بسم الله الرحمن الرحیم
«یَأتِی اللَّهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَیُحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَلا یَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ» (مائده/54)
مناسبت: شب یا روز جمعههای ماه رمضان
ایجاد انگیزه[1]
هنگامی که حضرت موسی (ع) متولد شد مسلّم بود که فرعونیان این پسر بچه را خواهند کشت، مادر حضرت در فکر این بود که چه کاری انجام دهد! وحی الهی به این مادر رسید: «وَأَوْحَیْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ»؛ شیرش بده، نترس. «فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ» وقتی خطر زیاد شد و ترسیدی که بچه بهدست دشمن بیفتد، نگذار او را از تو بگیرند؛ او را به دریا بینداز. مادر چطور تاب میآورد بچه خود را داخل صندوقی بگذارد و او را داخل رودخانهای بیندازد که خروشان میرود؟ اما وحی الهی به مادر چنین گفت: «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ»[2]
خدای متعال در این آیه دو وعده به این مادر داد: اوّل اینکه این بچه را به تو بر میگردانیم، دوم اینکه او را از مرسلین قرار میدهیم. «فَرَدَدْنَاهُ إِلَى أُمِّهِ؛ این بچه را به مادرش برگرداندیم.» «کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ؛ تا چشمش روشن شود و محزون نگردد.» «وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حقٌ[3]؛ تا بداند وعده خدا درست است.» مادر موسی (ع) تحقق این وعده را دید؛ اما وعده بعدی: «وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ» در واقع پیام بعثت موسی پس از گذشت سالها همین جا داده شد: همه بنیاسرائیل بدانند که این کودک، روزی به پیامبری مبعوث خواهد شد و شما را نجات خواهد داد.
موضوع مهدویت و ظهور امام زمان (عج) نیز وعده قطعی الهی و یکی از وعدههای تخلف ناپذیر الهی میباشد، وعدهای که خدای مهربان آن را به همه انبیا و اوصیای آنها داده است.
تحقق چنین روزی که فرمانروایی زمین در اختیار بندگان صالح خداوند قرار میگیرد «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ»[4]
رسول خدا (ص) میفرمایند: «مَعاشِرَ النّاسِ! اَبْشِرُوا بِالْفَرَجِ، فَـاِنَّ وَعْدَ اللّه ِ لایُخْـلَفْ، وَقَضـاءَهُ لایُرَدُّ وَ هُوَ الْحَکیمُ الْخَبیرُ، وَاِنَّ فَتْحَ اللّه ِقَریبٌ[5]؛ ای گروه مردمان! مژده باد بر شما فرج و ظهور مهدی (ع) که به راستی وعده خداوند تخلف نمییابد و قضای او باز نمیگردد، او حکیم و آگاه است و به راستی فتح و گشایش خداوند نزدیک است.»
آری! به راستی که امام زمان (عج) حتما خواهد آمد، همانطور که حضرت موسی به مادرشان برگردانده شد و به پیامبری مبعوث شد؛ اما نکته اینجاست که ما کجای قضیهایم و باید بدانیم تا ما خودمان را بازخوانی نکنیم و خودسازی نکنیم و آماده ظهور نشویم، یقینا نمیتوانیم منتظر واقعی مهدی (عج) باشیم.
پس اگر بخواهیم منتظر واقعی و از یاران آن حضرت باشیم، باید ویژگیهای یاران امام زمان (عج) بشناسیم و آن را بر خود تطبیق دهیم تا در تحقق آن وعده بزرگ الهی نقش خود را به درستی ایفا کنیم.
متن و محتوا
امام صادق (ع) درباره آیه «فَسَوْفَ یَأتِی اللَّهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَیُحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَلا یَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ»[6] میفرماید: همانا صاحب امر (فرج) محفوظ است؛ و او دارای اصحابی است که اگر تمام مردم از بین بروند خداوند متعال اصحاب او را گرد او جمع می کند.[7]
پیام آیه جهان شمول است و همه کسانى را که دارای این ویژگىها باشند را در بر مىگیرد؛ خواه در زمان عمر آن ها امام زمان (عج) ظهور کند یا نه.
در تفسیر گرانسنگ مجمعالبیان و نور الثقلین ذیل آیه میخوانیم وقتی از پیامبر اسلام (ص) درباره مردمی که مصداق پیشگوییِ قرآن در آیه 54 مائده هستند، پرسیدند، «ضَرَبَ رسولالله یَدَهُ عَلَى عَاتِق سَلْمَانَ وَ قَالَ هَذَا وَ ذَوُوهُ ثُمَّ قَالَ لَوْ کَانَ الْإِیمَانُ مُعَلَّقاً بِالثُّرَیَّا لَنَالَهُ رِجَالٌ مِنْ فَارِس؛ آن حضرت دست به شانه سلمان فارسی زد و فرمود: [مقصود آیه] این مرد و هموطنان اویند! سپس فرمود: اگر ایمان به [ستاره] ثریا آویخته باشد، هر آینه مردانی از ایرانیان به آن دست یابند.»[8]
از این رو بر همه علاقهمندان به اسلام و ایران و انقلاب اسلامی است که برای حفظ این سند افتخار قرآنی و تداوم این دستاورد بزرگ تاریخی، برنامهریزی کنند و در این راه، همه توان خود را به کار گیرند. حفظ این سند افتخار، در گرو تداوم و تقویت ویژگیهایی است که قرآن برای یاوران راستین اسلام، مشخّص کرده است که یقیناً این ویژگیها همان ویژگیهای یاران امام زمان (عج) در حکومت جهانی آن حضرت میباشد.
ویژگیهای یاران حضرت مهدی (عج)
1. دوستی و محبت دوطرفه با خدا و بنده
اولین ویژگی یاران امام زمان (عج) که در آیه 54 مائده مطرح است و سر منشأ صفات دیگر یاران آن حضرت بوده و ویژگیهای دیگر ارتباط مستقیم با آن دارد، این است که آنها به خدا عشق میورزند و جز به خشنودى او نمیاندیشند. هم خداوند آنان را دوست دارد و هم آنها خدا را دوست دارند «یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ»
چه کسانی خدا را دوست دارند؟
منتظران و یاران امام زمان (عج) خدا را دوست دارند و تابع دستورات او و پیامبر ایشان هستند «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی[9]؛ اگر خدا را دوست دارید، باید گوش به حرف من (پیامبر) بدهید.»
متأسفانه گاهی با اینکه میدانیم کاری امام زمان (عج) را شاد میکند، کوتاهی میکنیم. گاهی میدانیم که ایشان از بعضی کارها ناخرسند و گلهمند میشوند، ولی شیطان فریبمان میدهد و آنها را انجام میدهیم. در روایتی از امیرمؤمنان (ع) نقل شده است که فرمودند: «الْقَلْبُ الْمُحِبُ لِلَّهِ یُحِبُّ کَثِیراً النَّصَبَ لِلَّهِ وَالْقَلْبُ اللَّاهِی عَنِ اللَّهِ یُحِبُّ الرَّاحَةَ[10]؛ دلِ خدادوست، رنج و سختی در راه خدا را بسیار دوست میدارد و دل بیخبر از خدا، راحت طلب است.»
یکی از نشانههای اینکه انسان کسی را دوست دارد، این است که میخواهد به او خدمت کند و برایش زحمت بکشد. همانگونه که مادر از اینکه برای فرزند زحمت و بیخوابی بکشد، لذت میبرد. این روایت به این نکته اشاره میکند و میفرماید: دلی که خداوند را دوست میدارد، میخواهد برای او زحمت بکشد، اما دلی که غافل و از محبت خداوند تهی است، به دنبال راحتی و تنبلی است.
امام صادق (ع) در روایتی زیبا ملاک و معیار این دوستی را چنین بیان کرده است: «فَإِنَّ کُلَّ مَنْ خُیِّرَ لَهُ أَمْرَانِ: أَمْرُ الدُّنْیَا وَ أَمْرُ الْآخِرَةِ، فَاخْتَارَ أَمْرَ الْآخِرَةِ عَلَى الدُّنْیَا فَذَلِکَ الَّذِی یُحِبُّ اللَّهَ[11]؛ هرکسی که بین دو امر مخیر بشود که یکی دنیوی و دیگری اخروی است، اگر کار اخروی را مقدم داشت، معلوم میشود که خدا را دوست دارد. (اما اگر امر دنیوی را مقدم بدارد، معلوم میشود برای خدا جایگاهی قائل نیست و خواست خدا برای او ارزشی ندارد.)
این امتحانی است برای اینکه ما ببینیم محبتهای ما چه قدر عمق دارد و بدانیم که خدای متعال برای ما چه ارزشی قائل است.
یاران حضرت مهدی (عج) همچو یاران امام حسین (ع) رضایت خداوند و امر اخروی را بر هر چیزی مقدم میدارند و به خاطر دنیا و پست و مقامها و لذتهای زودگذر، آخرت خود را خراب نمیکنند و در هر حال و حتی سختترین شرایط رضایت محبوب خود را جلب میکنند. پس یاران حضرت به معنای واقعی کلمه مصداق یحبهم و یحبونه هستند.
چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی که یکسر مهربانی دردسر بی
اگر مجنون دل شوریدهای داشت دل لیلی از آن شوریدهتر بی
2. متواضع در برابر مؤمنان و سرسخت در برابر دشمنان
دومین ویژگی که در این آیه شریفه برای یاران امام زمان (عج) بیان شده «أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الکافِرینَ؛ در برابر مؤ منان خاضع و مهربان هستند و در برابر کافران سختگیر.»
أَذِلَّةٍ به معنای: ذلت، خواری، فرمانبری، کوچک نمودن، رام است.[12]
أَعِزَّةٍ به معنای: سرسخت، شکستناپذیر و پرقدرت میباشد.[13]
یاران امام زمان (عج) از هرگونه خود برتر بینی و تکبر و غرور نسبت به مؤمنین پرهیز میکنند و متواضعانه با آنان برخورد میکنند. تواضعى که از درون جان انسان برخیزد و براى احترام به مؤمنى از مؤمنان و بندهای از بندگان خدا از این جهت که مومن و بنده خدا هستند باشد و یکی از مصادیق بارز آنکه از لفظ اذلة به دست میآید، خواری و ذلت در برابر اهلبیت (علیهم) و امام زمان (عج) و فرمانبرداری از ایشان میباشد.
افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
اما یاران حضرت در برابر دشمنان قاطع و سختگیر هستند.
نمونه آن برخورد قاطع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تفنگداران آمریکا بود که پیامی قاطع به دشمنان اسلام بود. هنگامی که تفنگداران نیروی دریایی آمریکا به مرزهای آبی ما تجاوز کردند، چند نفر افسر جوان و مؤمن محکم در مقابل آنها ایستاده و این ایستادگی به نحوی بود که دشمن را به زانو درآورد. اینکه یک ارتش ابرقدرت اینطور آرام در دست سربازان امام زمان (عج) قرار گرفت، قدرتنمایی بسیار بالایی بود و خیلی از فضاسازیهای دشمنان را به حاشیه برد و توانمندی نیروهای مقتدر جمهوری اسلامی را نشان داد.
ابن عباس مىگوید: «اینان (یاران امام زمان) کسانی هستند که براى اهل ایمان بسان پسر نسبت به پدر و فرمانبردار واقعى نسبت به سرور و سالار خویشاند، اما براى کفرگرایانِ تجاوزکار و بیدادپیشه و خودکامه بسان صیّاد نسبت به صید خویش تا آنان را از ستم و تجاوز بازدارند.»[14]
قرآن به توصیف یاران پیامبر پرداخته و میفرماید: «وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ[15]؛ کسانى که با او هستند در برابر کفار، شدید و محکم هستند» و در دومین وصف مىگويد: اما در میان خود، رحیم و مهربانند؛ «رُحَماءُ بَیْنَهُمْ»[16]
آرى آنها کانونى از عواطف و محبت نسبت به برادران و دوستان و همکیشان خود هستند و آتشى سخت و سوزان و سدى محکم و پولادین در مقابل دشمنان خویش میباشند.
ولى عجیب است که بعضی از سران کشورهای اسلامی و بعضی از افراد جاهل و به ظاهر مسلمان، امروز از رهنمودهاى مؤثر این آیات و ویژگیهایی که براى مؤمنان راستین و یاران رسول اللَّه (ص) نقل مىکند، فاصله گرفتهاند و بازیچه کفار و مستکبران قرار گرفته که گاه آنچنان به جان هم مىافتند و کینهتوزى و خونریزى مىکنند که هرگز دشمنان اسلام آنچنان نکردند!
مصداق بارز این آیات شعار هیهات من الذله اباعبدالله الحسین (ع) در مقابل دشمنان خداست و همچنین این جمله امام خمینی (ره) که فرمود: «اگر ما همه از بین برویم بهتر است از اینکه ذلیل باشیم زیر دست صهیونیسم، و زیر دست آمریکا. ما اعتقادمان این است که باید مسلمین با هم متحد بشوند و تودهنی بزنند به آمریکا و دشمنان اسلام و بدانند که به یاری خداوند میتوانند!»[17]
3. جهادگران راه خدا
جهاد در راه خدا در همه مقاطع و بهطور مستمر از برنامههای یاران حضرت است: «یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللَّهِ»
امام صادق (ع) فرمود: «یاران مهدى، آرزو مىکنند که در راه خدا به شهادت برسند.»[18]
البته مراد از جهاد هر دو نوع جهاد است، هم جهاد اصغر و هم جهاد اکبر.
حضرت علی (ع) میفرمایند: پیامبر (ص) گروهی از اصحاب را برای عملیات نظامی به جایی فرستاد و زمانی که از مأموریت برگشتند به آنان فرمود، آفرین بر گروهی که جهاد اصغر را به نحو احسن به جای آوردند؛ اما جهاد اکبر را باقی گذاشتند (و حقّش را اداء نکردند) در این حین عدّهای از ایشان پرسیدند: ای رسول خدا جهاد اکبر چیست؟ حضرت فرمودند جهاد با نفس جهاد اکبر است.[19]
در تعالیم دینی صیانت و دفاع از کیان سرزمینهای اسلامی و جان و نوامیس مسلمانان با اینکه از اوجب واجبات است؛ اما به جهاد اصغر تعبیر شده است و حفظ و صیانت نفس از کجرویها و انحرافات و کنترل هوا و هوس و شهوت ها به جهاد اکبر تعبیر شده است.
یاران حضرت باتوجه به این آیه شریفه همواره در جهاد هستند. مدافعان حریم قرآن و اهلبیت (علیهم) که شجاعانه و با شدت و قوت در جنگ سخت و نرم شرکت کردهاند، مصداق بارزی از این مورد هستند.
یکی از بستگان شهید رضا کارگر برزی میگوید: زمستان سال نود و یک دعوت شدیم خانه یکی از اقوام که از قضا ماهواره هم داشتند.
همین موضوع باعث شد تا رضا درباره اهداف شبکههای ماهوارهای برای صاحبخانه و بقیه صحبت کند. توضیحاتی در مورد چگونگی تشکیل این شبکهها، منابع مالیشان، اهدافشان و حامیانشان داد، در آن مهمانی تعدادی از افراد حاضر که از لحاظ نسبی رابطه دوری با ما داشتند در آن مهمانی بودند و صحبتهای رضا را گوش میکردند.
چند نفری شروع به مسخره کردن رضا کردند که فلانی، در فلان جا مغز تو را شستشو داده، بعد از مهمانی، من با رضا تند برخورد کردم که چرا از این حرفها میزنی تا مسخرهات کنند؟
اما رضا اینطور جواب داد: من وظیفهام را انجام دادم، در قبال این خانواده توضیحات را دادم؛ اما در آخرت از من نمیپرسند چرا نهی از منکر نکردی. من کار خودم را کردم، به وقتش این حرفها اثر میگذارد.
خیلی برای من جالب بود، ایشان اصلاً به این فکر نمیکرد که مسخرهاش میکنند، فقط به فکر انجام وظیفهاش بود.[20]
این نمونهای از دفاع از حریم اسلام در جنگ نرم دشمن است؛ در جنگ سخت نیز مهندس رضا کارگر برزی در ۱۱ مرداد سال ۹۲ در سوریه به شهادت رسید.
آری یاور امام زمان (عج) در جهاد اکبر و مقابله با شیطان و هوا و هوس نفس در نبردی سخت و جانانه خود را از آلودگیها و تعلقات دنیوی که میتواند او را از پای در بیاورد پیراسته میکند.
چرا که اهمیت و حساسیت جهاد اکبر بهمراتب بیشتر از جهاد اصغر است؛ زیرا شرط پیروزی در صحنه نبرد و دلدادگی و مطیع محض مولا بودن، پیروزی در صحنه جهاد اکبر و تزکیه نفس است.
امام صادق (ع) فرمود: «گویا من نظر مىکنم به قائم و اصحاب او؛ سجدهها به پیشانىهاى آنها اثر گذاشته است؛ شیران در روز و راهبان در شباند.»[21]
یکی از هم دورهایهای شهید بابایی در آمریکا میگفت: توی آمریکا دورهی خلبانی میدیدیم. یک روز روی بولتن خبری پایگاه (ریس) مطلبی نوشته بود که نظر همه را جلب کرده بود. مطلب این بود: «دانشجو بابایی ساعت 2 بعد از نیمهشب میدَوَد تا شیطان را از خود دور کند!» تا این مطلب را خواندم، رفتم سراغ عباس و گفتم: «عباس قضیه چیه؟!» اولش نمیخواست حرفی بزند؛ بعد از چند لحظه، آرام سرش را بالا آورد و گفت: «چند شب پیش بدخواب شده بودم، رفتم میدان چمن تا کمی بدوم. کُلُنِل باکستر و زنش من را دیدند. از شب نشینی میآمدند. کلنل به من گفت: این وقت شب چرا میدوید؟ گفتم: دارم ورزش میکنم. گفت: راستش را بگو. گفتم: حقیقتا محیط خوابگاه بسیار آلوده است، شیطان آدم را بدجوری اذیت میکند، اگه آدم حواسش را جمع نکند به گناه میافتد. بعد به او گفتم: دین ما برای این طور وقتها - که گناه آدم را وسوسه میکند - توصیه کرده که عمل سخت انجام بدید.»[22]
4. شجاع و خستگی ناپذیر
آخرین ویژگی که خداوند براى آنان در این آیه ذکر مىکند این است که در راه دوستی خداوند و انجام فرمان خدا و دفاع از حق و جهاد در راه خداوند از ملامت هیچ ملامت کنندهاى نمىهراسند.
«وَلا یَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ» این بخش از آیه قاطعیت و پایمردی مؤمنان را بیان میکند که روح محافظه کاری و سهلانگاری در آنها نیست، از عوامزدگی و محیطزدگی و غوغای اکثریت منحرف و استهزاء آنها نمیهراسند و با گامهای استوار در صراط مستقیم حرکت میکنند و یاوههای چپ و راست در حرکت آنها اثر ندارد؛ و باید به آغاز آیه نیز توجه داشت که ارتداد و بیعت شکنی عدهای سست عنصر آنها را سست و نگران نمیکند، آنها شرایط سخت حاضر را معیار قرار نمیدهند، امید به آینده دارند، چرا که خود آینده سازند و کمبودها آنها را سست و لرزان نمیکند.
امیرالمؤمنین امام علی (ع) میفرمایند: «به نیکیها امر کن و خود نیکوکار باش و با دست و با زبان بدیها را انکار کن و بکوش تا از بدکاران دور باشی و در راه خدا آنگونه که شایسته است تلاش کن و هرگز سرزنش ملامت گران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد. برای حق، در مشکلات و سختیها شنا کن، شناخت خود را در دین به کمال رسان، خود را برای استقامت در برابر مشکلات عادت ده که شکیبایی در راه حق عادتی پسندیده است. در تمام کارها خود را به خدا واگذار که به پناهگاه مطمئن و نیرومندی رسیدهای»[23]
امام صادق (ع) در باره یاران مهدی (عج) میفرمایند: «رِجَالٌ کَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِیدِ لَا یَشُوبُهَا شَکٌّ فِی ذَاتِ اللَّهِ أَشَدُّ مِنَ الْحَجَرِ لَوْ حَمَلُوا عَلَى الْجِبَالِ لَأَزَالُوهَا؛ یاران امام زمان کسانی هستند که دلهای آنان همچون پاره آهن سخت و محکم است و تردیدی در ایمان الهی آنها ایجاد نمیگردد. دلشان قویتر از سنگ است و اگر به کوه حملهور گردند آن را از جای برکنند.»[24]
[7]. تفسیر برهان، ج2، ص473.
[8]. تفسیر نور الثقلین، ج1، ص 642.
[10]. مجموعه ورام، ج2، ص87.
[11] جامع الأخبار، ۵۰۵/۱۳۹۸ .
[12]. تفسیر تبیان و المیزان و کشاف ذیل آیه شریفه.
[14]. مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، ج3، ص 321.
[17]. کلمات قصار امام خمینی (ره).
[18]. بحارالانوار، ج52، ص307.
[19]. معانی الاخبار، ج 1، ص160.
[20] . صفحه شخصی ایشان در سایت افسران جنگ نرم.
[21]. بحارالانوار، ج 52، ص 386.
[22]. کتاب رسم خوبان ۲- مقصود تویی؛ شهید عبّاس بابایی، ص ۴۹ ـ51.
[23]. نهج البلاغه، نامه 31.
[24]. بحارالأنوار، ج52، ص340.