نام "مسجد الاقصی" یادآور حوادث و داستانهای شگفتانگیزی است. در پس این واژه طومار در هم تنیدهای از خاطرات تلخ و شیرین نهفته است. مسجد الاقصی گاهی در حیرت شکوه حکومت سلیمانی و جبروت حاکمیت داوودی قدبرافراشته و زمانی لرزش زلزلههای پی در پی او را برزمین نشانده، گاهی از حقیقت جویی و پایداری ابراهیمی مشعوف گشته و زمانی از انحراف و خودبرتربینی یهودیت محزون، گاهی از تولد مسیحایی شادان و زمانی از تصلیب او نالان و گاهی از عروج احمدی فراتر از قاب قوسین انگشت به دهان مانده و زمانی از سقوط انسان به درجه سفلی حیوانیت محزون گشته است. نام مسجد الاقصی با سیاهیها و سفیدیهای تاریخ عجین است. این نام تداعیگر وحدانیت و عبودیت و در عین حال گاهی عناد و سرکشی انسان نسبت به خالق میباشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
نام "مسجد الاقصی" یادآور حوادث و داستانهای شگفتانگیزی است. در پس این واژه طومار در هم تنیدهای از خاطرات تلخ و شیرین نهفته است. مسجد الاقصی گاهی در حیرت شکوه حکومت سلیمانی و جبروت حاکمیت داوودی قدبرافراشته و زمانی لرزش زلزلههای پی در پی او را برزمین نشانده، گاهی از حقیقت جویی و پایداری ابراهیمی مشعوف گشته و زمانی از انحراف و خودبرتربینی یهودیت محزون، گاهی از تولد مسیحایی شادان و زمانی از تصلیب او نالان و گاهی از عروج احمدی فراتر از قاب قوسین انگشت به دهان مانده و زمانی از سقوط انسان به درجه سفلی حیوانیت محزون گشته است. نام مسجد الاقصی با سیاهیها و سفیدیهای تاریخ عجین است. این نام تداعیگر وحدانیت و عبودیت و در عین حال گاهی عناد و سرکشی انسان نسبت به خالق میباشد.
اهمیت این مکان مقدس و حضور نام آن در جای جای تاریخ، ضرورت تحقیق درباره تاریخچه و فلسفه نامگذاری آن را آشکار مینماید.
"الاقصی" در لغت به معنای دور، دورترین و به نهایت رسیدهتر است.[1]
"مسجد الاقصی"یا همان مسجد بیت المقدس در اصطلاح مسجدی در شهر بیت المقدس است. این جامع در قدس در فاصله500 متری جامع عمر و بقعه صخره قرار دارد.[2]
تاریخچه و فلسفهی اطلاق نام مسجد الاقصی
"مسجد الاقصی" از اماکن بسیار مقدسی است که در سرتاسر تاریخ مورد توجه پیروان ادیان توحیدی و ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام بوده است. این مسجد در سرزمین شام و شهر بیت المقدس واقع شده وبنابر شواهد تاریخی نخستینبار داوود نبی(ع) در محل آن اقدام به احداث معبدی نمود و سلیمان (ع) آن را تکمیل کرد. در آن زمان این شهر را اورشلیم یا یورشالیم مینامیدند. اورشلیم، ترکیبی از دو واژه "اور" و "شلیم" است. "اور" در عبری به معنی آتش، روشنایی و مقدس است و "شلیم" به مفهوم شهر، صلح و سلامتی میباشد. بعدها این مکان با نامهای دیگری چون "ایلیاء" (شهر خدا) و در زمان یهودیان "بیت همیقداش"(خانه مقدس) نیز شناخته میشده است. نام "ایلیاء" تا زمان ظهور اسلام بر شهر باقی ماند و بتدریج اسامی بیت المقدس، بیت القدس، قدس شریف و مدینه مقدس هم به کار گرفته شدند.[3]
مسجد الاقصی در هر دوره متناسب و به تبعیت از نام شهر و خاستگاه خود تغییر نام داده و اسامی متفاوتی برخود تجربه کرده است. معبد اورشلیم، معبد ایلیاء، بقعه ایلیاء و...از این جمله هستند.[4]
قبل از ورود سپاه مسلمانان به بیت المقدس در محل مسجد الاقصی کلیسایی وجود داشت که توسط "ژوستین"امپراطور روم شرقی به نام حضرت مریم بنا شده بود. در سال 15 هجری خلیفه دوم این شهر را فتح نموده وحرم مقدس به تصرف مسلمانان درآمد.حرم شریف قدس که تا آن موقع در دست یهودیان و مسیحیان روزگار گذرانده بود سرنوشت خود را در دستان مسلمانان میدید.[5]
در مورد بانی احداث ساختمان مسجد اقصی اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقدند نخستین بارعمربن خطاب دستور احداث مسجدی را بجای کلیسا داد و مسلمانان آن کلیسا را تغییر داده و آنجا را تبدیل به مسجد نمودند و پس از آن نیز مسجد دیگری در فاصله 500 متری آن بنا کرد که بعدها به نام مسجد عمر[6]معروف شد.[7]اما بنا به روایت قویترعبدالملک بن مروان در سال 74 ه.ق. دستور تجدید و مرمت آن را داد و آنجا را تبدیل به مسجد نمود. البته ساخت آن در دوران حکومت فرزندش ولید بن عبد الملک86ه.ق به پایان رسید. [8]نکته قابل توجه این است که در این تاریخ برای نخستین بار است این مکان را مسجد الاقصی نام نهادند.
بعدها حاکمان اسلامی در هر دوره به تعمیر و مرمت مسجد پرداختند و به این ترتیب معماری آن به تدریج ظاهری چون مساجد اسلامی پیدا میکرد. زلزلهای که در سال 746 میلادی روی داد به ساختمان مسجد صدمهی زیادی وارد کرد که به دستور "منصور" خلیفهی وقت عباسی تعمیر شد، چندی بعد برای دومین بار زلزلهای ساختمان مسجد را لرزاند که این بار به دستور "مهدی" خلیفهی عباسی تجدید بنا شد.[9]
پس از عباسیها فاطمیها این روند را ادامه دادند و به تزیین و گسترش فضای مسجد الاقصی پرداختند. سپس مسجد الاقصی مدتی به دست صلیبیها تسخیر شد. آنها خسارات زیادی به ساختمان مسجد وارد ساختند و با استفاده نابجا از فضای مسجد و جنگ و خونریزی در حرم شریف به ساحت این مکان مقدس هتک حرمت نمودند.
اما به همت سپاهیان ایوبی و سردارانی چون صلاحالدین ایوبی مسجد الاقصی باردیگر به تصرف مسلمانان درآمد.به علاوه آنها در مرمت و زیباسازی فضای داخلی مسجد نقش پررنگی داشتند. صلاح الدین ایوبیدر سال583 ه.ق محرابی با نقش و نگار بسیار باشکوهی در آن بنا نمود و به تزیین قسمتهای از آن پرداخت. [10]
همانطور که بیان شد در گذشته و در زمان صدر اسلام مسجد الاقصی با همین نام شناخته نمیشد بلکه بیشتر به نامهایی چون مسجد بیت المقدس، مسجد ایلیاء و...معروف بوده است.
در تایید این سخن میتوان به روایاتی از ابن میمونه به نقل از ابن ماجه و بیهقی درکتاب سننشان اشاره کرد. «ابن میمونه از پیغمبر درباره بیت المقدس فتوی خواستم. پیغمبر(ص) فرمود: ارض محشر و منشر است، سرزمین رستاخیر است. به آنجا بروید و نماز در آن بگذارید. برای اینکه نماز در آن مثال هزار نماز در غیر آن است. گفتم: اگر من استطاعت آن نداشته باشم که تحمیلات رفتن به آنجا را برخود هموار کنم رای می دهید که چه کنم؟ فرمود: روغن زینتی برای آنجا اهداء کن و هدیه نما که در چراغ آن بیافروزند. هرکس این کار را بکند مثل آنستکه به آنجا آمده است.»[11] و[12]
این گفت و گو در زمان پیغمبر و قبل از فتح بیت المقدس اتفاق افتاده و پیامبر (ص) نیز از لفظ بیت المقدس به جای مسجد الاقصی استفاده کردهاند، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که ایشان به این طریق خبر از غیب میدادند و همچنین اینکه لفظ مسجد الاقصی در آن زمان رایج نبوده است. [13]
در حدیث دیگری که ابن شهاب زهری محدث معروف از پیامبر اکرم(ص)روایت کرده فرمودند"جز به سوی سه مسجد ، یعنی مسجد الحرام و همین مسجد من(مسجد النبی)و مسجد بیت المقدس آهنگ سفر نکنید.[14]" لفظ مسجد بیت المقدس به جای مسجد الاقصی آمده است.
امالی صدوق از امیرالمومنین (ع) نقل کرده است که میفرمایند: چهار قصر از بهشت در دنیاست: مسجد الحرام، مسجد الرسول، مسجد بیت المقدس و مسجد کوفه.
اما سوال مهمی مطرح میشود که پس چگونه است که با این وجود در قرآن لفظ مسجد الاقصی آورده شده است. آیا منظور از این لفظ در سوره اسراء همان مسجد بیت المقدس است؟این لفظ در قرآن تنها یک بار در آیه نخست سوره اسراء که معروف به آیه معراج است آمده است.
«سُبْحانَ الَّذی أَسْرى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ (1)»[15]
«پاک و منزه است خدایى که در مبارک شبى بنده خود (محمد) (ص) را از مسجد حرام (مکه معظمه) به مسجد اقصایى که پیرامونش را (به قدوم خاصان خود) مبارک ساخت، سیر داد تا آیات خود را به او بنمایاند که همانا خداوند شنوا و بیناست»[16]
علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان در این آیه لفظ مسجد الاقصی را به بیت المقدس تحویل برده است.
«مسجد اقصى (که همان بیت المقدس باشد و بنائى است مرتفع (هیکل) که داوود و سلیمان (ع) براى بنى اسرائیل بنا نمودند، و خدا آن را خانه مقدس ایشان قرار داد»[17]
تاکنون چندین فرضیه برای مسجد الاقصی نامیده شدن این مسجد در قرآن ارایه شده است. طبق فرضیه نخست این مسجد به اعتبار مطلق شهر بیت المقدس در این آیه چنین نامیده شده است. فرضیه دوم تاحدی به معنای لغوی آن توجه داشته است و بیان میکند که این مسجد عالیترین و به یک معنا آخرین و دورترین مسجد از طرف مرز اعلای خداپرستی است. فرضیه سوم به مدارک تاریخی استناد کرده و میگوید این بقعهای را که حالا مسجد الاقصی نامیدهاند در آن زمان هنوز فتح نشده بود و به صورت کلیسائی بوده که از باب تطبیق بر یک مصداق نام مسجد القصی بر آن اطلاق شده است. [18]
فرضیات دیگری هم بیان شده که یکی دیگر از آنها به آیات 2الی 8 سوره اسرا که به روشنی به ویرانی معبدهای اول و دوم به عنوان حوادث مهم و تعیین کننده تاریخ بنی اسرائیل اشاره کرده است استناد میکند. طبق این نظر این لفظ قرآنی به حرم اورشلیم اشاره دارد که البته منظور تمام محوطه حرم و اماکن مقدس اطراف آن هم میشود. اما در رد این نظر استدلال شده است که در عهد پیامبر اکرم در محل معبد هیچ گونه بنایی نبوده و سرزمین مقدس در قرآن مجید در سوره روم آیه 3 "ادنی الارض" خوانده شده نه "اقصی".[19]
فی أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ (3)[20]
«در نزدیکترین زمین به سرزمین عرب، و هم ایشان بعد از شکست خوردن به زودى غلبه خواهند کرد»
البته این فرضیه چندان مورد استقبال قرار نگرفته و احتمال آن بسیار ضعیف است.
فهرست منابع:
1- قرآن کریم، سوره اسراء، سوره روم
2- اسعدی، مرتضی، بیت المقدس، بنیاد دایره المعارف اسلامی با همکاری مرکز نشر دانشگاهی، چاپ اول، 1367
3- الامام ضیاءالدین محمد بن عبد الواحد بن احمد القدسی الحنبلی، فضائل بیت المقدس، الطبعه الولی، 1405
4 - اسدی،مرتضی، مجموعه مقالات بلند از دایره المعارف الامی2-بیت المقدس، چاپ اول، 1367، شرکت افست)
5- ابن ماجه، محمدبن یزید، سنن ابنماجه، تحقیق محمدفوادعبدالباقی، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، 1395ق
6- الامام الحافظ ابی عبداالله محمدبن عبدالله الحاکم النیسابوری،المستدرک علی الصحیحین للحاکم، نشردارالکتب العلمیه" سایت جامع الحدیث"
7- الموسوعه العربیه المسیره، مجموعه ای از مولفین
8- بخاری، ابو عبداله محمدبن اسماعیل، صحیح بخاری، تحقیق مصطفی دیب البغا، دمشق/بیروت، دارابن کثیر، 1993م
9- دهخدا،علی اکبر، موسسه نتشارات و چاپ دانشگاه تهران.ج 12، سال1334و 1258
10- حمیدی،سیدجعفر ، تاریخ اورشلیم،..موسسه انتشارات امیرکبیر تهران 1364
11- خسرو شاهی، سید هادی، پیکار در فلسطین و بیت المقدس، موسسه تبلیغاتی دارالتبلیغ اسلامی
12- علامه طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیرالمیزان،ج15
13-گوستاولوبون، دهخدا و نمدن اسلام و غرب
14- ناصری طاهری، عبدالله، بیت المقدس شهر پیامبران ،چاپ اول1367، انتشارات صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران
15- ندایی از سرزمین بیت المقدس و نگاهی به شهر بیت المقدس، ، هیئت علمیه مدوین ایران. رجب1379
16- مقاله رازهای مسجد الاقصی، خبرگزاری ایسنا.
17- مقاله فضائل مسجدالاقصی و پیرامون آن در احادیث پیامبر، انجمن فرهنگی اقصی، http://aafaq.ir
[1]. دهخدا،علی اکبر، لغتنامه دهخدا.ج 12، سال1334و 1258ص18418 و18419
[2].همو، همان، ص18418 و18419
[3].حمیدی، سید جعفر تاریخ اورشلیم، 1364، ص 15-17
[4]. بیت المقدس، مرتضی اسعدی، 1367،13و14
[5]. حسنین دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف ص355.
[6]. برخی این مسجد را با همان بقعه صخره یکی میدانند و معقدند که نخستین بار عمر دستور ساخت گنبدی بر بالای این صخره شریف را داد. اما براساس نظری دیگر مسجد عمر مسجد دیگری در کنار بقعه صخره است.دکتر سید جعفر حمیدی تاریخ اورشلیم.ص190
[7] .حمیدی، سید جعفر ،تاریخ اورشلیم.ص185
[8]. ناصری طاهری، عبدالله، بیت المقدس شهر پیامبران ص116.
[9].مقاله رازهای مسجد الاقصی، خبرگزاری ایسنا.
[10]. ناصری طاهری، عبدالله بیت المقدس شهر پیامبران، ص116و117.
[11]. ابن باجه، سنن، ،ج1، ص429.
[12]. ابن باجه، سنن، ،ج1، ص429.
[13]. ندایی از سرزمین بیت المقدس و نگاهی به شهر بیت المقدس، ص13ـ18
[14]. (الامام ضاءالدین محمد بن عبد الواحد بن احمد القدسی الحنبلی، فضائل بیت المقدس، الطبعه الولی، ص 50) و اسدی، مرتضی،مجموعه مقالات بلند از دایره المعارف الامی2- بیتالمقدس)
[16].علامه طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیرالمیزان، ج15، ص4.
[18] . ندایی از سرزمین بیت المقدس و نگاهی به شهر بیت المقدس، ص13ـ18
[19] اسعدی، مرتضی، بیت المقدس،16و17