آداب مسجد
سؤال 25 ـ حاضر شدن با وضو در مسجد چه آثارى دارد؟
مسجد جایگاه عبادت و نیایش به درگاه حقتعالى است. ازاینرو انسان هرقدر که بتواند باید آمادهتر و سرزنده دراین مکان مقدس حضور پیدا کند؛ وضو گرفتن براى حضور در مسجد از جمله عوامل آماده شدن است و در متون روایى براى این عمل آثارى ذکر شده است.
1 ـ امام على علیهالسلام در روایتى مىفرماید: «هر کس نیکو وضو بگیرد، سپس به مسجد برود تا زمانى که حدثى از او سر نزده است در حال نماز است».[1] [در روایات دیگر مقصود از حدث، غیبت کردن و یا هرگونه گناه دیگر به شمار آمده است].
2 ـ در روایت دیگرى از امام باقر علیهالسلام مىخوانیم که: «هر کس بدون طهارت و بىوضو داخل مسجد بشود، مسجد دشمن اوست».[2]
3 ـ امام موسى کاظم علیهالسلام از پدرش امام صادق علیهالسلام نقل مىکند که فرمود: «کسى که در خانهاش نیکو وضوء بگیرد و خود را خوشبو کند و سپس با آرامش و وقار از خانه خارج و با رغبت براى شرکت در جماعت مسلمین براى نماز[به مسجد] برود در هر قدمى که برمىدارد و بر زمین مىگذارد حسنهاى برایش نوشته مىشود و گناهى از او پاک مىگردد و یک درجه بالا مىرود».[3]
4 ـ در روایتى هم از رسول گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله مىخوانیم که خطاب به اطرافیان فرمودند: «آیا مىخواهید شما را به چیزى راهنمایى کنم که گناهان را بپوشاند و بر حسنات بیفزاید؟».گفتند: آرى اى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله حضرت فرمود: «نیکو و خوب وضو بگیرید اگرچه همراه با سختى زیاد باشد و بسیار به مسجد بروید».[4]
سؤال 26 ـ آیا پیاده رفتن به مسجد موضوعیت دارد؟
در متون روایى براى پیاده رفتن به مسجد آثارى ذکر شده است که در ذیل اجمالاً به آنها اشاره مىکنیم:
1 ـ امام صادق علیهالسلام مىفرماید: کسى که به سوى مسجد گام برمىدارد بر هیچ تر و خشکى پا نمىگذارد مگر اینکه از زمین اوّل تا هفتم براى او تسبیح مىکنند».[5]
2 ـ امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «خداوند متعال به هیچ چیز مثل سکوت و رفتن به سوى خانهاش عبادت نشده است».[6]
3 ـ رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود: «در هر قدمى که به سوى مسجد برمىدارید تا هنگامى که به منزل برمىگردید ده حسنه برایتان نوشته مىشود و ده گناه از شما پاک و ده درجه بر ارزش و اعتبار شما افزوده مىگردد».[7]
4 ـ خداوند متعال هنگامى که اراده مىکند تا همه اهل زمین را عذاب کند و یک نفر هم استثنا نشود، پس هنگامى که به سالخوردگان مىنگرد که براى اقامه نماز به سوى مساجد گام برمىدارند و کودکان به آموختن قرآن مىپردازند بر همگان رحم مىکند و عذاب آنان را به تأخیر مىاندازد.[8]
5 ـ امام باقر علیهالسلام به محمد بن مکندر فرمودند: «آنان را که در تاریکى شب به سوى مسجد مىروند به نورى ساطع در قیامت بشارت باد».[9]
6 ـ رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود: «در قیامت فرمان داده مىشود مردانى در آتش افکنده شوند، پس خداوند به مالک دوزخ خطاب مىفرماید: به آتش بگو که قدمهایشان [پاها] را نسوزاند چون به سوى مسجدها گام برمىداشتند».[10]
از مطالعه مجموعه روایاتى که در ارتباط با رفتن به سوى مسجد وارد شده اینگونه برداشت مىشود که پیاده رفتن موضوعیت دارد.
سؤال 27 ـ خواندن چه دعاهایى هنگام ورود و خروج از مسجد سفارش شده است؟
براى ورود و خروج از مسجد دستورات مختلفى در روایات داده شده است:
1 ـ امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «هنگامى که وارد مسجد مىشوید، خداوند را ستایش کنید و بر او و پیامبرش درود و ثنا بفرستید».[11]
2 ـ حضرت زهرا علیهاالسلام نقل مىکند که: «رسولخدا صلىاللهعلیهوآله هنگامى که داخلمسجد مىشد بر پیامبرخدا درود مىفرستاد و مىگفت: اللَّهُمْ اغْفِرلِىْ ذُنُوبِى وَافْتَحْ لِىْ أبواب رَحْمَتِکَ. خدایا گناهانم را ببخش و درهاى رحمتات را بر من بگشا و هنگامى که از مسجد خارج شد بر پیامبر درود مىفرستاد و مىفرمود: اللَّهُمْ اغْفِرلِىْ وَ افتح لى ابواب فضلک. خدایا گناهانم را ببخشاى و درهاى فضل و روزى را بر من بگشا».[12]
3 ـ پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله فرمود: «هنگامى که بنده داخل مسجد مىشود بگوید: اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم، شیطان مىگوید: کمرم شکست و خداوند براى او به این جمله عبادت یک سال را بنویسد و هنگامى که از مسجد خارج مىگردد، اگر دوباره تکرار کند، خداوند براى او به هر مویى که در بدن دارد صد حسنه بنویسد و صد درجه او را بالا برد».[13]دعاهاى زیادى براى هنگام ورود و خروج از مسجد ذکر شده که درکتب تفصیلى آمده است.
سؤال 28 ـ آیا ورود و خروج از مسجد دستور خاص در شرع مقدس دارد؟
مقصود از دستور خاص این نیست که اگر خلاف آن صورت گیرد فرد مرتکب گناهى شده است، بلکه منظور آن است که اگر در هنگام ورود و خروج از مسجد براین اساس عمل شود بهتر است، و آثارى دارد؛ در روایات وارد شده است که وجود مقدس نبى مکرم صلىاللهعلیهوآله هنگامى که وارد مسجد مى شد با پاى راست وارد مىشد و مىفرمود: «به نام خدا و با توکل بر او و هیچ قدرتى به غیر او نیست و هنگامى که خارج مىشد پاى چپش را بیرون مىگذاشت و مىفرمود: بهنام خدا پناه مىبرم به او از شیطان رانده شده و مىفرمود: اى على، کسى که داخل مسجد بشود و چنین کند خداوند نمازش را قبول مىکند و براى هر رکعتى که نماز گزارده پاداش هزار رکعت را مىنویسد و در هنگام خروج اگر آن جمله را بگوید، خداوند گناهانش را بیامرزد و براى هر قدمى که برمىدارد درجهاى مىنویسد و براى او در هر قدمى صد حسنه مىنویسد».[14]
شاید به همین دلیل است که امام صادق علیهالسلام خطاب به پیروان مىفرماید: «هنگامى که مىخواهى وارد مسجد بشوى، ابتدا پاى راست خود را بگذار و بر پیامبر و آل او درود بفرست و هنگامى که مىخواهى خارج شوى پاى چپت را بیرون بگذار و بر پیامبرو آلش درود بفرست».[15]
سؤال 29 ـ نماز تحیت چیست و در چه هنگامى خوانده مىشود؟
نماز تحیت؛ نمازى که به هنگام ورود به مسجد و قبل از نشستن مستحب است خوانده شود و دو رکعت مثل نماز صبح است فقط نیت آن نماز تحیت است. در روایتى از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله خطاب به صحابى بزرگ ابوذر غفارى مىخوانیم که فرمودند: «اى ابوذر، مسجد تحیتى مخصوص به خود دارد». عرض کردم: تحیت مسجد چیست؟ فرمود: «اینکه دو رکعت نماز به جاى آورى».[16]
در روایت دیگرى از امام على علیهالسلام نقل شده است که فرمودند: «از جمله حقوق مسجد [برمؤمنان] آن است که [به هنگام ورود به آن] دو رکعت نماز تحیت در آن به جاى آورند».[17]
لازم به ذکر است که چنانچه انسان هنگام ورود و قبل از نشستن در مسجد[که زمان خواندن نماز تحیت است] اقدام به خواند نماز واجب یا قضاى نماز واجب بنماید، از نماز تحیت کفایت مىکند.
سؤال 30 ـ مقصود از «زینت» در آیه شریفه «خُذُوا زینتَکُم عند کلِّ مسجدٍ» چیست؟
آیه شریفه مىفرماید: «یا بَنى آدم خُذُوا زینَتَکم عِندَ کُلِّ مَسجدٍ».[18] «اى فرزندان آدم! هنگام رفتن به مسجد زینت خود را برگیرید».
آیه زینت کردن را یکى از آداب رفتن به مسجد براى مؤمنان ذکر مىکند. مفسّران از جمله علاّمه طباطبائى در ذیل این آیه شریفه مىفرماید: «مقصود از به همراه داشتن زینت در تمام مساجد، آن است که انسان هنگام حضور در مسجد، نیکو و پسندیده خود را بیاراید و فرمان خداوند به زینت کردن، در حقیقت،به معناى مطلوب بودن این عمل براى نماز و دیگر عبادات مشابه همچون طواف مىباشد و شامل زینت کردن در نمازهاى عید و جماعات یومیه و سایر عبادات نیز مىشود».[19]
بنابراین، طبق آیه شریفه، خداوند متعال دوست دارد بندگان او آراسته و مرتّب به خانه وى داخل شوند، که البته از نظر عقلى هم رعایت ادب بندگى این اقتضا را دارد. همچنان که انسان در مهمانى تا حد ممکن آراسته و نیکو حضور پیدا مىکند، نیکوست که در حضور معبود و آفریننده خود نیز اینچنین حضور پیدا کند. روشن است که مراد از «زینت» فقط آراستگى ظاهر نیست و آرایش معنوى، که متناسب با نماز و سایر عبادات باشد، نیز منظور است. از اینرو، آراسته شدن به زیور فضایل معنوى مانند اخلاص و یاد خدا و خضوع و خشوع نیز از مصادیق مهم زینت در مسجد است. همچنانکه در منابع دینى ما وارد شده است که ائمّه اطهار علیهمالسلام ما را به آراستن خود به زیور فضایل معنوى به هنگام ورود به مساجد فرمان دادهاند:
امامعلى علیهالسلاممىفرمایند: «انّ اللّهَ ـ عزّوجلّ ـ أَوحى إلى عِیسى بْن مَرْیم علیهاالسلام: قُل لِلمَلأ مِن بَنى اسرائیلَ لا یَدخلوا بَیْتا مِن بیوتی اِلاّ بِقُلُوبٍ طاهِرَةٍ و أبصارٍ خاشِعَةٍ و اکُفٍّ نقیّةٍ».[20] «خداوند ـ عزّوجلّ ـ به عیسىبن مریم وحى نمود که به بنىاسرائیل بگو: جز با دلهاى پاکیزه و دیدگان خاشع و دستان پاک به هیچ یک از خانههاى من وارد نشوید». از اینرو، مىتوان گفت: زینت واقعى براساس روایت مزبور، در سه چیز است:
1 ـ در قلب که از هرگونه شرک و ریا و کژى به دور و آراسته به طهارت و پاکى و خالصى باشد.
2 ـ چشمها به زینت خشوع در مقابل حق آراسته و از خیانت مبّرا باشند.
3 ـ دستها که پاک باشند و از حرام و شبهه اجتناب نمایند.[21]
البته در روایات وارد شده از ائمّهاطهار علیهمالسلام امورى به عنوان مصداق و معناى «زینت» در تفسیر آیه شریفه ذکر شدهاند. در تفسیر عیّاشى، ذیل آیه شریفه از خیثمه نقل شده است که مىگوید: «کانَ الحسنُ بن علىٍّ علیهالسلام اِذا قامَ الى الصَّلاةِ لَبِسَ أجودَ ثِیابِهِ. فقیل له: یابنَ رسولِ اللّه لِمَ تَلبِسُ أَجْودَ ثیابِکَ؟ فقال علیهالسلام: اِنَّ اللّهَ جمیلٌ یُحبُّ الجمالَ، فاَتجمَّلُ لِربّى و هو یَقولُ: «خُذوا زینَتَکُمْ عِندَ کلِّ مسجدٍ» فَاُحبُّ أن اَلبَسَ أجْوَدَ ثِیابى».[22] «امام حسن علیهالسلامهر وقت مىخواست به نماز بایستد، بهترین لباسهاى خود را مىپوشید. عرض کردند: اى پسر رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ، چرا بهترین لباسهاى خود را هنگام نماز مىپوشى؟ فرمود: خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد و مىفرماید: زینت خود را به هنگام سجود ـ نماز و مسجد ـ به همراه داشته باشید. من نیز خود را براى پروردگارم زینت مىدهم و دوست دارم بهترین لباسم را بپوشم». از دیگر مصادیقى که در تفسیر آیه شریفه ذکر شده، شانه کردن موى سر است. ابىبصیر مىگوید: از امام صادق علیهالسلام درباره آیه شریفه: «خُذوا زینتَکُم عِندَ کُلِّ مَسجدٍ». سؤال کردم، حضرت در جواب فرمود: «هو المِشطُ عِندَ کلِّ صلاة فریضةٍ و نافلةٍ».[23]
مقصود شانه کردن پیش از هر نماز است، چه واجب باشد و چه مستحب. بنابراین، آنچه از روایات در تفسیر کلمه «زینت» استفاده مىشود این است که «زینت» در آیه شریفه، هم شامل آراستگى ظاهرى مىشود و هم شامل آراستگى باطنى و درونى. و ذکر مصادیق در روایات از قبیل پوشیدن لباس نیکو یا شانه کردن جنبه تعیینى ندارد، اینها از مصادیق زینت هستند. از اینرو، استفاده کردن هرگونه زینتى که شرعا و یا عرفا نکوهیده نباشد، از قبیل استعمال عطر و بوى خوش در نماز و مسجد، مطلوب و پسندیده است. علاوه برآن، در برخى دیگر از روایات، استفاده از عطر نیز از مصادیق زینت به شمار آمده و آثار و فوایدى نیز براى استعمال آن ذکر شده است.
در روایتى، امام صادق علیهالسلام نقل مىفرماید که امام سجّاد علیهالسلام در شبى سرد، در حالى که ردا و عمامهاى از خز پوشیده و بوى خوش نیز استعمال کرده بودند، به خادم خود برخورد نمودند. خادم عرض کرد: «جُعلتُ فِداک!فى مثلِ هذهِ الساعةِ على هذه الهیئةِ الى أین؟». «فدایت شوم! در این ساعت از شب با این هیأت و قیافه نیکو به کجا مىروید؟». امام سجّاد علیهالسلام در جواب فرمود: «الى مسجدِ جدّى رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله».[24] «به مسجد جدم پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله مىروم».
بنابراین، نه تنها در سیره پیامبر صلىاللهعلیهوآله و اهلبیت علیهمالسلام استفاده بسیار از عطر را مىبینیم، بلکه براى کسى که در نماز از آن استفاده کند فضایلى هم ذکر شده است. امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «صلاةٌ متطیّبٌ أفضلُ مِن سبعینِ صلاةٍ بغیرٍ طیب».[25] «نمازى که با بوى خوش خوانده شود فضیلتش از هفتاد نماز در حالت عادى بالاتر است».
در پایان این بحث، به دو اثر از آثار پاکیزگى و استعمال بوى خوش اشاره مىکنیم:
1 ـ در روایتى از مولاى متقیان امام على علیهالسلام وارده شده است: «النظیفُ مِن الثیابِ یُذهبُ الهمَّ والحَزَنَ و هُوَ طَهُورٌ لِلصَّلاةِ».[26] «استفاده از لباسهاى پاکیزه و تمیز غم و اندوه را از بین مىبرد و براى نماز خواندن هم پسندیدهتر است».
بنابراین، از جمله آثار پاکیزگى از بین رفتن غم و اندوه روحى است.
2 ـ امام صادق علیهالسلام از نبى اکرم صلىاللهعلیهوآله نقل مىکند که فرمود: «الطیّبُ یَشُدُّ الْقَلْبَ».«بوى خوش قلب را قوى و مقاوم مىکند».
آثار دیگرى نیز در روایات ذکر شده که به دلیل طولانى شدن پاسخ، از ذکر آنها خوددارى مىکنیم.
سؤال 31 ـ سلام کردن به مؤمنان حاضر در مسجد چه حکمى دارد؟
بهطور کلى، سلام کردن در شریعت مقدّس اسلام از جمله مستحباتى است که در اخبار و روایات بسیار بر آن تأکید شده و آثار و ثوابهایى براى آن ذکر گردیده است، بخصوص براى کسى که در سلام کردن به دیگران بر آنها پیشى بگیرد. ولى باید توجه داشت که سلام کردن هنگام ورود به هر مکانى و از جمله مسجد مستحب است، اما در روایات از سلام کردن به شخص نمازگزار نهى شده است. شاید به این دلیل که پرداختن به جواب سلام از سوى نمازگزار، او را از توجه به نماز خویش بازمىدارد و شاید به همین دلیل است که فقها فتوا مىدهند: «در حال نماز، انسان نباید به دیگرى سلام کند».[27] امام صادق علیهالسلام از پدرش نقل مىکند که فرمود: «لاتُسلِّموا على المُصلّى و ذلکَ لأنَّ المُصلّى لایَستطیع أن یَردَّ السلامَ لأنَّ التسلیمَ مِن المسلمِ تطوّعٌ و الردُّ فریضةٌ».[28] «به نمازگزار سلام نکنید؛ زیرا نمازگزار نمىتواند سلام را پاسخ دهد؛ چون سلام کردن مستحب است، ولى جواب آن واجب است». پس شایسته است که انسان هنگام ورود به مسجد در صورتى که مؤمنان مشغول بجاى آوردن نماز هستند، از سلام کردن خوددارى کند، ولى اگر گروهى از مؤمنان در قسمتى از مسجد، در حال نماز نیستند، مستحب است به آنان سلام کند. امام صادق علیهالسلام مىفرماید: «کنتُ أسمعُ أبى یقولُ اِذا دخلتَ المسجدَ الحرامَ و القومُ یُصلّونَ فلا تُسلّم علیهم و سلّم علىَ النبىّ ثُمّ اقبل على صلاتِکَ و اِذا دخلتَ على قومٍ جُلوسٍ یتحدَّثون فَسَلِّم عَلیهم».[29] «شنیدم پدرم امام باقر علیهالسلام مىفرمود: هنگامى که به مسجدالحرام داخل شدى و مردم در حال بجاى آوردن نماز بودند، به آنان سلام نکن، بلکه بر پیامبر سلام و درود بفرست و به نماز مشغول شو. ولى اگر بر جمعى وارد شدى که مشغول سخن گفتن هستند، بر آنان سلام کن».
ممکن است سؤال شود: چنانچه شخصى وارد مسجد شد و به نمازگزار سلام کرد و او جواب سلام را نداد، نمازش چه حکمى دارد؟ در پاسخ به این سؤال مسئلهاى از توضیح المسائل حضرت امام خمینى قدسسره را عینا ذکر مىکنیم: «اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد، معصیت کرده، ولى نمازش صحیح است.»[30]
سؤال: اگر کسى به انسان در حال نماز سلام کرد، به چه کیفیتى باید پاسخ داد؟
جواب: حضرت امام و دیگر فقها در پاسخ به این سؤال مىفرمایند: «و اگر دیگرى به او سلام کند، باید طورى جواب دهد که سلام مقدّم باشد؛ مثلاً، بگوید: «السلام علیکم» یا «سلامٌ علیکم» و نباید «علیکم السلام» بگوید.[31]
سؤال: اگر کسى به گروهى سلام کند و بگوید: «السلام علیکم جمیعا» و یکى از آنان مشغول نماز باشد، آیا بر او هم واجب است جواب سلام را بدهد، حتى اگر دیگران جواب سلام را داده باشند؟
جواب: اگر کس دیگرى جواب آن را بدهد، نمازگزار اقدام به جواب گفتن نکند.[32]
سؤال 32 ـ چرا در روایات بر «افروختن چراغ» در مسجد سفارش شده است؟
مسجد محل عبادت و نور الهى است و مؤمن هنگام نیایش و راز و نیاز با خداوند، خانه دلش به نور معرفت الهى روشن مىشود. شاید به همین دلیل است که در روایات سفارش شده است: مساجد را تاریک و ظلمانى رها نکنید و خانه خدا را با افروختن چراغ، نورانى نگه دارید. شیخ صدوق قدسسره از پیامبر گرامى صلىاللهعلیهوآله نقل مىکند که فرمود: «مَن أَسْرَجَ فى مَسْجدٍ مِن مَساجدِ اللّهِ سراجا لم تَزَل المَلائکةُ و حَمَلةُ العرش یَسْتَغْفِرُونَ لَه مادامَ فی ذلکَ المَسْجِدِ ضوءٌ مِن السّراجِ».[33] «هر کس که چراغى را در یکى از مساجد برافروزد تا آنگاه که نورى از این چراغ در مسجد برافروخته باشد، فرشتگان و حاملان عرش الهى براى افروزنده آن استغفار مىکنند». همانگونه که از روایت استفاده مىشود، شاید بتوان مقصود از این حدیث را به مطلق کار نیک و پربرکت معنا کرد؛ یعنى هر تلاش و فعالیت مؤثر و عامالمنفعه که در جهت حفظ و حراست از خانه خدا و روشن نگهداشتن نور الهى صورت پذیرد مقبول و مأجور درگاه الهى است. روشن است که امروزه با زدن یک کلید، خانه خدا و مسجد روشن مىشود، ولى آیا آثار و ثوابهاى روشن کردن خانه خدا براى کسى است که این کلید را مىزند؟ قطعا چنین نیست و مقصود روایت کسانى هستند که هزینههاى جارى در مساجد را به عهده گرفتهاند و پرداخت مىنمایند. اگرچه آن دسته از افراد هم که به هنگام فرا رسیدن شب با حضور در مسجد و زدن یک کلید خانه خدا را روشن مىکنند بىاجر نیستند و قطعا ثواب و پاداشى نزد خداوند دارد. ولى آثار و ثوابهاى بسیارى که در این باره در روایات نقل شده (و در ضمن سؤال مستقلى به آنها اشاره خواهیم کرد) فقط شامل این دسته از افراد نمىشود، بلکه مقصود کسانى هستند که بار هزینههاى مسجد را به دوش مىکشند.
سؤال 33 ـ چه آثار و ثوابهایى براى افرادى که خانه خدا را روشن نگه مىدارند، در روایات ذکر شده است؟
در روایات و منابع اسلامى، آثار و پاداشهایى براى این افراد ذکر شده است که در ذیل، به اختصار به آنها اشاره مىکنیم:
1 ـ بخشیده شدن گناهان: پیامبر گرامى صلىاللهعلیهوآله فرمودند: «مَن أدخَل لَیْلةً واحدةً سراجا فِى المَسْجِدِ غَفَراللّهُ له ذُنُوبَ سَبْعینَ سنةٍ».[34] «هر کس که در یک شب چراغى را در مسجد برافروزد، خداوند گناهان هفتاد سال او را مىآمرزد».از قید «لیلةً واحدةً» در روایت استفاده مىشود که افراد هرچند با امکانات محدود و کم، حق مشارکت در امور و هزینههاى مسجد را دارند تا هیچ کس از این عبادت بزرگ محروم نگردد.
2 ـ برخوردارى از ثوابهاى انبیا: در ادامه حدیث مزبور آمده است که اگر افروختن چراغ در مسجد بیش از یک شب باشد، در برابر هر شبى خداوند متعال ثوابى را که به یکى از پیامبران خویش مىدهد به وى عطا مىکند: و اگر چراغ افروختن مسجد به ده شب رسید، کسى نمىتواند پاداشى را که او نزد خدا دارد، توصیف کند. «و اِن زادَ على لیلةٍ واحدةٍ فَلَهُ بِکُلِّ لیلةٍ یَزیدُ ثَوابُ نَبِىٍّ فِاذا تَمَّ عشرَ لیالٍ لایَصِفُ الواصِفُونَ ما لَهُ عِنداللّهِ مِن الثوابِ».[35]
3 ـ حرام شدن آتش جهنم: در روایت مذکور وارد شده است که از دیگر آثار روشن نگهداشتن مسجد و خانه خدا، حرام شدن آتش بر بدن فردى است که خانه خدا را روشن نگه داشته است: «فاِذا تَمَّ الشَّهرُ حَرَّم اللّهُ جَسَدهُ عَلى النّار».[36] «اگر روشن نگه داشتن مسجد توسط فردى به یک ماه رسید، خداوند متعال بدن او را بر آتش حرام مىکند».
4 ـ روشنایى قبر: از دیگر آثار روشن نگه داشتن مساجد، روشنایى قبر در عالم برزخ است. در حدیثى که منسوب به پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله است، وارد شده که حضرت فرمودند: در شب معراج، دیدم که بر در ششم بهشت نوشته شده بود: «مَن اَحبَّ أن لا یَظلَم لَحدهُ فلینوِّرِ المساجدَ».[37] «هر کس که دوست دارد قبرش تاریک نباشد، مساجد را روشن نگه دارد».
سؤال 34 ـ آیا صحبت کردن درباره امور دنیوى و بلند کردن صدا در مسجد جایز است؟
مسجد خانه خدا به شمار مىآید و از جایگاه و عظمت خاصى برخوردار است و هدف از بناى آن عبادت کردن و تقرّب به خداى متعال است. بههمین دلیل، در احادیث و منابع روایى، از صحبت کردن در باره امور دنیوى و بلند کردن صدا در آن نهى شده است. در روایتى که از امام على علیهالسلام نقل شده است، فرمودند: «یأتی فی آخِر الزَّمانَ قومٌ یأتونَ المَساجِدَ فَیَقْعُدونَ حلقا ذِکرهُمُ الدُّنیا وَ حُبُّ الدُّنیا لاتُجالسُوهم فَلَیْسَ لِلّهِ فِیهم حاجَةٌ».[38] در آخرالزمان، مردمى یافت مىشوند که در مساجد حضور مىیابند و تشکیل جلسه مىدهند و از دنیا و دوستى دنیا سخن مىگویند. با چنین افرادى همنشینى نکنید که خداوند آنان را به حال خود رها کرده و کارى به آنها ندارد.
همچنین از بلند کردن صدا در مسجد نهى شده است. ابوذر غفارى از پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله پرسید: اى رسول خدا، مساجد را چگونه باید آباد کرد؟ پیامبر فرمودند: «لاتُرفعُ الأصواتُ فیها و لایُخاضُ فیها بِالباطلِ و لایُشْتَرى فیها و لایُباع و اتْرُکِ اللَّغْوَ ما دُمْتَ فیها. فأِن لَمْ تَفْعَلْ فَلا تَلُومَنَّ یَوْمَ القِیامَة الاّ نَفْسَکَ».[39] «آباد کردن مسجد به این است که صدا در آن بلند نشود، گفتوگوهاى باطل و بیهوده در آن صورت نگیرند و از خرید و فروش در مسجد خوددارى شود و تا وقتى که در مسجد هستى از سخنان بیهوده بپرهیز! و اگر این امور را رعایت نکردى در روز قیامت کسى جز خودت را مورد ملامت و سرزنش قرار مده». حضرت در روایت دیگرى، بلند کردن صدا در مسجد را از نشانههاى نزول بلا بر امّت مىشمارند و مىفرمایند: «اِذا فَعَلتْ اُمّتى خَمْسَ عشرةَ خصلةً حلّ بها البلاءُ. قیل: یا رسول اللّه و ما هِىَ؟ قال: و ارْتَفَعَتَ الأصواتُ فِى المَساجِدِ».[40]«هنگامى که پانزده خصلت در میان امّت من رایج شود بلا بر آنان نازل خواهد شد؛ از جمله این خصلتها، بلند کردن صدا در مساجد است». البته معلوم است که گفتن اذان با صداى بلند و قرائت قرآن از موارد استثناست؛ چرا که در روایات متعددى بر بلند گفتن اذان تأکید شده است؛ از جمله در روایتى از امام صادق علیهالسلام نقل شده است که فرمودند: «اِذا اذنتَ فلا تُخفینَّ صوتَکَ فانَّ اللّهَ یأجُرکَ مدّ صوتَکَ فیه».[41] «هنگامى که اذان مىگویى، صدایت را کوتاه مکن؛ چرا که خداوند به میزان بلند کردن صدا ـ و کشیدن آن ـ به تو پاداش مىدهد».
اما در قرائت قرآن کریم، علاوه بر رعایت میزان متعارف صدا، بهگونهاى که با خضوع و خشوع منافات نداشته باشد، باید حال دیگران را هم رعایت کرد تا مبادا قرائت قرآن با صداى بلند، مایه تشویش و یا حواسپرتى دیگران شود.
سؤال 35 ـ آیا خوابیدن در مسجد جایز است؟
در ارتباط با خوابیدن در مسجد سه دسته روایات داریم:
1 ـ دستهى اول روایاتى هستند که خوابیدن در مساجد را جایز مىدانند. معاویه بن وهب مىگوید: از اما صادق علیهالسلام دربارهى خوابیدن در مسجد الحرام و مسجدالرسول صلىاللهعلیهوآله سؤال کردم؟ حضرت فرمود: «بله [اگر در مسجد نخوابند] پس مردم در کجا بخوابند».[42]
2 ـ دستهى دوم روایاتى هستند که از خوابیدن در همه مساجد منع مىکنند. در روایاتى وارد شده است که هر کس بدون عذر در مسجد بخوابد خداوند او را به دردى که دوا ندارد مبتلا مىنماید.[43] برخى از روایات هم از خوابیدن در مسجدالحرام و مسجد النبى صلىاللهعلیهوآله منع مىکنند ولى در سایر مساجد را جایز مىدانند.[44]
3 ـ دستهى سوم؛ روایاتى هستند که خوابیدن در مسجد را براى مساکین و افراد بىپناه جایز مىدانند، در روایات متعددى از متون روایى شیعه و اهلسنت مىخوانیم که: «مساکین و افراد بینوا در زمان رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در مسجد مىخوابیدند».[45]
فقهاى شیعه در جمع بین روایات و با توجه به جایگاه خاص مسجد که ویژه عبادت و نیایش به درگاه خداوند متعال است خوابیدن در مسجد را مکروه مىدانند. شاید در جمع بین روایات بهتر است بگوییم؛ در صورت عذر خوابیدن در مسجد به شکلى که مانع عبادت سایر مؤمنین نگردد اشکالى ندارد ولى در غیر این صورت جایز نیست.
سؤال 36 ـ آیا تکدّى و تقاضاى کمک از دیگران در مسجد جایز است؟
بهطور کلى، تکدّى و تقاضاى کمک از دیگران عملى ناپسند و مذموم است. متأسفانه حتى گاهى مشاهده مىشود که برخى افراد با وجود بىنیازى، با زیر پاگذاشتن شخصیت و حرمت انسانى، به این کار عادت کرده، آن را به نوعى «شغل» خود قرار دادهاند! در ناپسندى تکّدى، همین بس که در صورت احتیاج هم در روایات از آن نهى شده است. امام باقر علیهالسلام در مقام نکوهش این عمل، خطاب به محمّد بن مسلم مىفرمایند: «یا محمّد، لو یَعلمُ السائلُ ما فى المسألةِ مَا سَألَ أحدٌ أحدا و لَو یَعلمُ المُعطى ما فِى العطیة ما ردَّ أحدٌ أحدا».[46] «اى محمّد! کسى که از دیگرى درخواست کمک مىکند، اگر مىدانست که سؤال کردن چه آثار زیانبارى بهدنبال دارد، هرگز سؤال نمىکرد. و اگر آنکه چیزى به سائل مىدهد، مىدانست که عمل او چه پاداشى دارد هیچگاه سائلى را رد نمىکرد». آنگاه امام باقر علیهالسلامفرمودند: اى محمّد! کسى که در حال بىنیازى، از مردم تکدّى مىکند، روز قیامت در حالى که گوشتى بر صورت ندارد، خداوند متعال را ملاقات مىکند.
تکدّى و درخواست سؤال در مجالس و به طور آشکار، در همه مکانها مورد نهى قرار گرفته است. امام صادق علیهالسلام مىفرمایند: «قال رسولاللّه صلىاللهعلیهوآله: لا تَسألُوا اُمّتی فی مَجالِسُها فَتَبْخَلُوها».[47]«رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمودند: از امّت من در میان مجالس و اجتماعات تقاضاى کمک نکنید. این کار باعث مىشود که آنان را (در صورتى که چیزى به شما ندهند) بخیل بشمرید».
برخى از دیگر روایات، به کتمان حاجت سفارش مىکنند. بنابراین،کراهت تکدّى در صورت احتیاج و حرمت آن در صورت بىنیازى اختصاص به مسجد ندارد. البته چنانچه افراد نیکوکار، هر از گاهى براى مصارف خیر و کمک به مستمندانى که خود مىشناسند، اقدام به جمعآورى بخششها و انفاقات مؤمنان بکنند، کراهتى ندارد؛ زیرا بر این عمل، عنوان کمک و تعاون بر «برّ و تقوا» صادق است و نه تکدّى و سؤال.
سؤال 37 ـ آیا مىتوان از مساجدى که دو درب دارند به عنوان گذرگاه استفاده کرد؟
انسان نباید از مساجدى که داراى دو درب هستند، براى انجام کارهاى روزانه استفاده کند؛ زیرا این کار عظمت و قداست مسجد را تا حد کوچه و خیابان تنزّل مىدهد. امام صادق علیهالسلام از پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله نقل مىکنند که حضرت فرمودند: «لاتَجعلُوا المساجدَ طُرقا حتّى تُصَلُّوا فیها رَکْعَتَینِ».[48] «مساجد را گذرگاه و محل عبور خود قرار ندهید، مگر اینکه دو رکعت نماز در آنها بجاى آورید».
از برخى احادیث دیگر، استفاده مىشود که یکى از کارهاى ناپسند مردم در آخرالزمان، گذرگاه قرار دادن مساجد است؛[49] مساجد را راه عبور خود قرار مىدهند. بنابراین، انسان باید از گذرگاه قرار دادن مساجد خوددارى کند، مگر اینکه هرگاه از مسجد عبور کرد دو رکعت نماز در آن بجاى آورد که در این صورت، رفع کراهت مىشود.
سؤال 38 ـ خارج شدن با عجله از مسجد چه توابعى دارد؟
در فرهنگ اسلامى از تعجیل و عجله کردن در هر کارى، [غیر از امورخیر که دستور مستقیم سرعت گرفتن مؤمنان بر یکدیگر در آن سفارش شده است «فاستبقوا الخیرات»] نهى شده است و داشتن صبر و حوصله در زندگى و انجام کارها و امور از صفات مؤمنین به شمار آمده است. براى مسجد رفتن هم سفارش شده است که جزء اولین کسانى باشید که به مسجد مىروید و براى خروج جزء آخرین افراد باشید و چنانچه به هنگام خروج و براى خروج از مسجد عجله کنید به تعبیر روایات گرفتار فقر و ندارى خواهید شد وجود مقدس رسول خدا صلىاللهعلیهوآلهمىفرماید: بیست خصلت موجب پیدایش فقر است و از آن جمله است: «و تَعْجِیل الخُرُوجِ مِنَ الْمَسْجِدِ».[50] «عجله کردن به هنگام خارج شدن از مسجد».
[1] . بحارالأنوار: ج 77 ، ص 237 .
[2] . جامع الاخبار: ص 70 .
[3] . بحارالأنوار: ج 85 ، صص 99 ـ 98 .
[4] . وسائل الشیعة: ج 1 ، ص 380 ، ح 1006 .
[5] . تهذیب الاحکام: ج 3 ، ص 255 ، ح 26 .
[6] . وسائل الشیعة: ج 5 ، ص 200 ، ح 6327 .
[7] . همان: ج 5 ، ص 201 ، ح 6328 .
[8] . همان: ج 5 ، ص 198 ، ح 6322 .
[9] . بحارالأنوار: ج 80 ، ص 382 ، ح 52 .
[10] . همان: ج 8 ، ص 325 .
[11] . تهذیب الاحکام: ج 2 ، ص 65 ، ح 1 .
[12] . الأمالى الطوسى: ص 401 .
[13] . بحارالأنوار: ج 81 ، ص 23 .
[14] . جامع الأخبار: ص 68 .
[15] . بحارالأنوار: ج 81 ، ص 23 ، ح 13 .
[16] . وسائل الشیعة: ج 5 ، ص 247 ، ح 6461 .
[17] . دعائم الاسلام: ج 1 ، ص 150 .
[19] . المیزان: ج 8 ، ص 79 .
[20] . الخصال: ج 1 ، ص 337 .
[21] . سیماى مسجد: ج 1 ، ص 359 ـ 360 .
[22] . تفسیر عیّاشى: ج 2 ، ص 14 .
[24] . اصول کافى: ج 6 ، ص 517 ، ح 5 .
[25] . همان: ص 510 ، باب «الطیب»، ح 7 .
[26] . همان: ص 444 ، حدیث 14 از باب «اللباس».
[27] . توضیح المسائل: مسئله 1137 .
[28] . الخصال: ج 2 ، ص 484 .
[29] . قرب الأسناد: ص 45 .
[30] . توضیح المسائل: مسئله 1142 .
[31] . همان: مسئله 1137 .
[32] . أجوبة الأستفتائات: س 513 .
[33] . من لایحضره الفقیه: ج 1 ، ص 238 ، ح 716 / تهذیبالاحکام: ج 3 ، ص 261 .
[34] . جامع الأخبار: ص 71 .
[37] . مستدرک الوسائل: ج 3 ، ص 385 ، باب 24 ، حدیث دوم.
[38] . مجموعة ورّام: ج 1 ، ص 69 .
[39] . همان: ج 2 ، ص 61 .
[40] . الخصال: ج 2 ، ص 501 ـ 502 .
[41] . تهذیب الاحکام: ج 2 ، ص 58 ، ح 45 باب «الأذان و الأقامة».
[42] . الکافى: ج 3 ، ص 369 ، ح 10 .
[43] . جامع الأخبار: ص 70 .
[44] . الکافى: ج 3 ، ص 370 ، ح 11 .
[45] . قرب الاسناد: ص 69 .
[46] . اصول کافى: ج 4 ، ص 20 .
[47] . همان: ج 4 ، ص 48 ـ 47 .
[48] . همان: ج 4 ، ص 3 ، ح 4968 .
[49] . روضهالواعظین: ج 2 ، ص 338 .
[50] . مستدرک الوسائل: ج 3 ، ص 446 ، ح 3958 .