قرن بیستم، قرن شورش جهان بر ایدئولوژى و قرن شورش علم، تکنولوژى و صنعت بر ارزشهاى مقدس انسانى بود. ولى خوشبختانه در واپسین غروب این قرن، جرقه امید جهیدن گرفت که نویدبخش روزنه نور براى قرن بیستو یکم گردید.[1] ناتوانى تمدن صنعتى در برآوردن نیازهاى معنوى و ارزشى انسان معاصر و در نتیجه ظهور بحرانها و بنبستهاى بغرنج در فضاى ذهن و زندگى آدمیان سبب شده است تا بار دیگر دلهاى مضطرب، به دنبال وسیلهاى گردد تا انسان دور افتاده از اصالتهاى خویش را از گرداب وحشتناک کنونى نجات داده و به ساحت امن سعادت رهنمون شود. به دیگر تعبیر، دستآورد دنیاى مدرن، «آسایش» صِرف بود که «آرامش» را از انسان سلب کرد. اینک انسان به دنبال آرامش است.[2]
موج بازگشت به عرفان و معنویت، یک موج بسیار محسوس در دنیاى جدید است. از این روى عدهاى هزاره سوم را «عصر عرفانگرایى» مىنامند.[3] بىجهت نیست که قرآن و کتاب مولانا در آمریکا پرفروشترین کتاب مىشود.[4] نیاز به معنویت، مستمسکى شد براى پدید آمدن ادیان جدید، بطورى که 173 دین و طبق آمارى نزدیک به 200 دین در طول 25 سال اخیر در سراسر جهان به وجود آمدند که شاخصه و دغدغه اصلى آنها مسائل عرفانى است.[5] نویسندهاى قرن بیستویکم را چنین توصیف مىکند:
«قرن بیست و یکم قرن، قرن حاکمیت ایدئولوژى است.
قرائن موجود در جهان؛ و تغییر و تحول حالات روحى
و فکرى ملتها و گرایشهاى نوین مذهبى، خود دلایل
محکمى است بر این واقعیت که جهان در شرف یک تحول
دینى نوینى است».[6]
توجه به معنویت، نه یک چیز تازه بلکه خواست اساسى فطرت انسانى است. اگر تفسیر آیتاللّه طالقانى رحمهالله را بپذیریم چه الفت نیکى بین این دو خواسته فطرت؛ یعنى «معنویت» و «مسجد»، روى خواهد داد. اساسا این دو همیارهمند. معنویت حقیقى در مسجد است و مسجد هم کانون معنویت. آیتاللّه طالقانى در ذیل آیه شریفه «وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْنا»[7] کشش و بازگشت انسان به مسجد را فطرى مىشمارد و مىنویسد:
«جعل بیت بصورت مثابه، بر طبق کشش نفسانى انسان
به محل امن و عدل مىباشد. این جویایى مانند امامجویى
است و توجه بهچنین خانهاى که فطرت حقجویى و عدل را
بیدار سازد، از کششها و خواستههاى درونى آدمى و بهسود
وى مىباشد».[8]
مساجد، مىتواند از این فرصت به وجود آمده بهره وافر را ببرد. اگر مساجد میدان را خالى بگذارد، دکانداران معنویتهاى سکولار، این عرصه را تصاحب خواهند کرد. یادمان باشد که تنها معنویت اسلامى است که عطش تشنگان معنویت و معرفت را مىتواند سیراب نماید. مسجد مجازى به خاطر خیل اقبال تشنهگان معنویت به اینترنت، مىتواند رهیافت نیکى تلقى گردد. چرا که جستجوى معنویت در اینترنت، رتبه بالایى را به خود اختصاص داده است.[9]
«گیدنز» در توجیه تداوم دین در عصر ارتباطات، ضمن اشاره به عدم توانایى علمگرایى و عقلگرایى در پاسخ به پرسشهاى انسان، مىنویسد:
«شاید کمتر کسى در این جهان باشد که هرگز تحتتأثیر
احساسات مذهبى قرار نگرفته باشد. علم و تفکر عقلگرایانه
در برابر سؤالاتى اساسى مانند معنا و هدف زندگى
و موضوعاتى که همیشه اساس دین بوده است،
ساکت مىماند».[10]
[1] . فرحى، غلامحسین، تئورى قدرت برتر، ص 65 .
[2] . جهانگیرى سهروردى، یحیى، مقاله «عرفان حسینى و عرفانهاى کاذب»، ص 253 .
[3] . افراسیابپور، على اکبر، مقاله «عرفان ستیزى در دوران عرفانگرایى»، ص 21 .
[4] . روزنامه کیهان، پنجشنبه 24 آبان 1386 ، ش 18950 .
[5] . جهانگیرى سهروردى، یحیى، مقاله «هیونز گیت»، ص 8 .
[6] . فرحى، غلامحسین، تئورى قدرت برتر، ص 65 .
[8] . طالقانى، سیدمحمود، پرتوى از قرآن، ج 1 ، ص 297 .
[9] . اتابکى، هادى، مقاله «نگاهى به تاریخچه حضور دین در اینترنت»، ص 33 .
[10] . گیدنز، آنتونى، جامعهشناسى، ص 511 .