1 ـ حیات دین در جامعه
در سوره حج، آیه 40 آمده است:
«... لَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَومِعُ و بِیَعٌ و صَلَوتٌ و مَساجِدُ یُذکَرُ فِیهَا اسمُ اللَّهِ کَثیرًا...».
«و اگر خداوند بعضى مردم را بوسیله بعضى دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها و معابد یهود و نصارا و مساجد که نام خدا درآن بسیار برده مىشود ویران مىگردد».
در این آیه بجاى این که خداى سبحان بفرماید اگر جهاد و مبارزه مؤمنان با کافران نبود، دین خدا و معنویّت نابود مىشد، فرمود: اگر جهاد مؤمنان با دینستیزان نبود مساجد و معابد نابود مىشدند راز این تعبیر، این حقیقت است که حیات دین الهى در جامعه به حیات و سر پا بودن مساجد و معابد است که نماد دین خدایند.
هدف دینستیزان در برچیدن مساجد و معابد از جوامع دینى در واقع نابودى دین و معنویّت است؛ چه این که آنان در غیاب دین و معنویّت مىتوانند بر جوامع سلطه یابند و به اهداف خود برسانند بنابراین، بر مؤمنان و متدینان است که با تمام وجود از مساجد و معابد حفاظت و دفاع کنند تا در سایه آن جامعهاى سالم، مطلوب و رهیده از استعمار و استثمار و استکبار داشته باشند.
البته روشن است که مقصود از حفاظت مساجد در برابر دشمنان تنها حفاظت بناى آن نیست بلکه مهمتر از آن، حفظ مساجد از افکار و برنامههاى پلید و منافقانه دشمنان است.
2 ـ اُنس و وحدت
در آیات 107 و 108 سوره توبه دو نوع مسجد مطرح شده است: مسجد ضرار و زیانرسان[1] و مسجد بنا شده براساس اخلاص و تقوا.
مسجد ضرار اینگونه معرفى شده است:
«و الذین اتخذوا مسجدا ضرارا و کفرا و تفریقا بین المؤمنین و ارصادا لمن حارب اللّه و رسوله من قبل ...».
«گروهى از منافقان مسجدى ساختند براى زیان رساندن (به مسلمانان) و تقویت کفر و تفرقهافکنى میان مؤمنان و کمینگاه براى کسى که از پیش با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود».
از مفهوم آیه یاد شده استفاده مىشود: مسجد سودمند مسجدى است که نافع براى همگان، مراکز ازدیاد ایمان مردم، پایگاه وحدت و اُنس و اُلفت مؤمنان و جایى براى فعالیّتهاى اجتماعى اولیاى خدا باشد. و این همان مسجدى است که براساس تقوا و اخلاص تأسیس شده باشد.
برخى مفسران از جمله «و تفریقا بین المؤمنین» استفاده کردهاند که نباید فاصله میان مساجد، آن چنان کم باشد که روى اجتماع یکدیگر اثر بگذارند. بنابراین آنها که روى تعصبهاى قومى و یا اغراض شخصى مساجد را در کنار یکدیگر مىسازند و جماعات مسلمانان را آن چنان پراکنده مىکنند که صفوف جماعت آنها خلوت و بىرونق و بىروح مىشود عملى برخلاف اهداف اسلامى انجام مىدهند.[2]
3 ـ مساوات و ستمگریزى
از جمله کارکردهاى تربیتى و اجتماعى مسجد این است که این کانونهاى مقدس در جامعه، پیامآور مساوات، برابرى و رعایت حقوق دیگران و احترام به آن است. چه این که مسجد، محل عبادت خدا و اظهار فروتنى در برابر او و آراسته شدن به زینت اخلاق عالى انسانى و الهى است و این، با تعدى به حقوق بندگان خدا و سرکشى و گردن فرازى در تعامل با آنان سازگار نیست. در همین راستا خداى حکیم در وصف مسجد الحرام مىفرماید:
«... والمَسجِدِ الحَرامِ الَّذى جَعَلنهُ لِلنّاسِ سَواءً اَلعکِفُ فیهِ والبادِ...».[3] «و مسجدالحرام که آن را براى همه مردم برابر قرار دادیم، چه کسانى که در آنجا زندگى مىکنند یا از نقاط دور وارد مىشوند».
افزون براین، هرگونه تعدى و انحراف از مسیر حق و ستم به حقوق دیگران در آن، عذاب دردناک الهى را به دنبال دارد:
«... ِ ومَن یُرِد فیهِ بِاِلحادٍ بِظُلمٍ نُذِقهُ مِن عَذابٍ اَلیم».[4]
«و هرکس بخواهد در آن، از راه حق منحرف گردد و دست به ستم زند، ما از عذابى دردناک به او مىچشانیم».
با این بیان، روشن مىشود خداى تعالى هرگز اجازه نمىدهد در خانه او به حقوق بندگان او تعدى شود و نیز روشن مىشود مساجد در جامعه دینى الهامبخش برادرى و برابرى و احترام به حقوق دیگران و دورى از تعدى و ستم است.
[1] . براى توضیح بیشتر درباره این نوع مسجد به مبحث مسجد ضرار در نوشته حاضر
مراجعه شود.
[2] . تفسیر نمونه، ج 8 ، ص 138 .