اگرچه امروزه مسجد، بیشترین کارکردش عبادى (به معناى اخص) است؛ ولى با گذر به فلسفه تاریخى ساخت اولین مسجد در زمان پیامبر صلىاللهعلیهوآله مىفهمیم که انگیزههاى مهمتر از این، در ساخت آن دخیل بودهاند که متأسفانه آنها امروزه کمرنگ شدهاند. هرچند مدعى نیستیم که تمام کارکردهاى مساجد در صدر تاریخ اسلام باید هم اینک نیز به مساجد برگردانده شود زیرا این با روح اسلام که با اقتضاى زمان همراهى دارد ناهمگون است؛ لیک آنچه که همچنان مساجدظرفیت پذیرش آن کارکرد را دارند، نباید از آن جدا ساخت.[1]
اساسا عبادت فقط نماز نیست و بلکه هر فعالیتى که در مسیر خدایى باشد عبادت است. اگر مسجد محل عبادت است، و عبادت مفهومى اعم از نماز دارد، پس مسجد، محلى فراتر از این است که فقط محل مناسک و افعال خاص مذهبى باشد.[2] در روایات از جهاد و تعلم، به عبادت تعبیر شده است. پس معلوم مىشود که هرگونه فعالیت دینى و اجتماعى که رنگ خدایى داشته باشدو در مسیر تعالى نام خدا قرار گیرد، عبادت است، اعم از انجام مناسک دینى و فعالیتهاى دیگر. اگر مساجد «یذکر فیه اسم اللّه»اند،[3] بىشک گسترش نام خدا از این محل، تنها با برگزارى مناسک دینى، محقق نخواهد شد. لذا باور به این آیه کریمه از یک سو و انحصار مسجد در عبادیّات صرف،چیزى جز یک پارادوکس نیست.[4]
رهبر معظم انقلاب آیت اللّه خامنهاى «مدظلّه العالى» مفهوم عبادت در مسجد را با استناد به متون دینى، بسیار اوسع از اعمال عبادى صرف مىشمارد:
«ملت ایران باید مساجد را مغتنم بشمارد و پایگاه
معرفت و روشنبینى و روشنگرى و استقامت ملى به حساب
آورند... مسجد فقط براى نماز نیست؛ در مسجد انواع
عبادات هست. از جمله آن عبادات، تفکر است که
«تَفَکُّرُ ساعةٍ خَیْرٌ مِن عبادة سَنَةٍ»، یا در بعضى
از روایات است که «من عبادة اربعین سنة»، یا «سبعین سنة»
ـ البته فکر کردن درست ـ افراد مسجد برو، این فکر را
به وسیله شنیدن سخنان عالم دین و فقیه به دست
مىآورند».[5]
در روایتى، امام على علیهالسلام ضمن مذمت کسانى که بیکار در مسجد نشسته بودند، آنها را «راهبان عرب» نامیده و فرمودند:
«مؤمن، مسجدش مجلس اوست و خانهاش محل زندگى او».[6]
در ذیل آیات 17 و 18 سوره توبه، صاحب تفسیر کاشف ـ با تبیین اینکه مسجد، پیوندگاه عبادت و عرصههاى مختلف زندگى بوده است ـ مىنویسد:
«به این سان مىبینیم از آغاز چگونه مسجد،
پیوندى ناگسستنى با عبادت، فرهنگ، اقتصاد و سیاست
دارد. و چگونه با این آیات، ولایت مشرکان را
بر مسجدالحرام لغو مىکند و اجازه نمىدهد سیاست را از
اسلام و مسجد جدا سازد و اداره و عمارت مسجد و سقایت
حجاج از مشرکان را به دست گیرند. بلکه باید عمارت
و ولایت مساجدِ خدا به دست افراد با ایمان و متعهد و عامل
به دستورهاى اسلام (به ویژه نماز، زکات) باشد و آنها جز از
خدا از کسى نترسند. با این آیات از زمان پیامبر صلىاللهعلیهوآله مسجد
به صورت کانون عبادى ـ سیاسى درآمد».[7]
امام خمینى قدسسره در این باره مىفرماید:
«اینمسجدالحرامومساجددیگر،درزمانرسولاکرم صلىاللهعلیهوآله
مرکز جنگها و سیاستها و مرکز امور اجتماعى و سیاسى
بوده. اینطور نبوده است [که]در مسجد، پیامبر همان مسائل
عبادى نماز و روزه باشد. مسائل سیاسىاش بیشتر بود.
اسلام مىخواهد که مردم آگاهانه براى مصالح مسلمین در
آنجا فعالیت کنند».[8]
باز تأکید مىشود که مسجد از آغاز، تنها به عنوان جایگاه عبادت یا معبد سادهاى بنیان نشده است. لقب «خانه خدا» براى این مکان، امتیاز آن را در قیاس با دیگر معابد مىنمایاند.[9]
«ولى هرچه از زمان دوران اولیه ظهور اسلام دور
مىشویم، یعنى تا حدود نیمه اول قرن هجرى، زمانىکه
فتوحات اسلامى گسترش مىیابد و حکومت از خلفا
به امویان و عباسیون و تا سطح سلطنت تنزل مىیابد،
پیوسته مساجد، گامبهگام ساختار و عملکرد خود را از دست
مىدهند و از وظیفه اولیه خود دور مىشوند. بهتدریج
کارکردهاى نظامى خود را به نهادهاى در اختیار دولت؛
نقش ارشادى، مدیریتى و نظراتى خود بر امور مسلمین را
به دارالحکومهها و دارالقضاها، و وظایف آموزش خود را
به نهادهاى فرهنگى و آموزشى رسمى و غیررسمى واگذار
مىکنند و مهمتر از همه کارکرد همکارى توأم با نظارت
برکارگزاران حکومت را به کلى از دست مىدهند و صرفا
داراى کارکرد عبادى، آنهم به صورت صورى، خشک،
بىمحتوا و کم اثر مىشوند».[10]
[1] . جهانگیرى سهروردى، یحیى، کارکرد سیاسى و رسانهاى مساجد، ص 7 .
[3] . بقره: 114 . «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى فى خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفینَ لَهُمْ فِى الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِى الاْخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌُ ُ»: کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیرى کرد و سعى در ویرانى آنها نمود؟! شایسته نیست آنان، جز با ترس و وحشت، وارد این کانونهاى عبادت شوند. بهره آنها در دنیا (فقط) رسوایى است و در سراى دیگر، عذاب عظیم (الهى)! / نور: 36 . «فى بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالْغُدُوِّ وَ الاْصالُِ ُ». این چراغ پرفروغ (در خانههایى قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهاى آن را بالا برند) تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد خانههایى که نام خدا در آنها برده مىشود، و صبح و شام در آنها تسبیح او مىگویند.
[4] . جهانگیرى سهروردى، یحیى، کارکرد سیاسى و رسانهاى مساجد، ص 6 .
[5] . از بیانات معظمله در دیدار علما، طلاّب و اقشار مختلف مردم شهر مقدس قم بهمناسبت
سالروز 19 دى ماه در مورخه 19/10/1375 . لینک مستقیم:
www.leader.ir/langs/fa/index.php?id=1372&p=bayanat
[6] . نورى طبرسى، حسین محدث، مستدرک الوسائل، ج 11 ، ص 220 ، ح 12798 /
محمودى، محمدباقر، نهج السعادة، ج 7 ، ص 306 .
[7] . بىآزار شیرازى، عبدالکریم، تفسیر کاشف، ج 5 ، ص 292 .
[8] . خمینى امام، روحاللّه، صحیفه نور، ج 18 ، ص 67 .
[9] . سعیدى رضوانى، عباس، بینش اسلام و پدیدههاى جغرافیایى، ص 38 .
[10] . شریفپور، رضا، مسجد و انقلاب اسلامى، ص 43 .