1 ـ صحبت درباره امور دنیوى
مسجد محل عبادت خداوند متعال است و شایسته است که اهل مسجد نیز جز
ذکر و یاد خدا و آن چه درین جهت است در مسجد سخنى بر زبان نیاورند.
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله به ابوذر در این مورد فرمود:
«یا أباذر، کل جلوس فى المسجد لغو الا ثلاثه :قرائة مصلّ
أو ذاکر اللّه تعالى أو مسائل عن علم...».[7]
«اى ابوذر، هر نشستنى در مسجد لغو و بیهوده است الا سه چیز
نماز خواندن یا ذکر و یاد خداوند متعال یا بحث و گفتگو درباره
مسائل علمى...».
در بعضى از روایات از اینکه مردم در آخرالزمان مسجد را براى بیان امور
دنیوى انتخاب نموده و بجاى خواندن نماز و ذکر و یاد خدا با پرداختن به مسائل
غیردینى به بیان امور مادى و مشکلات دنیوى مورد نکوهش قرار گرفتهاند از
جمله پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله در این مورد فرمود:
«یأتى فى آخرالزمان قوم یأتون المساجد، فیقعدون حلقا ذکرهم
الدنیا و حبّ الدنیا، لاتجالسوهم فلیس للّه فیهم حاجة».[8]
«در آخرالزمان، مردمى یافت مىشوند که در مساجد حضور
یافته و تشکیل جلسه مىدهند. آنگاه از دنیا و دوستى دنیا سخن
مىگویند. شما با چنین افرادى همنشینى نکنید (که خداوند آنان
را به حال خود رها کرده) و کارى به آنان ندارد».
«صحبت کردن راجع به کارهاى دنیا و مشغول صنعت شدن
و خواندن شعرى که نصیحت و مانند آن نباشد، مکروه است».[9]
2 ـ اعلام گمشده در مساجد
از جمله کارهاى مکروه در مسجد آن است که اشیاء گمشده را در مسجد اعلام
نماید[10] تا اگر کسى آن را پیدا نموده به صاحبش برگرداند یا این که اگر شىء پیدا
شده و صاحبش مشخص نیست اعلام نمایند تا صاحبش به آن شىء برسد اما در
احادیث و روایات این عمل نکوهش شده است.
امام صادق علیهالسلام از پدرانش علیهمالسلام نقل مىکند:
«نهى رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله ان ینشد الشعرا و تنشد الضالة
فى المسجد».[11]
«رسول خدا صلىاللهعلیهوآله از این که در مسجد شعر خوانده شود یا گمشده
خود را اعلام نمایند نهى فرموده است».
در علل الشرایع آمده است:
«ان رجلا جاء الى المساجد ینشد ضالة له فقال رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله
قولوا له: لا رد اللّه علیک فانها لغیر هذا بنیت».[12]
«مردى به مسجد آمده گمشده خود را اعلام نمود
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود به او بگویید: خداوند گمشدهات را به تو
برنگرداند؛ مسجد براى غیر این کار ساخته شده است».
نظر امام خمینى قدسسره آن است:
«... و نیز مکروه است آب دهان و بینى و اخلاط سینه را در
مسجد بیندازد و گمشدهاى را طلب کند...».[13]
3 ـ شعر خواندن در مساجد
یکى از دیگر کارهاى که انجام آن درون مسجد مکروه است شعر خواندن در
مسجد مىباشد. بهنظر مىرسد مقصود از کراهت شعر خواندن در مساجد آن
باشد که مسجد را به صورت کانون شعر و جلسات ادبى درآوردن باشد
یعنى کارآیى مسجد را در حد یک محیط شعر خوانى پایین آوردن مراد باشد.
و الا صرف خواندن شعرى به مناسبت موعظه یا در مدح قرآن، پیامبر و اهلبیت
بعید است مکروه باشد. بخاطر حفظ احترام و عظمت مسجد است و روایات
زیادى بر نهى از شعر خواندن در مسجد وارد گشته است. امام سجاد علیهالسلام نقل
مىکنند که پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله به مسلمانان مىفرمایند:
«من سمعتموه ینشد الشعر فى المساجد فقولوا: فضّ اللّه فاک انما
نصبت المساجد للقرآن».[14]
«به کسى که در مسجد شعر مىخواند، بگوئید: خداوند دهانت را
خرد کند، مساجد را براى قرآن خواندن ساختهاند».
و در حدیثى دیگر امام صادق علیهالسلام مىفرمود:
«انّ امیرالمؤمنین علیهالسلام رأى قاصا فى المسجد فرضربه بالدّرّه
و طرده».[15]
«امیرالمؤمنین علیهالسلام شخصى را دیدند که در مسجد براى مردم قصه
مىگفت، پس او را با شلاق زد و از مسجد بیرون کرد».
این روایات بیانگر این است که شعر خواندن و قصه گفتن در مسجد
کراهت دارد اما در برخى از احادیث که شعر خواندن در مسجد را بدون اشکال
اعلام مىکند. مثل این روایت که على بن جعفر از برادر گرامیش حضرت
موسى بن جعفر علیهالسلام پرسید:
«سئلته عن الشعر ایصلح ان ینشد فى المسجد؟
فقال: لابأس...».[16]
«از امام علیهالسلام درباره شعر سؤال کردم که آیا شایسته است
در مسجد شعر خوانده شود؟ امام علیهالسلام فرمود: اشکال ندارد».
به چند طریق مىتوان بین این دو دسته روایات جمع نمود:
وجه اول: شهید اوّل قدسسره در کتاب ذکرى گفته است روایاتى که بر جواز انشاد
شعر دلالت دارد محمول بر اشعارى باشد که با الفاظ کم، حاوى معانى و منابع
کثیرهاى باشند نظیر اشعارى که مشتمل بر حکمت و موعظه یا ابیاتى که بهعنوان
شاهد براى معناى لغتى از لغات قرآن یا احادیث مرویّه از پیامبر گرامى صلىاللهعلیهوآله ذکر
مىشود و روایاتى که منع مىکند حمل بر اشعار دیگر شود زیرا در کتب سیره
و تاریخ چنین آمده است که در محضر حضرتش در مسجد اشعارى خوانده
شده اما ایشان انکار نکردهاند.[17]
محقق کرکى در جامع المقاصد در تأیید این توجیه افزوده است:
«به این سنخ اشعار، ابیاتى که مشتل بر موعظه یا مدح
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله و یا مرثیه براى حضرت سیدالشهداء علیهالسلام باشد
ملحق مىشود چه آنکه سرودن و انشاد این نحو از اشعار عبادت
بوده وبا غرض و هدف وضع مساجد (محل عبادت) منافاتى
ندارد».[18]
شهید ثانى قدسسره بعد از آوردن استدلال کتاب ذکرى و جامع المقاصد این چنین
مىنویسد:
«لیس ببعید» این کلام دور از صواب نیست و مىتوان نهى وارد
در کلام حضرت نبوى را حمل بر غالب اشعار عرب نمود که از
این نحو اسالیب خارج و «نوعا در وصف دنیا» و منافات با وضع
مسجد براى عبادات دارد.[19]
علامه مجلسى قدسسره در کتاب بحارالانوار بعد از ذکر مطلب ذکرى بیان
مىکند:
«آنچه که ذکر شد خالى از قوت نیست و امیرالمؤمنین علیهالسلام
در خطبههاى خویش که غالبا در مسجد ایراد مىشد، به ابیاتى از
اشعار شعراء استشهاد نمودهاند و نیز شاعران مداح مانند حسّان
در حضور معصومین علیهمالسلام اشعار خود را خواندهاند این دیدگاه را
تأیید مىکند که مدح آنان خود خود عبادتى بزرگ است و مسجد
نیز جایگاه عبادت است. پس مراد از روایات مانعه، اشعار باطل
و بىفایده است».[20]
در روایت صحیح، على بن یقطین از امام رضا علیهالسلام در مورد شعر خواندن در
طواف پرسید. حضرت علیهالسلام فرمود:
«شعرى که خواندن آن اشکال نداشته باشد خواندن آن در طواف
اشکال ندارد».[21]
«... و خواندن شعرى که نصیحت و مانند آن نباشد،
مکروه است ...».[22]
4 ـ خوابیدن در مساجد
خوابیدن در مسجد مکروه است[23] زیرا از سوئى مسجد محل عبادت است
که با خوابیدن منافات دارد و از سوى دیگر با احترام و بزرگداشت مسجد
ناسازگار است و پیامبر صلىاللهعلیهوآله و امامان معصوم علیهمالسلام نیز در این مورد سفارش کردهاند.
از جمله در روایتى پیامبر گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله خوابیدن بدون عذر در مسجد را نهى
فرموده است:
«من نام فى المسجد بغیر عذر ابتلاه اللّه بداء لازوال له».[24]
«کسى که بدون عذر در مسجد بخوابد، خداوند او را به دردى که
دوا ندارد مبتلا مىنماید».
در روایت دیگر از امام صادق علیهالسلام نقل شده است: در صورتى که فرد ناچار
است، اشکال ندارد در مسجد بخوابد و ایشان افزودند:
«ان المساکین کانوا یبیتون فى المسجد على عهد رسول صلىاللهعلیهوآله».[25]
«همانا مساکین در زمان پیامبر صلىاللهعلیهوآله شبها در مسجد
مىخوابیدند».
بنابراین «خوابیدن در مسجد اگر انسان ناچار نباشد و... مکروه است»[26]
و این کراهت در مورد دو مسجد یعنى مسجدالحرام و مسجدالنبى صلىاللهعلیهوآله شدیدتر
مىباشد.[27] زیرا خوابیدن با احترام به مسجد منافات دارد چون انسان در هنگام
خواب مانند کودکان و دیوانگان بر افعال و کردار خود تسلطى ندارد و احتمال
خروج حدث و خبث از هر فرد خوابیده مىرود که منافات با احترام و قداست
مساجد دارد به همین دلیل خوابیدن در مساجد مکروه است مخصوصا در دو
مسجد مقدس که ذکر گردید[28] در این مورد روایت زراره از سند صحیح از
امام باقر علیهالسلام نقل شده است:
«فقلت لأبىجعفر علیهالسلام ما تقول فى النوم فى المساجد؟ فقال:
لا بأس الاّ فى المسجدین: مسجد النبیّ صلىاللهعلیهوآله و مسجد الحرام...».[29]
از امام باقر علیهالسلام در مورد خوابیدن در مساجد سؤال کردم؟ امام علیهالسلام فرمود:
«اشکالىنداردمگردر دو مسجد، مسجدالنبیّ و مسجدالحرام ...».
اما روایتى از اباعبداللّه علیهالسلام نقل شده که اگر فرد مضطر باشد خوابیدن وى در
مسجدالحرام نیز مکروه نمىباشد اسماعیل بن عبدالخالق روایت مىکند:
«سألت أباعبداللّه علیهالسلام عن النوم فى المسجد الحرام؟ فقال: هل بدّ
للناس من أن یناموا فى المسجد الحرام؟ لا بأس به قلت الریح
تخرج من الانسان؟ قال: لا بأس».[30]
از أباعبداللّه علیهالسلام درباره خوابیدن در مسجدالحرام سؤال کردم؟
امام علیهالسلامفرمود:
«اگر مردم از این که در مسجدالحرام بخوابند ناگزیر بودهاند
اشکال ندارد».
البته براى این حدیث احتمالاتى وارد شده است:
1 ـ ممکن است حمل بر ضرورت شود زیرا مساکین مضطر و ناچار
بودهاند.
2 ـ ممکن است حمل بر زوائد مسجدالحرام گردد.
نظر حضرت امام قدسسره چنین است:
«خوابیدن در مسجد اگر انسان ناچار نباشد و صحبت کردن راجع
به کارهاى دنیا و مشغول صنعت شدن و خواندن شعرى که
نصیحت و مانند آن نباشد، مکروه است و نیز مکروه است
آب دهان و بینى و اخلاط سینه را در مسجد بیندازد، و گمشدهاى
را طلب کند و صداى خود را بلند کند، ولى بلند کردن صدا براى
اذان مانعى ندارد».[31]
5 ـ قضاوت در مساجد
در مورد قضاوت کردن در مساجد چند دیدگاه وجود دارد.[32]
1 ـ عدهاى قائلاند که قضاوت نمودن در مساجد کراهت دارد.
2 ـ گروهى گفتهاند که قضاوت نمودن در مساجد اشکالى ندارد.
3 ـ عدهاى قائل به مطلق یا مقید بودن روایت شدهاند.
گروه نخست به روایتى استناد کردهاند که در این مورد ذکر شده
و از قضاوت کردن و اجراى حدود در مساجد نهى کرده است. روایت از
امام صادق علیهالسلام مىباشد:
«جنّبوا مساجدکم البیع و الشراء و المجانین و الصبیان
و الاحکام و الحدود و رفع الصوت».[33]
امام صادق علیهالسلام فرمود:
«در مساجدتان از خرید و فروش و ورود دیوانگان و کودکان
به مسجد و قضاوت کردن و اجراى حدود و بلند کردن صدا
خوددارى نمائید».
کسانى که قائل به عدم کراهت هستند در پاسخ به قائلین قول اوّل چند
جواب دادند:
اوّلاً: روایتى که ذکر شده است، سندش خدشهدار است زیرا بطور مرسل
ذکر گردیده است.
ثانیا پیامبر صلىاللهعلیهوآله و حضرت على علیهالسلام در مساجد به قضاوت مىپرداختند.
مخصوصا حضرت على علیهالسلام در مسجد جامع کوفه قضاوت نموده و در بین مردم
حکم مىکرد و اختلافى در آن نیست و در مسجد کوفه امروزه مکانى معروف
به «دکة القضاء» وجود دارد و معروف است که در آنجا حضرت به قضاوت
مىپرداختند.[34]
ثالثا حکم و قضاوت کردن، طاعت و عبادت است، پس واقع شدن آن در
مساجد جایز مىباشد زیرا مساجد براى عبادت و طاعت ایجاد شده است.[35]
6 ـ اجراى حدود در مساجد
در مورد اقامه و اجراى حدود در مساجد دو نظریه وجود دارد:
1 ـ بعضى قائلند اجراء و اقامه حدود در مساجد مکروه است.
2 ـ بعضى دیگر قائل به حرمت اجراء و اقامه حدود در مساجد مىباشند.
قائلین به قول اوّل دلیلشان روایتى است از امام صادق علیهالسلام که فرمود:
«جنبوا مساجدکم... الاحکام والحدود...».[36]
«در مساجدتان از قضاوت کردن و اجراى حدود خوددارى
نمائید».
همچنین به عمل حضرت على علیهالسلام استناد کردهاند که امام علیهالسلام امر فرمود از
مسجد خارج شود.[37]
گروه دوّم نیز دلیلشان دو روایت مىباشد:
1 ـ روایتى از پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله که فرمود:
«لاتقام الحدود فى المساجد».[38]
«در مساجد اقامه حدود نمىشود».
روایتى از حضرت على علیهالسلام که فرمود:
«نهى رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله أن تقام الحدود فى المساجد و ان یرفع فیها
الاصوات...».[39]
«رسول خدا صلىاللهعلیهوآله از اقامه حدود در مساجد و بلند کردن صدا در
آن نهى فرمودهاند».
در مورد اجراى حدود در مساجد مىتوان گفت: هر چند ظاهر برخى از
روایات دلالت بر منع مىکند و از طرفى عمل امیرالمؤمنین نشان دهنده جواز
است. اما نظر به آن که مسجد خانه خداست و مظهر الطاف خداوند به بندگان
است اگر بنا باشد در هر ایام سال و در تماى شکایات و فصل خصومتها،
مسجد به عنوان شعبهاى از محاکم درآید طبیعتا با اهداف اصلى و کارکرد حقیقى
مساجد در قضاء خواهد بود اما در بعضى وقایع مهم یا در حالات ناچارى مثل
اوایل انقلاب با استفاده فضایى از برخى مساجد براى اهداف خاصى اشکال
ندارد و شاید به این طریق بین دو دیدگاه بتوانیم جمع کنیم.
7 ـ آویزان کردن شمشیر در مساجد
در زمان نبى اکرم صلىاللهعلیهوآله مسلمانان معمولاً در حال جنگ و ستیز با کفّار و مشرکین
بودهاند اعزام قشون اسلام به جنگ در بسیارى از غزوهها و سرایا پس از به جاى
آوردن نمازهاى فریضه و از محلّ مسجد بوده است و طبعا در بسیارى از اوقات
مؤمنین با سلاح خود که معمولاً شمشیر بوده است در مسجد حاضر مىشدهاند.
ولى با وجود این در روایات از آویزان کردن شمشیر رو به قبله و نیز از
آویزان کردن آن در مسجد اعظم نهى شده است. على به جعفر روایت
مىنماید:
«سألته موسى بن جعفر علیهالسلام عن السیف هل یصلح أن یعلّق فى
المسجد؟ فقال: أمّا فى القبله فلا، و أمّا فى جانب فلا بأس».[40]
از برادرم موسى بن جعفر علیهالسلام سؤال کردم:
«آیا جایز است شمشیر را در مسجد، آویزان نمود؟ امام علیهالسلام
فرمود: در قبله مسجد جایز نیست اما در سمت راست یا چپ
قبله، مانعى ندارد».
در روایتى دیگر حلبى از امام صادق علیهالسلام روایت مىکند
وى مىگوید:
«سألته أیعلق الرجل السلاح فى المسجد؟ فقال: نعم، و أما فى
المسجد الأکبر فلا، فانّ جدى علیهالسلام نهى رجلاً أن یبرى مشقصا
فى المسجد».[41]
از امام صادق علیهالسلام پرسیدم آیا شایسته است که فردى سلاحش را در مسجد
آویزان نماید؟ امام علیهالسلام فرمود:
«اشکال ندارد، امّا در مسجد اعظم نباید عمل را انجام دهد
زیرا جدّم علیهالسلام مردى را از تراشیدن تیر در مسجد نهى فرمودند».
مىتوان از این قبیل روایات چنین استفاده کرد که اصولاً در هر زمانى ورود
افراد مسلح به مسجد امر مطلوبى نیست خواه اسلحه را در هنگام ورود به مسجد
کنار گذاشته و یا با همان حالت مسلحانه وارد شود و اینکه روایت موسى بن جعفر
نهى از گذاشتن شمشیر رو به قبله شده است گویا مراد این است که اگر در شرایطى
فردى ناگزیر به حمل اسلحه به مسجد شده است به جهت آن که سبب جلب
توجه مسجدیان از امور معنوى به امور مادى و دنیوى نشود از گذاشتن اسلحه
خود مقابل چشمان مردم خوددارى نماید.
8 ـ برکشیدن شمشیر در مساجد
این عمل باعث ناامنى و ایجاد رعب و ترس در میان مردم مىگردد و در روایات
متعددى پیامبر صلىاللهعلیهوآله و امامان معصوم علیهمالسلام از این کار نهى نمودهاند. از جمله در
روایتى از امام باقر یا امام صادق علیهماالسلام آمده است که ایشان فرمود:
«نهى رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله عن سلّ السّیف فى المسجد و برى النبل فى
المسجد قال: انّما بنى لغیر ذلک».[42]
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله از کشیدن شمشیر در مسجد و تراشیدن تیر در مسجد نهى
نمود و فرمود:
«مسجد براى غیر این کار بنا شده است».
برخى گفتهاند:
«ظاهرا منظور از برکشیدن شمشیر در این روایت بخاطر تمرین
یا جنگیدن یا چیزهایى از این قبیل مىباشد نه بخاطر اصلاح آن
و مانند آن».[43]
در این مورد هم مانند حمل سلاح به درون مساجد، باید بگوییم:
اصولاً اینگونه کارکردها براى مساجد با هدف اصلى و کارکرد اصلى مساجد در
تضاد است. زیرا وقتى در مسجد فردى اسلحه مىکشد طبیعتا به دلیلى این کار را
مىکند در این صورت باید پرسید چه علتى باعث شده تا در مرکز توجه و التفات
به خدا فردى دست به اسلحه ببرد. در اینجا اگر قصدش دفاع از جان یک مؤمن
باشد (مانند محافظان شخصیتها) قطعا عملش واجب است نه مکروه و اگر
قصد تخویف مسلمانى را داشته و مىخواهد از قدرت اسلحه سود جوید قطعا
عمل تخویف مؤمن حرام است مخصوصا در مسجد که مکان محترم است.
9 ـ داد و ستد و صنعتگرى در مساجد
انجام دادن خرید و فروش و اعمالى نظیر نجّارى، آرایشگرى و... در مسجد
مکروه مىباشد و در روایات نیز از انجام آنها در مساجد نهى شده است.
در روایتى از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله آمده است که ایشان فرموده:
«جنّبوا مساجدکم بیعکم و شراءکم...».[44]
«در مساجدتان از خرید و فروش خوددارى نمائید».
در علل الشرایع آمده است:
«انّ رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله مرّ برجل یبرى مشاقص له فى المساجد فنهاه
و قال: انّها لغیر هذا بنیت».[45]
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در مسجد به مردى که تیرهاى خود را مىتراشید برخورد
نمودند. وى را از این کار منع کرده و فرمودند:
«مسجد را براى اینگونه کارها نساختهاند».
مشهور از اینگونه روایات مکروه بودن هرگونه صنعت را در مسجد
استفاده کردهاند و به گفته علامه مجلسى اگر اینگونه کارها موجب تغییر هیات
مسجد (کاربرى) یا مزاحمت براى نمازگزاران گردد حرام خواهد بود.[46]
10 ـ محل عبور قرار دادن مساجد
منظور از اینکه مسجد را محل عبور قرار دهند این است که بدون عبادت در
مسجد براى این که راهشان نزدیکتر گردد از یک درب مسجد وارد شوند و از
درب دیگر خارج گردند البته اگر ضرورت ایجاد کند اشکال ندارد.[47]
باید یادآور شد که اگر مسجد را محل عبور قرار دهند در صورتى مکروه
است که هیئت مسجد تغییر ننماید زیرا در غیر اینصورت حرام مىباشد.[48]
محل عبور قرار دادن مساجد مکروه است مگراینکه در آن دو رکعت
نماز خوانده شود.
مساجد براى عبادت و اجتماع مردم براى نماز بنا شده است نه این که محل
عبور و مرور قرار گیرد زیرا این عمل مخالف و منافى با احترام و بزرگداشت
مساجد مىباشد زیرا مساجد، خانههاى خدا برروى زمین و بهترین مکانهاست.
«قال رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله لجبرئیل علیهالسلام یا جبرئیل اى البقاع احب الى
اللّه عزّوجل؟ قال: المساجد واجب أهلها الى اللّه اوّلهم دخولاً
و آهرهم خروجا منها».[49]
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله از جبرئیل سؤال مىکند اى جبرئیل بهترین مکان از نظر
خداوند عزّوجلّ کدام است؟ جبرئیل مىگوید:
«مساجد و بهترین اهل مساجد نیز خداوند کسى است که اوّل از
همه وارد مسجد گردد و آخر از همه بیرون مىآید».
و از طرف دیگر در روایات از این عمل منع شده است. از جمله در روایتى
از رسول گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآلهآمده است:
«لا تجعلو المساجد طرقا حتى تصلوا فیها رکعتین».[50]
«مساجد را محل عبور قرار ندهید مگر این که در آن دو رکعت
نماز به جاى آورید».