1 ـ عدم تعریف جایگاه رسانه رقیب و مدرن
فقدان بینش کافى مسئولان و سیاستگزاران در تدوین راهبردى متناسب با فرهنگ بومى، و نبود تعریفى جامع و کامل از چگونگى تعامل نهادهاى سنتى و نوین در جامعه، از جمله دلایلى است که مىتوان از آنها به منزله عوامل «عدم ناکامى» در عرصه استفاده تبلیغى و رسانهاى از مسجد نام برد.
مقوله «سنت» و «مدرنیته»، سازمان مسجد را نیز بىتأثیر نگذاشت. بهخاطر عدم تعریف مشخص از نحوه تعامل این دو بعد از انقلاب، آنچنان تازیانه مدرنیته بر پیکر سازمانهاى سنتى ضربه زد که بازیابى نهادهاى سنتى روزى با مشکل مواجه خواهد شد. تأسیس و توسعه سینما، فرهنگسرا، صدا و سیما، مطبوعات و... بدون مشخص نمودن جایگاه، محدوده فعالیت، وظایف و اختیارات، کارکرد رسانهاى مساجد را محدود ساخت.
یکى ا ز راههاى تغییر در مؤلفههاى نیاز به مسجد، تخصصگرایى است. امروزه که دوره تخصصگرایى است و هر کس پاسخى خاص به نیاز ویژه خود را مىطلبد؛ باید مساجد نیز با رویکرد تخصصگرایى به احیاى ظرفیت برخیزند. چه مىشد که مساجد ما، خطیب و برنامه ویژه کودکان، ویژه جوانان، زنان و... داشته باشد!؟ مگر نه آن است خطیبى که به صورت عمومى صحبت مىکند نمىتواند نیاز همگان را پاسخ دهد. اگر مخاطب احساس نکند که پاسخ به نیازش را در مسجد مىتواند بیابد، رو به مسجد نمىکند. مسجد مجازى مىتواند تنوعو تعدد سخنرانىها و وعظهاى اخلاقى را ـ البته براساس ذائقه مخاطب و انتخاب او ـ عرضه نماید.
2 ـ روزآمد کردن این رسانه
در دنیاى امروز که همه رسانهها تحت کنترل صهیونیسم و باندهاى قدرتهاى سیاسى ـ اقتصادى است، ضرورتِ حفظ کارکرد رسانهاى مساجد بهعنوان مکانهاى مردمى و آزاد، جدیت چند برابر مىیابد. زیرا تنها این رسانه است که مىتواند صداى مستضعفین را فریاد بزند. حفظ کارکرد رسانهاى مسجد، اکتفا به روشهاى گذشته نیست، بلکه با «مسجدى کردن رسانههاى مدرن»، و نیز «رسانهاى کردن مساجد با ابزارهاى مدرن» مىتوان به این اهداف نایل آمد.آنوقت اهمیت تقویت این رسانه عمومى، اهمیتى بیش از گذشته پیدا مىکندکه امروزه رسانههاى قدرتمند به رقابت با مسجد آمدهاند. اگر مساجد دیروز به این وظیفه اطلاعرسانى و تبلیغ مشغول بودند، رقبایى نبود که جوانان را جذب خود و گریزان از مسجد سازد. ولى اکنون، باید مسجد را در توانمندسازىرسانهاى، پرنفوذتر از آنها سازیم.
مسجد، نماد بزرگ اسلام و تریبون اسلام است براى دعوت؛ و مخاطب آن همه انسان است،[1] نه فقط مسلمین.
«جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاما لِلنَّاسِ».[2]
در تفسیر نمونه ذیل این آیه مىخوانیم:
«مخصوصا کلمه للنّاس نشان مىدهد که این مرکز امن
و امان، پناهگاهى است عمومى براى همه جهانیان و انسانها
و تودههاى مردم».[3]
این تحلیل قرآنى نشان از این دارد که رسانه مسجد، این قابلیت را دارد که همه بشر را به سوى خود جلب نماید.
نکته پایانى این فصل را سخن ادیبانه استاد محدثى قرار مىدهم که ادیبانه، توجه به ساخت مسجد و عدم توجه به کارکرد آن را بیان داشتهاند: چرا به جاى «مسجدى» ساختنِ مردم، هماره دنبال «مسجد» ساختنیم؟! «نماز خانه» زیاد شده است نه «نماز خوان!»[4] مصلاّى بىمصلّی، جز شِکوه، شُکوهى ندارد که بدان بنازیم![5]
خادم و مؤذن این مسجد تن و جان شماست
ساجدى گشته نهان در صف مسجودى
ملک الشعراى بهار
[1] . اعراف: 31. «یا بنىآدم خذوا زینتکم عند کل مسجد».
[3] . مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ص 448 .
[4] . محدثى، جواد، مقاله «پیام مسجد»، ص 295 .
[5] . این هم بندى بود که نگارنده در تداوم بیان نغز استاد محدثى، برآن اضافه نمود.