سؤال 49 ـ خادمان و متولّیان مساجد چگونه مىتوانند با نوجوانان خاطى برخورد مناسبى داشته باشند؟
بدون شک، دوران نوجوانى از حسّاسترین دوران زندگى انسان بهشمار مىآید. این دوران به تعبیر روانشناسان، مرحله «انتقال» از کودکى به جوانى و بزرگسالى است. در این دوران، نوجوان از یک سو، مىخواهد کارهاى دوران کودکى را کنار بگذارد و از دیگر سو، توانایى و تجربه لازم براى حل مسائل و مشکلات خود را ندارد. وجود این دو حالت باعث بروز مشکلاتى در روحیات نوجوان شده، آرامش روحى و روانى او را سلب مىکند. بههمین دلیل، سرکشى و ناسازگارى و برآشفتگى و پرخاش در این دوران بیش از سایر اوقات مشاهده مىشود. اینگونه رفتارها ممکن است در هر زمان و مکانى بروز و ظهور نمایند. مساجد نیز از این قاعده مستثنا نیستند. حال اگر مشاهده شد که برخى از نوجوانان براى ابراز وجود، در مساجد اقدام به کارهایى از قبیل سر و صدا و ایجاد مزاحمت براى مؤمنان و رعایت نکردن حرمت مسجد نمودهاند، متولّیان و خادمان مساجد مىتوانند با اینان برخورد مناسب و صحیحى داشته باشند تا هم نظم مسجد حفظ گردد و هم از بروز هرگونه تنش و برخوردى جلوگیرى شود. اما چگونه؟ در ذیل، به برخى از نکاتى که مىتوانند در این باره راهگشا باشند اشاره مىکنیم:
امام على علیهالسلام در نامهاى خطاب به فرزندش، امام حسن مجتبى علیهالسلام مىنویسد: «و اِنّما قَلبُ الحَدَثِ کالأرضِ الخالیة ما اُلقِىِ فیها مِن شىءٍ قَبِلته»؛[1] قلب نوجوان چونان زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذرى است که در آن پاشیده مىشود. از این سخن امام علیهالسلام نکاتى استفاده مىشود:
نکته اول: امام على علیهالسلام این سخنان را مستقیما و با داد و فریاد کردن براى امام حسن علیهالسلامبیان نکردند، بلکه بهصورت نامه و نوشته در اختیار امام حسن علیهالسلامقرار دادند. از این برخورد امام علیهالسلام استفاده مىشود که در هدایت نوجوان در درجه اول و تا آنجا که امکان دارد، باید از روشهاى غیرمستقیم استفاده کرد. روشن است که مقصود این نیست که متولّیان امور مساجد به تکتک نوجوانان نامه بنویسند، اما مىتوانند با نصب تابلوها و نوشتههایى با مضامین تربیتى، نوجوانان را هدایت کنند. تجربه عملى نشان داده است که در همه موارد، نصب این نوشتهها و تذکرات مفید و سودمند است. از اینرو، در مسجد نیز مىتوان از این روش استفاده کرد و مؤمنان با نشان دادن تابلوها به افراد خاطى، بدون ایجاد کوچکترینتنشىافرادراهدایت،وفضایىمناسببراىعبادتمؤمنانایجادکنند.
نکته دوم: امام على علیهالسلام با نوشتن نامه به فرزندشان، عملاً نشان مىدهند که به ایشان توجه خاص دارند. از این نکته استفاده مىشود که متولّیان مساجد نیز نهتنها باید از حضور نوجوانان در مساجد به سادگى عبور نکنند، بلکه باید با برخوردهاى ویژه، همراه با تشویق آنان و مشارکت عملى در امور و برنامههاى مسجد، نوجوانان را به مساجد جذب کنند.
نکته سوم: امام علیهالسلام با نوشتن نامه، به پیروانشان مىفهمانند که در برخورد با نوجوانان، باید از راههاى محبتآمیز و دوستانه وارد شد، نه امر و نهى و داد و فریاد کردن. هرگونه افراط در برخورد با نوجوانان ممکن است به گستاخى و لجاجت و ستیزهجویى منتهى شود. امام على علیهالسلام مىفرماید: «الافراطُ فِى الملامةِ یَشبُّ نیرانَ اللّجاجِ»؛[2] افراط و زیادهروى در سرزنش کردن، شعلههاى لجاجت را دامن مىزند. از اینرو، متولّیان مساجد تا آنجا که امکان دارد باید برخوردهاى صحیح و مسالمتآمیز و متناسب با شأن و شخصیت نوجوان خاطى داشته باشند.
نکته چهارم: متولّیان مساجد باید توجه داشته باشند که خطاها و اشتباهات نوجوانان در بیشتر موارد، تعمّدى و از سر غرض نیستند، بلکه شرایط خاص سنّى آنها باعث بروز اینگونه رفتار مىشود. از اینرو، باید سعى کنند با استفاده از این قلبهاى آماده پذیرش، به فرمایش امام على علیهالسلام با پاشیدن بذر هدایت، آنها را آباد کنند و از این دسته از نوجوانان، در آینده، افرادى عاشق مسجد و مشارک در امور خیر بسازند.
نکته پنجم: آنچه را اهمیت دارد که متولّیان امور مساجد و ائمّه محترم جماعات باید رعایت کنند، آگاهى دادن در خصوص مسجد به نوجوانان است. متأسفانه بیشتر نوجوانان ما به دلایل گوناگون از گذشته، مسجد را صرفا بهعنوان مکانى براى عبادت مىشناسند و از تقدّس و عظمت آن و تفاوتى که با سایر مکانها دارد و نیز احکام مربوط به آن اطلاع کافى ندارند. بههمیندلیل، گاهى شاهد رفتارهاى نامناسب هستیم. اگر آگاهىهاى لازم در ارتباط با مساجد از راههاى گوناگون از قبیل برگزارى کلاسها، مسابقات و مانند آن به نوجوانان داده شود، به نظر مىرسد اصلاً شاهد این قبیل رفتارها نباشیم.
با برخوردهاى محبتآمیز، توجهات خاص و تذکرات غیرمستقیم و مشارکت دادن نوجوانان در امور مسجد، مىتوان نقش و جایگاه خاص خود را در این باره به نحو احسن ایفا کرد. ان شاءاللّه.
سؤال 50 ـ براىجذب جوانان بهمسجد ازچه عواملى مىتوان بهره گرفت؟
پاسخ جامع به این سؤال نیازمند تفصیل بیش از حد این مقال است. اما بهاختصار، به چند عامل اصلى که در جذب جوانان لازم به نظر مىرسد، اشاره مىکنیم:
1 . امام جماعت: علاوه بر شرایط و ویژگىهاى عمومى براى امامجماعت، که در پاسخ به دیگر سؤالات ذکر شدهاند، به دلیل آنکه امام جماعت داراى نقش محورى است، نکاتى را در جذب جوانان باید مورد توجه قرار دهد:
الف . برخورد مناسب: درک موقعیت سنّى جوانان و شناخت نیازها و روحیات آنان توجه خاص مىطلبد. شناخت جوان و خصوصیات اخلاقى، فکرى و فرهنگى آنان و برخورد مناسب با جوانان شرط اولى است که امام جماعت و هیأت امناى مسجد باید براى جذب جوانان مورد توجه قرار دهند. اگر بتوانیم نیازها و سطح توقّعات آنها را شناسایى کنیم و برنامهها و فعالیتهاى مسجد را با این شناخت هماهنگ کنیم، قطعا حرکتى مثبت انجام دادهایم.
ب . دوستى با جوانان: افزون بر شناخت جوان و برخورد مناسب ائمّه جماعات باید با کنار گذاشتن برخى تشریفات و محدودیتهاى کاذب و غیر ضرورى، با جوانان رابطه دوستى برقرار کنند، به آنان شخصیت بدهند و در ارتباط با اداره بخشهاى مسجد از آنان نظرخواهى کنند وآنان را دعوت به همکارى نمایند. امام جماعت و هیأت امناى مسجد باید با تقسیم مسئولیتها و کارهاى مربوط به مسجد، از تخصصهاى گوناگون افراد، بخصوص جوانانى که در مسجد کارایى دارند، استفاده کنند تا مشارکت آنان در امور و کارهاى خیر، عاملى براى رفت و آمد به مسجد باشد. علاوه براین، امام جماعت باید در مراکزى که جوانان محل حضور دارند مانند دبیرستانها، مراسمهاى جشن و شادى و مجالس ترحیم حضور پیدا کند تا جوانان بیشترى را شناسایى نماید و با ایجاد رابطه دوستى، آنان را از راههاى گوناگون به مسجد بکشاند.
ج . مطالعه و تحقیق: امام جماعت همواره باید ساعاتى از شبانهروز را صرف مطالعه و تحقیق کند و از شرایط فکرى و فرهنگى و سیاسى، زمان و عصر خود غافل نباشد. این ویژگى باعث مىشود تا همواره توانایى علمى در جهت پاسخگویى به سؤالات و شبهاتى را که در جامعه مطرح مىشوند، داشته باشد. در هر زمان و مکانى سؤالات و شبهات خاصى ذهن و فکر جوانان را به خود مشغول مىکنند. طبیعى است که توانایى علمى امام جماعت براى پاسخگویى به سؤالات مراجعان سبب جلب اعتماد مردم و جوانان به آنها مىشود و آنان را به مساجد مىکشاند؛ زیرا مسجد را ملجأ و پناهگاهى براى برقرارى ارتباط با خالق و مکانى براى رفع شبهات و یافتن پاسخ براى سؤالات خود مىشناسند و تا زمانى که مساجد ما از این ویژگى برخوردار نباشند، نمىتوان شاهد حضور نشاطانگیز جوانان در مساجد بود.
د . تشویق: تشویق مؤثر و هدفمند تابع قوانین خاصى است که به کارگیرى آنها منجر به رفتارسازى در انسانها مىشود و انسانها در هر شرایطى بدان نیازمند هستند، بخصوص در دوران نوجوانى و جوانى، تشویق با خواستههاى جوان تطابق دارد. جوان ستایشخواه و به دنبال جلب توجه و شیفته تحسین و تمجید است. ائمّه جماعات مىتوانند با تشویق جوانانى که در مسجد حضور پیدا مىکنند، به نحوى که با شخصیت و روحیات آنان سازگار باشد، پاسخى به نیازهاى درونى جوان در عرصه ذهن و عاطفه آنان بدهند. اینگونه تشویقها دوام حضور جوانان در مسجد و آغاز حضور دیگران را به انسان نوید مىدهند.
هـ . آراستگى: امام على علیهالسلام مىفرماید: «اِنّ اللّهَ جمیلٌ یُحبُّ الجمال»؛[3] خداوند متعال زیباست و زیبایى را دوست دارد. زیبا بودن و دوست داشتن زیبایىها به صورت فطرى در همه انسانها هست، اما آراستگى و زیبایى در ایّام جوانى مورد توجه خاص همه جوانان است. از اینرو، ائمّه جماعات با اقتدا به سیره ائمّه اطهار علیهمالسلام باید از آراستگى لازم برخوردار باشند و توجه جوانان را جلب نمایند. مسئله آراستگى به قدرى اهمیت دارد که وقتى از رسول گرامى صلىاللهعلیهوآله پرسیدند: اگر در میان گروهى دو نفر از نظر قرائت و فقاهت و سوابق انقلابى و سن با یکدیگر مساوى بودند. کدامیک براى پیشنمازى مقدّم است؟ حضرت فرمودند: «فأصبحهم وجها»؛[4] آنکه زیباتر است، امام جماعت قرار گیرد.
2 . مسجد: مسجد با داشتن شرایط و ویژگىهاى خاص خود، مىتواند از جمله عوامل جذب جوانان به مسجد باشد. گستردگى فعالیتها و امکانات مساجد از نقاط قوّت آنهاست. امروزه با توجه به ابزارها و شیوههاى نوین فرهنگى، مساجد بدون امکانات و فعالیتهاى گوناگون، توان رقابت با سایر مراکز را نخواهند داشت. از اینرو، شایسته است مساجد تا حد ممکن مجهّز به امکانات فرهنگى باشند؛ از قبیل: کانون فرهنگى، خانه خبر، رایانه، کتابخانه، نوارخانه، بانک لوحهاى فشرده و امکانات ورزشى از قبیل: توپ و تور، میز تنیس، فوتبال دستى. البته لازم نیست تمامى این امکانات در مسجد یا در کنار آن فراهم شود، چه اشکالى دارد که از طرف مسجد، مکانهایى براى این امور در نظر گرفته شوند و مسجد نقش مدیریتى آنها را ایفا نماید؟ مدیریت صحیح و برنامهریزى از سوى مسجد براى اینگونه امکانات با داشتن تخفیفات زیاد، هم براى جوانان و جامعه مفید است و هم عاملى در جهت جذب آنان مىباشد. برگزارى کلاسها و مسابقات قرآنى، خطاطى، نقاشى، نویسندگى، طرّاحى، اردوهاى زیارتى و سیاحتى، برگزارى کلاسهاى آموزشى و رفع اشکال از دیگر راهکارهایى هستند که در جهت جذب جوانان مىتوان از آنها بهره گرفت.
3 . تبلیغات: در دنیاى امروز، تبلیغات نقش و جایگاه مخصوص به خود را دارد. از اینرو، انعکاس فعالیتهاى مسجد در بین مردم و اطلاع رسانى و آگاهى پیدا کردن نسل جوان از فعالیتهاى متنوّع مساجد گامى دیگر در جهت جذب جوانان به مسجد است.
4 . خادم: مسئله خادم از جمله مشکلات عمده مساجد است. متأسفانه بیشتر خدّام افراد کهنسال و بازنشسته هستند، و به همین دلیل، روحیه و حوصله لازم براى برخورد با تمام طبقات اجتماع را ندارند. به نظر مىرسد اگر خادمان مسجد از افراد جوانتر انتخاب شوند و مشکلات اقتصادى آنان تأمین گردد، در رونق گرفتن مساجد نقش مهمى خواهند داشت. به راستى، چرا پس از گذشت ربع قرن از انقلاب اسلامى، بودجهاى براى احیا و سروسامان دادن به امور مساجد اختصاص نمىیابد؟!
سؤال 51 ـ علل عدم حضور بعضى جوانان در مسجد چیست؟
نسل جوان هر کشورى سرمایه آن مىباشد؛ سرمایهاى که با به فعلیت درآمدن آن، مىتوان موجبات رشد جامعه را فراهم ساخت. در کشور ما، به علت رشد بالاى جمعیت، بخش بزرگى از جمعیت در سنین جوانى قرار دارند و این امر ضرورت برنامههایى براى تربیت این نسل را افزایش مىدهد؛ نسلى که هدف گسترده و اصلى تهاجم فرهنگى غرب مىباشد. در تهاجم فرهنگى، پایگاههاى دینى مثل مساجد نیز آماج حمله قرار دارند. دشمنان اسلام و دین از راههاى گوناگون همچون ترویج ابتذال و فساد، از طریق در اختیار گذاشتن رایگان انواع لوحهاى فشرده رایانهاى مبتذل و برنامههاى ماهوارهاى و ترویج الگوهاى غربى، سعى در سست کردن پایههاى اعتقادى و فرهنگ اسلام در جامعه و بخصوص در بین جوانان دارند. امروزه با توجه به گستردگى ارتباطات و فناورى پیشرفته، به طور قطع، نمىتوان از ورود فرهنگهاى بیگانه جلوگیرى کرد. از اینرو، باید به جوانان در برابر این هجوم افسار گسیخته مصونیت ببخشیم. به نظر مىرسد بهترین و کمهزینهترین روش در جهت نیل به این مقصود، استفاده مطلوب و برنامهریزى شده از امکانات مساجد و افزایش توان مسجد در رقابت با این تهاجم فرهنگى دشمنان است. مساجد مىتوانند با جذب جوانان و تعمیق بخشیدن به فرهنگ غنى اسلامى، در این نبرد بزرگ سربلند و پیروز باشند.
اما اینکه چرا جوانان از حضور در مساجد امتناع مىورزند، عوامل متعددى دارد که به چند عامل اصلى آن اشاره مىکنیم:
1 . خانواده: محیط خانه نخستین مکانى است که پایه سعادت یا شقاوت افراد در آن پىریزى مىشود. از اینرو، بخشى از علل روىگردانى از مسجد ـ و شاید بتوان گفت: بخش عمده روى گردانى ـ به این نهاد باز مىگردد. والدینى که خود پایبند تکالیف و احکام دین نیستند و در عمل، نسبت بهاین مسائل کماعتنا و بىمبالات هستند و در معاشرتهاى خانوادگى با دوستان و خویشان خود، ضوابط شرعى را رعایت نمىکنند و به تربیت دینى و مذهبى فرزندان خود توجهى ندارند، چگونه مىتوانند فرزندانى پایبند و متعهد به احکام دین و صالح داشته باشند؟ اینگونه فرزندان با الگو قرار دادن والدین، روش آنها را مشى کرده نوعا شخصیتى بىتفاوت نسبت به دین و مسجد و پیدا مىکنند. البته از سوى دیگر هم والدینى که در طول زندگى خود، مقیّد به دین و پایبند به احکام و ضوابط دینى هستند، ولى جوانان خود را بدون در نظر گرفتن روحیات و استطاعتهاى جسمى و روحى مجبور به تکالیف واجب و مستحب دینى مىکنند و توجیه منطقپذیرى براى این گونه اجبارها ندارند، موجب بیزارى و تنفّر جوانان از دین و مسجد مىشوند.
2 . فرد و بحران هویّت: بحران هویّت از سالهاى نوجوانى آغاز مىشود و تا بخشى از جوانى ادامه دارد. جوان و نوجوان در این مرحله، با کمک والدین و اطرافیان، باید هویّت خود را بسازد و با توجه به گستردگى مفهوم «هویّت»، هر فرد هویّتهاى گوناگونى دارد که «هویّت دینى» یکى از آنهاست. «هویت دینى» در واقع، همان رابطه بین آدمى و دین است و نتیجه آن احساس تعهد و مسئولیت در قبال ارزشها و معتقدات دینى است. بىتردید، فقدان جهانبینى مطلوب و نداشتن یک بینش صحیح نسبت به آفرینش و نیز هرگونه اختلال و آشفتگى در هویّت دینى، ضعف دیندارى در بین جوانان و عدم حضور در مساجد و پایگاههاى دینى را به همراه خواهد داشت؛ زیرا اگر باورهاى انسان منفى باشند اعمال و کردار مبتنى بر آن نیز سعادتآفرین نخواهند بود. شکستها، سرخوردگىها، کمبودها، اثرپذیرى از تبلیغات دشمنان، برداشت غلط از دین، نداشتن بنیان و مایه علمى لازم و شناخت ناقص و غیراصولى از دین و فلسفه آن بحران هویّتى فردى به دنبال دارد. امام على علیهالسلام مىفرماید: «الناسُ أعداءُ ما جَهِلوا»؛[5] مردم دشمن چیزهایى هستند که نمىدانند. طبق این روایت، جهل و نادانى بحران هویّتى را به همراه دارد.
3 . جامعه: متأسفانه در بیشتر محیطهاى عمومى جامعه مسلمانان، بخصوص در ایران اسلامى و در بین شیعیان، بىمبالاتى و بىاعتنایى و بعضا تمسخر نسبت به دین و احکام دینى بیش از توجه و تشویق به دین و احکام آن مشاهده مىشود. اگرچه مسجد همچنان از قداست خاصى نسبت به سایر مراکز ـ حتى در بین افرادى که تعهدى نسبت به دین ندارند ـ برخوردار است، اما مواردى از قبیل مسائل یاد شده و معاشرت با دوستان ناباب، سوء عملکرد برخى دستگاههاى اجرایى و یا کارمندان آنها در حکومت دینى، تناقض در گفتار و رفتار برخى مسئولان، برخورد نکردن با متخلّفان اقتصادى و برخى افراد خاص، نقش اساسى در روىگردانى جوانان و دیگر اقشار جامعه از مسجد دارد.
4 . مسجد: مسجد نقش مهمى در دفع جوانان دارد. مواردى از قبیل یکنواخت بودن برنامههاى مسجد، به روز نبودن آنها، تکرارى بودن موضوعاتى که در مسجد مطرح مىشوند، نپرداختن به موضوعات جوانان، محل درآمد بودن مسجد براى برخى از روحانیان و طولانى بودن نماز جماعت و سخنرانى، از جمله موانع جذب جوانان به شمار مىآیند.
[1] . نهج البلاغه، نامه 31 .
[3] . اصول کافى، ج 6 ، ص 438 ، باب یکم، ح 1 ، باب «التجمّل و اظهار النعمة».
[4] . من لایحضره الفقیه، ج 1 ، ص 377 ، ح 1099 .
[5] . نهج البلاغه، کلمات قصار، ش 172 و 438 .