بهداشت مسجد
سؤال 135 ـ چه پاداشهایى براى تمیزکنندگان مسجد درنظر گرفته شده است؟
اساسا گرایش به زیبایى و تمییزى در وجود همه انسانها نهفته است. از اینرو، بهترین و مقدّسترین مکانها یعنى مساجد، باید در نهایت تمیزى و نظافت باشد تا انسان از حضور در آنجا نهتنها خسته و دلزده نشود، بلکه همواره دلتنگ این مکانها گردد. از اینرو، مىبینیم در روایات، پاداشهاى زیادى براى نظافتکنندگان مسجد در نظر گرفته شده است که در ذیل، به برخى از آنها اشاره مىکنیم:
1 ـ آمرزش گناهان: رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود: «مَن کَنسَ المسجدَ یَوم الخمیسِ و لیلةَ الجُمعةِ فأخرجَ مِنه مِن الترابِ ما یَذَرُّ فِى العین غفراللّهُ تعالى له».[1] «کسى که خانه خدا را در روز پنجشنبه و شب جمعه خاکروبى کند و به اندازه غبارى که در چشم مىرود از مسجد خاک برگیرد، خداوند او را مورد آمرزش خویش قرار مىدهد». از حدیث مزبور استفاده مىشود که نظافت مسجد در روز پنجشنبه و جمعه از فضیلت خاصى برخوردار است، ولى این کار در هر زمان دیگرى هم صورت گیرد پسندیده است؛ چون نفس عمل مهم است. علاوه بر این، مهم نیست که حتما مقدار زیادى خاکروبه و آشغال از مسجد بیرون کنند؛ مهم اهمیت دادن به نظافت و تمیز نگه داشتن مساجد است که باید از سوى تکتک مسلمانان صورت پذیرد.
2 ـ سالم ماندن جسد پس از مرگ: عبداللّه بن مسعود از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در حدیثى طولانى نقل مىکند که آن حضرت فرمودند: در شب معراج دیدم که بر در ششم بهشت نوشته بود: «... و مَن أرادَ أنْ لا تأکُلُه الدیدانُ تحت الأرضِ فلیکنس المساجد».[2] «و هر کس بخواهد کرمها (جسد) او را در زیرزمین نخورند، مساجد را جارو کند».
3 ـ اشتیاق بهشت و حوریان بهشتى به ملاقات او: امام کاظم علیهالسلام از پدرش نقل مىکند که: «أنّ الجنّة والحورَ لتشتاقُ الى مَن یَکسُحُ المساجد و یأخذُ مِنها القذى».[3] «بهشت و حوریان مشتاق ملاقات کسانى هستند که مساجد را جارو کنند و به اندازه خاشاکى که در چشم مىرود از آن خاک برگیرند».
4 ـ برخوردارى از رحمت متقّین: امام صادق علیهالسلام از پدران بزرگوارش از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله نقل مىکند که آن حضرت فرمود: «مَن قَمَّ مسجدا کَتبَ اللّهُ له عِتقُ رقبةٍ و مَن أخرجَ ما یقذى عینا کَتبَ اللّه له کِفلینِ مِن رَحمتِه».[4] «کسى که مسجدى را جارو کند، خداوند پاداش آزاد کردن بندهاى براى او مىنویسد و اگر از مسجد به اندازه خاشاکى که در چشم مىرود، غبار برگیرد خداوند ـ عزّوجلّ ـ دو بهره و نصیب از رحمت خویش را به وى عطا مىفرماید».
قرآن کریم برخوردارى از رحمت مضاعف و دو چندان الهى را یکى از آثار تقوا معرفى مىکند، آنجا که مىفرماید: «یا أیُّها الذّینَ آمَنوا اتّقوا اللّهَ و آمِنوا بِرسولهِ یُؤتِکم کِفلینِ مِن رحمتهِ».[5] «اى اهل ایمان! اگر تقواى الهى پیشه سازید و به رسول خدا ایمان آورید، خداوند رحمت مضاعف خویش را به شما عطا خواهد کرد».
سؤال 136 ـ خوش بو کردن مساجد چه آثارى دارد؟
بهطور کلى انسان فطرتا از نظافت و پاکیزگى مسرور و از کثیفى و آلودگى بىزار است. براین اساس مقدسترین و محبوبترین مکانها در روى زمین که مساجد هستند باید از نظافت کامل برخوردار باشند تا مؤمنین با حضور در این مکان احساس شعف و شوق عبادت پیدا کنند. از لوازم این کار خوش بو نمودن و عطرآگینى مساجد است زیرا خداوند متعال مىفرماید: «إن اللّه طَیِّبٌ یُحِبُّ الطِّیب».[6] «همانا خداوند متعال خوشبوست و بوى خوش را دوست مىدارد».
از اینرو در متون روایى به خوش بو کردن مساجد سفارش زیادى شده است. امام على علیهالسلام به نقل از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در روایتى مىفرماید: «و أَجْمِرُوها [جمروها] فِى کُلِّ سَبْعَةِ أیّامٍ».[7] «و مساجد را در هر روز هفته خوش بو و معطر سازید».
در روایت دیگرى که در منابع اهلسنت وارد شده حضرت مىفرماید: «و جَمِّرُوها فِى الجُمَعِ».[8] «در روزهاى جمعه مساجد را خوش بو کنید».
در روایت دیگرى وارد شده است که: «هدیهملائک الهى خوش بو کردن مساجد است».[9]
بنابراین مؤمنین نه تنها خود به برگرفتن زینت و پوشیدن بهترین و نظیفترین لباسها براى رفتن به مسجد مأمور شدهاند، دستود دارند محیط نیایش و عبادت با خداى سبحان نیز نظیف و عطرآگین باشد، تا همگان از بودن در چنین مکانى نه تنها از لذتهاى معنوى برخوردار باشند بلکه از آرامش روحى و روانى برخوردار گردند به حدى که دورى از اینگونه اماکن مقدس مایه دلتنگى آنان گردد.
سؤال 137 ـ چرا از خوردن غذاهاى بودار به هنگام مسجد رفتن نهى شده است؟
در روایات متعددى از ائمه معصومین علیهمالسلام و پیامبر اعظم صلىاللهعلیهوآله از خوردن غذاها و سبزیجات بد بو مثل سیر و پیاز و تره در هنگام مسجد رفتن نهى شده است. حتى سیره عملى اهل بیت علیهمالسلام نرفتن به مسجد به هنگام استفاده از اینگونه غذاها بوده است.[10] و در برخى از روایت علت آن این چنین بیان شده است: محمد بن سنان مىگوید: از امام صادق علیهالسلام دربارة خوردن پیاز و تره سؤال کردم، حضرت فرمودند: «در خوردن آن به صورت خام و پخته اشکالى وجود ندارد، لکن فَلایَخْرُجْ إلى المَسْجِدِ کَرَاهیة أذاهُ عَلَى مَنْ یُجالِسُ. اما هنگام استفاده به مسجد نرود چون در کنار هر کس که بنشیند از بوى بد آن آزرده مىشود».[11] در روایت دیگرى اینگونه تحلیل شده که علت منع حضور این افراد در مسجد آن است که؛ مساجد جایگاه عبادت مؤمنین هستند از اینرو ملائک الهى پیوسته در آن حضور دارند و آنچه انسانها از آن اذیت مىشوند [نظیر بوى بد سیر و...] موجب اذیت و آزار ملائکه الهى نیز مىشود.[12] شاید به همین دلیل وجود مقدس رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود: «هر کس از این گیاه بخورد نزدیک مسجد نشود تا زمانى که بوى آن از بین برود و مقصود حضرت گیاه سیر بود».[13] از این رهگذر تکلیف افرادى که در محیطهاى عمومى از قبیل مساجد و حسینیهها سیگار مىکشند، روشن مىشود.
سؤال 138 ـ انداختن آب دهان و بینى و خلط سینه در مسجد چه حکمى دارد؟
مساجد خانه خداوند در زمین هستند، از اینرو حفظ احترام خانه و صاحب آن لازم است و از هرکارى که موجب توهین و هتک این مکان مقدس شود باید اجتناب نمود. در روایات متعددى از انداختن آب دهان و بینى و اخلاط سینه در مسجد نهى شده است. در روایتى امام على علیهالسلام مىفرماید: «همانا مسجد هنگامى که کسى در آن خلط مىاندازد از شدت درد و ناراحتى به خود مىپیچد؛ همانگونه که اگر یکى از شما را با چوب خیزران بزنند از شدت درد به خود مىپیچید».[14] در روایت دیگرى از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله نقل شده است که: «مسجد از انداختن آب دهان در او چنان به خود مىپیچد که پوست به هنگام آتش گرفتن جمع و منقبض مىشود».[15] در روایت دیگرى وارد شده است که رسول خدا صلىاللهعلیهوآله هنگامى که در طرف قبله مسجد آب دهان دیدن صاحب آن را لعن کردند.[16] و در متون اهلسنت وارد شده که حضرت به هنگام ورود به مسجد خلطى را در قبله دیدند پس آن را پاک کردند و با ناراحتى رو به مردم کرده و فرمودند: آیا آسان است بر شما که کسى در صورت شما آب دهان اندازد! همانا یکى از شما هنگامى که رو به قبله مىایستد به طرف خداوند متعال ایستاده است.[17] از اینرو در روایات آثار و ثوابهایى براى افرادى که از این عمل زشت پرهیز نمایند ذکر شده است که در سؤال بعدى به آنها خواهیم پرداخت.
سؤال 139 ـ پرهیز از آلوده کردن مسجد به اخلاط چه آثار و ثوابهایى دارد؟
در متون روایى آثار و ثوابهایى براى کسى که از انداختن اخلاط در مسجد خوددارى کند ذکر شده است.
1 ـ نامه عمل در دست راست: امام على علیهالسلام مىفرماید: «کسى که احترام مسجد را حفظ کند و از انداختن اخلاط در آن خوددارى نماید، در روز قیامت با سرور و شادمانى، در حالى که نامه اعمالش در دست راستش قرار دارد خداوند متعال را ملاقات مىکند».[18]
2 ـ تبدیل شدن به قدرت و توان: امام صادق علیهالسلام از پدرش و او از
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله نقل مىکند که فرمود: «کسى که بهخاطر بزرگداشت مسجد و احترام آن، آب دهان خود را فرو برد و در مسجد نیندازد، خداوند این آب دهان او را به قدرت و توانایى تبدیل مىکند و براى او در مقابل این کار حسنهاى مىنویسد و گناهى از او محو مىنماید».[19]
3 ـ بهبودى امراض: عبداللّه بن سنان مىگوید از امام صادق علیهالسلام شنیدم که مىفرمود: «هر کس آب دهان و اخلاط بینى و سینه را در مسجد فرو برد، این آب دهان یا خلط به هر دردى که در بدن او برخورد نماید آن را بهبودى بخشد».[20] از آنجا که ممکن است برخى افراد به دلایل مختلف قادر به فرو بردن اخلاط خود نباشند، شایسته است به هنگام مسجد رفتن دستمالى همراه داشته باشند تا در صورت لزوم، از آن استفاده کنند.
سؤال 140 ـ در بناى سرویس بهداشتى مسجد، چه نکاتى باید رعایت شوند؟
در هنگام بناى مسجد، یکى از مستحبات آن است که مکانهاى بهداشتى را در کنار مسجد بسازند. از رسول گرامى روایت شده است که فرمود: «واجعلوا مَطاهِرکم على أبوابِ مساجِدکم».[21] «محلهاى تطهیر را در کنار مساجد قرار دهید». صاحب جواهر پس از ذکر این روایت مىفرماید: مؤیّد این حکم آن است که این کار به مصلحت کسانى است که به مسجد رفت و آمد مىکنند و باعث مىشود نمازگزاران از ناحیه بوى محل تطهیر دچار اذیت نشوند. علاوه برآن، اینکار باعث مىشود تا مسجد در معرض نجس شدن قرار نگیرد و با احترام و منزّه بودن مسجد نیز سازگار است.[22] شهید اول مىفرماید: «والمیضاةُ على بابِها». «مستحب است که مکانهاى بهداشتى مسجد را در کنار در آن بسازند». شهید ثانى قدسسره در توضیح این عبارت مىفرماید: «این استحباب مربوط به فرضى است که بناى دستشوی مقدّم بر تحقق عنوان مسجد باشد (یعنى اگر زمینى عنوان مسجد ندارد مىتوان سرویس بهداشتى در آن ساخت)، ولى اگر تحقق عنوان «مسجد» شده باشد. ساختن هرگونه مکان بهداشتى در فضاى مسجد حرام است و همچنین ساختن وضوخانه چنانچه ضررى براى مسجد داشته باشد، جایز نیست».[23]
سؤال: قطعه زمینى است که آن را شخصى به نیّت مسجد خریدارى کرده و درصدد ساختن آن بوده است. لکن قبل از آنکه آنجا را ساختمان کند و قسمت شبستان و دستشویى و توالت آن را معیّن نماید، مرحوم شده، بعد از او چند نفر دیگر با خرج خودشان، قسمت شمالى زمین را که موردنظر بانى براى شبستان بوده، ساختهاند. (مورد نظر از این جهت که بانى در آن قسمت زمین، گاهى نماز مىخوانده و آن قسمت را هموار کرده بود.) و چون بانى زمین مرحوم شده و قسمت توالت و دستشویى را معلوم نکرده، هنوز مسجد فاقد توالت است، در حالى که وراث بانى هستند و براى هرگونه اصلاحى به صورتى که شرع مقدّس اجازه فرماید، حاضرند. تقاضا مىشود نظر مبارک را در مورد ساختن دستشویى و توالت مرقوم فرمایید که ان شاءاللّه مشکل حل شود؟
جواب: در محلى که به عنوان مسجد نماز در آن خوانده نشده، هرطورى که معمار و مهندس صلاح بدانند و با نقشه ساختمان مخالف نباشند، ساختن توالت و دستشویى مانعى ندارد.[24]
سؤال: زمینى به مساحت 250 متر مربع واقع در جنب مسجدى به منظور اضافه کردن وسعت حیاط مسجد خریدارى شده و بعدا ساختمانى در آن احداث گردیده که بالاى آن به قسمت مسجد زنانه اضافه شده و از طبقه پایین و زیرزمین جهت انبار و کتابخانه و شوفاژ و سایر نیازها استفاده خواهد شد، و چون ساختمان مذکور احتیاج به دستشویى و توالت دارد، آیا مىتوان در زیرزمین این ساختمان، چاهى براى فاضلاب و توالت حفر نمود و در روى آن دستشویى و توالت ساخت یا خیر؟
جواب: در فرض سؤال، اگر زمین مذکور را به قصد مسجدیت وقف نکرده باشند، یا قصد مسجدیت طبقه زیر را نکرده باشند و فقط طبقه روى زیرزمین را، که به قسمت زنانه اضافه شده، مسجد قرار دادهاند، جایز است در زیرزمین، که مسجد نیست، چاه فاضلاب حفر نمایند و توالت بسازند؛ و اگر تمام آن به قصد مسجدیت وقف شده باشد زیر زمین نیز مسجد است و حفر چاه فاضلاب و ساختمان توالت و دستشویى در آنجا جایز نیست.[25]
[1] . من لایحضره الفقیه: ج 1 ، ص 233 ، ح 700 .
[3] . بحارالأنوار: ج 80 ، ص 382 .
[4] . المحاسن: ج 1 ، ص 57 ـ 58 .
[6] . الکامل فى ضعفاء الرجال: ج 3 ، ص 6 .
[7] . الجعفریات: ص 51 / مستدرک الوسائل: ج 3 ، ص 380 ، ح 3835 .
[8] . سنن ابنماجة: ج 1 ، ص 247 ، ح 750 .
[9] . الجامع الصغیر: ج 1 ، ص 501 ، ح 3259 .
[10] . الکافى: ج 6 ، ص 375 ، ح 3 .
[11] . علل الشرایع: ج 2 ، ص 519 ، ح 2 .
[12] . صحیح مسلم: ج 2 ، صص 80 ـ 79 .
[14] . دعائم الاسلام: ج 1 ، ص 148 .
[15] . وسایل الشیعة: ج 5 ، ص 224 ، ح 6395 .
[16] . مستدرک الوسایل: ج 3 ، ص 376 ، ح 3821 .
[17] . سنن ابىداود: ص 116 ، ح 480 .
[18] . تهذیب الاحکام: ج 3 ، ص 256 ، ح 33 .
[19] . المحاسن: ج 1 ، صص 45 ـ 55 .
[20] . تهذیب الاحکام: ج 3 ، ص 256 ، ح 34 .
[21] . تهذیب الاحکام: ج 3 ، ص 254 ، ح 22 .
[22] . جواهر الکلام: ج 14 ، ص 78 .
[23] . شرح اللمعة: ج 1 ، ص 541 .
[24] . مجمع المسائل: ج 1 ، ص 140 ، س 52 .