1 . و قوله «وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا
مَسْجِدا ضِرارا وَ کُفْرا» فَانَّهُ کَانَ سَبَبُ نَزُولِهَا
أَنَّهُ جَاءَ قَوْمٌ مِنَ الْمنافِقِیْنَ
اِلى رَسُولِ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله فَقالُوا:
یَا رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله أَتَأْذَنُ لَنَا أَنْ نَبْنى مَسْجِدا
فِى بَنِى سالِمٍ لِلْعَلِیلِ وَاللَّیْلَةِ الْمَطِیرَةِ وَالشَّیخِ الفانِى؟ فَأَذِنَ
لَهُمْ رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله وَ هُوَ عَلَى الْخُرُوجِ اِلَى
تَبُوکَ، فَقالُوا یا رَسُولَ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله لَوْ
أَتَیْتَنَا فَصَلَّیْتَ فِیهِ؟ قَالَ صلىاللهعلیهوآله: أَنَا
عَلَى جَناحِ السَّفَرِ فَاِذَا وَافَیْتُ اِنشَاءَاللّهُ أَتَیْتُهُ فَصَلَّیْتُ
فِیْهِ فَلَمّا أَقْبَلَ رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله مِنْ
تَبُوکَ نَزَلَتْ عَلَیْهِ هذهِالآیَةَ فِى شَأن الْمَسْجِدِ وَ أَبِى عَامِرٍ الرّاهِبِ... .
سبب نزول آیهى شریفهى «آنان که
مسجدى ساختند تا مؤمنان را بیازارند و کفر ورزند» این بود که گروهى از منافقان نزد
پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله آمدند و گفتند: اى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله آیا
به ما اجازه مىدهى تا در قبیلهى بنىسالم مسجدى براى معلولان و استفاده در شبهاى
بارانى و پیران بنا کنیم؟ حضرت اجازه دادند و ایشان در حال حرکت به سوى جنگ تبوک بودند.
آنان گفتند: اى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله کاش مىآمدى و در آن نماز مىخواندى؟
حضرت فرمودند: «من بر حال سفر هستم و هنگامى که به خواست خداوند باز گردم، خواهم آمد
و در آن نماز خواهم خواند، پس چون حضرت از تبوک برگشتند آیهى شریفه در شأن مسجد و
ابن عامر راهب نازل شد. [در ادامه به سایر آیاتى که در سورهى
مبارکهى توبه نقل شده اشاره مىشود و سایر جریانات را ذکر مىکند.]
2 . و فى روایة أبىالجارود عن أبىجعفر علیهالسلام قال:
مَسْجِدُ ضِرار الَّذى «أُسِسَّ عَلَى شفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَبِهِ فِى نَارِ جَهَنَّمَ». امام باقر علیهالسلاممىفرمایند:
مسجد ضرار گویا بر کنارهى سیل گاهى که آب زیر آن را شسته است، بنا شده و در آتش جهنم
سرنگون گردد.
3 . فى الَْمجْمَعِ وَالْجَوامِعِ
روى أَنَّ بنى عَمْرِو بن عَوْفٍ لَمّا بَنَوا مَسْجِدَ قُباءَ وَ صَلَّى فِیهِ رَسُولُاللّهِ
صلىاللهعلیهوآلهحَسَدَتْهُمْ اِخْوَتَهُمْ بَنُو
غَنْمِبْنِ عَوفٍ وَ قَالُوا نَبْنِى مَسْجِدا نُصَلِّى فِیهِ وَ لا نَحْضُرُ جَمَاعَةَ
مُحَمَّدٍ فَبَنوا مَسْجِدا اِلَى جَنْبِ مَسْجِدِ قُباءَ وَ قالُوا لِرَسُولِاللّهِ
صلىاللهعلیهوآله وَ هُوَ یَتَجَهَّزُ اِلى تَبُوکَ
اِنَّا نُحِبُّ أَن تَأتِیَنا فَتُصَلِّى لَنا فِیْهِ فَقالَ اِنِّى عَلَى جَناحِ سَفَرٍ
وَ لَمَّاانْصَرَفَ نَزَلَتْ فَأَرْسَلَ مَنْ هَدَمَالْمَسْجِدَ وَ أَحْرَقَهُ وَ
أَمَرُ أَن یُتَّخَذَ مَکَانَهُ کُناسَةٌ [مَکانُهُ کُناسَةً ]تُلْقى فِیهِمَا الْجِیَفُ
وَالْقُمَامَةُ.
روایت
شده که فرزندان عمروبن عوف، هنگامى که مسجد قبا را ساختند و رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در
آن نماز خواند، برادرانشان از فرزندان غنمبن عوف حسادت ورزیدند و گفتند: مسجدى بنا
مىکنیم و در آن نماز مىخوانیم و در نماز جماعت محمّد صلىاللهعلیهوآلهحاضر
نمىشویم، پس مسجدى در کنار مسجد قبا ساختند و به پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآلهدر حالى
که آمادهى رفتن به جنگ تبوک مىشد گفتند: ما دوست داریم که به مسجدمان بیایید و برایمان
در آن نماز بخوانید، پیامبر صلىاللهعلیهوآلهفرمودند:
من اینک قصد سفر دارم. و چون حضرت بازگشت آیات [سوره
توبه 107 به بعد] نازل شد. لذا پیامبر کسانى را فرستاد
تا مسجد را ویران کرده و بسوزانند و فرمان داد تا آنجا را به زبالهدانى تبدیل نمایند
تا در آن زباله و خاکروبه بریزند.
. تفسیرالقمى، ج 1 ، ص 305 / بحارالأنوار، ج 21 ، ص 255 .
. بحارالأنوار، ج 80 ، ص 343 / نظیر این روایت با
تفاوت کم در عوالىاللآلى، ج 2 ، ص 32 نقل شده است. / مستدرکالوسائل، ج 3 ، ص 438 و ص 448 .