امسال که در سىامین سال پیروزى انقلاب، قرار داریم به جاست در نحوه عملیاتى نمودن صدور انقلاب، قدرى تأمل نماییم. گذشت که صدور انقلاب، نه همزاد با انقلاب بلکه پیش از آن مدنظر بنیانگذارش بوده است
چنانکه گفته شد در دو مرحله «حدوث» و «ثبوت» انقلاب، محوریت مسجد کاملاً مشهود است. صد البته که خود این تعامل، بین دو انقلاب و مسجد بر پویایى مساجد و تنوع بخشى به کارکردهاى آن نیز مؤثر بود. در پروسه صدور انقلاب نیز باید مساجد محوریت را برعهده گیرند. شاید از این روى بود که رهبر فقید انقلاب اسلامى ایران، تأکید داشتند که باید مساجد همواره آماده قیام و پیشبرد اهداف اسلامى باشند.
«اسلام مساجد را سنگر قرار داد وسیله، از باب اینکه از
همین مساجد،... همه امورى که اسلام را به پیش مىبرد
و قیام را به پیش مى برد، مهیا باشد».[1]
لیک با توجه به محذوریت و محدودیتهاى ساخت مسجد و مهمتر از آن، ممنوعیتهاى احیاى کارکردهاى انقلابى در مساجد خارج کشور، و زمانبر و پرهزینه بودن ساخت مساجد فیزیکى، توجه به مساجد مجازى یک بایستهتلقى مىگردد. تأکید مىکنم که مساجد مجازى مىتواند ما را در مشکلاتى که درساخت مساجد فیزیکى در خارج کشور داریم، یارى رساند؛ یعنى با جذب مخاطب توسط مساجد مجازى، مىتوان از آن در ساخت مساجد فیزیکى، احیاى کارکردهاى انقلابى و مخالفت با قوانین ممنوعیت ساخت مسجد فیزیکى کمک گرفت.
یادمان باشد از یک سو با یک تکلیفى به نام صدور ارزشهاى انقلاب و یارى مستضعفان مواجهیم که طبق تحلیلى باید این مرحله از انقلاب نیز مبتنى بر مساجد باشد. و از سوى دیگر با موانعى که بر سر راه انجام این وظیفه از طریق مساجد فیزیکى قرار گرفته است. این موانع آنگاه تکلیف را ساقط مىکند
که هیچ راه جایگزینى مطرح نباشد. مسجد مجازى در عین فرصت بودن براى صادر نمودن انقلاب، خود ضمنا موانع را نیز خواهد برداشت. زیرا موجب توسعه بنائى و گسترش کارکردى آن خواهد شد. و این یعنى اثبات کارآمدى دیگر براى مساجد در سومین مرحله از انقلاب!
اگر در فرهنگ امام قدسسره، ثمره انقلاب، آزادى همه مستضعفان جهان است، و اگر در اندیشه او باید مساجد را حفظ نمود:
«اى ملت! مسجدهایتان را حفظ کنید تا این نهضت
به ثمر برسد».[2]
تحقق این دو، با مساجد مجازى سامان مىیابد.
حضرت امام قدسسره درعین حال که پیروزى انقلاب را برخاسته از فعالیتهاى مسجدى مىداند، ولى رها کردن مساجد و نیز بسنده کردن به وضع موجود را نیز ناکافى مىشمارد. ایشان پیروزى انقلاب اسلامى را نوعى آمادهسازى خویشتن براى اداره پویاى مساجد مىداند. بىشک مراد حضرت امام قدسسره مدیریت عبادى صرف نیست، آنچه از سخنان امام نیز استفاده مىشود، تحول در کارکرد مساجد، به سوى ایجاد پیروزىهاى دیگر اسلامى است.[3]
«این مساجد بود که این پیروزى را براى ملت ما درست
کرد، این مراکز حساسى است که ملت باید به آن توجه داشته
باشند، اینطور نباشد که خیال کنیم حالا دیگر ما پیروز
شدیم، دیگر مسجد مىخواهیم چه کنیم؟ پیروزى ما براى
اداره مسجد است».[4]
بدیهى است که امام قدسسره نیز روش تبلیغى و استفاده از ابزار رسانهها را شیوه عملى صدور انقلاب معرفى مىکردند:
«ما که مىگوییم اسلام را مىخواهیم صادر کنیم،
معنایش... این است که مىتوانیم به وسیلهى دستگاههایى که
داریم، به وسیلهى همین صدا و سیما، به وسیلهى مطبوعات،
به وسیلهى گروههایى که به خارج مىروند، اسلام را آن
طورى که هست معرفى کنیم. اگر آن طورى که هست معرفى
بشود، مورد قبول همه خواهد بود».[5]
مقام معظم رهبرى نیز استفاده از ابزارهاى متناسب با زمان و مخاطب را اثرگذار مىدانند:
«ماییم و تفکر و معارف اسلامى، ماییم و پیام انقلاب
اسلامى؛ ما باید بتوانیم اینها را درست به دنیا برسانیم...
ما باید بتوانیم مفاهیم و معارف اسلامى و آنچه را که متعلق
به ماست، بیان کنیم؛ البته باید با لحن و بیان روشنفکرانه
و کاملاً مترقى و با استفاده از واژگان متناسب با هر دوره
و زمان باشد».[6]
مسجد به عنوان رسانه سنتى و اینترنت به مثابه ابزار مدرن، مىتوانند در ابلاغ پیام انقلاب، نقشآفرین باشند. متأسفانه، رویکردى در کشور ما، این دو را در ساحت نزاعى آشتىناپذیر قرار داده، از این روى هیچگاه آنچنانکه باید، از ظرفیت این دو رسانه نتوانستهایم در بیان رسالت انقلاب، بهره جوییم.
مسجد، رسانهاى سنتى، ولى همچنان پویا، مقبول، غیردولتى و بالاخره دینى است، و اینترنت و ابزارهاى مدرن، داراى پوشش گستردهاى از مخاطباند. معقول آن است که کمیت یکى با کیفیت دیگرى همراه گردد، و این دو از عرصه رقابت به ساحت رفاقت آیند.
[2] . خمینى امام، روح اللّه، صحیفه نور، ج 17 ، ص 60 .
[3] . جهانگیرى، یحیى، کارکرد سیاسى و رسانهاى مساجد، ص 6 .
[4] . خمینى امام، روح اللّه، صحیفه نور، ج 13 ، ص 15 .
[5] . مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى قدسسره، مقاله «صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینى قدسسره»، ص 60 ـ 61 .
[6] . بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار با مسئولان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامى،مورخ 17/11/1380 .