1 . الفضل بن الحسن بن الطبرسى عن
الصادق علیهالسلام قال: مَا یَمْنَعُ أَحَدَکُمْ اِذَا
دَخَلَ عَلَیهِ غَمٌ مِنْ غُمُومِ الدُّنْیَا أَنْ یَتَوَضَّأْ ثُمَّ یَدْخُلَ الْمَسْجِدَ
فَیَرْکَعَ رَکْعَتَیْنِ یَدْعُواللّهَ فِیْهِمَا، أَمَا سَمِعْتَاللّهَ یَقُولُ:
وَ اسْتَعِیونُوا بِالصَّبْرِ والصَّلاةِ.
مرحوم طبرسى در ذیل آیه شریفه
100 از سوره بقره از امام صادق علیهالسلام نقل
مىکند که فرمود: چه چیزى شما را منع مىکند از اینکه هر گاه ناراحتى و سختى از ناراحتىها
و غمهاى دنیا به سوى شما آمد، وضو بگیرد و داخل مسجد شود و دو رکعت نماز بخواند و
در نمازش از خداوند کمک بطلبد. مگر نشنیدهاید که خداوند مىفرماید: و کمک بگیرید به
وسیله صبر و نماز (از خداوند).
2 . حدثنا احمد بن الحسن القطان
عن الحسین بن على السکرى عن محمد بن زکریا البصرى عن محمد بن عمارة عن أبیه عن الصادق
علیهالسلام عن أبیه علیهالسلام قَالَ:
اِنَّ الزَّلاَزِلَ وَالْکُسُوفَیْنِ وَالرِّیَاحَ الْهَائِلَةَ مِنْ عَلاَمَاتِالسَّاعَةِ
فَاِذَا رَأَیْتُمْ شَیْئا مِنْ ذَلِکَ فَتَذَکَّرُوا قِیَامَ الْقِیَامَةِ وَ أَفْزَعُوا
اِلَى مَسَاجِدِکُمْ.
امام صادق علیهالسلام از
پدرش نقل مىکند که فرمودند: زلزله و خورشید گرفتگى و ماه گرفتگى و بادهاى ترسناک همگى
از نشانههاى روز قیامت است، پس هرگاه یکى از اینها را دیدید، روز قیامت را به یاد
آورید و به مسجدهایتان پناه ببرید.
3 . و عن محمودِ بن لبید قال: انکَسَفَتِ
الشَّمْسِ یَوْمَ مَاتَ اِبْرَاهِیْمَبْنَ رَسُولِاللّهِ صلىاللهعلیهوآلهفَقَالَ
النَّاسُ: انْکَسَفَتْ لِمَوْتِ اِبْرَاهِیْمِ ابْنَ النَّبِىِّ صلىاللهعلیهوآله، فَخَرَجَ
رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله حِیْنَ سَمِعَ ذَلِکَ فَحَمِدَاللّهِ
وَ أَثْنَى عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ: أَمَّا بَعْدَ أَیُّهَا النَّاسُ اِنَّ الشَّمْسَ
وَالْقَمَرْ آیَتَانِ مِن آیَاتِاللّهِ عَزَّوَجَلَ لاَ یَنْکَسِفَانِ لِمَوتِ أَحَدٍ
وَ لاَ لِحَیاتِهِ فَاِذَا رَأَیْتُمْ ذَلِکَ
فَافْزَعُوا اِلَى الْمَسَاجِدِ.
محمود بن لبید مىگوید: روزى که
پسر رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ابراهیم فوت کرد، خورشید گرفت،
مردم گفتند: بخاطر مرگ پسر پیامبر است. رسول خدا صلىاللهعلیهوآله هنگامى
که این سخنان را شنید، بیرون آمد و حمد و ستایش خداوند را به جاى آورد و سپس فرمود:
اى مردم! خورشید و ماه، دو نشانه از نشانههاى خداوند هستند که نه براى مرگ کسى مىگیرند
و نه براى حیات و تولد کسى. پس هرگاه این واقعه را دیدید به مسجدها پناه ببرید.
4 . الحسین بن سعید عن النضر عن
عاصم عن ابىبصیر قَالَ: انْکَسَفَ الْقَمَرُ وَ أَنَا عِنْدَ أَبىعَبْدِاللّه علیهالسلامفِى
شَهْرِ رَمَضَانَ فَوَثَبَ وَ قَالَ: اِنَّهُ کَانَ یُقَالَ: اِذَا انْکَسَفَالقَمَرُ
وَالشَّمْسُ فَافْزَعُوا اِلَى مَسَاجِدِکُمْ.
ابىبصیر مىگوید: در ماه رمضان
نزد امام صادق علیهالسلام بودم که ماه گرفت، ایشان از جاى
برخاست و فرمود: او مىگفت (شخصى که در نزد ابىبصیر و امام مشخص بوده است) هنگامى
که ماه و خورشید مىگیرید به مسجدهایتان پناه ببرید.
5 . حمید بن زیاد عن الحسن بن محمد
الکندى عن احمد بن الحسن المیثمى عن أبان بن عثمان عن محمد بن المفضل قال: سَمِعْتُ
أَبَاعَبْدِاللّهِ علیهالسلام یَقُولُ: جَاَئتْ فَاطِمَةُ علیهاالسلام اِلَى
سَارِیَةٍ فِى الْمَسْجِدِ وَ هِىَ تَقُولُ وَ تُخَاطِبُ النَّبِىَّ صلىاللهعلیهوآله: قَدْ
کَانَ بَعْدَکَ أَنْبَأٌ وَ هَنْبَثَةٌ لَوْ کُنْتَ شَاهِدَهَآ لَمْ یَکْثُرِالْخَطْبُ
اِنَّا فَقَدْنَاکَ فَقْدَ الْأَرْضِ وَابِلَهَا وَاخْتَلَّ قَوْمُکَ فَاشْهَدْهُمْ
وَ لا تَغِبُ.
محمد بن مفضل مىگوید: از امام صادق
علیهالسلام شنیدم که مىفرمود: فاطمه علیهاالسلام کنار
یکى از ستونهاى مسجد آمد، در حالى که خطاب به پیامبر صلىاللهعلیهوآله چنین
سخن مىگفت: پس از تو وقایع ناگوار و جار و جنجالهایى به پا شد که اگر حضور مىداشتى
قطعا دامنه آن چنین وسعت نمىیافت. ما تو را از دست دادیم همانند باران شدیدى که زمین
آن را از دست بدهد و در میان قومت چنان فسادى به وجود آمد، آنان را نظاره کن و از نظر
دور مدار.
6 . احمد بن أبىعبداللّه البرقى
عن جعفر بن محمد عن عبداللّه بن میمون القداح عن أبىعبداللّه عن أبیه عن جدّه على
بن الحسین علیهالسلام قال: قَالَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ
علیهالسلام: یَا رَبِّ مَنْ أَهْلُکَ الَّذِینَ
تُظِلُّهُمْ فِى ظِلِّ عَرْشکَ یَوْمَ لاَ ظِلَّ اِلاَّ ظِلُّکَ؟ قَالَ: فَأَوْحَى
اللّهُ اِلَیْهِ... الَّذِینَ یَأوُونَ اِلَى مَسَاجِدِى کَمَا تَأْوِى النُّسُورُ
اِلَى أَوْکارِهَا... .
از امام سجاد علیهالسلام روایت
شده که موسىبن عمران فرمود: پروردگارا، چه کسانى را در روز قیامت که هیچ سایهاى به
جز سایه تو نیست، در سایه عرشت قرار مىدهى؟ پس خداوند به او وحى نمود: کسانى که [براى
عبادت] به مساجد من پناه مىآورند همچون عقابها که به آشیانههایشان
پناه برند.
7 . و روى سَماعَةُ عن أَبىعَبْدِاللّهِ
علیهالسلام أَنَّهُ قَالَ: اِنَّ أَحَدَکُمْ
اذَا مَرِضَ دَعَاالطَّبِیبَ وَ أَعْطاهُ وَ اذَا کَانَتْ لَهُ حَاجَةٌ اِلَى و سُلْطَانِ
رَشَا الْبَوَّابَ وَ أَعْطَاهُ وَ لَوْ أَنَّ أَحَدَکُمْ اِذَا فَدَحَهُ أَمْرٌ فَزِعَ
اِلَىاللّهِ تَعَالى فَتَطَهَّرَ وَ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ قَلَّتْ أَو کَثُرَتْ ثُمَّ
دَخَلَ الْمَسْجِدَ فَصَلَّى رَکْعَتَیْنِ فَحَمدِاللّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ وَ صَلَّى
عَلَى النَّبِىِّ وَ أَهلِ بَیْتِهِ علیهمالسلام ثُمَّ
قَالَ: اللَّهُمَّ اِنْ عَافَیْتَنِى مِنْ مَرَضِى أَو رَدَدْتَنِى مِنْ سَفَرِى أو
عافَیتَنِى مِمَّا أخَافُ مِنْ کَذا وَ کَذا الاّ آتَاهُ اللّهُ ذَلِکَ وَ هِىَ الْـیَمیِنُ
الْوَاجِبَةُ وَ مَا جَعَلَ اللّهُ تَبَارَکَ وَ تَعالى عَلَیهِ فِى الشُّکْرِ.
امام صادق علیهالسلاممىفرماید:
همانطور که هرگاه یکى از شما مریض شود نزد پزشک مىرود و دستمزدى به او مىپردازد و اگر حاجتى داشته باشد به دربان رشوه
مىدهد و به او عطا مىکند [تا به مطلوبش برسد]؛ چنانچه
امرى یا دینى بر شما سنگینى کرد، به خداوند متعال پناه (ببرد) و وضو بگیرد و کم یا
زیاد صدقه بدهد و بعد وارد مسجد شود دو رکعت نماز بگزارد و حمد و ثناى الهى را به جاى
آورد و بر پیامبر و اهل بیتش درود بفرستد سپس بگوید: خداوند از آنچه مىترسم، مرا سلامت
بدار، خداى تعالى حاجتش را برآورد، این سوگند واجب الهى با شکرگزارى بندهاى تحقق مىیابد.
روایت
اهل سنّت
1 . حدثنا ابراهیم بن یعقوب عن زید
بن حباب أن حمیدالمکى مولى ابنعلقمة حدثه أن عطاء بن أبىرباح حدثه عن ابىهریرة قال:
قَالَ رَسُولَ اللّه صلىاللهعلیهوآله: اِذَا
مَرَرْتُمْ بِریَاضِ الْجَنَّةِ فَارْتَعُوا، قُلْتُ: یَا رَسُولَاللّهِ وَ مَا رِیَاضُ
الْجَنَّةِ؟ قَالَ: المَسَاجِدُ، قلت و ما الرَّتَعُ یا رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله؟ قَالَ:
سُبحاناللّهِ والْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اله الاَّ اللّهُ و اللّه أکبر.
ابوهریره مىگوید: رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود:
هرگاه از باغهاى بهشت عبور کردید با خوشى و کامرانى بخورید، اى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله باغهاى
بهشت کجاست؟ فرمود: مساجد. گفتم: خوردن چگونه است اى رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود:
به تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر گفتن.
. مجمعالبیان، ج 1 ، ص 195 ـ 194 / بحارالأنوار، ج 88 ، ص 341 .
. الأمالىالصدوق، ص 465 ، ح 4 / وسائلالشیعة، ج 7 ، ص 487 ، ح 9927 / بحارالأنوار، ج 88 ، ص 147 .
. مسکنالفواد، ص 103 / مستدرکالوسائل، ج 6 ، ص 168 ، ح 6695 / بحارالأنوار، ج 79 ، ص 91 / در من لایحضرهالفقیه با تفاوت به شکل مرسل نقل شده است، ج
1 ، ص 540 ، ح 1507 ، نظیر این روایت با تفاوت در سند و متن در متون اهلسنت نیز
نقل شده است. ر.ک: صحیح مسلم، ج 3 ، ص 35 ـ 31 .
. التهذیب، ج 3 ، ص 293 / سند شیخ به حسین بن سعید در صفحه 73 ذکر
شد. / وسائلالشیعة، ج 7، ص
491، ح 9938 .
. الکافى، ج 8 ، ص 376 ـ 375 ، ح 564 .
. المحاسن، ج 1 ، ص 16 ، ح 45 و ص 293، ح 454 / مستدرکالوسائل، ج 3 ، ص 361 ، ح 3782 .
. من لایحضرهالفقیه، ج 1 ، ص 557 ، ح 1544 ، سند شیخ صدوق به سماعة بن
مهران در صفحه 276 ذکر شده است. /التهذیب، ج 3 ، ص 182 ، ح 1 / وسائلالشیعة، ج 8 ، ص 136 ، ح 10245 .
. سننالترمذى، ج 5 ، ص 193 ـ ح 3576 / کنزالعمال، ج 7 ، ص 451 ، ح 20739 .