سیمای نوروز
۱۳۹۶/۱۲/۲۸
... نوروز، یعنى روز نو. در روایات ما - بخصوص همان روایت معروف «معلىبنخنیس» - به این نکته توجه شده است. معلىبنخنیس که یکى از روات برجستهى اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصیتهاى برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر محسوب مىشود. او در کنار امام صادق علیه الصلاة والسلام زندگى خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است. معلىبنخنیس - با این خصوصیات - خدمت حضرت مىرود؛ اتفاقا روز «نوروز» بوده است - در تعبیرات عربى، «نوروز» را تعریب مىکنند و «نیروز» مىگویند حضرت به او مىفرمایند : «أتدرى ما النیروز؟» آیا مىدانى نوروز چیست؟
بعضى خیال مىکنند که حضرت در این روایت، تاریخ بیان کرده است! که در این روز، هبوط آدم اتفاق افتاد، قضیهى نوح اتفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام اتفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از این روایت، این نیست. من این طور مىفهمم که حضرت، «روز نو» را معنا مىکنند. منظور این است: امروز را که مردم، «نوروز» گذاشتهاند، یعنى روز نو! روز نو یعنى چه؟ همهى روزهاى خدا مثل هم است؛ کدام روز مىتواند «نو» باشد؟
شرط دارد. روزى که در آن اتفاق بزرگى افتاده باشد، نوروز است. روزى که شما در آن بتوانید اتفاق بزرگى را محقق کنید، نوروز است. بعد، خود حضرت مثال مىزنند و مىفرمایند: آن روزى که جناب آدم و حوا، پا بر روى زمین گذاشتند، نوروز بود؛ براى بنى آدم و نوع بشر، روز نویى بود. روزى که حضرت نوح - بعد از توفان عالمگیر - کشتى خود را به ساحل نجات رساند، «نوروز» است؛ روز نویى است و داستان تازهاى در زندگى بشر آغاز شده است. روزى که قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نویى براى بشریت است - حقیقت قضیه همین است؛ روزى که قرآن براى بشر نازل مىشود، مقطعى در تاریخ است که براى انسانها روز نو است - روزى هم که امیرالمؤمنین علیهالسلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است...
بیانات مقام معظم رهبری در صحن مطهر حضرت ثامن الحجج ( علیه السلام ) 01/01/1377
...من مایلم جوانان عزیز، بخصوص فرزانگان، به این مطلب، درست توجه کنند که اسلام در برخورد با پدیدههایى که از کشورها و از ملتهاى دیگر، یا از دورههاى قبل به آن رسیده است، یک برخورد حکمتآمیز و همراه با دقت و نگاهى همهجانبه دارد. هر چیزى که قابل این است تا محتواى صحیح پیدا کند، اسلام آن را مىگیرد، به آن جهت و محتواى صحیح مىدهد و در دسترس مردم مىگذارد. مثلا بعضى از همین مراسم حج، مثل طواف، سعى و قربانى کردن، از قبل از اسلام بود. اسلام، این مراسم را گرفت، محتواى شرکآلود، مادى و غلط را از آن خارج کرد و محتواى توحیدى به آن داد؛ آن را درک کرد و به صورت یک درس، به مردم برگرداند. کار خیلى عجیب و مهمى است. در باب عید نوروز و مراسم سنتى قدیمى هم همینطور؛ اسلام، عید نوروز را گرفت، محتواى انسانى و اسلامى و معنوى به آن داد و به مردم برگرداند. اول سال تحویل، شما به دستور اسلام با خدا رابطه برقرار مىکنید و مىگویید: «یا مقلب القلوب و الابصار. یا مدبر اللیل والنهار. یا محول الحول و الاحوال»؛ اى کسى که گردش زمین و آسمان، گردش دلها و چشمها و گردش روزگاران به دست توست، این گردش قراردادى سال را هم براى ما با برکت و مبارک قرار بده؛ «حول حالنا الى احسن الحال».
ببینید، نوروز و تحویل سال - رفتن از یک سال به سال دیگر - یک محتواى معنوى پیدا کرد. مردم را توصیه مىکند: «اغتسل و البس و انظف ثیابک»(3)؛ غسل کنید، خود را شستشو دهید و تمیزترین لباسها را - البته صحبتى از لباس نو نیست؛ صحبت از لباس تمیز است - بپوشید، به دیدن یکدیگر بروید؛ صلهى رحم کنید، دلهایتان را شاد کنید، به خودتان امید بدهید و با رویش طبیعت، یک رویش معنوى در دل خودتان به وجود آورید. برخورد با عید نوروز این است؛ لذا ما ایرانیها عید نوروز را دوست مىداریم و آن را جشن مىگیریم. اما جشن ما یک جشن سالم است. اسلام با هر کدام از مراسم قدیمى که برخورد مىکند، اینطور برخورد مىکند. البته بعضى از مراسم هست که قابل اصلاح نیست. مثلا اسلام دربارهى مراسم خرافى از روى آتش پریدن، حرفى ندارد و تأیید نمىکند؛ اما هیچ اشکالى نمىبیند که مردم - فرض بفرمایید - در مناسبتى از مناسبتهاى عید، به فضاى باز بروند، با سبزه و طبیعت و صحرا، دیدارى تازه کنند، خود و طبیعت را با یکدیگر نزدیک کنند و لذت صحیح و سالم ببرند. مانعى ندارد...
بیانات مقام معظم رهبری در صحن مطهر حضرت ثامن الحجج ( علیه السلام ) 01/01/1378