عبادت در مسجد «قُلْ أَمَرَ رَبى بِالْقِسطِ وَ أَقِیمُوا وُجُوهَکُمْ عِندَ کلِّ مَسجِدٍ
وَ ادْعُوهُ مخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ کَمَا بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ».[14]
«بگو خدایم به دادگرى فرمان داده است، و روى خود را نزد هر
مسجدى متوجه (خدا) سازید، و او را با اخلاص در دین
بخوانید، چنانکه شما را آغاز کرد برمىگردید».
علامه طباطبائى مىگوید:
«... جمله و اقیموا وجوهکم عند کل مسجد (به ضمیمه)
و ادعوه مخلصین له الدین این معنا را افاده مىکند که: بر هر عابد
واجب است در عبادت خود، توجه خود را از غیرعبادت، و در
بندگى براى خدا توجه را از غیرخدا منقطع سازد. یکى از
چیزهایى که غیرخدا است همان عبادت او است، پس عابد نباید
به عبادت خود توجه کند، زیرا عبادت، توجه است نه متوجه الیه،
و توجه به عبادت، معناى عبادت و توجه به خدا بودن آن را از
بین مىبرد».
در ادامه، علامه طباطبائى احتمالات دیگرى را در معناى آیه نقل مىکند:
«یکى اینکه در نماز بطورمستقیم متوجه قبله هر مسجدى شوید.
دیگر اینکه در موقع سجده که همان موقع نماز است متوجه آن
نقطهاى شوید که خدا دستور داده، و آن نقطه کعبه است.
دیگر اینکه وقتى در مسجدى وقت نمازى را درک کردید همانجا
نمازتان رابخوانید ونگویید باشد تا به مسجد محل خود برگردیم.
دیگر اینکه در موقع نمازهایى که باید به جماعت گزارد به سوى
مسجد بروید و نیز از آن جمله است که خدا را به خلوص اطاعت
کنید و در عبادت، بتها را شریک او مگیرید».
قطب راوندى در کتاب فقه القرآن خود در ذیل آیات مربوط به صلاة
به برخى از این اقوال اشاره کرده است.[15]
احکام
1 ـ از این مطلب که در هر مسجدى نماز مىخوانید توجه شما به سمت
و سوى خدا باشد فهمیده مىشود که فلسفه وجودى مسجد، عبادتگاه بودن آن
است. در نتیجه اگر زمین و لوازم دیگر آن را براى غیرجهت عبادت وقف کرده
باشند، موجب مىگردد که عنوان مسجد محقق نگردد.
2 ـ از اطلاق آیه، معلوم مىشود انسان حق دارد به هر مسجدى رسید
نمازش را بخواند و لازم نیست صبر کند تا مسجد متعلق به شیعیان را بیابد.
همچنین از اطلاق آیه استفاده مىشود که هر نمازى را در هر مسجدى مىتوان
خواند.
3 ـ هر چند ظاهر این آیه خطاب به مردان است، چون صیغه جمع مذکر
بکار رفته است، اما حکم مربوط به همه مکلفان است و احکام در این قبیل آیات
از باب تغلیب خطاب به مردان آورده مىشود. اگر این مطلب پذیرفته نشود
پس باید قبول کنیم که زنان به هر سمت و سو حق دارند نماز بخوانند در حالى که
به ضرورت فقه، نماز به غیرجهت قبله، باطل است. پس از آیه معلوم مىشود
که زنان هم به عنوان بخشى از جامعه حق مشارکت در مساجد و شرکت در
عبادات دسته جمعى را دارند.
1 ـ از این آیه استفاده مىشود که مسجد محل عبادتهایى همچون نماز
است که قصد قربت رکن اصلى آنهاست در نتیجه مىتوانیم مستحب بودن انجام
هر عمل عبادى از جمله اقامه نمازها مخصوصا جماعت را در مساجد اثبات
نماییم.
2 ـ مساجد ایدهآل.
«فى بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ یُذْکرَ فِیهَا اسمُهُ یُسبِّحُ لَهُ فِیهَا
بِالْغُدُوِّ وَ الاَصالِ. رِجَالٌ لا تُلْهِیهِمْ تجَرَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ
وَ إِقَامِ الصلَوةِ وَ إِیتَاءِ الزَّکَوةِ یخَافُونَ یَوْما تَتَقَلَّب فِیهِ الْقُلُوب
وَ الاَبْصرُ. لِیَجْزِیهُمُ اللَّهُ أَحْسنَ مَا عَمِلُوا وَ یَزِیدَهُم مِّن فَضلِهِ
وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِساب».[16]
«در خانههایى که خدا اجازه داده همواره محترم و با عظمت
باشند و نام وى در هر بامداد و پسین در آن یاد شود.
مردانى هستند که تجارت و معامله، از یاد خدا و نماز خواندن
و زکات دادن غافلشان نمىکند. و از روزى که در اثناى آن روز
دلها و دیدگان زیر و رو شود بیم دارند. تا خدا بهتر از آنچه
کردند پاداششان دهد و از کرم خویش افزونشان کند و خدا هر
که را بخواهد بىحساب روزى مىدهد».
احکام
1 ـ مسجد به معناى واقعى کلمه «خانه خدا» است پس هرگونه دخل
و تصرف در خانه خدا باید به اجازه صاحب خانه باشد. از اینرو مىبینیم در زبان
آیات و روایات از آغازین لحظه طراحى و زمان اجرا تا زمان بهرهبردارى
به نحوى دقیق و مشخص برنامهریزى شده و آمده است از جمله طبق این آیه
یکى از اهداف اساسى مساجد اعتلاى کلمه اللّه و بلند آوازگى نام خدا در سراسر
گیتى مىباشد.
2 ـ بسنده کردن فعالیتهاى درون مساجد به اقامه جماعت و عبادتهاى
شخصى نمىتواند غرض و هدف غایى خداوند براى مساجد باشد؛
زیرا پر واضح است که اعتلاى کلمه اللّه در جهان با فعالیتهاى مناسب با آن
امکانپذیر است و تحقق این امر با یک برنامهریزى دقیق و برنامههاى آموزشى
منسجم ممکن خواهد بود.
3 ـ استفاده از مساجد به عنوان مرکزى براى آموزش علوم اسلامى یکى از
کاربردهاى مباح بلکه مستحب مساجد خواهد بود. آموزش اعتقادات
و برگزارى کلاسهاى قرائت و تفسیر قرآن و مجالس وعظ و خطابه و... همه در
این راستاست.
4 ـ استفاده از مساجد براى کلاسهاى آموزش فنون دفاع و نحوه
جنگهاى دفاعى نیز مىتواند مباح و مجاز باشد البته در صورتى که انجام این
گونه کلاسها منافات با قداست مساجد نداشته باشد.
5 ـ برگزارى جلسات مناظره و گفتمان بین ادیان نیز مىتواند یکى دیگر از
کاربردهاى مباح مساجد شمرده شود، زیرا؛ به منطق برتر و قوت استدلال
اندیشههاى دینى باور داشته و اعتقاد داریم «الاسلام یعلو و لایعلى علیه».