در این بخش برآنیم تا ثابت کنیم که این آمار چه ضرورتى را ایجاب مىکنند که ما به مساجد مجازى روى آوریم. برآیند خلاصه آمار پیشین حاکى از دو واقعیت انکارناپذیر است: یکم؛ اینکه فطرت جوانان به حقایق ایمانى گرایش دارد. دوم؛ اینکه وضعیت مساجد در بین جوانان از اقبال مطلوبى برخوردار نیست.
در یک بررسى از دانش آموزان دبیرستانهاى خرمآباد، علت عدم گرایش به مساجد، عدم آگاهى جوانان از جایگاه مسجد گزارش داده شده است.[1] در پیمایشى از جوانان مشهد، 3/44 درصد جوانان در هیچ یک از زمینههاى مذهبى مطالعهاى نداشتند. و تنها 7/63 درصد در زمینههاى مذهبى مطالعه کردهاند. از کسانى که در زمینه مذهب مطالعه داشتهاند، 4/37 درصد تنها در یک زمینه، 4/11 درصد در دو زمینه، 2/5 درصد در سه زمینه و تنها 7/1 درصد در چهار زمینه مطالعه داشتهاند. چهار زمینه عبارت بود از اعتقادى، احکام، قرآن و تفسیر، و تایخ اسلام.[2]
این آمار نشان از این دارد که مطالعه مذهبى جوانان رو به کاهش است. اینترنت به عنوان ابزارى که جوانان روزانه لحظاتى را با آن سپرى مىکنند، مىتواند به مدیریت خوب و تولید انبوه محصولات دینى بر فضاى وب، در گسترش دانش دینى جوانان مؤثر افتد و خود موجب گرایش جوانان به مساجد شود زیرا بخشى از این محصول عرضه شده در فضاى وب، در باره جایگاه مساجد خواهد بود. و این خود بر راهبرد ما در مسجد مجازى که عبارتست از «آستانه بودن مسجد مجازى براى مساجد واقعى»، گواهى، نیک خواهد بود.
خود این عمل، در رفیق نمودن کاربران اینترنت با مساجد، مؤثر خواهد بود بىآنکه اینترنت را به عنوان رقیب مساجد قرار دهیم و جوانان را در انتخاب یکى از آن دو به صورت مانعة الجمع مختار کنیم.
[1] . جزایرى، سید حسین، مقاله «جاذبههاى مسجد از دیدگاه نوجوانان شهر خرمآباد»، ص 43 .
[2] . آخوندى، محمدباقر، هویت ملى ـ مذهبى جوانان، ص 179 .