سؤال 38 ـ چه کسانى صلاحیت احداث و بناى مسجد دارند؟
تاریخ بناى مسجد با تاریخ نهضت نبى اکرم صلىاللهعلیهوآله پیوندى عمیق و ناگسستنى دارد؛ زیرا اولین مسجد در صدر اسلام بنا نهاده شد. قرآن کریم شروطى را براى بانیان مسجد ذکر مىکند: در آیه هجدهم سوره توبه مىفرماید: «اِنّما یَعمُر مساجدَ اللّهِ مَن آمَن بِاللّهِ و الیومِ الآخرِ و اَقامَ الصلاةَ و آتىَ الزکاةَ و لم یخشَ اِلاّ اللّه»؛[1] تنها آبادگران مساجد کسانى هستند که به خداوند و روز قیامت ایمان دارند و نماز بپاى دارند و زکات بدهند و تنها خشیت خداوند را در دل داشته باشند.
از آیه شریفه، شروط ذیل فهمیده مىشوند:
1 . اولین شرط جنبه اعتقادى دارد؛ بانیان مسجد حقیقتا باید انسانهاى خداجو و مؤمن به مبدا و معاد باشند. بىتردید، صفاى باطن و اخلاص بانیان در ایجاد فضاى معنوى و روحدار شدن ساختمان مسجد اثر مىگذارد.
2 . شرط دوم آن است که از بپاى دارندگان نماز باشند. نماز بهعنوان مظهر بندگى و راز و نیاز با خداوند، مشخصه انسانهایى است که بندگى و عبودیت را از قلب به جوارح سرایت دادهاند. پس آنان که با نماز همدم و همراز نیستند، هرچند بهگونهاى در رونق ظاهرى و یا ساختن مسجد شرکت داشته باشند، از بانیان مساجد محسوب نخواهند شد.
3 . آبادکنندگان مساجد کسانى هستند که زکات (حقوق مالى واجب خویش) را ادا مىکنند، نه اینکه ساختن و تعمیر مسجد بهانهاى براى شانه خالى کردن از زیر بار وجوهات و حقوق شرعى باشد. بنابراین، از دیدگاه قرآن کریم، کسانى که حقوق مالى خویش را پرداخت نمىکنند نمىتوانند صرفا با ساختن مسجدى هرچند مجلّل در ردیف آبادکنندگان مساجد به حساب آیند.
4 . آنان کسانى هستند که تنها «خشیت خداى را در دل دارند.»
علاّمه طباطبائى در تبیین معناى «خشیت» مىنویسند: «مقصود، خشیت دینى است که همان عبادت است، نه خشیت و ترس طبیعى و عزیزى؛ چه اینکه این نوع ترس را همه دارند، مگر اولیاى مقرّب الهى که از هیچکس غیر از خداوند ترسى ندارند و وجه اینکه از عبادت، به خشیت خدا کنایه آورده شده است،
این است که از میان علل و اسباب معبود گرفتن، دو چیز از همه معروفتر است: یکى ترس از غضب معبود، و دوم امید به رحمتش. و امید به رحمت هم برگشتش باز به ترس از انقطاع آن است، که آن نیز سخط معبود است. بنابراین، در حقیقت، همان ترس است و مصداقى است براى ترس که آن را مجسّم مىسازد و میان آن دو ملازمه هست.»[2]
روشن است که وضع چنین شرایطى براى سازندگان و تعمیرگران مساجد نوعى تأکید خاص بر اهمیت مسجد و بیان شأن و عظمت والاى آن است، وگرنه هر مسلمانى اگرچه از اوصاف و شرایط مزبور برخوردار نباشد، شرعا مىتواند در عمارت مسجد شرکت داشته باشد، با این تفاوت که از فضایل و پاداش تعمیرگران حقیقى برخوردار نخواهد شد. به دیگر سخن، شروط مذکور انحصارآور نیستند، بلکه شرط کمال و قبولى هستند و نه شرط صحّت و جواز. همچنین روشن است که مقصود از «عمارت» تأسیس تنها نیست و عمارت شامل بناى مسجد، ترمیم و اصلاح آن نیز مىشود.[3]
سؤال 39 ـ خداوند متعال چه پاداشهایى براى بانیان مساجد در نظر گرفته است؟
با نگاهى به روایات، متوجه مىشویم که وعدهها و پاداشهاى الهى براى بانیان مسجد بسیارند؛ به سه مورد که برجستهتر از سایر پاداشها هستند، اشاره مىکنیم:
1 . مقام «ولىّ اللّه» براى سازندگان مساجد: پیامبر گرامى در حدیثى ضمن برشمردن پاداشهایى که خداوند متعال براى سازندگان مسجد درنظر گرفته، آنان را «ولىاللّه» (دوستان و یاوران خدا) خوانده است: «و مَن بَنى مسجدا فى الدنیا بَنى اللّهُ بِکلِّ شبرٍ منه أو قال: بِکلِّ ذراعٍ منه مسیرةَ أربعینَ ألفَألفَ عام مدینةٍ مِن ذهبٍ و فضةٍ و درٍّ و یاقوتٍ و زُمّردٍ و زبرجدٍ و لؤلؤٍ، فى کلِّ مدینةٍ أربعونَ ألفَألفَ قصرٍ، فى کلِّ قصرٍ اربعونَ ألفَألفَ دارٍ، فى کلِّ دارٍ اربعونَ ألفَألفَ بیتٍ، و فى کلِّ بیتٍ اربعونَ ألفَألفَ سریرةٍ على کلِ سریرٍ زوجةٌ مِن الحورِ العینِ و فى کلِّ بیتٍ أربعونَ ألفَألفَ وصیف و أربعونَ ألفَألفَ وصیفةٌ و فى کل بیتٍ أربعون ألفألف مائدةٍ على کلِّ مائدةٍ أربعون ألفَألفَ قصعةٍ و فى کلّ قصعةٍ أربعونَ ألفَألفَ لونٍ مِن الطعام، یُعطى (اللّه ولیّه) مِن القُوّةِ ما یأتى على تلک الأزواجِ و على ذلکِ الطعامِ و الشرابِ»؛[4] هر کس در این دنیا مسجدى بسازد، خداوند متعال به هر وجبى یا هر ذراعى[5] از آن، شهرى در بهشت از طلا و نقره و درّ و یاقوت و زمّرد و زبرجد و مروارید براى او بنا مىکند که بزرگى آن به اندازه پیمودن مسافت چهل هزار هزار سال راه باشد و در هر شهرى چهل هزار هزار قصر، در هر قصرى چهل هزار هزار خانه، در هر خانهاى چهل هزارهزار اتاق، و در هر اتاق چهل هزار هزار تخت و بر هر تختى همسرى از حوریان و در هر اتاقى چهل هزار هزار خادم و چهل هزار هزار کنیز و در هر اتاقى چهل هزار هزار سفره گسترده و بر هر سفرهاى چهل هزار هزار ظرف و در هر ظرفى چهل هزار هزار نوع از انواع طعام وجود دارد و خداوند به «دوست خود» چنان نیرو و توانى عنایت مىفرماید که بتواند از همه همسران و خوردنىها و آشامیدنىها بهره ببرد.
2 . خانهاى در بهشت: امام باقر علیهالسلام در مقام بیان پاداش و ثواب الهى به سازندگان مسجد مىفرمایند: «مَن بنى مسجدا کمفحص قطاةٍ بنى اللّهُ له بیتا فِى الجنة»؛[6] کسى که مسجدى به اندازه آشیانه قطا[7] بنا کند، خداوند در بهشت خانهاى براى او بنا مىکند.
روشن است که مقصود حدیث آن نیست که ساختمان مسجدى به این کوچکى مطلوب است، بلکه سخن بر اهمیت مسجدسازى دلالت مىکند تا همگان هرچند با امکانات کم، بتوانند در این عبادت بزرگ شریک شوند.
ابوعبیده حذّاء مىگوید: از امام صادق علیهالسلام شنیدم که مىفرمود: «مَن بَنى مسجدا بَنى اللّهُ له بیتا فِى الجنة. فمرّ بى أبوعبدِ اللّه علیهالسلام فى طریقِ مکّةَ وقد سویّتُ أحجارا لمسجدٍ فقلتُ: جُعلتُ فداکَ نرجو أن یکونَ هذا مِن ذاک؟ فقال: نعم»؛[8] کسى که مسجدى را بنا کند خداوند در بهشت خانهاى براى وى بنا خواهد کرد. روزى در راه مکّه در حالى که با سنگ مسجدى ساخته بودم، به امام صادق علیهالسلام برخورد نمودم، به آن حضرت عرض کردم: فدایت شوم! آیا امیدوار باشم که این مسجد مصداق همان مسجد است که شما فرمودید؟ امام فرمودند: بلى.
3 . مانع نزول عذاب الهى: آبادگران مساجد نزد خداوند چنان محبوبند که خداوند به احترام آنان، کیفر و مجازات بندگان گناهکار را به تأخیر مىاندازد. امام صادق علیهالسلام مىفرماید: حضرت على علیهالسلام فرمودند: «انّا اللّه ـ عزّوجلّ ـ اِذا اَرادَ أن یُصیبَ أهلُ الأرض بِعذابٍ یقولُ: لولا الذّینَ یتحاجُّون فى و یَعمرونَ مساجدی و بالأسحارِ، لولاهُم لأنزلتُ علیهم عذابی»؛[9] خداوند متعال آنگاه که بخواهد اهل زمین را به کیفر اعمال بدشان عذاب نماید، مىفرماید: به احترام آنان که به خاطر من با یکدیگر دوستى و محبت مىورزند و مساجدم را آباد مىنمایند و سحرگاهان به استغفار مىپردازند، عذاب خود را بر آنان نازل نمىنمایم.
سؤال 40 ـ انگیزهها، اعم از صحیح و غلط ، چه نقشى در مسجدسازى دارند؟
ساختن مسجد و تعمیر آن و کلیه امور مربوط به مسجد عملى عبادى است و صرف ساختن ساختمان یا تعمیر آن بدون قصد قربت و تقرّب ألى اللّه مقبول درگاه الهى نیست. آیات و روایاتى که مسجدسازى را به عنوان فضیلتى بزرگ یاد کردهاند، ناظر به هر مسجدى نیستند، بلکه ساختن آن مساجدى موردنظر است که به انگیزه الهى باشد. نبى اکرم صلىاللهعلیهوآلهمىفرمایند: «مَن بنى مسجدا لِیُذکرَ اللّهُ فیه بُنى له بیتٌ فِى الجنّةِ»؛[10] هر کس مسجدى را به قصد اینکه یاد خدا در آن بشود، بسازد خانهاى در بهشت براى او ساخته مىشود.
همانگونه که ملاحظه مىشود، در سخن پیامبر «لیُذکر اللّهُ» (تا یاد خدا در آن بشود) مطرح شده و ثواب و اجر نیز بر همان مترتّب گردیده است. از اینرو، اگر مسجدى با نیات دیگرى ساخته شود، ارزش نخواهد داشت. قرآن کریم با مقایسه انگیزه بنیانگذاران مسجد «قبا» ـ بر تقوا و رضایت الهى ـ و جانب مقابل یعنى بانیان مسجد «ضرار» ـ بر تفرقه و کفر ـ مىفرماید: گروه نخست مسجد خویش را بر امرى مستحکم و استوار بنها نهادهاند، در حالى که گروه دوم بناى مسجد را بر تزلزل و سستى و ناپایدارى، که گویا آن را بر کناره دیواره رودخانهاى بنا کردهاند که هر لحظه احتمال سقوط بنا و فرو افتادن سازندگان آن به وادى هلاکت مىرود. بنابراین، مسجد باید براساس تقوا و رضایت الهى بنا نهاده شود.
شاید به همین دلیل است که مىبینیم در روایات، از اینکه بناى مسجد از حالت عبادى خارج شود و به عنوان عملى که مایه فخر و مباهات افراد و جمعیتها نسبت به یکدیگر باشد، نهى شده است. پیامبر گرامى در مقام سرزنش و بیان انحراف امّت و نشانههاى برپایى قیامت مىفرمایند: «لاتَقومُ الساعةُ حتّى یَتباهىَ النّاسُ بِالمساجدِ»؛[11] از نشانههاى قیامت آن است که مردم مسجد را وسیله فخرفروشى قرار مىدهند.
نهى از مباهات و فخرفروشى در بنا اختصاص به مسجد ندارد و اساسا در روایات، از هر بنایى که براى خودنمایى و فخرفروشى ساخته شود نهى شده است. پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله مىفرمایند: «مَن بنى بُنیانا رئاءً و سُمعةً حملَهُ یومَ القیامةِ مِن الأرضِ السابعةِ و هو نارٌ تَشتعِلُ ثُمّ تطوَّقُ فى عنقه و یُلقى فِى النارِ، فلایَحسبُه شىءٌ مِنها دونَ قِعرِها اِلاّ اَن یَتوبَ»؛[12] کسى که بنایى را براى خودنمایى و دیدن و شنیدن دیگران بسازد، خداوند این بنا را تا زمین هفتم در حالى که به صورت آتشى در گردن اوست، بر وى تحمیل مىکند و او را در آتش مىافکند. چیزى این شخص را از سقوط به قعر جهنم حفظ نمىکند، مگر اینکه توبه کند.
طبیعى است که حدیث مزبور شامل بنا و ساختمانهاى شخصى هم مىشود. لازم است در ساختمان سازى رعایت حال دیگر همسایهها بشود و اگر هم به فکر دیگران نیستیم، دستکم براى نجات در آخرت از وضعیتى که این سخن پیامبر ترسیم مىکند رعایت حال خودمان را بکنیم.
[2] . المیزان، ج 9 ، ص 202 .
[3] . سیماى مسجد، ج 1 ، ص 148 ـ 151 .
[4] . اعلام الدین، ص 422 و ثواب الاعمال، ص 290 با کمى اختلاف.
[5] . تردید از راوى است و ذراع دست انسان از آرنج تا سر انگشتان را گویند. ر. ک: فرهنگ فارسى عمید، ص 676 .
[6] . من لایحضره الفقیه، ج 1 ، ص 235 ، ح 703 .
[7] . پرندهاى که جثه او به اندازه کبوتر است.
[8] . تهذیبالاحکام، ج 3 ، ص 264 ، ح 68 از باب 25 باب «فضل المساجد».
[9] . ثوابالاعمال، ص 178 .
[10] . روضة الواعظین، ج 2 ، ص 337 .
[11] . سنن بیهقى، ج 2 ، ص 439 .
[12] . من لایحضره الفقیه، ج 4 ، ص 11 و 12 ، باب «ذکر جمل من مناهى النبى صلىاللهعلیهوآله».