندارد؛ چه حسین بن على علیهالسلام کشته شد در حالتى که جبهاى از خز بر تن
مبارکش بود، آنگاه حضرت داستان عبداللّه بن عباس و خوارج و احتیاج او را
علیه آنان نقل کرد.[6]
و نیز در همان کتاب از احمد بن ابىعبداللّه از محمد بن على نقل مىکند
که وقتى سفیان ثورى در مسجدالحرام قدم مىزد. امام صادق علیهالسلام را دید
که لباسهاى زیبا و گرانبها پوشیده بود، گفت بخدا سوگند، مىروم و ملامتش
مىکنم، نزدیک رفته عرض کرد: یا بن رسولاللّه به خدا سوگند رسول خدا صلىاللهعلیهوآله
و على بن ابیطالب و هیچکس از پدرانت از این لباسها نپوشیدند،
حضرت فرمود: رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در روزگارى تنگ زندگى مىکرد و به مقتضاى
فقر و تنگدستیش رفتار مىنمود، و پس از آن حضرت، روزگار به وسعت
گرائید، و سزاوارترین مردم به استفاده از نعمتها ابرار و نیکانند، آنگاه آیه:
«قُل مَن حَرَّمَ زینَةَ اللهِ الَّتى اخرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیّباتِ مِن الرّزقِ»[7] را تلاوت نموده
و فرمود: ما از هرکس دیگرى بر استفاده از دادههاى پروردگار سزاوارتریم.
اى ثورى من این لباسها را که بر تنم مىبینى براى آمیزش با مردم پوشیدهام
و گرنه لباسى که براى خودم مىپوشم این است. در اینجا دست ثورى را گرفته
با خود برد و لباسهاى زیبا را کنار زده لباس زیرى را از زیر آن نشان داد و فرمود
این را براى خود و آنچه را مىبینى براى مردم پوشیدهام. آنگاه لباسهاى پشمینه
و زبرثورى را کنار زده لباس نرمى نمایان ساخت و فرمود تو این را براى خود
مىپوشى و آن پشمینهها را براى نشان دادن به مردم.[8]
و نیز از ابنقداح روایت کرده است که گفت: امام صادق علیهالسلام در حالىکه
لباسى زیبا از جنس پارچههاى مروبه تن داشت و به دست من تکیه کرده بود
به عباد بن کثیر برخورد نمود، عباد عرض کرد: یا اباعبداللّه تو از خاندان نبوتى
و پدرت على امیرالمؤمنین بود که همیشه کرباس مىپوشید؛ این لباسهاى فاخر
مروى چیست که به تن کردهاى؟ چرا به لباس سادهترى اکتفا ننمودى؟ فرمود:
و اى بر تو اى عباد این چه اعتراضى است که مىکنى؟ زینت خدایى و طیبات
رزق را کى حرام کرده؟ خداى عزّوجل وقتى به بندهاش نعمتى داد دوست دارد
آن نعمت را در بندهاش ببیند، استفاده از آن مانعى ندارد.[9]
در المنثور آمده است که ترمذى در جزو روایات حسن خود از عمروبن
شعیب از پدرش از جدش روایت کرده است که گفت: رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود:
خداوند دوست دارد اثر نعمت خود را در بندهاش ببیند.
در قرب الاسناد حمیرى از احمد بن محمد بن ابىنصر روایت شده است:
حضرت رضا علیهالسلام در ضمن حدیثى طولانى به من فرمود: درباره لباس خشن
چگونه فکر مىکنى؟ عرض کردم شنیدهام که حسن اینگونه لباس مىپوشیده،
و نیز شنیدهام که جعفر بن محمد هر وقت لباس نو تهیه مىکرد در آب مىشست
تا به نظرها مستعمل بیابد، فرمود: لباس خوب بپوش و خود را بیاراى،
على بن الحسین علیهالسلام جبههاى خز پانصد درهمى و رداى خز پنجاه دینارى
مىپوشید، و وقتى زمستان تمام مىشد مىفروخت و پول آنها را صدقه مىداد،
آنگاه حضرت رضا علیهالسلام آیه: «قُل مَن حرَّمَ زینَةَ اللّهِ الَّتى اخرَج لعبادِهِ وَ الطَّیّبات
مِن الرّزقِ»[10] را تلاوت نمود.[11]
در کافى، محمد بن یعقوب از بعضى از اصحاب از امام صادق علیهالسلام
نقل مىکند که: على بن حسین علیهالسلام را در شب سردى در حالى که جبه و ردا
و عمامهاى از خز بر تن داشت و در حالىکه خود را به عطرهاى مختلف خوشبو
نموده بود دیدم به او گفتم: فدایت شوم در این ساعت با این هیئت به کجا
مىروید؟ حضرت فرمود: به سوى مسجد جدم رسول خدا صلىاللهعلیهوآله که در آن
فرشتگان با خداوند عزّوجلّ سخن مىگویند.[12]
براى زینت در آیه شریفه «خُذُوا زینَتکُم عندَ کُلّ مَسجِدٍ»[13] معانى دیگرى
را نیز آوردهاند که از جمله مىتوان به معانى ذیل اشاره کرد:
1 ـ «خُذُوا زینَتکُم عندَ کُلّ مَسجِدٍ» در تفسیر المیزان آمده است که «زینت»
به معناى «به همراه داشتن زینت در موقع رفتن به سوى مسجد» آرایش ظاهرى
نیست، بلکه آرایشى است معنوى که مناسب با نماز و طواف و سایر عبادات باشد
پس معناى آیه برمىگردد به امر به زینت کردن نیکو براى نماز و غیر آن و اطلاق
آن شامل نماز اعیاد و جماعات و نمازهاى یومیه و سایر وجوه عبادت و ذکر
مىشود.[14]
2 ـ در کتاب فقیه است که شخصى از حضرت رضا علیهالسلام پرسید مرا از زینت
در آیه: «خُذُوا زینَتکُم عندَ کُلّ مَسجِدٍ» چیست؟ فرمود: از آن جمله است
شانه زدن قبل از هر نمازى.[15]
3 ـ «خُذُوا زینَتکُم عندَ کُلّ مَسجِدٍ»[16] هرگاه به مسجد مىروید یا خودتان
زینت هم ببرید.
4 ـ حجهالاسلام قرائتى زینت را با توجّه به آیه دیگر قرآن یعنى: «المالُ
و البَنُونَ زینَةُ الحَیوةِ الدُّنیا»[17] مال و فرزندان زینت زندگى دنیا هستند.
زینت را به معناى مال و فرزندان آورده و گفته است: فرزندان خود را با مسجد
آشنا کنید و مقدارى مال (پول) همراه خود به مسجد ببرید تا اگر فقیرى بود
کمکش کنید.[18]
5 ـ ... و کسى که مىخواهد مسجد برود، مستحب است خود را خوشبو کند
و لباس پاکیزه و قیمتى بپوشد و ته کفش خود را وارسى کند که نجاستى به آن
نباشد و موقع داخل شدن به مسجد اول پاى راست و موقع بیرون آمدن اول پاى
چپ را بگذارد. همچنین مستحب است از همه زودتر به مسجد آید و از همه
دیرتر از مسجد بیرون رود.[19]
2 ـ خضوع و خشوع
علامه مجلسى در کتاب بحارالانوار روایتى را از امام صادق علیهالسلام نقل مىکند
به این مضمون: هرگاه به در مسجد رسیدى، پس بدان که تو آهنگ سلطان بزرگ
و ملکى عظیم کردهاى که بر بساطش، جز پاکیزگان کسى پا ننهد و براى مجالست
با او جز به راستگویان و راست کرداران اجازه داده نشود؛ آنگاه که بر بساط او
قدم نهى بدان که اگر اندک غفلتى از تو سر بزند، در خطرى عظیم و پرتگاهى
سهمگین قرار گرفتهاى؛ پس در پیشگاه او به ناتوانى مو تقصیر خود اعتراف کن،
زیرا که قصد عبادت و انس با او کردهاى و اسرارت را بر او عرضه کن و بدان که او
پنهان و آشکار همه آفریدهها را مىداند و در حضور او بسان فقیرترین بندگان
باش و قلبت را از آنچه تو را از او باز مىدارد و به خود مشغول مى کند،
خالى کن، زیرا او جز پاکیزهترین و خالصترین دلها را نپذیرد و نیک بنگر نام تو
از کدامین دفتر خارج مىشود پس اگر حلاوت مناجات با او را چشیدى و لذت
سخن گفتن با او را احساس کردى و از جام رحمت و کرامت او نوشیدى،
این نشانه حسن اقبال او به تو و اجابت دعوت از سوى اوست و بدان که براى
خدمت او شایسته هستى، پس داخل مسجد شو که اذن و امان به تو داده است.[20]
1 ـ با طهارت بودن
رسول گرامى اسلام فرموده است که خداوند مىفرماید:
«الا ان بیوتى فى الارض المساجد تضى لاهل السماء کما تضى
النجوم لاهل الارض الا طوبى لمن کانت المساجد بیوته الا
طوبى لعبد توضا فى بیته ثم زارنى فى بیتى الا ان على المزور
کرامه الزائر».[21]
همانا مساجد خانههاى من هستند در زمین، براى اهل آسمان مىدرخشند
آن چنانکه ستارگان براى اهل زمین پرتو افشانى مىکنند. همانا خوشا به حال
کسى که مساجد خانهاش باشد و خوشا به حال کسى که در خانهاش وضو بگیرد
سپس به زیارت من در خانهام بیاید، همانا بر زیارت شده است که زائرش را
گرامى بدارد.
و در خبر دیگرى از آن حضرت آمده است:
«لا تدخل المساجد الا بالطهاره».[22]
«داخل مساجد نشوید مگر با وضو».
2 ـ اذکار و ادعیه
از رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله روایت شده است که به هنگام ورود به مسجد این دعا خوانده
شود:
«بسم اللّه و على اللّه توکلت و لا حول و لا قوه الا باللّه».[23]
از حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نقل شده است که رسول خدا هنگامى که قصد
ورود به مسجد را داشتند این دعا را مىخواندند:
«اللهم اغفرلى ذنوبى و افتح لى ابواب فضلک».[24]
«خدایا گناهانم را ببخشاى و درهاى رحمتت را برایم بگشاى».
3 ـ گام نهادن با پاى راست
امام صادق علیهالسلام فرمود:
«اذا دخلت فى المسجد فادخل رجلک الیمنى و صل على نبى و آله».[25]
«به هنگام ورود به مسجد پاى راست را پیش بدار و بر پیامبر
و خاندانش درود فرست».
4 ـ وارسى ته کفش[26]
در کتاب مکارم الاخلاق از پیامبر صلىاللهعلیهوآله در باره گفتار خداوند متعال «خُذُوا زینَتکُم
عندَ کُلّ مَسجِدٍ» فرمود: «تعاهَدُ وا انعالَکُم عِندَ ابوابِ المَساجِدِ»[27]
هنگامى که به درب مسجد مىرسید مواظب و مراقب کفشهاى خود باشید.
در این حدیث مقصود از مراقبت کفشها هنگام ورود به مسجد طهارت
و پاکیزگى فرد در هنگام ورود اراده شده است و شایسته است که این مراقبت را
براى هر چیزى که گمان مىکند آلوده باشد مانند چوبدستى، عصا، چرخ ویلچر
و... رعایت کند؛ زیرا احتیاط مقتضى است که حتىالامکان رعایت طهارت
مسجد بشود.
5 ـ خواندن نماز تحیّت
پس از داخل شدن به مسجد، مقتضاى رعایت ادب و احترام نسبت به خانه
خداوند آن است که انسان مؤمن در آغاز ورود و قبل از نشستن دو رکعت نماز
به عنوان «نماز تحیّت مسجد» به جاى آورده.[28]
ابوذر از حضرت رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله نقل نموده است: بر پیامبر صلىاللهعلیهوآله وارد شدم
در حالىکه در مسجد نشسته بود فرمود: اباذر، براى مسجد تحیّت است.
گفتم تحیت آن چیست؟ فرمود: دو رکعت نماز که بجا آورى. من عرض کردم:
یا رسول اللّه شما که مرا به نماز امر مىفرمایید جایگاه نماز چیست؟ فرمود:
نماز بهترین چیز است هرکه خواهد کم و هر که خواهد بسیار بخواند.[29]...
همانطور که از این روایت پیداست نماز تحیت مسجد کمتر از دو رکعت نخواهد
بود و از اطلاق روایات استفاده مىشود که شخص در هر بار که از مسجد خارج
مىشود و دوباره به آن داخل مىشود هر چند زمان آن کوتاه باشد مستحب است
نماز مزبور را تکرار نماید.
البته لازم نیست نماز نامبرده نماز مخصوصى باشد بلکه هر نماز مستحب
و فریضهاى را مىتوان بجا آورد و این نماز تحیت را جبران مىکند[30] اگرچه
به نیّت تحیّت هم نیاورد زیرا مقصود از خواندن نماز تحیّت این است که نشستن
در مسجد بدون عبادت و موجب هتک احترام مسجد نشود و بدیهى است
این غرض همانطورى که با خواندن نماز تحیّت حاصل مىشود. با اداء غیر آن نیز
تحصیل مىگردد البته افضل این است که در فریضه یا نماز مستحبى که مىخواند
تحیّت را تداخل نداده و هرکدام را على حده به جاى آورد.[31]
در برخى از روایات «نماز تحیت» به عنوان حقى که مسجد به عهده مؤمنین
دارد، یاد شده است. در کتاب دعائم الاسلام آمده است که:
«عن على علیهالسلام، انّه کانَ یَقوُلُ: مِن حقّ المسجِدِ اذا دَخَلتَهُ ان تُصَلّیَ
فیهِ رَکعتَینِ وَ مِن حقّ الرَّکعتَینِ ان تقرَءَ فیهما بِأمّ القرآنِ وَ مِن
حقّ القُرآنُ ان تعمَلَ بِما فیه».[32]
«على علیهالسلام، مىفرمود: از جمله حقوق مسجد آن است که به هنگام
ورود در آن، دو رکعت نماز (تحیت) به جاى آورى و اداى حق
دو رکعت نماز به آن است که سوره فاتحه را در هر رکعت
بخوانى[33] و حقّ قرآن این است که بدانچه در آن آمده عمل کنى».
و اگر شخص داخل مسجدى شد و امام جماعت در نماز واجب بود
کراهت دارد نماز تحیّت بخواند چنانچه اگر ورودش به مسجد موقعى بود که نماز
به پا شده یا عنقریب بپا مىشود بطورى که اگر به نماز تحیّت بایستد قبل از فراغت
از آن امام نماز را شروع مىکند در این فرض نیز مکروه است آن را بخواند
بلکه تکلیف این است که اگر طهارت ندارد یا مانعى از تحصیل آن دارد
ذکر بگوید.[34]
مىتوان گفت: «نماز تحیّت» در حقیقت به منزله سلام مؤمن به مسجد
است و این امر از جهتى نهایت تکریم و تعظیم خانه خداوند به حساب مىآید.
گویا نمازگزار با این عمل نشان مىدهد که مسجد موجودى داراى ادراک
و احساس است و مانند سایر مکانهاى معمولى نیست که انسان بتواند بهطور
عادى در آن رفت و آمد کند بلکه مکروه است که انسان مسجد را راه قرار دهد
مگر این که هنگام خارج شدن و وارد شدن در آن نماز بگذارند.[35]
وقتى انسان وارد مسجد مىشود، مستحب است دو رکعت نماز به قصد
تحیت و احترام مسجد بخواند، و اگر نماز واجب یا مستحب دیگرى هم بخواند
کافى است.[36]
6 ـ خوشبو کردن خود
... مستحب است خود را خوشبو کند و لباس پاکیزه و قیمتى بپوشد و ته کفش
خود را وارسى کند که نجاستى به آن نباشد و موقع داخل شدن به مسجد اول پاى
راست و موقع بیرون آمدن اول پاى چپ را بگذارد. همچنین مستحب است
از همه زودتر به مسجد آید و از همه دیرتر از مسجد بیرون رود.[37]
7 ـ سایر آداب
کثرت رفت و آمد به مساجد و جلوس طولانى در آن جا و پرداختن به نماز
و تلاوت و تفسیر قرآن و... از آداب ورود به مساجد است که روایات متعدد در
این زمینه وجود دارد و ما به جهت اختصار از ذکر آنها صرفنظر مىکنیم.