مسجد اساسیترین و آشکارترین نوع بنای مذهبی در اسلام است،و احداث مساجد در مقایسه با سایر بناهای اسلامی همواره اهمیت بیشتری داشته است.در صدر اسلام مساجد افزون بر اینکه محل انجام فرایض و اقامه نماز بود،بلکه مرکزیت سیاسی،اجتماعی،نظامی،علمی،قضایی و اداری نیز داشته است.مسجد تالار اجتماعات مسلمین،خانه مستمندان،پناهگاه مظلومان، مکانی برای درس و بحث طلاب و محل ایراد خطابه،ابلاغ فرامین سلاطین،اعلام جنگ و بسیج و اخذ مالیات بود و نقش مهمی در زندگی روزمره مسلمانان داشت.
مساجد اولیه بناهای بسیار ساده بودند، در محوطهای مربع و مستطیل شکل و رو به قبله،با دیوارهای خشتی ساخته میشدند(مانند مساجد مدینه،کوفه،بصره).در ایران از مساجد و بناهای اولیه اسلام نمونههای زیادی به جا نمانده،ولی طبق تحقیقات باستان شناسی و تاریخی مساجد شوش و فهرج از قدیمیترین نمونههای مساجد در ایران دوره اسلامی به شمار میروند.
این نوشتار بر آن است تا به کمک گزارشهای باستان شناسی و اطلاعات تاریخی و نیز مشاهدات عینی نگارنده،به بازنگری و معرفی مسجد کهن شوش بپردازد.قبل از ورود به مبحث مسجد، نگاهی گذرا به اوضاع شوش در قرون اولیه اسلامی (زمان آبادانی مسجد)میافکنیم تا با اهمیت شوش از نظر تاریخی،مذهبی و اقتصادی آشنایی مختصری حاصل آید.
وضعیت شوش در قرون اولیه اسلامی
شوش در سال هفدهم هجری به دست لشکر اسلام فتح شد. هنگامی که این شهر به تصرف سپاهیان اسلام درآمد،به علت مقاومت شدیدی که از خود نشان داد،صدمات فراوان دید. اما بزودی اهمیت شوش با توجه به سوابق تاریخی و غنای تولید محصولات کشاورزی و موقعیت خاص آن بر مسلمانان آشکار و مورد نظر و توجه حکام جدید قرار گرفت و آبادانی خود را ادامه داد.شوش صاحب پادگان نظامی و فرماندار حاکم شد و از آن پس مالیات خود را به خلیفه پرداخت.
به خاطر وجود مقبره حضرت دانیال پیامبر(ع) در این مکان،شوش مورد علاقه مسلمانان و یهودیان قرار گرفت و زوار مسلمان و یهودی برای *شوش از اواخر قرن چهارم هجری و طی قرن پنجم هجری به بعد به دلایل نامعلومی ارزش و اهمیت خود را به عنوان یک شهر مهم از دست داده،و اندک اندک آبادانی از آن رخت بربسته است.
زیارت مقبره حضرت دانیال(ع)بدین شهر مسافرت میکردند،و شوش به صورت یک شهر و مرکز مذهبی درآمد. زیارت مقبره عواید اقتصادی مهمی برای شهر در بر داشت.
مدارک تاریخی و دادههای باستان شناسی گواهی از آبادانی شوش در قرن اول و دوم هجری میدهند.تعداد متونی که به تعریف و تمجید از کشاورزی و بازرگانی شوش پرداختهاند بی شمار است،در این زمینه شوش از دو برگ برنده اصلی بهره گرفته است،موقعیت و مقامی که در بازرگانی میان رودان(بین النهرین)از آن برخوردار بوده و موقعیتی که در مرکز یک منطقه کشاورزی حاصلخیز داشته است.
در حدود قرن دوم هجری قسمت اعظم جمعیت شوش را زرتشتیان،یهودیان و مسیحیان تشکیل میدادند که هنوز به سبک دوران ساسانی در منطقه تپه شوش و در قسمتهای آپادانا و شهرک سلطنتی زندگی میکردند،در قسمت شرقی تپه که تا اندازهای متروک بود بتدریج مسلمین مستقر شده، اولین مسجد خود را در شوش بنا نهادند که آرام آرام اطراف آن مسکونی شده و به صورت مرکز اصلی شهر شوش درآمد و رونق خاصی یافت،ولی قسمتهای غربی تپه شوش بتدریج اهمیت خود را از دست داده،مرکز صنعتی شدند.
از این نظر که شهر شوش تا چه زمانی آباد بوده، اطلاع دقیقی در دست نیست.اما احتمال میرود که از اواخر قرن چهارم هجری به بعد اعتبار خود را از دست داده،به طوری که مقدسی در اواخر قرن چهارم هجری(375 هـ.ق)ضمن توصیف شهر، خاطر نشان میسازد که شهر شوش در وضعی ویران قرار دارد و ساکنان آن در حومه شهر زندگی میکنند.«شوش قصبهای است خوش و آبادان با مردم نیک اندیش و بازارهای روشن،نان نیکو، آبهای روان آسیاهای شهر را میگرداند،گرمابهها پاکیزه،شیرینی ارزان،آبادیها دلگشا،حومهاش زیبا نعمت فراوان،نیشکر شگفت انگیز،دانش، قرآن،حدیث،ادب،سنت و جماعت دارند. جامعی هموار،با ستونهای گرد دارد...شهر ویرانه است و مردم در ربض زندگی میکنند. در نیمه قرن ششم هجری ادریسی از شوش به عنوان شهری که هنوز از جمعیت برخوردار بوده است، سخن میراند.حمد الله مستوفی که در قرن هشتم هجری(740 هـ.ق)،یعنی پس از دوره مغول شوش را دیده،درباره آن چنین آورده:«سوس از اقلیم و شهری وسط است و گرمسیر مهالیل بن قینان بن انوش بن شیث بن آدم ساخت و این اولین شهر است که در خوزستان بنا گردید و هوشنگ بر آن عمارت افزود آنجا قلعه محکم ساخت و بر آن قلعه دیگر ساخت که در غایت استحکام بود شاپور و ذو الاکتاف تجدید عمارت آن شهر کرد و شاپور خوره خواند و شکلش بر مثال باز نهاده بود گور دانیال پیغمبر بر جانب غربی آن شهر است.در میان آببیش از این مستوفی مطلب خاصی در خصوص اوضاع شهر ندارد. از چگونگی توصیف مستوفی میتوان چنین نتیجه گرفت که مسلما در این زمان و شاید در اثر حمله مغول،شوش بکلی رونق و اهمیت ادوار اولیه اسلامی خود را از دست داده بوده باشد.
با توجه به مطالبی که ذکر شد،شوش از اواخر قرن چهارم هجری و طی قرن پنجم هجری به بعد به دلایل نامعلومی ارزش و اهمیت خود را به عنوان یک شهر مهم از دست داده،و اندک اندک آبادانی از آن رخت بربسته است و از آن زمان به بعد رو به خرابی و ویرانی نهاد.سرانجام در قرون هفتم و هشتم هجری،بکلی متروک گشت.از قرن هشتم تا سیزدهم هجری برابر با قرن نوزدهم میلادی وضع به یک منوال بوده و در این دوره طولانی حیات در آنجا به رفت و آمد زائرین آرامگاه حضرت دانیال(ع)منحصر گشته است.از قرن نوزدهم میلادی به بعد مجددا مردمانی در این مکان به گرد حرم حضرت دانیال(ع)ساکن شده و این شهر کهن بار دیگر رونق خود را بازیافته است.
پیشینه مطالعات باستان شناسی مسجد شوش
وسعت محوطه باستانی شوش بنا بر شواهد باستانشناسی نزدیک به چهارصد هکتار است.این محوطه پهناور در بین دو رود بزرگ کرخه(در غرب)و دز(تقریبا در شرق)جای گرفته است.در دهههای پایانی قرن نوزدهم میلادی وقتی پای فرانسویان به شوش رسید،پس از تهیه نقشههای مختلف بر اساس وضعیت تپهها و نشیب و فرازهای آن،این محوطه را به چهار قسمت تقسیم و نامگذاری کردهاند که امروزه نیز به همین نامها شهرهاند.
تپه بلندتر که در جنوب غربی واقع شده را «ارگ» یا «اکروپل» ،تپه شمالی را«آپادانا»، تپه سوم که در شرق این دو تپه جای دارد را«شهر شاهی»نام دادند و کلیه محوطه سمت شرق و شمال این فضای پهناور را به نام«شهر صنعتگران» یا پیشهوران یاد کردهاند.
شهر صنعتگران پهنه وسیعی است که از تپهها و اراضی تاریخی تشکیل شده،که عموما دارای بقایای آثاری مربوط به اوایل اسلام است.بقایای مسجد بزرگ و قدیم شوش در این منطقه کشف شده است که بقایای دیوارهای آن بوضوح قابل مشاهده است.
طی سالهای 1947 و 1948 میلادی پرفسور گیرشمن در تپه موسوم به«شهر صنعتگران» تفحصاتی انجام داد که تا آن تاریخ سابقه نداشت. در این محل سه طبقه از زیر خاک بیرون آمد که ضخامت هر کدام از آنها یک تا دو متر و همه از دوران اسلامی بود.در این تپه آثار مسجد قدیمی شوش پیدا شد.در طبقه پایینتر گورستانی از دوران اشکانی و سلوکی قرار داشت(از 300 پیش از میلاد تا 200 بعد از میلاد).وجود گورهای زیاد از دورههای مختلف قبل از اسلام در این محل،نشانگر آن است که این تپه بعدا به صورت گورستانی درآمده است.وقتی مسلمانان وارد شوش شدند احتمالا تنها این تپه فاقد هر نوع *اهمیت مسجد کهن شوش نه تنها به خاطر قدمت آن است،بلکه این مسجد در عداد مساجد ستوندار اولیه بوده،و قابل مقایسه با مساجد ستوندار اولیه در کوفه و سیراف و نیز مسجد تاریخانه دامغان،که از روشهای قبل از اسلام ایران الهام یافتهاند است.
ساختمانی بوده و به صورت سکوی صافی درآمده بود؛بنابراین ساختمانهای دوران اسلامی در روی آن بر پا شد.مهمترین بنایی که گیرشمن موفق میشود از زیر خاک بیرون بیاورد باقیماندههای این مسجد بود که نزدیک مرتفعترین نقطه این تپه قرار داشت.
اطلاع دقیقی در دست نیست که مسجد شوش در چه تاریخی ساخته شده است.گیرشمن به کمک سکههایی که در محل مسجد به دست آورده،تاریخ احداث آن را تخمین زده است؛او بهترین مدرک برای تاریخ گذاری این مسجد را یکی از قدیمترین سکههایی دانسته که در دوران اسلامی و به سبک ضرب سکههای بیزانس تقلید شده است.وجود این سکه در این مسجد،باعث شده تا وی ساختمان مسجد را قدیمیترین بنای مذهبی اسلامی در ایران دانسته،و بنای آن را به حدود اواخر قرن اول هجری نسبت میدهد.و پایان عمر این مسجد را قرن هفتم هجری میداند. به نظر گروه دیگری از باستان شناسان این مسجد دو لایه داشته،و آنها برای مسجد شوش دو دوره ساختمانی قائل هستند؛ ساخت مسجد اولیه را تقریبا اواسط قرن اول هجری میدانند و معتقدند بعد از ویرانی مسجد اولیه،در آغاز قرن دوم هجری مسجد قدیمی را با آجر بازسازی و بزرگتر بنا کردهاند.این محققان بر خلاف نظر گیرشمن،پایان عمر مسجد شوش را قرن پنجم هجری میدانند.
فرجام سخن اینکه اهمیت مسجد کهن شوش نه تنها به خاطر قدمت آن است،بلکه این مسجد در عداد مساجد ستوندار اولیه بوده،و قابل مقایسه با مساجد ستوندار اولیه در کوفه و سیراف و نیز مسجد تاریخانه دامغان،که از روشهای قبل از اسلام ایران الهام یافتهاند است.و از سوی دیگر دارای خصوصیاتی است که ما را به معماری قبل از اسلام ایران متوجه میکند. مسلما مطالعه و بررسی مسجد شوش ما را با چگونگی شکلگیری معماری اسلامی ایران،بویژه معماری مساجد ایرانی،بیشتر رهنمون خواهد ساخت.