نمایش صفحات

 

          بى‏ تردید در اندیشه امام خمینى قدس‏سره، مسجد مقام و جایگاه ویژه‏اى دارد
و اهمیت آن شایسته مقایسه با هیچ مرکز و محل دیگرى نیست، به عقیده آن
حضرت، مسجد سنگرى است که هیچ یک از سنگرهاى اسلام به اندازه آن توانایى
دفاع و حمایت از اسلام و انقلاب را ندارند.

          اهتمام ایشان به مسجد مربوط به اواخر عمر پر برکت‏شان نبود، بلکه ایشان
از شروع نهضت ـ و چه بسا قبل از آن ـ به مسجد و اهمیت آن سفارش و نصیحت
مى‏کردند؛ سعى ما در این بخش آن است که اندکى از توجه و اهتمام بسیار آن عزیز
امام راحل قدس‏سره را براى خوانندگان کتاب بازگوییم.

 

مساجد در صدر اسلام

          مسجد النبى واقع در مدینه منوره، هم محل عبادت و اداى فرایض دینى،
و هم مکانى براى مشورت و تصمیم‏گیرى در امور سیاسى، جنگ و صلح، بهداشت
و بهزیستى، آموزش و فراگیرى علوم گوناگون بود.

          همچنین پناهگاه و ملجأ غریبان، بى‏کسان و ابن السّبیل (در راه ماندگان)
و محل توزیع و تقسیم صدقات و زکات و...، میان آنان بود.

          حضرت امام قدس‏سره در اهمیت مساجد در صدر اسلام مى‏فرمایند:

     «در صدر اسلام هر وقت مسلمین مى‏خواستند به جنگ
عزیمت کنند از مساجد تجهیز مى‏شدند و هر وقت که کار

مهمى داشتند، در مساجد آن را مطرح مى‏ساختند و درباره
مسائل سیاسى به بحث و گفتگو مى‏نشستند... سعى کنید که
مساجد ما به حال مساجد صدر اسلام برگردد و توجه داشته
باشید که عزلت و کناره‏گیرى در اسلام نیست».[1]

         حضرت امام قدس‏سره در جاى دیگرى با اشاره به فعالیت گسترده مسجد اظهار
مى‏دارند:

     «از مسجد راه مى‏انداختند لشکر را به جنگى که باید بکنند
و به آنجایى که باید بفرستند؛ از مسجد مسائل سیاسى
طرح ریزى مى‏شد؟ از مسجد، مسجد محل این بود که مسائل
سیاسى در آن طرح بشود. مع‏الاسف مساجد را ما کارى کردیم
که بکلى از مصالح مسلمین دور باشد و با دست ما آن
طرح‏هایى که براى ما ریخته بودند، با دست خود ما پیاده
شد».[2]

    «مسجد در اسلام و در صدر اسلام همیشه مرکز جنبش
حرکت‏هاى اسلامى بوده. از مسجد تبلیغات اسلامى شروع
مى‏شده است و از مسجد حرکت قواى اسلامى براى سرکوبى
کفّار و وارد کردن آنها در بیرق اسلام بوده است. همیشه در
صدر اسلام مسجد مرکز حرکات و جنبش بوده است».[3]

         موارد فراوانى از این قبیل سخنان در کلام امام راحل قدس‏سره به چشم مى‏خورد که
مجال بحث مى‏خواهد، براى نمونه دو مورد دیگر از فرمایش‏هاى حضرت امام قدس‏سره

بیان مى‏شود:

     «مسیحیون خیال نکنند که اسلام هم، مسجد هم،
مثل کلیساست. مسجد وقتى در آن نماز برپا مى‏شده است،
تکلیف معین مى‏کرده‏اند؛ جنگ‏ها از آن شالوده‏اش ریخته
مى‏شده است، تدبیر ممالک از مسجد، شالوده‏اش ریخته
مى‏شده است. مسجد مثل کلیسا نیست.

     کلیسا یک رابطه فردى ما بین افراد و خداى تبارک و تعالى
ـ على زعمهم ـ است، لکن مسجد مسلمین در زمان
رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و در زمان خلفایى که بودند... مسجد مرکز
سیاست اسلام بوده است. در روز جمعه با خطبه جمعه
مطالب سیاسى، مطالب مربوط به جنگ‏ها، مربوط به سیاست
مدون، این‏ها همه در مسجد درست مى‏شده است. شالوده‏اش
در مسجد ریخته مى‏شده است، در زمان رسول‏خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و در
زمان دیگران و در زمان حضرت امیر علیه‏السلام».[4]

    «ما یک چنین سلطانى دیده‏ایم که چراغ را خاموش مى‏کند
که آن چراغ به قدر دو دقیقه که با این شخص مى‏خواهد
صحبت عادى بکند، صحبت رفاقتى مثلاً بکند، این دیگر
روشن نباشد؛ خودش هم دستگاه و بارگاهش این مسجد
است؛ توى این مسجد مى‏آید مى‏نشیند، همه مى‏آیند
حرف‏هایشان را به او مى‏زنند؛ از مسجد هم لشکر درست
مى‏کند و مى‏فرستد به این طرف و آن طرف».[5]


         از مجموع بیانات و فرمایش‏هاى امام راحل قدس‏سره درمى‏یابیم که در صدر اسلام
مسجد مرکز تصمیم‏گیرى فرماندهى و اعزام نیرو به جنگ بوده و اصول سیاست
اسلام و تصمیمات مهم حکومتى و سیاسى با تجمع در مساجد و مشورت
و همفکرى با مسلمانان گرفته مى‏شده است.

 

مساجد در رژیم طاغوت

          از جمله ترفندهاى استعمار براى محو اسلام، خاموش کردن چراغ و رونق
مساجد بوده است، این حیله خائنانه در رژیم‏هاى گذشته تا حد زیادى مؤثر افتاد
و دولت‏هاى حاکم نیز در بسیارى موارد از این ترفند خائنانه استقبال کردند.

          یکى از موضوعاتى که حضرت امام قدس‏سره به کرّات به آن اشاره کرده‏اند،
همین وضع اسفبار مساجد در رژیم‏هاى گذشته بوده است:

     «اسلام منزوى در مساجد بود؛ با اسم اسلام، اسلام را
منزوى کردند؛ در چهار دیوار مساجد، مساجد بى‏تحرک.
این مسجدالحرام ومساجد درزمان رسول‏اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آلهمرکزجنگ‏ها
و مرکز سیاست‏ها و مرکز امور اجتماعى و سیاسى بوده.
این طور نبوده است که در مسجد پیغمبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله همان مسائل
عبادى نماز و روزه باشد، مسائل سیاسى‏اش بیشتر بوده.
هر وقت مى‏خواستند به جنگ بفرستند اشخاص را بسیج کنند
مردم را براى جنگ‏ها، از مسجد شروع مى‏کردند این امور را».

     «مع‏الاسف در دنبال تبلیغات از صدر اسلام یعنى بعد از
یک مدتى تا زمان ما مساجد یک مساجدى شده بود که اسلام
در آنجا محکوم مى‏شد؛ محکوم کردن اسلام به این نیست که
کسى بگوید: من اسلام را محکوم مى‏کنم. محکوم کردن اسلام
به این است که از چیزى که اسلام مى‏خواهد، در مسجد زیر پا

گذاشته شود».[6]

         حضرت امام خمینى قدس‏سره در یکى از سخنرانى‏هاى سال 43 که درباره
نقش‏هاى استعمار براى غارت ممالک اسلامى ایراد کردند، در باره سران رژیم
منحوس پهلوى فرمودند:

     «آنجا (غرب) رؤساى بزرگ جمهور یکشنبه مى‏روند آن
طورى که گفته مى‏شود سراغ مراسم مذهبى‏شان؛ اینجا شما
یک نفر از این‏ها را توى مسجد مى‏بینید؟ بله، گاهى وقت‏ها
پدرش مى‏میرد، برادرش مى‏میرد، چه مى‏شود یک عبورى هم
از اینجا مى‏کند یا تمسخر و کذا، اما مسجد نیست این که در
نماز (سلاطین ما) حاضر مى‏شوند».[7]

    «مع‏الاسف تبلیغات زیادى که شاید از 300 سال پیش شده
است، یعنى از آن وقتى که غرب به اینجا راه پیدا کرده
و مطالعات در حال مردم مشرق عموما کرده‏اند و رسیدگى
به اوضاع و احوال سیاسى و اجتماعى و اخلاقى مردم شرق
آنها کرده‏اند. همه این‏ها را مطالعه کردند و به آن نتیجه رسیدند
که مسجد و محراب را و دانشگاه را باید به یک وضعى درست
کرد که نتیجه نداشته باشد. یعنى آن نتیجه‏اى که از مسجد
و محراب و منبر و از دانشگاه باید حاصل بشود خنثى کنند،
چه بکنند، مأمورشان که رضاخان آمد و شاید (اگر) شما یادتان
نباشد که چه کرد. تمام منابر تعطیل شد، تمام مساجد
نیمه تعطیل، تمام مجالس روضه خوانى همه از

بین رفت...».[8]

         حضرت امام قدس‏سره در جایى دیگر فرمودند:

     «ما که هنوز شاهد صدمات جانکاه شاه به اسلام بزرگ
و کشورهاى اسلامى هستیم، جشنى نداریم. ما که در هر
فرصت مدارس و مساجد و دانشگاه‏هایمان مورد هجوم
مأمورین شاه است، چطور ممکن است چراغانى کنیم».[9]

         با توجه به سخنان بنیانگذار جمهورى اسلامى، منظور رژیم گذشته این بوده
است که مساجد را از رونق بیندازند و جوانان را که نیروى انسانى فعال جامعه
اسلامى هستند، از مساجد به محافل فساد و بى بند و بارى بکشانند و مسجد را
به محل عبادت یک مشت پیرمرد و پیرزن اختصاص دهند، اما سیاست مدبّرانه
رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینى قدس‏سره به گونه‏اى بود که هرگاه احساس خطرى
براى اسلام مى‏کرد، صریحا با اعلام خطر خود، مردم را از حیله و مکر دشمنان
اسلام آگاه مى ساخت که نمونه بارز آن در سخنان اخیرالذّکر ایشان راجع به اعیاد
مذهبى و لزوم تداوم نهضت و هوشیارى ملت در برابر مردم فریب‏هاى شاه خائن
دیده مى‏شود.

 

مسجد به مثابه سنگر

          از همان ابتدا، حضرت امام به این نکته عنایت داشتند که مسجد در اسلام
یک سنگر است و به مسجد باید به عنوان یک سنگر توجه و عنایت داشت،
سنگر محلى است که نیروهاى انسانى را از شبیخون و حمله دشمن درامان نگه
مى‏دارد و نیز در سنگر باید نیروها را تجهیز کرد تا براى حمله سنگین به دشمن آماده
شوند. از این رو نقش مسجد فقط یک تهاجم علیه استبداد و فساد و بى‏بند و بارى

و این قبیل توطئه‏ها را پى‏ریزى کرد.

          حضرت امام قدس‏سره در سال 47 در نامه‏اى خطاب به شهید حجت‏الاسلام
«سعیدى» مى‏فرمایند:

     «در هر صورت سنگرها را حتى‏الامکان نباید از دست
داد».[10]

         ایشان در پیامى خطاب به ملت ایران ابراز داشتند:

     «مساجد و محافل دینیه را که سنگرهاى اسلام در مقابل
شیاطین است، هر چه بیشتر گرم و مجهز نگه دارید».[11]

         حضرت امام قدس‏سره در جمع روحانیون تهران فرمودند:

     «این مسجدها را سنگر قرار بدهید براى اسلام.
در صدر اسلام از این مسجدها همه چیز بیرون مى‏رفت.
مسجد محل قضاوت بود. مسجد محل چه بود، مسجد محل
بسیج بود، بسیج سپاه بود؛ این مسجدها را شما باید محکم
نگه دارید، و این مساجد سنگرهاى اسلام است. محراب،
محل حرب است؛ این‏ها سنگرند براى اسلام حفظ کنید
اینها را».[12]

         و در جمع طبقات دیگر مردم فرمودند:

     «این‏ها از مسجد بد دیدند خصوصا دراین دوسه‏سال‏اخیر؛
در این دو سه سال اخیر مسجد یک محلى بود که مردم را
به نهضت و به قیام بر ضد ظلم تهییج مى‏کرد؛این‏ها مى‏خواهند
این سنگر را بگیرند».[13]


         حضرت امام قدس‏سره همین سفارش را به دانشجویان کرده‏اند:

     «اینها از مسجد مى‏ترسند... شما دانشگاهى‏ها،
شما دانشجویان، همه‏تان مساجد را بروید پر کنید،
سنگر هست اینجا، سنگرها را باید پر کرد».[14]

 

مسجد محل تربیت

          «این مساجد باید مرکز تربیت صحیح باشد، و مساجد بحمدللّه‏ اکثراً این
طورى است. اشخاصى که در مسجد مى‏روند، باید تربیت بشوند، تربیت‏هاى
اسلامى مساجد را خالى نگذارید؛ آنهایى که مى‏خواهند نقشه بکشند و شما را دور
کنند از مساجد، دور کنند از مراکز تعلیم و تربیت، آنها دشمن‏هاى شما هستند.

          باید در ماه مبارک رمضان تربیت و تعلیم به تمام معنا در همه بعدهایش در
مساجد باشد، در محافل دیگر باشد؛ مساجد را خالى نگذارید... انقلاب از مساجد
پیدا مى‏شود؛ از مساجد این طور امور تحقق پیدا مى‏کند. هم دانشگاه‏ها را حفظ
کنید، هم مساجد را حفظ کنید، منافات با هم ندارند.

          دانشگاهى باشید، مسجد هم بروید، مساجد را هم تعمیر کنید، مساجد را
هم آباد کنید از رفتن خودتان».[15]

 

لزوم توجه به جماعت

          بدیهى مى‏نماید که اهمیت مسجد از این لحاظ است که جماعتى در آن
تشکیل مى‏شود و همه کارهاى آنان در مسجد صورت مى‏پذیرد؛ یعنى در کنار نماز
جماعت رسیدگى به دیگر امور نیز به صورت جماعت صورت مى‏پذیرد،

پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در این‏باره فرمودند:

     «ید اللّه‏ مع الجماعه».

     «دست خدا همراه جماعت است».

     «نماز را در جماعت بخوانید، اجتماع باید باشد».[16]

    «اجتماعاتتان را حفظ کنید. مساجدتان را محکم نگه
دارید».[17]

    «اجتماع کنید نمازهاى جمعه را با شکوه بجا آورید
و نمازهاى غیر جمعه را هم که شیطان‏ها از نماز مى‏ترسند،
از مسجد هم مى‏ترسند».[18]

    «مع‏الاسف، ما استفاده نتوانستیم بکنیم از این
اجتماعاتمان، نه از آن اجتماعات بزرگمان و نه از این
اجتماعات کوچکمان؛ این براى این بود که تبلیغات اسباب این
شده بود که مسجدى‏ها را در آن مسجد محصور کرده بود؛
مسجد مرکز تبلیغ است؛ در صدر اسلام از همین مسجدها
جیش‏ها، ارتش‏ها راه مى‏افتاد. مرکز تبلیغ احکام سیاسى
و اسلامى بوده هر وقت یک گرفتارى را طرح مى‏کردند،
صدا مى‏کردند که «الصّلوة مع الجماعة»، اجتماع مى‏کردند،
این گرفتارى را طرح مى‏کردند، صحبتها را مى‏کردند مسجد
مرکز اجتماع سیاسى است و از یک قدرى وسعتش زیادتر
مى‏شود نمازجمعه باید در هر فرصت و براى هر حادثه،

اجتماعات خود را هر چه بیشتر در مساجد و محافل
و فضاهاى باز عمومى برپا نمایید، و از قرآن کریم و عدالت
اسلامى دفاع کنید».[19]

 

حضور در مساجد

          با توجه به مجموع سخنان پیامبرگونه امام راحل قدس‏سره در مورد نقش مهم
و سرنوشت‏ساز مساجد در جامعه اسلامى، بجاست در بخش آخر این بحث
به سفارشات و نصایح امام راحل عظیم‏الشأن قدس‏سره توجه کنیم و در ضمن،
مسائل ضرورى قابل طرح در مساجد را از کلام ایشان بشنویم.

     «این مساجد است که این بساط را درست کرد، این مساجد
است که نهضت را درست کرد؛ در عهد رسول اللّه صلى‏الله‏علیه‏و‏آله
هم و بعد از آن هم، تا مدت‏ها مسجد مرکز اجتماع سیاسى
بود؛ مرکز تجییش جیوش بود. محراب یعنى مکان حرب،
مکان جنگ، هم جنگ با شیطان و هم جنگ با طاغوت.
از محراب‏ها باید جنگ پیدا شود، چنانچه بیشتر، از محراب‏ها
و از مسجدها پیدا مى‏شد».

     «اى ملت، مسجدهاى خودتان را حفظ کنید.
اى روشنفکران، مسجدها را حفظ کنید، روشنفکر غربى
نباشید، روشن‏فکر وارداتى نباشید؛ اى حقوقدان‏ها مسجدها
را حفظ کنید؛ بروید به مسجد... تا این نهضت به ثمر برسد،
مملکت شما نجات پیدا کند».[20]

         امام راحل در سال 57 فرمودند:


     «گویندگان محترم در مجامع و مساجد وظیفه دارند که
مصایب وارده بر ملت ایران را در این 50 سال سلطنت پهلوى،
خصوصاً در این چند ماه اخیر و کشتار اخیر شهر مقدس مشهد
در جوار حضرت ثامن‏الأئمه علیه‏السلام و در رفسنجان به سمع مردم
برسانند و آنان را از مسائلى که مفید براى اسلام و مصالح
مسلمین است، آگاه گردانند».[21]

         ایشان در سال 52 یعنى در اوج اختناق رژیم ستمشاهى ابراز داشتند:

     «وظیفه علماى اعلام و مبلغین است که جرائم اسرائیل را
در مساجد و محافل دینى به مردم گوشزد کنند».[22]

         این تأکید و سفارش فقط مخصوص دوران قبل از انقلاب نبود، بلکه در
سال‏هاى پس از پیروزى انقلاب شکوهمند اسلامى نیز به آن سفارش مى‏کردند؛
به طورى که در فرازى از پیام برائت به زائران بیت‏اللّه‏الحرام در سال 66
چنین فرمودند:

     «مساجد بهترین سنگرها و جمعه و جماعات مناسب‏ترین
میدان تشکل و بیان مصالح مسلمین مى‏باشند؛ امروز دولت‏ها
و سرسپردگان ابرقدرت‏ها اگرچه به جنگ جدى با مسلمانان
برخاسته‏اند و همچون دولت هند مسلمانان بى‏گناه و بى‏پناه
آزاده را قتل عام مى‏کنند، ولى هرگز جرئت و قدرت تعطیل
مساجد و معابد مسلمین را براى همیشه ندارند و نور عشق
و معرفت میلیون‏ها مسلمان را نمى‏توانند خاموش کنند.
در عین حال اگر آنان مساجد و محافل مذهبى و سیاسى
علماى اسلام را به تعطیلى بکشانند و حتى علماى اسلام را در

ملأعام به دار کشند، خود، دلیل مظلومیت اسلام و موجب
توجه بیشتر مسلمانان به روحانیت و پیروى از آنان
مى‏شود».[23]

         سخن را با دو فراز دیگر از سخنان گهربار آن امام عظیم القدر قدس‏سره به پایان
مى‏بریم، با اذعان به این نکته که آنچه اشاره شد مجموع بیانات حضرت امام قدس‏سره
درباره مساجد نبود، حتى اگر بتوانیم همه مواردى که آن حضرت درباره مساجد
و اهمیت آن فرموده‏اند بازگو کنیم، از بیان توجهات قلبى و عنایات ذهنى و فکرى
ایشان عاجز و قاصریم.

     «من امیدواریم که همه آقایان در این ماه مبارک همّتشان را
صرف کنند به اینکه مردم را مهیا نگه دارند و مردم را مجهز نگه
دارند، اسلام را با دست مردم نگه دارید و خودتان هم در
مساجد، در منابر، مردم را دعوت به صلاح بکنید، و دعوت به
اینکه دنبال مسائل باشند و بگویید به آنها که «فاستقم کما
امرت و من تاب معک»، آنى که پیغمبر را نگران کرده است[24].
مسجد محلى است که از مسجد باید امور اداره بشود،
این مساجد بود که این پیروزى را با رأى ملت ما درست کرد؛
این مراکز حساسى است که ملت باید به آن توجه داشته
باشند؛ این طور نباشد که خیال کنند که حال ما دیگر ما پیروز
شدیم، دیگر مسجد مى‏خواهیم چه کنیم؛ پیروزى ما براى
اداره مسجد است، مراکزى که مراکز بسط حقیقت اسلام
است، بسط فقه اسلامى است و آن مساجد است. این‏ها را
خالى نگذارید. این یک توطئه است که مى‏خواهند مسجدها را
کم‏کم خالى کنند... اینکه مى‏آیند مسجدها را مى‏خواهند

خلوت کنند و بیچاره جوان‏ها و متدینین ما هم اشتباها به خطا
مى‏روند، این است که مسجدها کم‏کم امسال یک قدرى ماه
رمضانش کمتر باشد، سال دیگر یک خرده کمتر، بعد از
ده سال، پانزده سال دیگر چه بشود. آنها عجله ندارند،
به تدریج هر چه شد؛ شما باید هشیار باشید که مسجدهایتان
و محراب‏هایتان و منبرهاى‏تان را حفظ کنید و بیشتر از سابق،
شمایى که این معجزه را از مسجد دیدید که هم قدرتها را در هم
شکست... نباید سستى کنید... مسجدها را محکم نگه دارید
و پرجمعیت کنید.

     من امروز باید بگویم که تکلیف است براى مسلمان‏ها،
حفظ مساجد امروز جزء امورى است که اسلام به او وابسته
است».[25]




[1] .  صحیفه نور:  22 جلدى، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، ج 17 ، ص 54: «بیانات امام
در جمع ائمه جمعه مراکز استان‏هاى سراسر کشور»، 22/7/1361 .

[2] .  همان:  ج 18 ، ص 276: «بیانات امام در جمع مهمانان شرکت کننده در دومین کنگره جهانى ائمه جمعه و جماعات»، 23//2/1363 .

[3] .  همان: ج 6، ص 49: «بیانات امام در جمع اعضاى هیئت نمایندگى عالى رتبه روحانى عربستان سعودى»، 1/2/1358 .

[4] .  همان:  ج 1 ، ص 64: «بیانات امام در مورد وظایف و مسئولیت‏هاى رؤسا و سلاطین دول اسلامى و علماى اسلام».

[5] .  همان:  ج 2 ، ص 235 : «بیانات امام در مورد ابعاد سیاسى عبادى احکام اسلام و کیفیت حکومت اسلامى»، 6/8/1358 .

[6] .  همان:  ج 18، صص 67 ـ 68 : «بیانات امام در دیدار با نماینده امام و سرپرست حجاج ایرانى و روحانیون کاروان‏هاى حج»، 26/5/1362 .

[7] .  همان:  ج 1، ص 92 : «بیانات امام در مورد نقشه‏هاى استعمار براى غارت ممالک اسلامى»، 18/6/1343 .

[8] .  همان:  ج 7، ص 127: «بیانات امام در دیدار با جامعه وعاظ تهران»، 26/3/1358 . 

[9] .  همان:  ج 2 ، ص 79: «پیام امام به امت مسلمان ایران در خصوص اعیاد مذهبى»،
13/4/1357 .

[10] .  همان:  ج 1 ، ص 148 : «نامه امام خطاب به حجت‏الاسلام شهید سعیدى». 

[11] .  همان:  ج 1 ، ص 190: «پیام امام به ملت ایران»، 20/6/1351 .

[12] .  همان:  ج 15 ، ص 58: «بیانات امام در جمع روحانیون تهران»، 10/4/1360 . 

[13] .  همان: ج 13، ص 177: «بیانات امام در جمع اقشار مختلف مردم قم»، 27/8/1359 .

[14] .  همان: ج 13 ، ص 177: «بیانات امام در جمع دانشجویان و اساتید دانشکده الهیات و معارف اسلامى»، 14/3/1359 .

[15] .  همان:  ج 12، ص 217 ـ 218: «بیانات امام در جمع اعضاى انجمن اسلامى کارکنان وزارت کشور و استاندارى‏ها و رؤساى آموزش و پرورش سراسر کشور». 1/10/1359 .

[16] .  همان:  ج 12، ص 148: «بیانات امام در جمع دانشجویان و اساتید دانشکده الهیات و معارف اسلامى»، 14/3/1359 .

[17] .  همان:  ج 12، ص 149: «بیانات امام در جمع دانشجویان و اساتید دانشکده الهیات»،
14/3/1359 . 

[18] .  همان، ج 12، ص 149: «بیانات امام در جمع دانشجویان و اساتید دانشکده الهیات»،
14/3/1359  .

[19] .  همان: ج 2، ص 98 «پیام امام به ملت شریف ایران و دعوت به تداوم نهضت»،
15/6/1357 . 

[20] .  همان: ج 7، ص 58 «بیانات امام به مناسبت سالگرد 15 خرداد»، 15/3/1358 .

[21] .  همان: ج 2، ص 84 «پیام امام به ملت ایران در مورد لزوم تداوم نهضت و هوشیارى ملت در برابر مردم فریب‏هاى شاه»، 5/5/1357 .

[22] .  همان مأخذ:  ج 1 ، ص 207 ، 23/6/1352 . 

[23] .  همان مأخذ:  ج 2 ، ص 127 ، 6/5/1366  .

[24] .  همان مأخذ:  ج 18 ، ص 21، 21/3/1362 . 

[25] .  همان مأخذ:  ج 12 ، صص 330 ـ 334 ، 20/4/1359  .