1 . محمد بن على ماجیلیویه (رضى
اللّه عنه) عن عمّه محمد بن أبىالقاسم عن هارون بن مسلم عن مسعدة بن صدقه عن جعفر
بن محمد عن أبیه علیهالسلام قال: لا تُسَلِّموا... وَ عَلَى
الْمُصَلِّى وَ ذلک لأنَّ الْمُصَلّى لایستطیع أن یَرُّدُّ السَّلام لِأَنَّ التَّسْلِیْمَ
مِنَ الْمُسْلِمِ تطوّعٌ و الردّ علیه فریضَةٌ...
.
امام صادق علیهالسلام از
پدرش نقل مىکند که فرمود: به نمازگزار سلام نکنید، زیرا نمازگزار نمىتواند پاسخ سلام
را دهد، چون سلام کردن از سوى مسلمان مستحب است ولى جواب آن، واجب است.
2 . عبداللّه بن جعفر (فى قرب الأسناد)
عن الحسن بن ظریف عن الحسین ابن علوان عن جعفر بن محمد علیهالسلام قال:
کُنْتُ أَسْمَعُ أبى یقول: اذا دخلت المسجدالحرام والقوم یُصَلّون فلاتسلّم علیهم و
سلّم على النبى صلىاللهعلیهوآله ثم أقبل على صلاتک و اذا دخلت على
قوم جُلوس یتحدثّون فسلِّم علیهم.
امام صادق علیهالسلام مىفرماید:
شنیدم پدرم مىفرمود: هنگامى که به مسجدالحرام داخل شدى و مردم در حال به جاى آوردن
نماز بودند به آنان سلام نکن، بلکه بر پیامبر سلام و درود بفرست و به نماز مشغول شو،
ولى اگر بر جمعى وارد شدى که مشغول سخن گفتن هستند بر آنان سلام کن.
3 . محمد بن مکى الشهید فى (الذکرى)
قال: روى البزنطى عن الباقر علیهالسلام قال:
اذا دخلت المسجد والناس یُصَلُون فسَلِّم علیهم و اذا سلم علیکم فاردد فانّى أَفْعَلْهُ
و انَّ عماربن یاسر مَرَّ على رسولاللّه صلىاللهعلیهوآلهو هو
یُصَلّى فقال: السلام علیک یا رسول اللّه و رحمهاللّه و برکاته فردّ علیهالسلام.
شهید اول در کتاب ذکرى نقل مىکند
که بزنطى از امام باقر علیهالسلامروایت فرموده که: هرگاه وارد مسجد
شدى و مردم در حال خواندن نماز بودند بر آنان سلام کن و اگر بر تو نیز در مسجد سلام
شد جواب بده و من چنین مىکنم. همانا عمّار فرزند یاسر بر رسول خدا صلىاللهعلیهوآله در
حال نمازعبور کرد و به آن حضرت سلام کرد و حضرت جواب دادند.
همانگونه
که ملاحظه مىشود در دو روایت اول از سلام کردن بر نمازگزار در هنگام ورود به مسجد
نهى شده است و در روایت سوم نهتنها اجازه داده شده است بلکه سیره نبىمکرّم اسلام
نیز به آن ضمیمه شده است از اینرو فقهاى ما در جمع بین روایات فرمودهاند که روایتناهیه
بر کراهت سلام حمل مىشود. بنابراین سلام کردن در مسجد نظیر سایر مکانها امرى مستحب
و مورد سفارش و تأکید است ولى سلام کردن هنگام نماز و به افراد نمازگزار مکروه است.
.
الخصال، ج 2 ، ص
484 ، ح 57 / وسائلالشیعة، ج 7 ، ص
270 ، ح 9309 و ج 12 ، ص 51 ، ح 15617 / مستدرکالوسائل، ج 5 ، ص 423 ، ح 6254 / بحارالأنوار، ج 73 ، ص 9 / روضهالواعظین، ج 2 ، ص 458 .
. وسائلالشیعة، ج 7 ، ص 270 ، ح 9310/ قربالأسناد، ص 45 / بحارالأنوار، ج 73 ، ص 7 .
.
وسائل الشیعة، ج 7 ، ص
271 ، ح 9311 / الذکرى، ص 218 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 306 .