سؤال 68 ـ پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله پیش از هجرت به مدینه چه استفادهاى از مسجدالحرام مىکردند؟
بنابر شواهد تاریخى موجود، پیامبر گرامى از نخستین روزهاى دعوت آشکار، از مسجدالحرام استفادههاى مهم مىکردند. این موارد عبارتند از:
الف . استفاده عبادى: فقط به ذکر یک نمونه اکتفا مىکنیم: ابناثیر در اسدالغابه و ابنحجر در الاصابة در ترجمه «عفیف کندى» نقل مىکنند که گفت: در روزگار جاهلیت وارد مکّه شدم. میزبانم عبّاس بن عبدالمطلب بود و ما دو نفر در اطراف کعبه بودیم. ناگهان دیدم مردى آمد و در برابر کعبه ایستاد و سپس پسرى را دیدم که آمد و در طرف راست او ایستاد. چیزى نگذشت زنى را دیدم که آمد و پشت سر آنها قرار گرفت و من مشاهده کردم که این دو نفر به پیروى از آن مرد، رکوع و سجود مىکنند. این منظره بىسابقه حس کنجکاوى مرا تحریک کرد که جریان را از عبّاس بپرسم. او گفت: آن مرد محمّد بن عبداللّه است و آن پسر برادرزاده اوست و زنى که پشت آنهاست، همسر محمّد است. سپس گفت: برادرزادهام مىگوید: روزى فرا خواهد رسید که خزانههاى قیصر و کسرا را در اختیار خواهد داشت. ولى به خدا سوگند، روى زمین کسى پیرو این آیین نیست جز همین سه نفر. سپس راوى مىگوید: آرزو مىکنم که اى کاش من چهارمین نفر آنان بودم.[1]
ب . استفاده تبلیغى: بر پایه برخى از شواهد تاریخى، پیامبر گرامى به صورت محدود از مسجدالحرام استفاده تبلیغى و آموزشى مىکردند؛ زیرا کعبه و مسجدالحرام پیش از دین اسلام نیز جایگاه گردهمایى مردم بود و مشرکان براى پرستش بتها و طواف خانه کعبه در آنجا گردهم مىآمدند. اسلام آوردن شمارى از یاران و صحابه ثمره این کارهاى تبلغى بوده است. از جمله این مسلمانان، مىتوان به طفیل بن عمر، شاعر تواناى عرب، اشاره کرد. سران قریش از ترس اسلام آوردن او با جوسازى، او را از حضور در نزد پیامبر و سخن با ایشان برحذر داشتند، به حدى که طفیل از بیم شنیدن سخنان پیامبر پنبه در گوش فرو کرد. اما صبح هنگام، وقتى وارد مسجدالحرام شد، سخن دلربا و کلاى زیباى الهى را از لبان پیغمبر شنید. احساس عجیبى پیدا کرد. با خود گفت: تو مرد سخنساز و خردمندى هستى، چه مانع دارد سخن این مرد را بشنوى؛ اگر نیک باشد بپذیرى و اگر زشت بود آن را رد کنى. از اینرو، براى ملاقات پنهانى با حضرت صبر کرد. به دنبال حضرت به راه افتاد. وقتى حضرت وارد خانه شد، اجازه ورود خواست و درخواست نمود که حضرت آیین اسلام را برایش تشریح نماید. طفیل مىگوید: به خدا سوگند، کلامى زیباتر از آن نشنیده و آیینى معتدلتر از آن ندیده بودم. سپس به حضرت قول داد در میان قبیلهاش، مبلّغ اسلام باشد. ابنهشام مىنویسد: وى تا روز حادثه «خیبر» در میان قبیله خود بود و به نشر آیین اسلام اشتغال داشت و در همان حادثه، با هفتاد، هشتاد خانواده مسلمان به پیامبر پیوست و در عصر خلفا، در جنگ «یمامه» شربت شهادت نوشید.[2]
ج . استفاده آموزشى و علمى: در برخى تواریخ نقل شده است که پیامبر در این دوران، یاران خویش را در مسجدالحرام گرد مىآوردند؛ و براى آنان قرآن مىخواندند و واجبات و محرّمات الهى را به آنان آموزش مىدادند: «و رسولُ اللّهِ فى نفرٍ مِن أصحابه یَقرأ علیهم کتابَ اللّهِ و یُؤدّى اِلیهم عَنِ اللّهِ أمرَه و نهیه.»[3] اینگونه جلسات در مسجد الحرام گاه به مناظره و گفتوگوهاى طولانى و علمى با سران قریش مىانجامیدند و پیامبر با استناد به آیات قرآن کریم، به سؤالات و شبهات آنان پاسخ مىگفتند.[4] به دلیل آنکه اینگونه مناظرات و گفتوگوها ارتباطى با بحث ما ندارند، از ذکر آنها خوددارى مىکنیم.
سؤال 69 ـ پس از هجرت پیامبر به مدینه درصدر اسلام، نقش عبادى، فرهنگى و آموزشى مسجد به چه صورتى بوده است؟
با هجرت نبى اکرم صلىاللهعلیهوآله به مدینه و تأسیس «مسجدالنبى»، فصل نوینى از نقش مسجد در فعالیتهاى عبادى، فرهنگى و آموزشى مسجد آغاز مىگردد. از اینرو، مىبینیم که وجود مقدّس پیامبر پس از هجرت، علاوه بر حضور در مسجد و اقامه عبادت در این مکان مقدّس، دیگر مسلمانان را هم ترغیب و تشویق مىکردند تا به مسجد رفت و آمد کنند و از برگزارى نمازهاى پنجگانه واجب در مساجد بدون عذر تخلّف نورزند. این تأکید ایشان تا به آن حد است که خوددارى از حضور در مساجد از روى بىاعتنایى، در روایات، روىگردانى از سنّت پیامبر به شمار آمده است و باعث مىشود نمازهاى انسان مقبول درگاه الهى قرار نگیرند. در روایتى امام باقر علیهالسلام از امام على علیهالسلام نقل مىکند که حضرت فرمود: «مَن سَمعَ النداء فلم یُجبُه مِن غیرِ علّةٍ فلا صلاةَ لَهُ»؛[5] کسى که صداى اذان را بشنود و بدون دلیل پاسخ نگوید، نمازش نماز نیست.
شاید به دلیل همین اهمیت فوق العاده است که خداوند متعال در قرآن کریم از هر کسى که به این نقش بنیادین مسجد یعنى «عبادت و پرستش» آسیب رساند، به عنوان «ظالم» یاد کرده است: «و مَن أظلمُ مِمّن مَنَعَ مساجدَ اللّهِ أن یُذکر فیها اسمُه و سَعى فی خَرابِها»؛[6] کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیرى کند و سعى و کوشش در ویرانى آنها نماید؟
از دیگر جنبههاى عبادى مساجد درصدر اسلام، برگزارى نماز جمعه است. پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله در نخستین روزهاى ورود به مدینه، اقدام به برپایى این فریضه عبادى ـ سیاسى کردند. روایات زیادى از حضور انبوه مردم در نماز و خطبههاى رسول گرامى در منابع دینى شیعه و سنّى نقل شدهاند.
از دیگر کارکردهاى عبادى پس از هجرت، برپایى سنّت «اعتکاف»
است که از سوى پیامبر در مسجد صورت مىگرفت.
در رابطه با نقش فرهنگى ـ آموزشى مسجد پس از هجرت به مدینه، باید گفت: نقش مسجد در فعالیتهاى فرهنگى، آموزشى و تبلیغى پس از ورود به مدینه، هرگز با قبل از آن قابل مقایسه نیست. با بناى مسجدالنبى در واقع، نه تنها معبد و پرستشگاهى براى مسلمانان ساخته شد، بلکه دانشگاهى فعّال و سرشار از شور براى کارهاى تبلغى و فرهنگى فراهم آمد. از اینرو، مىبینیم که در روایات، به نقش آموزشى مساجد و ارزش این کار اشاره شده است. شهید ثانى قدسسره در منیة المرید نقل مىکند: «خَرجَ رسولُ اللّهِ فاذا فِى المسجد مجلسانِ: مجلسٌ یتفقَّهونَ و مجلسٌ یَدعُونَ اللّهَ و یسألونَهُ. فقال: «کلا المجلسین الىّ خیرٌ؛ امّا هؤلاء فیدعونَ اللّهَ و أمّا هؤلاء فیتعلَّمون و یُفقّهونَ الجاهل، هؤلاء أفضلُ، بالتعلیم اُرسِلْتُ. ثُمّ قعد معهم"»؛[7] پیامبر خدا روزى خانه را به قصد مسجد ترک کردند، در مسجد با دو گروه روبهرو شدند: گروهى به مباحثات علمى و معارف اسلامى مشغول بودند و گروهى به دعا و نیایش. حضرت فرمودند: هر دو گروه در مسیر خیر و صلاحند: گروهى خدا را مىخوانند و گروه دیگر به تعلیم و آگاهىدهى مىپردازند: این گروه علمى از فضیلت بیشترى برخوردار است؛ زیرا من براى تعلیم فرستاده شدهام. خود نیز در جمع گروه عملى نشستند.
در روایت دیگرى از امام صادق علیهالسلام وارده شده است که فرمود: «و ما جلس قومٌ فى مسجدٍ یتلونَ کتابَ اللّهِ و یتدارسونه بینهم الاّ نُزلت علیهم السکینةُ و حفَّتُهم الملائکةُ»؛[8] هیچ گروهى در مسجد به منظور تلاوت قرآن و مباحثه علمى در بین خود ننشست، مگر اینکه آرامش قلبى آنان را فرا گرفت و آنان را ملائکه الهى (با بال و پر خویش) دربرگرفتند.
نتیجه آنکه مساجد پس از هجرت پیامبر به مدینه، کانون و دانشگاه تبیین احکام اسلامى و مرکزى براى اشاعه فرهنگ قرآن و سنّت نبوى بودهاند.
سؤال 70 ـ آیا مساجد درصدر اسلام، کارکرد سیاسى و اجتماعى داشتند؟
با بررسى تاریخى انجام شده، به جرئت مىتوان گفت: در کنار بعد عبادى مسجد، مهمترین و وسیعترین کارکرد مساجد، کارکرد سیاسى و اجتماعى آن بوده است. مسجد در حقیقت، پایگاه و مقرّ تمامى فعالیتهاى سیاسى و اجتماعى جامعه اسلامى و «دارالحکومه» آن بوده است. نمایندگان خارجى در مسجد پذیرفته مىشدند و کلیه ملاقاتهاى عمومى در زمان پیامبر و پس از او، در زمان خلفاى راشد و امام على علیهالسلام در مسجد بودند. مساجد محل بیعت و اعلام برنامههاى حکومتى بودند.
ابنابىالحدید در شرح نهجالبلاغه به نقل از تاریخ طبرى مىنویسد: وقتى مردم هجوم آوردند تا با امام على علیهالسلام بیعت کنند، حضرت امتناع ورزید، ولى اصرارها به حدى بود که حضرت چارهاى نداشت. (در این هنگام که مشروعیت الهى با مقبولیت عمومى همراه مىگردد و حجت بر حضرت تمام مىشود، مىپذیرد، ولى براى انجام بیعت، از منزل خانه مىشود و به مسجد مىرود) و مىفرماید: «اِن کانَ لابدَّ مِن ذلکَ فَفِى المسجدِ، فانِّ بیعتى لاتکونُ مخفیا و لا تکونُ اِلاّ عن رِضاالمسلمینَ»؛[9] اگر ناچار قرار است با من بیعت کنید، پس در مسجد؟ چرا که بیعت با من نباید به طور مخفى و پنهان باشد، بلکه باید با خواست مسلمانان و در ملأ عام و محل اجتماع مسلمانان انجام گیرد. سپس حضرت بلند شدند و در حالى که مردم در اطرافشان حرکت مىکردند، داخل مسجد شدند و مردم از هر طرف بر سر حضرت ریختند و با ایشان بیعت کردند.
مسجد درصدر اسلام، همواره مجلس مشورتى مسلمانان در رویدادها بوده و مهمترین این مشورتها در حوزه نظامى و غزوات و تنظیم سیاستهاى دفاعى انجام مىشدهاند. امام خمینى قدسسره، معمار کبیر انقلاب اسلامى، در ارتباط با این نقش مىفرماید: «مسجد در اسلام و درصدر اسلام، همیشه مرکز جنبش و حرکتهاى اسلامى بوده و از مسجد تبلیغات اسلامى شروع مىشده است و از مسجد حرکت قواى اسلامى براى سرکوبى کفّار و وارد کردن آنها در زیر بیرق اسلام بوده است.»[10]
از دیگر کارکردهاى اجتماعى مسجد در صدر اسلام، انجام امور درمانى در مواقع حسّاس بوده است. در تواریخ نقل شده که «وقد کانَ فی مسجدِ الرّسولِ موضعٌ یُعالجُ فیه المرضى و الجَرحى و کان الرسولُ و الصحابةُ یتفقدونَ المرضى النازلین»؛[11] در مسجد پیامبر جایگاهى براى معالجه بیماران و مجروحان معیّن شده بود و پیامبر و یارانش در آنجا از بیماران عیادت مىکردند.
واقدى مىنویسد: در ماجراى جنگ اُحد، مردم در مسجد چراغ و آتش برافروخته بودند و خستگان و مجروحان را زخمبندى مىکردند. همچنین به دنبال زخمى شدن سعد بن معاذ مىنویسد: پیامبر او را در خیمه کُعیبه، دختر سعد بن عتبه در مسجد پیامبر جاى داد. این زن زخمىها را معالجه مىکرد.[12]
روشن است که انجام این امور در مساجد مربوط به حالت اضطرار و ناچارى است، همانگونه که درصدر اسلام، طبق این شواهد تاریخى، به دلیل نداشتن جا و مکان مناسب، از مساجد استفادههاى درمانى مىشده است؛ زیرا معمولاً درمان جراحت و زخم با خونریزى همراه است و این با طهارت و قداست مسجد سازگارى ندارد.
سؤال 71 ـ مساجد در پیروزى نهضتهاى اسلامى چه نقشى داشتند؟
با اندکى تأمّل در تاریخ مبارزات ملتهاى مسلمان، به این نتیجه مىرسیم که مساجد نقش حسّاس و مهمى در مبارزه با نظامهاى جائر حاکم و نفوذ بیگانگان داشتهاند. مساجد، که همواره عبادتگاه مستمر و دایمى مردم بوده و همه روزه براى اداى فرایض مذهبى در شرایط عادى در آنها گردهم جمع مىشدهاند، مکانى براى مشورت و تبادل افکار و اطلاعات و تصمیمگیرىهاى اجتماعى و مبارزاتى بودهاند و این بر اساس سنّت و رویهاى ایجاد شده که درصدر اسلام و به ویژه زمان پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله پایهریزى شده است.
در حقیقت، نهضتهاى اسلامى به قدرى ریشه در آموزهها و تفکرات مسجدى داشتهاند که به صراحت مىتوان گفت: با نفى مساجد از حرکتهاى اسلامى، نهضتها به یکباره از هویّت اسلامى خود ساقط مىشوند.[13]
به اختصار، به دو شاهد تاریخى از این نهضتها اشاره مىکنیم: مورّخان عصر مشروطیت به این موضوع اعتراف کردهاند که هرگاه حرکتها و قیامها از طرف علما و از مسجد نشأت مىگرفتند، نتایج پربارترى به همراه داشتند. نویسنده کتاب تاریخ مشروطه ایران در جاى جاى کتاب خود، تصریح مىکند که در ایّام محرّم و رمضان، مساجد حال و هواى دیگرى داشت و در حقیقت نقطه آغاز مشروطیت محرم سال 1323 (1285 هـ ش) بود.[14] در همین سال، روسها اقدام به تأسیس بانک نمودند که با مخالفتهاى بسیارى از علما مواجه شدند و عمده این مخالفتها از مسجد بود. «شنبه چهارم آذر1284 (27رمضان) حاج شیخ محمّد واعظ (در مسجد «خازن الملک» تهران) به منبر رفت و پس از گفتارى در مورد حرمت ربا و حرمت اعانت به کفر، از احداث بانک روسى سخن راند. پس از منبر، مردم ریختند و به سرعت ساختمان بانک را ویرانه کردند.[15]
شاهد دوم بر شکلگیرى نهضتها از مسجد، نهضت «تحریم تنباکو» است. به دنبال تحریم تنباکو از سوى میرزاى شیرازى قدسسره و تبعید میرزای آشتیانی قدسسره، مردم از طریق مساجد از موضوع اطلاع یافتند و از مسجد شاه تا میدان ارک مملو از جمعیت بود و بدون استثنا، همگى از مرد و زن فریاد مىزدند:«یا على!»، «یا حسین»، «واشریعتاه!»، «وا اسلاما!» و امثال این شعارها را با صداى بلند تکرار مىکردند.[16]
تاریخ نهضت «تحریم تنباکو» حکایت از آن دارد که در سایر شهرهاى ایران نیز وضعیت به همین منوال بوده است. «در ماه رمضان 1308 ق، وقتى که مأمورین انگلیسى کمپانى «رژى» تا نزدیکى شهر شیراز مىرسند، جمع کثیرى از مردم شهر، که عمده محرکین آنها همان تجّار بودند، دکاکین و بازار را بسته بودند و به رهبرى و هدایت حاج سید على اکبرخان اسیرى شیرازى جمع شدند و بناى داد و فریاد را گذاردند و حاج سید على اکبر به منبر رفته و بیاناتى علیه دولت و صاحب امتیاز نمود و در پایان، شمشیرى از زیر عبا درآورده، اظهار داشت: موقع جهاد عمومى است. اى مردم! بکوشید تا جامه زنان نپوشید. من یک شمشیر و دو قطره خون دارم. هر بیگانهاى که براى انحصار دخانیات به شیراز بیاید، شکمش را با این شمشیر پاره خواهم کرد. و گریهکنان از منبر پایین آمد.»[17]
نمونه کامل نقش مساجد در پیروزى نهضتهاى اسلامى، نقشى است که مساجد در پیروزى انقلاب اسلامى ایران به رهبرى امام خمینى قدسسره ایفا نمودند.
سؤال 72 ـ کارکرد فرهنگى و آموزشى مساجد و نقش آنها در پیروزى انقلاب اسلامى تا چه حد بود؟
روند فرهنگى و آموزشى علمى مساجد منحصر به صدر اسلام نیست و در دورههاى بعد هم اندیشمندان، متخصصان و دانش پژوهان علوم و معارف اسلامى جلسات بحث و درس خود را در مساجد برپا مىکردند. مجالس تفسیر و قرائت قرآن، مباحث کلامى و فقهى و حدیثى در مساجد جهان اسلام در عصر ائمّه اطهار علیهمالسلامو پس از آن تا آنجا که تضادى با منافع حکومتهاى وقت نداشته، برگزار مىشدهاند. در دوران انقلاب اسلامى، مساجدى که از مدیریت قوى و ائمّه جماعات فعّال و متعهد و انقلابى برخوردار بودند، کلاسهاى گوناگون در جهت آگاهى دادن به مردم در ابعاد و زمینههاى گوناگون برگزار مىکردند.
«در دوران رژیم پهلوى، مردم از هر صنف و طبقه، طى زندگى روزمرّه، کم وبیش نابسامانى وضع فرهنگى را احساس مىکردند و هرکس متناسب با آگاهى و دانستههاى خویش، تحلیلى از وضعیت آن دوران داشت. با فراگیر شدن انقلاب اسلامى، مسجدها جایگاهى بسیار مؤثر در این زمینه یافتند، سخنرانىهاى روحانیون و دانشگاهیان در مساجد، حسینیهها و اماکن مذهبى، مردم را بیش از پیش با ابعاد فساد، ظلم، تبعیض و بىعدالتى، که در ساختار سیاسى، اجتماعى و همچنین اقتصادى و فرهنگى کشور رایج بود، آشنا کرد. مسجدبه همان اندازه که در طرد رژیم طاغوت از سوى مردم اثر داشت، در بازگشت به خویش، خودشناسى و ارزیابى هویّت فراموش شده ملت ایران نیز مؤثر بود. مردم از طریق مساجد، هویّت فراموش شده خویش را به خاطر آوردند و به فرهنگ اصیل، آرمانهاى والا و ارزشهاى انسانى معارف اسلامى بازگشتند.»[18] طبیعى است که مقصود از «کارکرد آموزشى مساجد» عهدهدارى همه امور مربوط به تعلیم و تربیت نیست، بلکه مسجد در واقع، باید بسان دیدهبان، امور جامعه را با دید انتقادى بررسى و منعکس کند و در مرحلهاى فراتر، به نقد و تحلیل و ارزیابى آنها از منظر هدف تعلیم و تربیت بپردازد. در این رابطه، شایسته است که مساجد ما با مراکز فرهنگى و مراکز تعلیم و تربیت موجود در جامعه مرتبط باشند.
رئیس «مرکز اسناد انقلاب اسلامى» در مصاحبهاى در ارتباط با نقش فرهنگى مساجد مىگوید: «بهطور کلى، فرهنگ مردم یک فرهنگ دینى بوده است. حتى قبل از ظهور و ورود اسلام به ایران، جامعه ایرانى جامعهاى با فرهنگ دینى بوده است؛ مثل مکتب زرتشت و... به ویژه، فرهنگ شیعى در ایران عامل مهمى بوده است؛ چرا که تشیّع پیوسته اعتراض به حکومتها بوده است و مکتب شیعه روحانیت معترض را تربیت کرده و روحانیت که خانه او مساجد بوده است.»[19]
نقش فرهنگى، آموزشى مساجد در پیروزى انقلاب اسلامى پس از تبعید امام خمینى قدسسره در سال 1343 جدّىتر شد. یکى از اصحاب انقلاب در این باره مىگوید: «پس از تبعید امام خمینى قدسسره در سال 1343 مبارزه سیاسى تقریبا فروکش کرد و مساجد به رویکرد دیگرى روى آوردند و آن روىآوردن به کارهاى فرهنگى، آموزشى همچون آموزش قرآن، تفسیر و در برخى مساجد هم در محور سیاسى و اطلاعرسانى، به تحلیلهاى سیاسى و اجتماعى و تربیتى پرداختند.»
سؤال 73 ـ کارکرد سیاسى ـ اجتماعى مساجد در پیروزى انقلاب اسلامى تا چه حد بود؟
معمار کبیر انقلاب اسلامى با الهام گرفتن از روش و سیره نبى اکرم صلىاللهعلیهوآله، مردم را به فرهنگ اصیل اسلامى توجه داد و با توجه به نبودن امکانات، از مساجد براى ساماندهى حرکتهاى سیاسى، اجتماعى و سنگر مبارزات انقلابیان، بهره برد. اینک به دو نمونه از سخنان امام خمینى قدسسره پیش از انقلاب توجه کنید: «مسجد در اسلام و درصدر اسلام، همیشه مرکز جنبش و حرکتهاى اسلامى بوده و از مسجد تبلیغات اسلامى شروع مىشده است و از مسجد حرکت قواى اسلامى
براى سرکوبى کفّار و وارد کردن آنها در زیر بیرق اسلام بوده است.»[20] «این مساجد است که این بساط را درست کرد، این مساجد است که نهضت را درست کرد. در عهد رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله هم و بعد از آن هم تا مدتها مسجد مرکز اجتماع سیاسى بود، مرکز تجیّش جیوش بود.»[21]
از اینرو، مىبینیم پررنگترین نقش مساجد در انقلاب اسلامى محور «سیاست» بوده است: «مساجد و محافل دینى را، که سنگرهاى اسلام در مقابل شیاطین است، هرچه بیشتر گرم و مجهّز نگه دارید.»[22]
«محراب یعنى مکان حرب، مکان جنگ، هم جنگ با شیطان و هم جنگ با طاغوت. از محرابها باید جنگ پیدا شود؛ چنانچه بیشتر از محرابها پیدا مىشد، از مسجدها پیدا مىشد. اى ملت! مسجدهایتان را حفظ کنید تا این نهضت به ثمر برسد.»[23]
در پى تأکیدهاى امام خمینى قدسسره بر بازگشت مساجد به نقشى که درصدر اسلام داشتند، یاران و شاگردان ایشان با افشاگرى در مساجد، آتش مبارزات را روزبه روز شدیدتر و رژیم منحوس پهلوى را ناکار آمدتر کردند. «پایههاى اصلى و اولیه انقلاب را شاگردان و نزدیکان و معتمدین امام بنا کردند؛ همچون شهید عراقى و طرخانى. امام چهارصد شاگرد مخصوص تربیت کرده بودند و شما همه جا از آنها اثر مىدیدید. شاگردان امام در تمامى نقاط تهران و شهرستانها به کار تبلیغى و سیاسى اشتغال داشتند. در شرق تهران آیهاللّه امامى کاشانى، در جنوب تهران آقاى ایروانى، در جنوب شرقى آیهاللّه غیورى، در شمیرانات آیهاللّه ملکى، در مسجد همّت مرکز تهران، کانون توحید و مسجد پرچم آیهاللّه شهید مطهّرى، در شمال تهران آقای امام جمارانى و بالاخره، در مسجد قبا شهید بزرگوار دکتر مفتح مشغول تبلیغ بودند.»[24].
«اصولا در بحث فعالیتهای سیاسى، مساجد و نهادهاى دینى به علت نوع عملکرد و کارکرد مبارزاتی شان بر علیه حکومتها، مورد توجه خاص کارگزاران دولت هر دوره بوده است و در دوران معاصر نیز این امر صادق است؛ زیرا مىدیدیم مسئولین بلندمرتبه رژیم شاه چه عکسالعملهاى تندى در مقابل مسجد و مسجدىها ابراز مىداشتند و اعمال مىکردند. بىعلت نبود که سپهبد رزمآرا، مهره حلقه به گوش شاه، مىگفت: مسجد را بر سر کاشانى و مجلس را بر سر مصدق خراب مىکنیم. در اینجا، اهمیت و حساسیت سیاسى بودن مساجد را بهتر درک مىکنیم.»[25]
حمله به مسجد «گوهرشاد» و کشتار مردم در زمان رضا خان، به توپ بستن حرم امام رضا علیهالسلام به وسیله روسها و همچنین آتش زدن مسجد و کشتار مردم در مسجد «جامع» کرمان نشانگر اهمیت مسجد در مبارزات مزبور و استفاده از آن به عنوان سنگر مبارزه، نشان دهنده عنادى است که قدرتهاى سیاسى نسبت به این مکان مقدّس داشتهاند.
علاوه بر موارد مزبور، در بعد اجتماعى، مىتوان به حل مشکلاتى از قبیل حل اختلافات قضائى و خانوادگى در مساجد، کمک به خانوادههایى که سرپرست آنها در زندانها یا بازداشتگاهها به سر مىبردند، و کمک به مردم زلزلهزده طبس در سال 1357 اشاره کرد. مساجد، بخصوص در اوایل انقلاب، پایگاه ترغیب و تحریک مردم براى همکارى و همیارى در زمینههاى گوناگون بودند.
سؤال 74 ـ آیا مساجد در پیروزى انقلاب اسلامى، کارکرد اقتصادى هم داشتند؟
بدون شک، از اقدامات بسیار مؤثر و کارآمد مساجد و جلسات مذهبى در پیش از انقلاب اسلامى، پشتیبانىهاى مالى و اقتصادى از انقلاب و مبارزان بوده است. در این زمینه، مىتوان به تأسیس صندوق خیریه در مساجد اشاره کرد.
یکى از مبارزان انقلاب در این باره مىگوید: «در قبل از انقلاب اسلامى، بسیارى از مساجد چنین تشکیلات اقتصادى داشتند. ولى با توجه به حساسیت رژیم، که این نهادها را در مقابل بانک مىدانست، اکثرا مخفى بود و افراد معتمد، متموّل و نیکوکار، که اکثرا از قشر بازارى بودند، به صورت نهادینه، اما غیرمحسوس، این کارها را انجام مىدادند و اتفاقا بسیار مؤثر هم بود. اولین صندوق قرضالحسنه در تهران، احتمالاً در مسجد «لرزاده» بود که یکی از بانیان آن آقاى حسن لبانى بود که در هیأتهاى مؤتلفه اسلامى عضویت داشت.
بعدها "صندوق جاوید" در بازار تهران که به وسیله بازارىها راهاندازى شد و "صندوق کوثر". ولى آنچه که مهم بود اینکه همه این صندوقها به وسیله افراد خیّر تغذیه مىشدند و تقریبا حسابهاى تعدادى از بازاریان در داخل همین صندوقها بود.»[26]
از دیگر نهادهاى اقتصادى مؤثر قبل از انقلاب، که رژیم هم نسبت به آن عکسالعمل نشان مىداد، «مؤسسه کاریابى رفاه» یا «بنیاد رفاه و تعاون اسلامى» بود که به وسیله جمعى از دوستان و یاران امام تأسیس شد. این بنیاد، که در سال 1346 ش کار خود را آغاز کرد، هدفش بیشتر این بود که در پوشش خاص خود، مشکلات کسانى را که در جریان مبارزه آسیب مىدیدند، حل کند. صندوقهاى قرضالحسنه را هم تشویق کردیم که هم پوشش خوبى بود براى همان کارهاى امدادى و سیاسى و هم راهى براى حضور بیشتر در مساجد (به این بهانه) و بهرهگیرى بیشتر از آنها به عنوان پایگاه مبارزه.»[27]
سؤال 75 ـ رمز پیروزى انقلاب اسلامى و تداوم آن در چه بوده است؟
بدون تردید، وقتى به کارکردهاى فرهنگى، آموزشى، سیاسى و اجتماعى و اقتصادى مساجد به صورت یک مجموعه مرتبط نگریسته شود، این نتیجه بهدست مىآید که «اگر مسجد نبود، انقلاب هم نبود.» حامد الگار آمریکایى در تحلیلى از چگونگى پیروزى انقلاب اسلامى مىنویسد: «مسجد هسته اساسى تشکیلات انقلاب ایران بود. شاید این یکى از دیگر نکاتى است که در مجموعه نتیجهگیرىهاى خود باید به آن مىپرداختم. یکى از عناصر مهم در پیروزى انقلاب اسلامى احیاى مجدّد مسجد و تمام ابعاد عملکردى آن بود. نقش مسجد دیگر نه گوشه عزلتنشینى و گریزگاهى از جامعه بود که مردم براى دورى جستن از دنیا، گرفتن وضو، انجام عبادات یا گوش دادن به صوت قرآن به آن پناه مىبردند، بلکه برعکس، مسجد به یک کانون مبارزه و مرکز فرماندهى بدل گردید و به طور خلاصه، مسجد تماما آن چیزى شد که در عصر پیامبر بود.»[28]
حضرت امام خمینى قدسسره در سخنان خود، از مسجد به عنوان «رمز پیروزى» ملت ایران یاد مىکند و مىفرماید: «رمز پیروزى ملت ما همین بود که دیگر نمىترسیدند از اینکه بروند توى خیابان بکشندشان، مىرفتند خیلى هم کشته مىشدند، بالاخره هم با همین فریادها و دادها و "اللّه اکبرها" پیروز شدند. رژیم اسلام اینطور است که افرادش از مسجدند. از مسجد نهضت شروع مىشد و از مسجد مىرفتند به میدان، به میدان جنگها. در جمعهها که خطابه مىخواندند یا غیرجمعه که مىرفت آن سردارشان منبر و صحبت مىکرد، از آنجا راهشان مىانداخت براى اینکه بروند مبارزه کنند و یک همچنین روحیه که از مسجد تحقق پیدا مىکند، این دیگر نمىترسد از اینکه حالا من بروم شاید چه بشود! این مسجدى است، این الهى است. آدم الهى نمىترسد از اینکه حال شاید مرا هم بکشند. بهتر! ما مىرویم جاى بهترى داریم.»[29]
ولى متأسفانه در سالیان اخیر، به مساجد توجه لازم نمىشود و برخى از کارکردهاى آن، که در پیروزى انقلاب اسلامى نقش داشتند و به یقین در دوام و ثبوت آن نیز نقش خواهند داشت، به دلیل پیدایش و تأسیس نهادها و مراکز دیگر کمرنگ و یا بهفراموشى سپرده شده است، امرى که امام خمینى قدسسره بنیانگذار انقلاب اسلامى، نیز از آن نگران بود، خالى شدن مساجد و سلب کارکردهاى آن بود: «مساجد را خالى نگذارید. اینهایى که صحبت این را مىکنند که حالا ما انقلاب کردهایم، برویم سراغ کارهاى دیگر، خیر، انقلاب از مساجد پیدا مىشود. مساجد را آباد کنید، با مسجد رفتن خودتان.»[30]
«من امروز باید بگویم که تکلیف است براى مسلمانها، حفظ مساجد امروز جزو امورى است که اسلام به او وابسته است. مساجد را پر کنید. اگر این مسجد و مرکز ستاد اسلام قوى باشد، ترس از فانتومها نداشته باشید، ترس از آمریکا و شوروى و اینها نداشته باشید. آن روز باید ترسید که شما پشت بکنید به اسلام، پشت بکنید به مساجد.»[31]
«ما امیدواریم حالا هم مساجد ما برگردد به آن وقتى که مسجد محل حلّ و عقد امور باشد و مسجد محل نقشههاى جنگ باشد، همهچیز باشد و مسجدىها باشند که بتوانند کارها را به خوبى انجام دهند.»[32]
از اینرو، به نظر مىرسد اگر بخواهیم به انقلاب اسلامى، که ثمره خون هزاران شهید است، خدمتى بکنیم، باید تا مىتوانیم مساجد را فعّال و پرنشاط کرده، فاصله موجود میان مردم و مسجد را روز به روز کمتر کنیم.
سؤال 76 ـ انجام تمرینهاى ورزشى و نمایش فیلم در مسجد جایز است یا خیر؟
«مسجد مکان ورزش نیست. همچنین جایز نیست مسجد را به مکان نمایش فیلمهاى سینمایى تبدیل کنند، ولى نمایش فیلم در وقت نیاز، با هماهنگى امام جماعت مسجد مانعى ندارد.»[33]
سؤال 77 ـ ایجاد کتابخانه و پایگاه مقاومت بسیج در مسجد چه حکمى دارد؟
«چنانچه قبل از آنکه زمینى را وقف مسجد کنند قسمتى از آن را کتابخانه و یا اتاق بسیج سازند و قسمت دیگر را مسجد، هیچ اشکالى ندارد. ولى پس از آنکه زمین عنوان مسجد را پیدا کرد، کتابخانه کردن مقدارى از مسجد و مزاحمت نمازگزاران جایز نیست. ولى مىتوانند تعدادى کتاب بدون مزاحمت مصلّین [نمازگزاران] در مسجد قرار دهند.»[34]
[1] . فروغ ابدیت، ج 1 ، ص 243 .
[2] . همان، ص 335 ـ 337 .
[3] . الأحتجاج، ج 1 ، ص 29 (احتجاج النبى صلىاللهعلیهوآله على جماعة من المشرکین).
[5] . اصول کافى، ج 3 ، ص 372 ، ح 105 ، باب «فضل الصلاة فى الجماعة».
[7] . منیة المرید، ص 107 .
[8] . عوالى اللئالى، ج 1 ، ص 375 .
[9] . شرح نهجالبلاغه، ج 11 ، ص 9 .
[10] . صحیفه امام خمینى قدسسره، ج 7 ، ص 65 .
[11] . الآداب الطبیة فىالأسلام، ص 69 .
[12] . مغازى، ج 1 ، ص 386 و 180 / سیماى مسجد، ج 2 ، ص 207 ـ 208 .
[13] . مسجد نهاد عبادت و ستاد ولایت، ص 97 ـ 98 .
[14] . تاریخ مشروطه ایران، ص 49 .
[16] . تحریم تنباکو، اولین مقاومت منفى در ایران، ص 150 ـ 155 .
[18] . مسجد و انقلاب اسلامى، ص 124 .
[20] . صحیفه امام خمینى قدسسره، ج 7 ، ص 65 .
[21] . همان، ج 8 ، ص 60 .
[22] . همان، ج 2 ، ص 485 .
[23] . همان، ج 8 ، ص 60 .
[24] . مسجد و انقلاب اسلامى، ص 88 ـ 89 .
[28] . دین و دولت در ایران، ص 154 .
[29] . صحیفه امام خمینى قدسسره، ج 9 ، ص 89 .
[30] . همان، ج 12 ، ص 500 ـ 501 .
[31] . همان، ج 13 ، ص 21 ـ 91 .
[32] . همان، ج 17 ، ص 233 .
[33] . أجوبة الأستفتائات، ج 1 ، ص 119 و 122 ، س 404 و 409 .
[34] . استفتائات، ج 2 ، ص 346 ، س 31 و 30 .