1 . محمد بن یحیى عن احمد بن محمد
عن احمد بن أبىداود عَن بعض أصحابنا عَن أحَدِهما علیهالسلام قَالَ:
دَخَلَ رَجُلاَنِ الْمَسْجِدَ أَحَدُهُمَا عَابِدٌ وَالآخَرُ فَاسِقٌ فَخَرَجَا مِنَ
الْمَسْجِدِ وَالْفَاسِقُ صِدِّیقٌ والْعَابِدُ فَاسِقٌ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ یَدْخُلُ
الْعَابِدُ الْمَسْجِدَ مُدِلّا بِعِبَادَتِهِ یُدِلُّ بِهَا فَتَکُونُ فِکْرَتُهُ
فِى ذَلِکَ وَ تَکُونُ فِکْرَةُ الْفَاسِقِ فِى التَّندُّم عَلَى فِسْقِهِ وَ یَسْتَغْفِرُاللّهَ
عَزَّوَجَلَّ مِمَّا صَنَعَ مِنَ الذُّنُوبِ.
در روایتى از امام صادق علیهالسلام و یا
امام باقر علیهالسلام آمده است: دو مرد داخل مسجد شدند
که یکى از آنها عابد بود و دیگرى گناهکار، و چون از مسجد خارج شدند گناهکار، درستکار
و عابد فاسق و گناهکار، و دلیلش این بود که عابد وارد مسجد شد در حالى که به عبادت
خود مىبالید [گرفتار عجب و خودپسندى شده بود ]و پیوسته فکرش مشغول این بود. ولى گناهکار از کردهى خود پشیمان
بود و به درگاه خداوند از آنچه از گناهان انجام داده است، استغفار مىکرد.
2 . عدة من اصحابنا عن سهل بن زیاد
عن جعفر بن محمد الأشعرى عن ابن القَدَاح عَن أبىعِبدِاللّه علیهالسلام قَالَ:
مَا مِنْ شَیىءٍ الاّ وَ لَهُ حَدٌّ یَنْتَهِى اِلَیْهِ اِلاَّ الذِّکْرَ... ثُمَّ
قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ اِلَى النَّبِىِّ صلىاللهعلیهوآله فَقَالَ:
مَنْ خَیْرُ أَهْلِ الْمَسْجدِ؟ فَقَال: أَکْثُرُهُمْ للّه ذِکْرا.
از امام صادق علیهالسلام نقل
شده که فرمودند: هیچ چیزى نیست مگر اینکه انتهایى دارد مگر ذکر، سپس فرمود: مردى به
حضور پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآلهرسید و گفت: بهترین اهل مسجد چه
کسانى هستند؟ حضرت فرمودند: کسانى که بیشترین ذکر را براى خدا بگویند.
3 . الحسین بن سعید عن فضالة عن
حسین بن عثمان عن ابن مسکان عن ابن أبىعمیر قَالَ: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللّهِ علیهالسلام عَنِ
الرَّجُلِ یَتَکَلَّمُ فِى الاِقَامَةِ قَالَ: نَعَمْ فَاِذَا قَالَ المُؤَذِّنُ قَدْ
قَامَتِ الصَّلاَةُ فَقَدْ حَرُمَ الْکَلاَمُ عَلَى أَهْلِ الْمَسْجِدِ اِلاَّ أَن
یَکُونُوا قَدِاجْتَمَعُوا مِنْ شَتَّى وَ لَیْسَ لَهُمْ اِمَامٌ فَلا بأسَ أَن یَقُول
بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ تَقَدَّمْ یَا فُلاَنُ.
ابن ابىعمیر مىگوید: از امام صادق
علیهالسلام پرسیدم. از مردى که در حال گفتن
اقامه سخن مىگوید؟ حضرت فرمودند: آرى، پس هنگامى که مؤذن «قد قَامَتالصَلاة» گفت
سخن گفتن بر اهل مسجد حرام مىشود مگر اینکه افراد مختلفى جمع شده باشند و امام جماعت
نداشته باشند در این صورت اشکالى ندارد که برخى فردى دیگر را براى پیشنمازى مشخص کنند.
4 . و عن رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله أنَّهُ
قال: یُؤُمُّکُمْ أَکْثَرُکُمْ نُورَا وَالنُّورُ الْقُرْآنُ وَ کُلُّ أَهْلِ الْمَسْجِدِ
أَحَقُّ بِالصَّلاةِ فِى مَسْجِدِهِمْ اِلاَّ أَن یَکُونَ أَمِیرُهُمْ یَعْنِى یَحْضُرُ
فَاِنَّهُ أَحَقُّ بِالامَامَةِ مِنْ أَهْلِ الْمَسْجِدِ.
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمودند:
کسى از شما که از نور بیشترى برخوردار است پیشنماز مىشود. و آن نور، نور قرآن است
و هر یک از اهل مسجد، به نماز در مسجد خودشان سزاوارتر است مگر اینکه فرمانده و امیرشان
[بزرگشان] حاضر باشد که در این صورت
او سزاوارتر به امام جماعت از اهل مسجد است.
5 . و کَانَ [الحسن علیهالسلام] یَقُول: أَهْلُ الْمَسْجِدُ زُوَّارُِاللّهِ
وَحَقُ عَلَى الْمَزُورِ التُحْفَةُ لِزَائِدِهِ.
امام حسن علیهالسلام مىفرمودند:
اهل مسجد زائران خداوند هستند و بر زیارت شونده است که هدیه به زائرش بدهد.
6 . و رَوَى زُرَارَةُ عَن أبىجَعْفَرٍ
علیهالسلام أَنَّهُ قَالَ: اِذَا أُقِیمَتِ
الصَّلاَهُ حَرُم الْکَلامُ عَلَى الاِمَامِ وَ أَهْلِ الْمَسْجِدِ الاّ فِى تَقْدِیْمِ
اِمَام.
امام باقر علیهالسلام مىفرماید:
هنگامى نماز برپا مىشود سخن گفتن بر امام جماعت و اهل مسجد حرام مىشود مگر در تعیین
پیشنماز.
7 . أخبرنا محمد عن موسى قال حدثنا
أبى عن أبیه عن جده جعفر بن محمد عن أبیه ع ن جده على بن الحسین عن أبیه عن على علیهالسلام قال:
قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله: اِذَا نَزَلَتِ الْعَاهَاتُ وَالْآفَاتُ
عُوْفِىَ أَهْلُ الْمَسَاجِدِ.
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله فرمودند:
هنگامى که بلاها و آفتها نازل مىشود، اهل مسجد از ابتلاى به آن معاف مىشوند.
8 . عن النَّبِىِّ صلىاللهعلیهوآله قَالَ:
مَا مِنْ یَوْمٍ اِلاَّ وَ مَلَکٌ یُنَادِ فِى الْمَقَابِرِ مَنْ تَغْبِطُون فَیَقُولُونَ
أَهْلَ الْمَسَاجِدِ یُصَلُّونَ وَ لاَنَقْدِرُ وَ یَصُومُونَ وَ لانَقْدِرُ.
پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله فرمودند:
هیچ روزى نیست مگر اینکه ملکى در قبرستانها ندا مىدهد: به چه کسانى غبطه مىخورید؟
پس مىگویند: به اهل مساجد. نماز مىگزارند و روزه مىگیرند و ما نمىتوانیم.
9 . حدثنا ابى عن سعد بن عبداللّه
عن ایوب بن نوح عن الربیع بن محمدالمسلى عن عبدالأعلى عن نوف قال: بِتُ لَیْلَةَ عِنْدَ
أَمِیرِالمُؤْمِنِیْنَ عَلِىّ علیهالسلام فَکَانَ
یُصَلى اللَّیلَ کُلَّهُ... فَقَالَ یَانُوفْ اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ أَوْحَى اِلَى
عِیسَى بْنِ مَرْیَمَ علیهالسلام قُلْ لِلملإ مِنْ بَنِىاِسرَائِیلَ
لاَ یَدْخُلُو بَیْتا مِنْ بُیُوتِى اِلاَّ بِقُلُوب طَاهِرَةٍ وَ أَبْصَارٍ خَاشِعَةٍ
وَ أَکُفٍّ نَقِیةٍ وَ قُل لَهُمْ أَنى غَیْرُ مُستَجِیبٍ لِأَحَدٍ مِنْکُم دَعْوَةٍ
وَ لِأحَدِ مِنْ خَلقى قِبَلُهُ مُظْلِمَةٌ.
نوف بکالى مىگوید: شبى نزد حضرت
على علیهالسلامخوابیدم. حضرت تمام شب را نماز مىخواند
پس فرمود: اى نوف؛ خداوند عزوجل به عیسىبن مریم وحى فرمود که: به بنىاسرائیل بگو:
جز با دلهاى پاکیزه و دیدگان خاشع و دستان پاک به هیچ یک از خانههاى من [مساجد] وارد
نشوند. و به آنان بگو من هیچ یک از دعاهاى شما را در حالى که از یکى از مخلوقاتم مظلمهاى
بر گردن شماست [تا آن را برنگرداند و ردّ نکند ]اجابت نمىکنم.
10 . و فى وصیة النَّبِىِّ صلىاللهعلیهوآله لِأَباذَررٍ
قال صلىاللهعلیهوآله: یَا أَبَاذَرٍّ طُوبى لِأَصْحَابِ
الْأَلْوِیَةِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَحْمِلُونَهَا فَیَسبقُونَ النَّاسَ اِلَى الْجَنَّةِ
أَلاَوَهُمُ السَّابِقُونَ اِلَى الْمَساجِدِ بالْأَسْحَارِ وَ غَیْرِها.
اى ابوذر! خوش به حال پرچمداران
روز قیامت که پرچمها را حمل مىکنند و از مردم در رفتن به بهشت پیشى مىگیرند. آگاه
باش! آنان کسانى هستند که در رفتن به مساجد در سحرگاهان و دیگر اوقات بر همگان سبقت
مىجستند.
11 . و فى روایة ابراهیم بن عبدالحمید
عن أبىعبداللّه علیهالسلام قال: مَنْ أَقامَ فِى مَسْجِدٍ
بَعْدَ صَلاَتِهِ انْتِظَارا لِلصَّلاَةِ فَهُوَ ضَیْفُاللّهِ َحَقٌ عَلَىاللّهِ أَنْ یُکْرِمَ ضَیْفَهُ.
امام صادق علیهالسلاممىفرمایند:
هر کس پس از نمازش به انتظار نماز دیگر در مسجد بماند، مهمان خداست و بر خداوند است
که مهمانش را گرامى بدارد.
12 . السید الرضى فى المجازات النبویة
عن النبى صلىاللهعلیهوآله قال: إِنَّ لِلْمَساجِدِ أوْتادا
الْمَلائِکَةُ جُلَساؤُهُمْ إِذا غابُوا افْتَقَدُوهم وَ إن مَرِضُوا عادُوهُمْ وَ
إِن کانُوا فِى حاجَةِ أَعانُوهُمْ.
پیامبر خدا صلىاللهعلیهوآله فرمود:
مساجد را میخهایى است که فرشتگان با آنان همنشین هستند [مردانى
که حضور پیوسته در آن دارند] چنانچه روزى آنان را نبینند،
به سراغشان مىروند و چون بیمار شوند از آنان عیادت مىکنند و اگر به دنبال کار و حاجتى
باشند آنان را یارى مىدهند.
ر.ک: روایت
1 و 2 «بهترین و بدترین مکانها در زمین» و روایت 4 «خانههاى خدا در زمین».
. الکافى، ج 2 ، ص 314 ، ح 6 / وسائلالشیعة، ج 1 ، ص 101 ، ح 243 / بحارالأنوار، ج 69 ، ص 311 ، ح 6 ، شیخ صدوق در عللالشرایع، ج 2 ، ص 354 ، ح 1 روایت را با این سند نقل مىکند: أبى ره عن محمد بن یحیى العطار عن محمد بن
احمد عن احمد بن محمد رفعه قال: قال الصادق علیهالسلام.
. الکافى، ج 4 ، ص 242 ، ح 1 / وسائلالشیعة، ج 7 ، ص 160 ، ح 9006 .
. التهذیب، ج 2 ، ص 55 ، ح 29 / استبصار، ج 1 ، ص 301 ، ح 7 ؛ سند شیخ طوسى به حسین بن سعید در
صفحه 73 ذکر شد / وسائلالشیعة، ج 5 ، ص
395 ، ح 6899 / نظیر این روایت در دعائمالاسلام، ج 1 ، ص 164 نقل شده است. / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 160 .
. دعائمالاسلام، ج 1 ، ص 152 / بحارالأنوار، ج 85 ، ص 110 / مستدرکالوسائل، ج 6 ، ص 474 ، ح 7289 .
. ارشادالقلوب، ج 1 ، ص 77 .
. من لایحضرهالفقیه، ج 1 ، ص 285 ، و 385 ، ح 879 و 1137 / وسائلالشیعة، ج 5 ، ص 393 ، ح 6893 .
. الجعفریات، ص 39 / مستدرکالوسائل، ج 3 ، ص 356 ، ح 3769 .
. مستدرکالوسائل، ج 3 ، ص 362 ، ح 3786 / نظیر این روایت در منابع اهلسنت
هم ذکر شده است. کشفالخفاء، ج 2 ، ص 191
.
. الخصال، ج 1 ، ص 337 ، ح 40 / این روایت با اندک تفاوت در متن در أمالى مفید، ص 132 ، ح 1 با این سند نقل شده است: حدثنا الشیخ الجلیل المفید عن أبوالحسن على بن خالد المراغى عن الحسین بن
محمد البزاز عن ابوعبداللّه جعفر بن عبداللّه العلوى المحمدى عن یحیى بن هاشم الغسانى
عن أبىعاصم البنیال عن سفیان عن أبىاسحاق عن علقمة بن قیس عن نوف البکالى / اعلام الدین، ص 123 / بحارالأنوار، ج 90 ، ص 356 / در مستدرکالوسائل روایت با این سند آمده است: وَ عَن
الصفار عن ایوب بن نوح عن العباس بن عامر عن ربیع بن محمدالمسلمى مثله، ج 5 ،
ص 27 ، ص 5844 .
. مکارمالأخلاق، ص 461 ؛ با سند کامل این روایت با ذکر بقیه جزئیات در بحث
«خرید و فروش در مسجد» ذکر شده است.
. المحاسن، ج 1 ، ص 48 / وسائلالشیعة، ج 4 ، ص 118 ، ح 4671 / بحارالأنوار، ج 81 ، ص 3 .
. مستدرک الوسائل، ج 3 ، ص 358 ، ح 3774 / بحارالأنوار، ج 80 ، ص 373 ، ح 38 .