نمایش صفحات


محرمات

استفتائات در مورد کارهایى که بر اداره کنندگان مساجد حرام است:

     س ـ رأىِ جنابعالى در این مسئله چیست؟ در یکى از قریه‏ها مسجدى
وجود دارد که روبه خرابى است مجوزى براى خرابى آن وجود ندارد، زیرا مانع
از قطع راه نیست. آیا جایز است این مسجد به شکل کامل خراب شود؟
مسجد یاد شده داراى مقدارى اثاثیه و اموال است این اشیاء به که داده شود؟


     ج ـ ویران کردن و تخریب مسجد شرعا جایز نیست و بطور کلى خرابى
مسجد آن را از مسجد بودن بیرون نمى‏کند. اثاث و لوازم مربوط به مسجد اگر در
این مسجد مورد استفاده نباشد، نقل آن به مسجد دیگر براى استفاده اشکال
ندارد.

     س ـ مکان وقفى است که در آن مسجد، مدرسه علوم دینى (حوزه)،
و کتابخانه عمومى ساخته شده که تمام آن فعلاً فعّال است. این مکان در حال
حاضر در نقشه اماکن تخریبى شهردارى واقع است. همکارى با شهردارى براى
تخریب آن و گرفتن امکانات لازم جهت تبدیل آن به ساختمان بهتر،
چگونه است؟

     ج ـ اگر شهردارى اقدام به تخریب آن به قصد تسلیم دادن عوض آن
مى‏کند، اشکال ندارد ولکن نفس خراب کردن مسجد و مدرسه موقوفه بدون
مصلحت مهمّى، جایز نیست.

     س ـ مسجدى که از خود ملکى ندارد، تا از خلال آن امکان اداره امور
مسجد وجود داشته باشد، لذا شوراى نظارت بر مسجد در نظر دارد، زیرزمینى را
زیر قسمت سرپوشیده مسجد، براى ساختمان کارگاه و تأسیسات خدمات
عمومى مسجد احداث نماید. آیا این کار جایز است یا نه؟

     ج ـ کندن قسمت زیرین و سرپوشیده مسجد جهت تأسیس کارگاه و مانند
آن جایز نیست.[46]


 



[1]العروة الوثقى، ج 1 ، ص 597 ؛ بحارالأنوار، ج 8 ، ص 192 ؛ تحریرالوسیله، ج 1 ، م 18 ، ص 138 .

[2] .  هرذراع برابر با طول آرنج تا انتهى انگشت میانى است. قاموس المحیط، ج 3 ، فصل الذال ماده ذرع، ص 22 ؛ فرهنگ خیام، عربى ـ فارسى، فصل ذال ماده ذَرَعَ، ص 210 ؛ فرهنگ بزرگ جامع نوین، عربى ـ فارسى، فصل ذال، ص 506 . 

[3] .  بنى اللّه‏ له...  .

[4] .  ثواب الاعمال، ص 290 . 

[5]مستدرک سفینة البحار، ج 9 ، ص 469 .

[6] .   مستدرک الوسائل، ج 3 ، ص 385 . 

[7]بحارالأنوار، ج 6 ، ص 149 .

[8]قواعد الاحکام، ج 1 ، ص 260 ؛ تذکرة الفقها، ج 1 ، ص 90 ؛ جامع المقاصد، ج 2 ، ص 141 . 

[9]من لایحضره الفقیه، ج 1 ، ص 235 .

[10]جواهرالکلام، ج 14 ، ص 75 . 

[11]الحدائق الناضره، ج 7 ، ص 264 ؛ جواهرالکلام، ج 14 ، ص 74 ؛ مصباح الفقیه، ج 2 ، ص 702 .

[12]تفسیر نماز، ص 35 ؛ هزار و یک نکته در باره نماز، نکته 145 ، ص 46 . 

[13]انوارالبهیة فى احوال خاتم الانبیاء، ص 352 ؛ هزار و یک نکته در باره نماز، نکته 27 ، ص 15 ؛
الارشاد، ص 702

[14]تحریرالوسیله، ج 1 ، ص 146 ، م 18  

[15] .  توبه:  17 ـ 19 .

[16]المیزان فى تفسیر القرآن، ج 10 ، ص 201 . 

[17] .  نمل:  14  .

[18]ترجمه المیزان فى تفسیر القرآن، ج 18 ، منتخب از ص 387 ـ 406 . 

[19] .  بقره:  4  .

[20] .  ص:  26  . 

[21] .  اعراف:  147  .

[22]روضة الواعظین، ص 337 . 

[23]المعتبر، ج 2 ، ص 452 ؛ منتهى المطلب، ج 1 ، ص 388 .

[24]مسجد در آیینه قرآن و روایات، بخش 1 ، ص 38 . 

[25] .  نساء:  103  .

[26] .  مدثر:  42 ـ 43 . 

[27] .  نور:  37  .

[28] .  طه:  132  . 

[29] .  انسان:  7 ـ 8 .

[30]نهج‏البلاغه، خطبه 190 ، ص 645 ـ 647 . 

[31] .  توبه:  13  .

[32]تفسیر نمونه،  ص 49 ـ 51 . 

[33] .  بقره:  114 .

[34] .  توبه:  107 ـ 108 . 

[35]تحریرالوسیله، کتاب وقف، م 31 ، ص 66 .

[36]تحریرالوسیله، امام خمینى قدس‏سره، ج 1 ، ص 146 ، م 19 . 

[37]تحریرالوسیله، امام خمینى قدس‏سره، کتاب وقف.

[38]توضیح المسائل، امام خمینى قدس‏سره، م 909 . 

[39] .  فاضل لنکرانى قدس‏سره مسئله 2841 ، اگر مسجدى را وقف کنند، بعد از آن‏که واقف به قصد واگذار
کردن اجازه دهد که در آن مسجد نماز بخوانند همین که یک نفر در آن مسجد نماز خواند، وقف درست مى‏شود و به احتیاط واجب در اوقاف عامّه از قبیل مدارس و مساجد و امثال این‏ها قبض معتبر است و اگر کسى مسجدى بسازد و آن‏را تحویل متولى بدهد وقف ثابت و محقق مى‏گردد و همین‏طور است اگر زمین را وقف مسجد نماید و تحویل متولى آن دهد.

[40] .  یتحابون فى در حدائق ناضره. 

[41]منتهى المطلب، ج 4 ، ص 19 ؛ الحدائق الناضره، ج 7 ، ص 264 .

[42]کنزالعمال، ج 7 ، ص 651 . 

[43]مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 3 ، ص 365 ؛ احکام نماز، احکام مسجد، 141 .

[44]مستمسک العروة الوثقى، ج 5 ، م 13 ، ص 521 ؛ رسائل توضیح المسائل مطابق بافتاوى مراجع معظم تقلید ص 257 ؛ الفقه، کتاب الصلاة، ج 2 ، ص426 ؛ مدارک الاحکام، ج 4 ، ص 395 .

[45]توضیح المسائل، امام خمینى قدس‏سره، م 911 . 

[46]توضیح المسائل، مراجع، احکام مسجد، ص 486 ـ 488 .