«ما کانَ لِلمُشرِکینَ اَن یَعمُروا مَساجِدَ اللَّهِ شهِدینَ عَلى اَنفُسِهِم بِالکُفرِ اُولئکَ حَبِطَت اَعملُهُم و فِى النّارِ هُم خلِدون *اِنَّما یَعمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَن ءامَنَ بِاللَّهِ والیَومِ الأخِرِ واَقامَ الصَّلوةَ وءاتَى الزَّکاةَ ولَم یَخشَ اِلَّا اللَّهَ فَعَسى اُولئکَ اَن یَکونوا مِنَ المُهتَدین».[1]
«مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند درحالى که به کفر خویش گواهى مىدهند، آنها اعمالشان نابود (و بىارزش) شده و در آتش دوزخ جاودانه خواهند ماند.
مساجد خدا را تنها کسى آباد مىکند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زکات را بپردازد،و جز از خدا نترسد؛ امید است چنین گروهى از هدایت یافتگان باشند».
مفسران گفتهاند: هنگامى که عباس (عموى پیامبر صلى الله علیه و آله) در جنگ بدر به اسارت درآمد، مسلمانان ایشان را به سبب کفر و قطع رحم سرزنش کردند و على علیهالسلام سخن تندى به او گفت. عباس گفت: شما را چه شده که بدىهاى ما را یادآورى مىکنید و چیزى از خوبىها و کارهاى نیک ما نمىگویید؟ على علیهالسلام گفت: مگر شما خوبى و کارنیکى هم دارید؟ عباس گفت:آرى، مامسجد الحرام را تعمیر مىکنیم و کعبه را (با پرده) مىپوشانیم و به حجاج آب مىرسانیم و اسیران را آزاد مىکنیم. (در پى این گفتگو و) در ردّ عباس و تأیید على ابن ابىطالب علیهالسلام خداوند آیه «و ما کان للمشرکین أن یعمر و مساجد اللّه...» را نازل کرد.[2]
مسجد مکانى است مقدس و متعلق به خداوند: «مساجد اللّه»[3] که بندگان پاک و موحد در آن با او به راز ونیاز مىپردازند: «فیه رجال یحبون ان یتطهروا»[4]و طبعا ساختن، تعمیر و تولیت آن نیز یک امر مقدس و مبارک است و عبادت به حساب مىآید؛ بنابراین مشرکان و کافران که در درون خود شاهد کفر، پلیدى و آلودگى خود هستند:
«اِنَّمَا المُشرِکونَ نَجَسٌ».[5]
«مشرکان نجس و پلیدند».
«کَذلِکَ یَجعَلُ اللَّهُ الرِّجسَ عَلَى الَّذینَ لایُؤمِنون».[6]
«اینگونه خداوند پلیدى را بر افرادى که ایمان نمىآورند
و (کافر هستند) قرار مىدهد».
اینان صلاحیّت چنین کار مقدس را ندارند:
«ما کان للمشرکین ان یعمروا مساجد اللّه شاهدین على انفسهم بالکفر».
«مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند در حالى که به کفر خویش گواهى مىدهند».
کسانى که گفتار و اعمالشان گواه بر کفر به خدا است ـ گرچه به ظاهر خود را مؤمن و خداپرست بدانند ـ حق بنا، تعمیر و تولیت مساجد را ندارند؛ زیرا اینان امر مهمتر از ساخت، آبادانى و ساماندهى به امور مساجد که همان ایمان واقعى و خالص و بىشائبه به خالق یکتا است را نادیده گرفتند با این حال چگونه ممکن است بنایى را که متعلّق به خداى سبحان است بسازند یا آن را آباد و سرپا نموده و به امور آن بپردازند؟
فلسفه این حکم در آیه اینگونه بیان شده است: آنان به سبب نداشتن ایمان واقعى (که اصل و پایه است) اعمالشان نابود مىشود و برباد مىرود و درپیشگاه بارى تعالى ارزشى ندارد: «اولئک حبطت اعمالهم» و به دلیل کفر و نداشتن اعمال صالح، آتش دوزخ جایگاه آنها است: «و فى النار هم خالدون».
بنابراین مشرکان و کافران، حق ساخت، تعمیر و تولیت مساجد را ندارند و اگر اقدام به آن نمایند سودى براى آنان ندارد.
[1] . سوره توبه، آیات 17 و 18 .
[2] . مجمع البیان، ج 5 ، ص 28 ؛ بحارالانوار، ج 41 ، ص 63 .
[3] . اضافه «مسجد» به «اللّه» نشانه اهمیّت، تقدس و تعلّق خاص آن به خداوند است.
[4] . و در آن مسجد مردانى هستند دوست دارند پاک باشند. سوره توبه، آیه 108 .
[5] . سوره توبه، آیه 28 .
[6] . سوره انعام، آیه 125 .