نمایش صفحات

در آیه 17 سوره توبه شایستگى مشرکان و کافران براى تعمیر و تولیت مساجد نفى گردیده و در آیه 18 شرایط و احکام کسانى که براى این کار، شایستگى دارند بیان شده است:

1 و 2 ـ ایمان به خدا و معاد

این دو شرط، جنبه اعتقادى وزیر بنایى دارند و تا این دو نباشند هیچ عمل پاک و خالصى از انسان سر نمى‏زند؛ کسى که موحد نباشد نمى‏تواند پایگاه توحید بسازد یا آن را آباد نماید و به امور آن رسیدگى کند و نیز کسى که باور به معاد و خلود انسان ندارد نمى‏تواند متصدى امور بناهایى باشد که براى رسیدن انسان به سعادت جاودانه ایجاد مى‏گردد:

«إنّما یعمروا مساجد اللّه‏ من آمن باللّه‏ والیوم الآخر».

«مساجد خدا را تنها کسانى آباد مى‏کند که ایمان به خدا و آخرت آورده باشد».

ممکن است سؤال شود که چه مانعى دارد از غیرمسلمانان و سرمایه‏هاى آنان براى عمران و آبادى این مراکز (مساجد) استفاده کنیم؟

جواب این است که اسلام در همه جا، عمل صالح را میوه درخت ایمان مى‏شمرد، عمل همیشه پرتوى از نیات و عقائد آدمى است و همیشه شکل و رنگ آن را به خود مى‏گیرد.

نیت‏هاى ناپاک نمى‏تواند عمل پاکى به وجود آورد و محصول مفیدى از خود نشان دهد؛ چه این که عمل باز تاب نیت است.[1]

    قرآن این حقیقت را در یک جمله کوتاه اما پر معنا بیان کرده است:

«قُل کُلٌّ یَعمَلُ عَلى شاکِلَتِهِ».[2]

«بگو هر کس طبق روش (خلق و خوى) خود عمل
مى‏کند». 

     و در آیه دیگر آمده است:

«والبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخرُجُ نَباتُهُ بِاِذنِ رَبِّهِ والَّذى خَبُثَ لایَخرُجُ
اِلّا نَکِدًا
».[3]

«سرزمین پاکیزه (و شیرین) گیاهش به فرمان پروردگار
مى‏روید؛ امّا سرزمین‏هاى بد طینت (و شوره‏زار) جز گیاه
ناچیز و بى‏ارزش از آن نمى‏روید».

 

3 ـ اخلاص

در آیات 107 و 108 سوره توبه ماجراى مسجد ضرار و مسجدى که براساس اخلاص و تقوا بنا شده مطرح گردیده، و به دنبال آن در آیه 109 این سوره آمده است:

«اَفَمَن اَسَّسَ بُنینَهُ عَلى تَقوى مِنَ اللَّهِ ورِضونٍ خَیرٌ اَم مَن اَسَّسَ بُنینَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍفَانهارَ بِهِ فى نارِ جَهَنَّمَ».

«آیا کسى که شالوده بنایى را بر تقوى خدا و خشنودى او
بنا کرده بهتر است یا کسى که اساس آن را برکنار پرتگاه
سستى بنانموده که ناگهان در آتش دوزخ فرو مى‏ریزد؟!».

 

در این آیه بنایى ارزشمند قلمداد شده که شالوده آن علاوه بر تقواى خدا، برخشنودى و رضاى او بنا شده باشد و در مقابل از بنایى که در تأسیس آن تقوا و رضاى خدا رعایت نشده سرزنش شده و از آن به بنایى بر لبه پرتگاه جهنّم یاد گردیده است.

از آیه یاد شده با توجه به آیات پیشین استفاده مى‏شود که انگیزه در ساخت بناهاى مقدس مانند مسجد باید انگیزه‏اى پاک و خالص براى خداوند باشد و خداى تعالى بنایى را به عنوان مسجد و خانه خود مى‏پسندد که در تأسیس آن تنها خشنودى او مدّنظر باشد نه انگیزه‏ها و اهداف فردى و گروهى سازندگان آن، آن‏گونه که در ساخت مسجد ضرار اتفاق افتاده است.

 

4ـ تقوا

«... لَمَسجِدٌ اُسِّسَ عَلَى التَّقوى مِن اَوَّلِ یَومٍ اَحَقُّ اَن تَقومَ فیهِ...».[4]

«آن مسجدى که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده شایسته‏ تر است که در آن  (به عبادت) بایستى».

 

در این آیه شریفه از حضور در مسجدى ستایش و تشویق شده که براساس تقوا تأسیس شده باشد؛ زیرا از دیدگاه قرآن رعایت تقوا شرط مهّم پذیرش هرنوع عمل در پیشگاه خداوند است:

«إنّما یتقبّلُ اللّه‏ُ مِنَ المُتقین».[5]

«خدا تنها از پرهیزگاران مى‏پذیرد».

 

بنابراین مى‏توان به روشنى از آن استفاده کرد رعایت تقوا در ساخت و تأسیس مسجد لازم است؛ چه اینکه مساجد بناهایى هستند مختص به خدا که در تأسیس آن باید رضایت و خشنودى او را رعایت کرد و بدون رعایت تقوا نمى‏توان کارى انجام داد که مورد خشنودى و رضاى خدا باشد. شایان ذکر است واژه «أحق» (شایسته‏تر) گرچه افعل التفضیل است ولى در این جا به معناى مقایسه دو چیز در شایستگى  نیامده بلکه «شایسته» [مسجد ساخته شده براساس اخلاص و تقوا] و «ناشایسته» [مسجد ضرار] را مقایسه مى‏کند.[6]

در آیه 34 سوره انفال آمده که مشرکان به دلیل بى‏تقوایى، حقّ تصدى و سرپرستى امور مسجدالحرام را ندارند:

«و ما لهم ألاّ یُعِذّبَهم اللّه‏ وهم یصدون عن المسجد الحرام و ما کانوا اولیاءه ان اولیاؤه إلاّ المتقون...».

«چرا خدا آنها را مجازات نکند با این که از عبادت مؤمنان و موحدان در مسجدالحرام جلوگیرى مى‏کنند درحالى که سرپرست آن نیستند؟! سرپرست آن، فقط پرهیزکارانند».

 

همانگونه که با تقوا بودن در تولیت و تصدى مسجدالحرام که محور همه مساجد است لازم است در تولیت و تصدى سایر مساجد هم ضرورت دارد.

 

5 ـ شجاعت

علاوه بر شرایط یاد شده، کسى که مى‏خواهد متصدى امور مساجد و مراکز عبادت باشد باید تنها انگیزه او براى این کار عشق به خدا و احساس مسئولیت در برابر فرمان او باشد و جز از خداوند ترس و هراس نداشته باشد:

«اِنَّما یَعمُرُ مَسجِدَاللَّهِ مَن ءامَنَ بِاللَّهِ والیَومِ الأخِرِ... و لَم یَخشَ اِلَّا اللَّهَ».[7]

«مساجد خدا را تنها کسى آباد مى‏کند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده... و جز از خدا نترسد».

 

و جز از خدا نترسیدن همان یکتاپرستى و بنده خداى یگانه بودن است و تا انسان یکتاپرست نباشد نمى‏تواند مسئول خانه توحید و یکتاپرستى باشد.[8]

جمله «ولم یخش اللّه‏؛ جز از خدا نترسد» نشان مى‏دهد که عمران و آبادانى و نگاهدارى مساجد جز در سایه شهامت و شجاعت ممکن نیست. هنگامى این مراکز مقدس اسلامى به صورت کانون‏هاى انسان‏سازى و کلاس‏هاى عالى تربیت درمى‏آید که بنیانگزاران و پاسدارانى شجاع داشته باشد آنها که از هیچ کس جز خدا نترسند و تحت تأثیر هیچ مقام و قدرتى قرار نگیرند و برنامه‏اى جز برنامه‏هاى الهى در آن پیاده نکنند.[9]

از آنجایى که مساجد پایگاه تبلیغ دین و رسالت‏هاى مهم الهى‏اند؛ متصدیان آن باید همانند مبلغان دین خدا خداترس و در برابر موانع با شهامت و شجاع باشند:

«الذین یبلغون رسالات اللّه‏ و یخشونه و لایخشون احدا الاّ اللّه‏».[10]

«کسانى که رسالت‏هاى الهى را تبلیغ مى‏کنند و (تنها) از او مى‏ترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند».

 

6 و 7 ـ اقامه نماز و پرداخت زکات

این دو شرط در تأکید و تحکیم شرایط قبلى است یعنى ایمان به خدا و روز رستاخیر و... تنها در مرحله ادعا نباشد بلکه با اعمال پاکش آن را تأیید کند.  هم پیوندش با خدا که رمز آن انجام دادن نماز به درستى است محکم باشد و هم پیوندش با خلق خدا که نماد آن، پرداخت زکات و حقوق نیازمندان است:

«اِنَّما یَعمُرُ مَسجِدَ اللَّهِ مَن ءامَنَ بِاللَّهِ والیَومِ الأخِرِ و اَقامَ الصَّلوةَ وءاتَى الزَّکاةَ ...».[11]

«مساجد خدا را تنها کسى آباد مى‏کند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده، و نماز رابر پا دارد، و زکات رابپردازد».

 

فلسفه ضرورت این دو شرط نیز روشن است؛ زیرا کسى که اهل نماز و رابطه با خداوند نباشد نمى‏تواند متصدى اماکنى باشد که محل ارتباط با خدا و اقامه نماز است و همچنین کسى که حاضر به پرداخت زکات و حقوق نیازمندان نباشد چگونه ‏مى‏تواند هزینه‏ بنایى ‏را بپردازد که ‏باید با اموال ‏پاک‏ تأسیس ‏و اداره‏ شود؟

از مجموع این شرایط که آیات قرآن بر آن تأکید دارد روشن مى‏شود سازندگان،متولیان و پاسداران مساجد باید از میان پاک‏ترین افراد انتخاب شوند، نه این که افراد ناپاک و آلوده به خاطر مال و ثروت‏شان و یا به جهت مقام یا نفوذ اجتماعى‏شان آن‏چنان که در برخى از نقاط جهان اسلام رایج شده براین مراکز عبادت و اجتماعات اسلامى گمارده شوند. بلکه با الهام از تعالیم حیات بخش قرآن باید تمام دست‏هاى ناپاک را از این مراکز مقدس کوتاه ساخت؛ زیرا از آن روز که گروهى از زمامداران جبّار و یا ثروتمندان آلوده و گنهکار دست به ساختمان مساجد و مراکز اسلامى زدند، روح و معنویت و برنامه‏هاى سازنده آنها مسخ شده و به همین سبب است که مى‏بینیم بسیارى از این‏گونه مساجد شکل مسجد ضرار را به خود گرفته است.[12]



[1] . اقتباس از تفسیر نمونه، ج 7 ، ص317 .

[2] .  سوره اسراء، آیه 84 .

[3] .  سوره اعراف، آیه 58 .

[4] . سوره توبه، آیه 108 .

[5] .  سوره مائده، آیه 27 .

[6] . تفسیر نمونه، ج 8 ، ص 139 .

[7] .  سوره توبه، آیه 18 .

[8] .  مرحوم علاّمه طباطبایى مى‏گوید: مقصود از خشیت در آیه یاد شده، خشیت دینى
یعنى همان عبادت و بندگى خداست. المیزان، ج 9 ، ص 202 .

[9] . تفسیر نمونه، ج 7 ، ص 317 .

[10] . سوره احزاب، آیه 39 .

[11] .  سوره توبه، آیه 18 .

[12] .  اقتباس از: تفسیر نمونه، ج 7 ، ص 316 .