درک دقیق از معنا و زمان اعلان تئورى صدور انقلاب، از طرف امام نشان مىدهد که امام حتى قبل از اینکه انقلاب، عینیت یابد، تحقق غایتش را در صادر نمودن آن مىدید.
«صدور انقلاب اسلامى از لحظه ورود حضرت امام قدسسره
به پاریس و اوجگیرى نهضت مقدس مردم ایران در کانون
توجهات جامعه جهانى قرار گرفت و اولین پرسشها در این
باب، توسط نهادهاى سیاسى غرب و قبل از پیروزى انقلاب
اسلامى مطرح گردید».[1]
از این روى امام قدسسره نه بعد از انقلاب که قبل از انقلاب هم، دغدغهمند صدور انقلاب بودند. حال آنکه برخى با عدم درک صحیح از صدور انقلاب، آن را پروژهاى متعلق به اوایل انقلاب مىدانند!
با تأمل در خاطرات یکى از یاران امام،[2] آن حضرت حتى در اسفندسال 1341، انقلاب را به سه مرحله تقسیم نموده بودند:
«شما بدانید که مبارزه ما سه مرحله دارد:
نخست: اسلامى کردن ایران. دوم: اسلامى کردن کشورهاى
اسلامى. سوم: اسلامى کردن جهان. آن روز است
که به مولایم مهدى (عج) عرض مىکنم: جهان منتظر قدوم
مبارک توست».
آیا صدور انقلاب منحصر و محدود به سالهاى اولیه پیروزى انقلاب است!؟ آیا تنها در آن سالهاى پرشور پیام انقلاب اسلامى جاذبه داشت!؟مگر نه آن است که جاذبه پیام انقلاب اسلامى ایران، در نیازهاى بشریت نهفته است و مگر امروز آن نیازها مرتفع شدهاند که دیگر این پیام، تازگى و جاذبه براى
بشر، نداشته باشد!؟ انقلاب اسلامى، یک رویداد نیست که صدورش نیز متوقف به زمان خاصى باشد.[3] انقلاب اسلامى یک فرایندى است که تا تشکیل تمدن اسلامى، رفاه و آزادى همه مستضعفان باید در گسترش آن کوشید. همچنانکه امام قدسسره فرمود:
«مقصد این است که اسلام، احکام اسلام،
احکام جهانگیر اسلام زنده بشود و پیاده بشود و همه در رفاه
باشند و همه آزاد باشند، همه مستقل باشند».[4]
انقلابها به صورت طبیعى میل به گسترش دارند و انقلاب اسلامى نیز از این قاعده مستثنا نبود. از ایننظر مىتوان گفت که صدور انقلابها، یک پروسه و فرایندى طبیعى است. و همچنان ادامه دارد. حضرت امام نیز صدور انقلاب را امرى طبیعى مىدانستند و معتقد بودند؛ از آنجا که ماهیت انقلاب در ایران اسلامى است، کاملاً طبیعى است که دیگر مسلمانان هم تحت تأثیر اندیشههاى آن قرار گیرند.
[1] . دولتآبادى، فیروز، مقاله «صدور انقلاب تمنا و تقابلى از درون و بیرون»، ص 35 .
www.navideshahed.com/fa/index.php?Page=definition&UID=95847
[4] . مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى قدسسره، صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینى، ص 31 .