در این که آیا اعتکاف را مىتوان در هر مسجدى انجام داد یا باید در مساجد خاصى باشد، میان فقها اختلاف است. برخى با استناد به عموم «فى المساجد»در آیه استفاده کرده اند که در هر مسجدى مىتوان عمل اعتکاف را انجام داد گرچه اکثر علماى شیعه اعتقاد دارند که اعتکاف باید در مساجد خاص مانند مسجدالحرام ،مسجدالنبى صلى الله علیه وآله، مسجد کوفه و مسجد بصره یا مسجد جامع هر شهرى باشد.[1]
4 ـ عروج به ملکوت و شهود آیات خدا
معراج پیامبر صلى الله علیه وآله درنقطه شروع از مسجد آغاز شد و در نقطه پایان به مشاهده برخى آیات الهى انجامید:
«سُبحانَ الَّذى اَسرى بِعَبدِهِ لَیلًا مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ اِلَى المَسجِدِ الاَقصَا الَّذى برَکنا حَولَهُ لِنُرِیَهُ مِن آیاتِنا...».[2]
«پاک و منزه است خدایى که بندهاش (محمد صلى الله علیه وآله) را در
یک شب از مسجدالحرام به مسجد الاقصى ـ که گرداگردش راپر برکت ساختیم ـ برد تا برخى آیات خود را به او نشان دهیم».
مسجد مىتواند براى همه مؤمنان صالح، مبدء عروج و رسیدن به شهود آیات خدا باشد و این امر منحصر به پیامبر صلى الله علیه وآله نیست گرچه نوع خاص آن منحصر به او بوده است.
5 ـ طهارت روح و جان
خداوند در قرآن اهالى مسجد بنا شده براساس تقوا و رضاى الهى را این چنین معرفى کرده است:
«... لَمَسجِدٌ اُسِّسَ عَلَى التَّقوى مِن اَوَّلِ یَومٍ اَحَقُّ اَن تَقومَ فیهِ، فیهِ رِجالٌ یُحِبّونَ اَن یَتَطَهَّروا واللَّهُ یُحِبُّ المُطَّهِّرین...».[3]
«آن مسجدى که از روز نخست برپایه تقوا بنا شده شایستهتر است که در آن (به عبادت) بایستى؛ در آن، مردانى هستند که دوست مىدارند پاکیزه باشند».
طهارت روح و جان از هرنوع اندیشه و اوصاف ناپسند، عالىترین مقصد انسان است و راه این مقصد، مسجد و غایت آن ورود در دایره محبوبان خداست:
«واللّه یحبّ المتطهرین».[4]
«و خدا پاکیزگان را دوست دارد».
مسجد نه جاى کسانى است که در جسم خود آلودگى دارند:
«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَقرَبوا الصَّلوةَ و اَنتُم سُکرى حَتّى تَعلَموا ما تَقولونَ و لا جُنُبًا اِلّا عابِرى سَبیلٍ حَتّى تَغتَسِلوا...».[5]
«اى کسانى که ایمان آوردهاید در حال مستى به نماز(و اماکن آن یعنى مسجد) نزدیک نشوید تا بدانید چه مىگویید وهم چنین هنگامى که جنب هستید وارد مساجدنشوید جز به صورت عبور تا این که غسل کنید».
و نه جاى کسانى که در روح خود پلیدى و ناپاکى دارند:
«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اِنَّمَا المُشرِکونَ نَجَسٌ فَلا یَقرَبُوا المَسجِدَالحَرامَ بَعدَعامِهِم هذا...».[6]
«اى کسانى که ایمان آورده اید مشرکان پلید و ناپاکند؛ پس نباید بعد از امسال (سال نهم هجرت) نزدیک مسجدالحرام بشوند».
مسجد تنها و تنها جاى کسانى است که پاک باشند و خواهان طهارت و صفاى باطن خویشند.
آنچه سبب طهارت روح و جان انسان مىشود ذکر و تسبیح خداست و مسجد، جاى ذکر و تسبیح اوست.
6 ـ تقرّب به خدا
مسجد از سجده و سجود است و سجود به معناى خاصش یعنى نهادن پیشانى بر خاک براى اظها خضوع و بندگى در برابر خداى برتر و این، نزدیکترین حالت انسان به خداست و انتخاب این نام یعنى مسجد براى خانههاى خدا بیانگر این است که این اماکن بهترین و مناسبترین مکانها براى تقرب ونزدیک شدن به خداست.
خداوند در قرآن در موارد متعدد این مراکز مقدس را «مساجداللّه؛ مسجدهاى خدا» نامیده[7] و آن را به نام مبارکش اضافه کرده است تا از این راه، لطف و عنایت خاصش را به این اماکن و اهالى آن نشان دهد.
در آیه 36 سوره نور مساجد به عنوان را خانه هایى که به اذن خدا عظمت و منزلت یافتهاند معرفى شده است:
« فى بُیوتٍ اَذِنَ اللَّهُ اَن تُرفَعَ ...».[8]
«خانه هایى که خداوند اذن داده که عظمت و منزلت رفیع یابند».
خداوند راز عظمت و منزلت رفیع این خانه ها را، یاد و تسبیح مستمّر خود در آنها دانسته است:
«و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدوّ و الاصال».[9]
«خانه هایى که نام خدا در آنها برده مىشود و صبح شام در آنها تسبیح او مىگویند».
یاد و تسبیح خدا در مکانى، پیش از آنکه سبب عظمت و منزلت آن مکان بشود موجب عظمت و منزلت رفیع اهل آن مکان مىشود که مسجد واقعى همان دل و جان ذاکر و تسبیحگوى خداست.
7 ـ کرامات ربانى و الهامات رحمانى
حضور خالصانه و مستمرّ در مساجد و خانه هاى خدا به انسان کمک مىکند که از کرامتهاى ربّانى و الهامها و بشارتهاى رحمانى بهرهمند گردد.
قرآن درباره مریم علیهاالسلام مىگوید: او در محراب[10] عبادتش همواره از رزق ویژه الهى بهرهمند بود و هرگاه حضرت زکریا علیه السلام که کفیل او بود بر او در محراب عبادتش وارد مىشد رزق و روزى مخصوصى را در نزدش مشاهده و از آن تعجب مىکرد:
«... و کَفَّلَها زَکَرِیّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکَرِیا الِمحرابَ وَجَدَ عِندَها رِزقًا قالَ یمَریَمُ اَنّى لَکِ هذا قالَت هُوَ مِن عِندِاللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِساب».[11]
«و کفالت او (مریم) را به زکریا سپرد. هر زمان زکریا وارد محراب او مى شد، غذاى مخصوصى در آنجا مىدید از او پرسید: اى مریم! این را از کجا آوردهاى؟! گفت: این از سوى خداست خداوند به هرکس بخواهد، بى حساب روزى مىدهد».
رزق و غذایى که براى او مىرسید رزق و غذاى معمولى و عادى نبود بلکه مفسران گفته اند میوه تازه تابستانى در زمستان و میوه تازه زمستانى در تابستان براى او مىرسید[12] و این یک کرامت الهى براى او بود خصوصا با توجه به این که حفظ میوه جات براى طولانى مدت در آن عصر امرى ممکن نبود.
همچنین گفته شده هنگامى که او به سنّ جوانى و بلوغ رسید، حضرت زکریّا در مسجد (بیتالمقدس) مکانى برایش تعبیه کرده بود که او همواره در آن به سر مىبرد و هر روز برایش آب و غذا مىرسید.[13]و هنگامى که او از خانوادهاش جدا شده و در گوشهاى از مسجد بیت المقدس اقامت گزید،[14] بطور اعجازآمیزی بشارت تولد عیسى علیه السلام در مسجد به او داده شد.
درباره حضرت زکریا علیه السلام نیز در قرآن مىخوانیم: او هنگامى که مقام ویژه مریم علیه السلام را در پیشگاه خدا و میوه ها و غذاهاى متنوع که بطور اعجازآمیز براى وى مىرسید مشاهده کرد از درگاه بارى تعالى درخواست کرد که به او فرزندى پاک عطا نماید و این در حالى بود که او در سن پیرى به سر مىبرد و همسرش نازا بود و هیچ فرزندى نداشت.
خداوند این درخواست او را اجابت کرد و بشارت تولد یحیى علیه السلام را زمانى به او داد که در محراب ایستاده بود و نماز مىگزارد:
«هُنالِکَ دَعا زَکَرِیّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَب لى مِن لَدُنکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً ... * فَنادَتهُ المَلکَةُ و هُوَ قائمٌ یُصَلّى فى الِمحرابِ اَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحیى...».[15]
«در آنجا بود که زکریا، (با مشاهده آن همه شایستگى درمریم،) پروردگار خویش را خواند و عرض کرد: خداوندا! از طرف خود فرزند پاکیزهاى (نیز) به من عطا فرما... *
و هنگامى که او در محراب ایستاده، مشغول نیایش بود فرشتگان او را صدا زدند که خدا تو را به یحیى بشارت مىدهد».
خداى توانا مىتوانست آن رزق ویژه و بشارت تولد عیسى علیه السلام را به مریم و بشارت تولد یحیى علیه السلام را به زکریا علیه السلام در هر زمان و مکان عطا و الهام نماید؛ اما آن رزق را در مسجد و محراب عطا نمود و این بشارت تولد را نیز در محراب و در حال نماز را الهام کرد تا به همگان بیاموزد که راه رسیدن به عنایت ویژه خدا و دریافت الهامها و بشارتهاى الهى مسجد و نماز است.
گرچه رسیدن به این مرحله از مقام معنوى یعنى دریافت کرامات و الهامات رحمانى براى همگان آسان نیست؛ اما مقدور و ممکن است. پیامبر اعظم صلى الله علیه وآله فرمود:
«اگر خاطر شما آشفته نبود و زیادهگویى نمىکردید هر چیزى را که من مىشنوم شما هم مىشنیدید».[16]
و فرمود:
«اگر شیاطین مرتب برگرد دلهاى بنىآدم گردش نمىکردند قطعا آنها ملکوت و حقیقت آسمانها و زمین را مىدیدند».[17]
بنابراین با ارتباط مستمر با مساجد که خانه خدایند و شیاطین را بدان راهى نیست و کنترل زبان و در بانى خانه دل که مسجد حقیقى همان دل پاک و مصفاى مؤمن است مىتوان به کرامات ربّانى و بشارتها و الهاماى رحمانى دست یافت و در مساجد به مقصد و مقصود خود رسید.
[1] . ر.ک: تذکره الفقهاء، ج 6 ، ص 246 ؛ زبدة البیان، ص 175 - 174 .
[2] . سوره اسراء، آیه 1 .
[3] . سوره توبه، آیه 108 .
[5] . سوره نساء، آیه 43 .
[6] . سوره توبه، آیه 28 .
[7] . سوره بقره، آیه 114 و 187 ؛ سوره توبه، آیه 17 و 18 ؛ سوره حج ، آیه 40 و سوره جن، آیه 18 .
[9] . مرحوم علامهى طباطبایى جمله «و یذکر فیها اسمه...» را بیان علت براى «أذن اللّه ان
ترفع» دانسته است. المیزان، ج 15 ، ص 125 .
[10] . درباره معناى محراب رجوع شود به مبحث: مسجد در آیین داوود و سلیمان علیهماالسلام در نوشته حاضر.
[11] . سوره آلعمران، آیه 37 .
[12] . مجمع البیان، ج 1 ـ 2 ، ص 740 .
[14] . سوره مریم، آیات 16 ـ 21 .
[15] . سوره آلعمران، آیه 38 ـ 39 .
[16] . لولا تمزع قلوبکم و تزیدکم فى الحدیث لسمعتم ما اسمع. میزان الحکمة، ج 3 ،
ص 2605 ؛ کنز العمال، ج 15 ، ص 643 .
[17] . لولا ان الشیاطین یحومون على قلوب بنىآدم لنظروا الى ملکوت السماوات و الارض.
بحار الانوار، ج 60 ، ص 332 ؛ میزان الحکمة، ج 4 ، ص 2944 .