نمایش صفحات

در قرآن افزون بر مسجد، عبادتگاهى به نام «محراب» مطرح شده است. این واژه چهاربار به صورت مفرد[1] و یک‏بار به صورت جمع (محاریب)[2] در قرآن آمده است. برخى مفسران،[3] محراب را به معناى مسجد یا جایگاه خاصى از آن دانسته‏اند.[4] و از این جهت آن را محراب نامیده‏اند که محل محاربه و جنگ با شیطان و هواى نفس است، و برخى با توجه به معناى دیگر ماده «حرب» (عارى بودن) گفته‏اند وجه تسمیه آن به این نام این است که در آن مکان شایسته است انسان از هر نوع اشتغال به دنیا و آشفتگى خاطر، عارى باشد.[5]

در داستان داوود علیه‏ السلام آمده است:

«آیا داستان شاکیان هنگامى که از «محراب» (داوود) بالا رفتند به تو رسیده است؟! در آن هنگام که (بى‏مقدمه) بر او وارد شدند و او از دیدن آنها وحشت کرد؛ گفتند: نترس دو شاکى هستیم که یکى از ما بر دیگرى ستم کرده؛ اکنون میان ما به حق داورى کن و ستم روا مدار و ما را به راه راست
هدایت کن».[6]

 

آیه بیانگر این حقیقت است که داوود علیه‏ السلام براى خود محراب و مسجدى داشت که در آن به عبادت مى‏پرداخت.

در داستان سلیمان علیه‏السلام در آیه 12 و 13 سوره سبأ آمده است عدّه‏اى از جنیان مسخّر و در خدمت وى بودند و از جمله کارهایى که براى او انجام مى‏دادند این بود که برایش محراب‏ها مى‏ساختند:

«و لِسُلَیمانَ الرّیحَ غُدُوُّها شَهرٌ ورَواحُها شَهرٌ ... و مِنَ الجِنِّ مَن یَعمَلُ بَینَ یَدَیهِ بِاِذنِ رَبِّهِ .... * یَعمَلونَ لَهُ ما یَشاءُ مِن مَحاریبَ...».

«و براى سلیمان باد را مسخر ساختیم که صبحگاهان مسیر یک ماه را مى‏پیمود و عصر گاهان مسیر یک ماه را... و گروهى از جنّ پیش روى او به اذن پروردگارش کار مى‏کردند؛... آنها هرچه سلیمان مى‏خواست برایش درست مى‏کردند: معبدها و... ».

 

با توجه به معنایى که مفسران براى محراب و محاریب ذکر کرده‏اند استفاده مى‏شود ساخت مسجد و حضور و عبادت در آن در عصر و آیین داوود و سلیمان رایج بوده است.

افزون براین، مسجد الاقصی که با همین نام در قرآن مطرح شده توسط سلیمان علیه‏السلام بنا شده است.[7]

این مسجد قبله اوّل مسلمانان و از مساجد تاریخى و بسیار مقدس است و پس از کعبه و مسجدالحرام بنا شده و طبق روایتى از پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله پس از پانصد سال از بناى مسجدالحرام و کعبه تأسیس شده است.[8] و آن حضرت فرمود:
«یک نماز دراین مسجد معادل پانصد نماز (در مساجد معمولى) است.[9]»

 

در آیه اول سوره اسراء سفر شبانه پیامبر صلى‏ الله ‏علیه‏ و‏آله از مسجدالحرام به مسجدالاقصی که مقدمه‏اى براى معراج او بوده مطرح شده‏است:

 

«سُبحانَ الَّذى اَسرى بِعَبدِهِ لَیلًا مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ اِلَى المَسجِدِ الاَقصَا الَّذى برَکنا حَولَهُ لِنُرِیَهُ مِن آیاتِنا...».

«پاک و منزه است خدایى که بنده‏اش را در یک شب از مسجدالحرام به مسجد الاقصا که گرداگردش را پر برکت ساخته‏ایم برد تا برخى آیات خود را به او نشان دهیم».

 

در آیه یاد شده، مسجدالاقصا این‏گونه معرفى شده است: مسجدى است که خداوند گرداگردش را پر برکت قرار داده است: «الذى بارکنا حوله» این صفت بیانگر این است که مسجدالاقصا علاوه براین که خود، مسجدى با برکت است اطراف آن نیز سرزمین با خیر و برکت است. ممکن است مقصود از این برکت، برکت ظاهرى و مادى باشد؛ چرا که این مسجد در منطقه‏اى سرسبز و خرّم و مملوّ از درختان و آب و آبادى واقع شده است و نیز ممکن است اشاره به برکات معنوى باشد؛ زیرا این سرزمین در طول تاریخ مرکز ظهور پیامبران بزرگ الهى و خاستگاه توحید و یگانه‏پرستى بوده است.[10]

نکته دیگر اینکه وصف «الاقصا» (دورتر) براى این مسجد به این جهت است که در قیاس با مسجدالحرام در نقطه دورتر و فاصله نسبتا زیادى قرار دارد.[11]

    در آیات بعدى سوره اسراء به تصرف و تسلط مسجدالاقصی توسط گروهى جنگجو و پیکار در دو نوبت در پى‏فسادگرى بنى‏ اسرائیل اشاره شده است:

«و قَضَینا اِلى بَنى‏اِسرءیلَ فِى الکِتبِ لَتُفسِدُنَّ فِى الاَرضِ مَرَّتَینِ و لَتَعلُنَّ عُلُوًّا کَبیرا... فَاِذا جاءَ وَعدُ الأخِرَةِ لِیَسوءوا وُجوهَکُم ولِیَدخُلُوا المَسجِدَ کَما دَخَلوهُ اَوَّلَ مَرَّةٍ ولِیُتَبِّروا ما عَلَوا تَتبیرا».[12]

«ما به بنى‏ اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دو بار در زمین فساد خواهید کرد و برترى‏جویى بزرگى خواهید نمود... و هنگامى که وعده دوم فرا رسد آن‏چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که آثار غم و اندوه در صورت‏هایتان ظاهر مى‏شود و داخل مسجدالاقصا مى‏ شوند همان‏گونه که بار اول وارد آن شده‏اند و آنچه را زیر سلطه خود مى‏گیرند درهم مى‏کوبند».

 

در این‏که دو بار فسادگرى بنى ‏اسرائیل و در مقابل دو بار ذلت وخوارى ایشان توسط مردان پیکارگر و جنگجو و تسلط آنان بر مسجد الاقصی و تخریب بلاد بنى ‏اسرائیل کى و چگونه اتفاق افتاده یا در آینده اتفاق خواهد افتاد میان مفسران گفتگو و محل بحث است[13] که به جهت ارتباط نداشتن به بحث ما از آن صرف‏نظر مى‏شود.



[1] .  سوره آل‏عمران، آیه 37 و 39 ؛ سوره مریم، آیه 11 ؛ سوره ص، آیه 21 .

[2] . سوره سبأ، آیه 13 .

[3] . ر.ک: مجمع البیان، ج 1 ـ 2 ، ص 739 ـ 740 ، ج 7 ـ 8، ص 598 ؛ الکشاف، ج 1 ، ص 358 .

[4] . شایان ذکر است در مساجد صدر اسلام مانند مسجد قباء و مسجدالنبى چیزى بنام محراب وجود نداشت. زمانى که عمر بن عبدالعزیز به دستور ولید مسجد النبى را توسعه مى‏داد در مکان نماز پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله محراب درست کرد و از آن زمان به بعد ساخت محراب در مساجد رایج شد. ر.ک: آثار اسلامى مکه و مدینه، ص 221 ـ 222 . و محرابى که در آیین‏هاى پیشین رایج بود با محراب مساجد مسلمانان متفاوت بوده است زیرا آن محراب‏ها به صورت اتاقکى بود که از کف عبادتگاه بالاتر قرار داشت بطورى که چند پله مى‏خورد. ر.ک: تفسیر نمونه، ج 2 ، ص 399 .

[5] . مفردات راغب، ص 110 .

[6] . سوره ص، آیه 21 ـ 22 .

[7] . مجمع البیان، ج 7 ـ 8 ، ص 227 و ص 598 ـ  599 .

[8] . ر.ک: الحج والعمره فى الکتاب والسنه، ص 43 و ص 56 .

[9] . همان، ص 51 .

[10] . ر.ک: تفسیر نمونه، ج 12 ، ص ،10 .

[11] . تفسیر الجلالین، ص 364 .

[12] . سوره اسراء، آیات 4 ـ 7 .

[13] . ر.ک: تفسیر نمونه، ج 12 ، ص 27 .