واجبات مسجد
مسجد به عنوان یک مکان مىتواند محکوم به یکى از احکام پنجگانه تکلیفى
قرار بگیرد. ما در این بحث درصدد آنیم آن چه در مورد مسجد واجب است
رعایت گردد، را ذکر کنیم.
1 ـ تعظیم مساجد
هر مکانى که به نام مسجد بوسیله مسلمانى بنا شود، مراعات حرمت آن واجب
و اهانت و هتک آن مانند خراب کردن یا آلوده ساختن آن گناه کبیره است
زیرا مسجد به آفریدگار نسبت دارد «اَنْ المَساجِدَ للّه» و اهانت به آن اهانت
به خداست. در این مورد هر چند در رسالهها فتوایى به اینگونه مشاهده نمىشود
اما با توجه به روایاتى که در ذیل به برخى از آنها اشاره مىشود و آنچه که از
برخى فتاوا در مورد مساجد از قبیل حرمت تنجیس و وجوب احترام و وجوب
تطهیر... استفاده مىشود،[1] باید گفت: تعظیم مساجد یکى از مصادیق تعظیم
شعائر اسلامى است و تحت عنوان وجوب مىگنجد.
روایات زیادى در مورد تعظیم مساجد ذکر شده است که بعضى از آنها در
این جا ذکر مىشود:
حضرت على علیهالسلام فرمود:
«مَن وَقَرَ مَسجِدا لَقَى اللّهَ یَومَ یَلقاهُ. ضاحِکا مُستَبشِرا وَ اعْطاهُ
کتابَهُ بِیمینِهِ».[2]
«هر کس حرمت مسجد را حفظ کند، خدا را در روز قیامت
با چهرهاى خندان و شادمان ملاقات مىکند و خداوند نامهاش را
به دست راستش مىدهد».
همچنین از ایشان نقل شده است:
«مَن رَدَّ ریقَهُ تَعظیما لِحَقِ المَسجِدِ جَعَلَ اللّهُ ذلِکَ قُوَةً فِى بَدنِهِ
و کُتِبَ لَهُ بِها حَسَنَةٌ وَ حط عنه بها سیئه قال: لا تَمُرُّ بِداءٍ جَوفه
الا أبرأتهُ».[3]
«کسى که آب دهانش را بخاطر احترام به حقّ مسجد برگرداند،
خداوند بدان جهت قوّتى در بدنش قرار دهد و براى او حسنهاى
نگاشته شود و گناهى از او بخشیده مى شود و نیز ایشان فرمود:
هیچ بیمارى در او بوجود نمىآید مگر این که بهبود یابد».
ابوبصیر از حضرت صادق علیهالسلام پرسید: چرا امر به بزرگ داشتن مساجد
شده است؟ حضرت فرمود:
«انَّما أمرَ بِتَعظیمِ المَساجِدِ لأنَّها بَیُوتُ اللّهِ فِى الاَرضِ».[4]
«همانا به تعظیم مساجد امر شده است چون مساجد خانههاى
خداوند در روى زمین است».
امام صادق علیهالسلام به نقل از پدران بزرگوارش علیهمالسلام فرمود:
«من وقر بنخامته المسجد لقى اللّه یوم القیامة ضاحِکا
و قَد اعطى کِتابِه بِیمینِهِ».[5]
«کسى که به خاطر احترام مسجد آب دهانش را نگهدارد در روز
قیامت خداوند را در حالىکه شادمان است ملاقات کند در حالى
که نامه اعمالش به دست راستش داده شده است».
حضرت صادق علیهالسلام به یونس بن یعقوب فرمود:
«ملعونُ ملعونُ مَن لَم یوقرِ المَسجد تدرى یا یونسُ لَم عظَّمَ اللّهُ
حَقَّ المَساجِدِ؟ و انَزَلَ هذِهِ الایة «وَ انَّ المساجدَ للّهِ فَلا تَدعوا مَعَ
اللّهِ اَحَدا» کانَتِ الیهودُ وَ النّصارى اذا دَخَلُوا کنائسَهُم أشرکوُا
بِاللّهِ تعالى فَأمرَ اللّهُ سبحانُهِ نبیه ان یُوحِدَّ اللّه فیها و یَعبُدَهُ».[6]
«ملعون است، معلون است کسى که به مسجد احترام نگذارد.
اى یونس مىدانى چرا خداوند حقّ مساجد را بزرگ شمرده
است؟ این آیه را نازل کرده است: «و انّ المساجدَ للّه فلاتدعوا
مَع اللّه احدا»[7] مساجد براى خدا است پس با خدا احدى را
نخوانید یهود و نصارى هرگاه وارد معابدشان مىشدند
به خداوند متعال شرک مىورزیدند پس خداوند سبحان پیامبرش
را امر کرد که در آنجا خداوند را به یگانگى بخواند و پرستش
کند».
2 ـ تطهیر مساجد
پاکیزه گردانیدن مساجد از هرگونه آلودگى به ویژه از نجاسات، وظیفه هر
مسلمان است. در اینجا با استفاده از نظرات امام قدسسره و مراجع عظام حکم برخى از
عناوین را پى مىگیریم:
1 ـ حرمت تنجیس شامل همه اجزاء مسجد است:
«نجس کردن زمین و سقف و بام و طرف داخل دیوار مسجد
حرام است و هر کس که بفهمد که نجس شده است باید فورا
نجاست آن را برطرف کنند و احتیاط واجب آن است که طرف
بیرون دیوار مسجد را هم نجس نکنند و اگر نجس شود نجاستش
را برطرف نمایند مگر آنکه واقف آن را جز مسجد قرار نداده
باشد».[8]
«اگر مکلف ببیند که مسجدى آلوده به نجاست شده واجب است
آن را ازاله کند و این تنها مخصوص کف مسجد نیست بلکه
شامل همه اجزاء آن از زمین و دیوارها و سقف حتى بنابراحتیاط
شامل سمت بیرون دیوارهاى مسجد مىشود. هم چنان که آلوده
کردن مسجد به نجاست حرام است».[9]
2 ـ لزوم خبردهى از تننجیس مسجد به دیگران در صورتى که به تنهایى
نتواند:
«اگر نتواند مسجد را تطهیر نماید ،یا کمک لازم داشته باشد و پیدا
نکند تطهیر مسجد بر او واجب نیست ولى اگر بىاحترامى
به مسجد باشد. بنابراحتیاط واجب باید به کسى که مىتواند
تطهیر کند اطلاع دهد».[10]
3 ـ جبران خسارت وارده به مسجد برعهده نجس کننده است:
«اگر جایى از مسجد نجس شود که تطهیر آن بدون کندن
یا خراب کردن ممکن نیست باید آن جا را بکنند،[11] یا اگر خرابى
زیاد لازم نمىآید خراب نمایند و پر کردن جایى که کندهاند
و ساختن جایى که خراب کردهاند واجب نیست ولى اگر آن کس
که نجس کرده بکند یا خراب کند در صورت امکان باید پر کند
و تعمیر نماید».[12]
«اگر حصیر مسجد نجس شود بنابراحتیاط واجب باید آن را آب
بکشند ولى چنانچه بواسطه آب کشیدن خراب مىشود و بریدن
جاى نجس بهتر است باید آن را ببرند و اگر کسى که نجس کرده
ببرد باید خودش آن را اصلاح کند».[13]
4 ـ تطهیر مسجد در صورتى که منجر به خرابى کل مسجد شود:
«... اگر مسجد به نحوى نجس شده باشد که براى تطهیر آن ناچار
باشند تمام مسجد را خراب کنند چنانچه متبرعى باشد که پس از
تخریب آن را بسازد، خراب کردن آن جایز است و الا جایز
نیست ولى اگر ممکن است باید ظاهر آن را بنابر احتیاط تطهیر
نمایند و اگر چیزى مانند آجر مسجد که ممکن است آن را
برگردانند نجس شود باید بعد از تطهیر به مسجد برگردانند».[14]
5 ـ وجوب تطهیر فورى است:
«هنگامى که انسان از نجاست مسجد مطلعشد،فورا باید آن را
تطهیر کند،پس نباید به قدرى معطل کند که عرفا بگویند تأخیر
کرده است».[15]
منظور از تطهیر فورى آنست که اگر وقت نماز وسعت داشته باشد.
ابتدا تطهیر مسجد از نجاست واجب است و باضیق وقت، مقدم داشتن نماز،
واجب است. اگر فرد با وسعت وقت نماز بخواند گناه کرده اما بنابه فتواى امام قدسسره
نمازش صحیح است و اگر علم به نجاست یا نجس شدن در بین نماز پیدا کند،
قطع نماز براى ازاله واجب نیست اگرچه وقت وسعت داشته باشد بلکه جواز قطع
نماز اشکال دارد.
5 ـ پاک کردن مساجد واجب کفایى است:
«وجوب تطهیر آنچه گفته شد کفائى است و این تکلیف
اختصاص به کسى که آنها را نجس کرده ندارد همچنانکه این
تکلیف در صورت امکان تطهیر فورى است و اگر انجام این
وظیفه نیازمند به دادن مال باشد دادن مال نیز واجب است
و مىتواند پولى را که در این راه خرج کرده از کسىکه آن محل
را نجس کرده بگیرد و اگر تطهیر مسجد مستلزم کندن آن
و یا خراب کردن مقدارى از ساختمان آن باشد جائز و بلکه
واجباست و شخصى که آنرا نجس کرده ضامن خسارت تعمیر
مىباشد و اگر مکلف نجاستى را مثلاً در مسجد ببیند و وقت نماز
هم رسیده باشد واجب است قبل از نماز مسجد را تطهیر کند
البته این صورتى است که وقت نماز وسیع باشد و در این
صورت ترک تطهیر و ایستادن به نماز با داشتن قدرت معصیت
است هرچند که نمازش صحیح است و اما در تنگى وقت واجب
است اول نماز را بخواند و سپس به تطهیر مسجد بپردازد».[16]
6 ـ نجس کردن وسایل مسجد در حکم خود مسجد است:
«بنابر احتیاط حصیر مسجد و فرش آن مانند خود مسجد است
پس نجس کردن آنها نیز حرام است و اگر نجس شود برطرف
کردنش واجب است هرچند مستلزم آن باشد که قسمتى از حصیر
و یا فرش که نجس شده بریده شود».[17]
7 ـ تغییر شکل مسجد حکم آن را عوض نمىکند:
«اگر مسجدى را غصب کنند و به جاى آن خانه و مانند آن بسازند
که دیگر به آن مسجد نگویند باز هم بنابر احتیاط واجب نجس
کردن آن حرام و تطهیر آن واجب است».[18]
8 ـ
«در مساجد فرقى بین آباد و خرابه و متروکه آن ها نیست
بلکه احتیاط واجب این است که در محلى هم که قبلاً مسجد بوده
و فعلاً عنوان دیگرى بخود گرفته مثلاً غاصبى آن را بصورت
خانه یا کاروانسرا و یا دکان درآورده نجس نکنند و در صورت
تنجیس تطهیر کنند».[19]