سؤال 66 ـ غصب کردن جاى دیگران در مسجد چه حکمى دارد؟
در فقه، از برخى امور تحت عنوان «مشترکات» بحث مىشود؛ امورى که همه افراد حق بهرهبردارى از آنها را دارند؛ مثل راهها، کوچهها، مدارس، مساجد، و با اینکه همگان حق استفاده از مشترکات را دارند، ولى براى کسانى که زودتر اقدام نمایند، حق تقدّم دارند؛ مثلاً، اگر یکى از مؤمنان در حال استفاده از مکان خاصى از مسجد ـ مانند محراب ـ براى نماز یا دیگر عبادات مثل قرائت قرآن است، دیگرى نمىتواند او را از این مکان براند. این کار علاوه بر آنکه اذیت و آزار مؤمن است، نوعى غصب نیز محسوب مىشود.
به همین دلیل، امام خمینى قدسسره در رسالهى عملیه مىنویسند: «اگر انسان نگذارد مردم از مسجد و مدرسه و پل و جاهاى دیگرى که براى عموم ساخته شده، استفاده کنند، حق آنان را غصب نموده. همچنین است اگر کسى از مسجد جایى براى خود بگیرد و دیگرى نگذارد که از آنجا استفاده نماید.»[1]
طبق این مبنا، نماز خواندن در چنین مکانى باطل است: «کسى که در مسجد نشسته، اگر دیگرى جاى او را غصب کند و در آنجا نماز بخواند، بنابر احتیاط واجب، باید نمازش را در محل دیگرى بخواند.»[2]
امام خمینى قدسسره در تحریرالوسیله مىنویسد: «مسجد یکى از مشترکات و مکانهاى عمومى مسلمانان است که همه در آن شریک و از نظر بهرهبردارى از آن، یکسان هستند. بنابراین، اگر کسى قبل از دیگرى مکانى از مسجد را براى نماز، عبادت، قرائت قرآن، دعا و بلکه تدریس یا وعظ و فتوا دادن و... در اختیار گرفت، دیگرى نمىتواند او را از آن مکان بیرون کند. هیچ کس ـ به هر قصدى که داشته باشد ـ نمىتواند مزاحم شخص دیگرى، که مکانى از مسجد را در اختیار دارد، بشود.»[3]
البته حق تقدّم براى شخص پیشى گیرنده یک حق همیشگى نیست و تا زمانى ثابت خواهد بود که صاحب حق از آن مکان صرفنظر کند: «اگر شخص سابق از جاى خود برخیزد و از آن مکان دست کشیده، صرفنظر نماید، درصورتی که حقى براى او باقی مانده و وسایل او هنوز در همانجا باشند، حق اولویت او باقى است. ولى اگر وسایلى نداشته باشد، حق او ساقط خواهد بود.»
سؤال 67 ـ حق تقدّم در مشترکات تا چه زمانى ثابت است؟
فقهاى عظام تشخیص زمان حق تقدّم و ثبوت آن را به عرف واگذار کردهاند و حق تقدّم را تا زمانى که این حق موجب تعطیل بهرهبردارى از مسجد نباشد، ثابت دانستهاند. حضرت امام خمینى قدسسره مىنویسد: «در ثبوت حق تقدّم، شرط است که فاصله زمانى طولانى میان گذاردن وسایل و آمدن خود شخص نباشد، بهگونهاى که موجب تعطیل بهرهبردارى از مسجد گردد. بنابراین، اگر کسى وسایل خود را گذاشت و پس از مدتى طولانى برنگشت، هیچ حقى براى او ثابت نخواهد بود، براى دیگرى جایز است که قبل از آمدن او، اسباب و وسایل او را بردارد و در آنجا نماز بخواند. البته برداشتن وسایل در صورتى جایز است که نماز خواندن جز با این کار ممکن نباشد. و مراد از «وسایل» گستردن سجاده و امثال آن است که بهاندازه جاى یک نمازگزار و یا قسمت عمدهاى از جاى یک نمازگزار را اشغال مىکند. بنابراین، گذاشتن مهر، تسبیح و مسواک و مانند آن به عنوان وسایل و اسبابى که گذاردن آنها حق تقدّم ایجاد کند، محسوب نمىشود.»[4]
بنابراین، ملاک و معیار در ثبوت حق تقدّم، آن است که از زمان گذاشتن وسایل تا بازگشت مجدّد فرد، مدت زیادى نگذرد و ملاک در تعیین طولانى بودن این فاصله زمانى نیز قضاوت عرف خواهد بود.
[1] . توضیحالمسائل، مسئله 2545 ، از «احکام غصب».
[3] . تحریرالوسیله، ج 2 ، ص 214 ، مسئله 15 .
[4] . تحریرالوسیله، ج 2 ، ص 215 ، مسئله 17 و 18 .