به گزارش پایگاه تخصصی مسجد به نقل از ایکنا
آیتالله مهدی احدی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم و مفسر تفسیر صد جلدی
فروغ، شامگاه جمعه، 18 اسفندماه در جلسه هفتگی درس اخلاق خود در مسجد
الزهرا(س) تهران با بیان اینکه ما برای اثبات توحید یک برهان به نام برهان
محبت داریم، گفت: قرآن برای اثبات توحید برهانهای زیادی را بهکار برده که
یکی از آنها، برهان محبت است.
وی ادامه داد: استادمان، حضرت آیتالله جوادی آملی نیز می فرمایند «از
نظر ما این برهان محبت، قویترین برهانها است که حد وسط قیاس محبت است».
نمونهای از برهان محبت
این استاد حوزوی اظهار کرد: حضرت ابراهیم(ع) برای رد کردن ستارهپرستان
حد وسط محبت را قرار داد و از این برهان محبت استفاده کرد. وقتی که شب شد و
ستارهها درآمدند، گفت: این ستارگان خدای من هستند، اما همین که صبح شد و
ستارهها رفتند، گفت: خدایی را که میآید و میرود، من دوست ندارم، بعد تا
خورشید را دید گفت «هذا ربی»، اما باز خورشید غروب کرد و گفت: خدایی را که
غروب می کند من دوست ندارم. این نمونهای از برهان محبت است.
وی ادامه داد: اصلا جامعه جهانی هیچ توجهی نکردند که انبیاء چه کردند،
هم شعیب(ع)، هم عیسی(ع) و هم پیامبر اکرم(ص) این برهان را داشتند و
میفرمودند ما از شما اجر و مزد نمیخواهیم، بلکه صرفا محبت ذوالقربی را
میخواهیم. بنابراین هر کجا وارد میشوید، میبینید اسلام بنیانگذار این
برهان است.
آیتالله احدی یکی از برهانهای اثبات ولایت را همین برهان محبت دانست و
گفت: بعد از توحید حد وسط قیاس ولایت در برهان محبت قرار دارد. روایت است
که هرکس فاطمه(س) را دوست داشته باشد، در صد جا بهره میبرد، بنابراین در
این روایت هم مشاهده میکنید که باز از برهان محبت استفاده شده است.
خلقت فاطمه(س) برای تکمیل برهانها
وی ادامه داد: اصلا چرا فاطمه(س) خلق شد؟ برای این خلق شد که برهان
تکمیل بشود و گرنه برهان توحید و ولایت تکمیل نمیشد. همانطور که اشاره
کردم در این روایت آمده که در صد جا محبت فاطمه(س) راهگشا است، از جمله در
قبر، برزخ و قیامت. طبق این روایت اگر محبت فاطمه(س) را در دل داشته باشیم
از این محبت در برزخ هم سود میبریم.
چادری شدن در محضر آیتالله بهجت
این شاگرد آیتالله بهجت(ره) به نقل خاطرهای از دیدار خانمی با
استادشان، آیتالله بهجت(ره) و نحوه تاثیر برهان محبت اشاره کرد و گفت: یک
روز که در محضر آیتالله بهجت حضور داشتیم، فردی روحانی از تهران آمد و از
مانتویی شدن دخترش خدمت ایشان شکوه داشت و گفت از وقتی دخترم به دانشگاه
رفته چادر را کنار گذاشته است و برای من هم این موضوع در بین مردم مشکل شده
است. آیتالله بهجت سرشان را بالا آوردند و گفتند آیا دخترتان میآید
اینجا؟ آن آقا هم گفت بله و سریع زنگ زد و دخترش خدمت آیتالله بهجت رسید.
وی ادامه داد: این دختر خانم وقتی خدمت آیتالله بهجت رسید وضع مناسبی
نداشت، به چند دقیقه نرسید که آیتالله بهجت با این دختر خانم حرف زد که یک
دفعه این دختر خانم لرزید و گفت من دیگر از چادر فاطمه(س) بدم نمیآید،
بعد به اطرافیان گفت: چادر بیاورید سرم کنم. بعد ما از این دختر خانم
پرسیدیم آیتالله بهجت چه گفتند که این چنین به خود لرزیدی؟ گفت ایشان یک
لحظه مرا به برزخ برد و خانمی نورانی را آنجا دیدم که به من گفت چرا از
چادر من بدت میآید.
حجاب؛ سپری برای جلوگیری از اجنبی
آیتالله احدی اظهار کرد: خانمها در وجود برزخی خود هیچ وقت شک نکنند،
زن هیبتی دارد که مرد اجنبی جرئت نمیکند به سمتش بیاید. اصلا ساختار حجاب
و واجب شدن آن برای خانمها خدمتی به بانوان بوده است که کسی جرئت نزدیک
شدن به آنها را نداشته باشد.
این استاد حوزوی با اشاره به وجود برهان محبت در همه چیز، گفت: اگر خوب
دقت کرده باشیم در همه چیز برهان محبت را میبینیم، در نماز شب، در انسان
کامل، حتی در شهادت هم برهان محبت هست، حتی در انفاق کردن هم برهان محبت
وجود دارد که حد وسط انفاق کردن برهان محبت است که آنچه را دوست دارید باید
انفاق کنید نه آنچه دوست ندارید. حتی در زکات و خمس و چیزهای دیگر نیز
هست.
در رابطههای حرام غریزه حاکم است نه محبت
آیتالله احدی به رابطه محبت در رابطههای حرام اشاره کرد و گفت: اساسا
مدار تکلیف شرعی ما برهان محبت است. در بحث رابطههای حرام دختر و پسر
اشتباه گرفته نشود در این رابطه محبت وجود ندارد و این رابطه از محبت
سرچشمه نگرفته است، بلکه در واقع غریزه جنسی است که بعضی به اشتباه
میگیرند و میگویند محبت و دوست داشتن است، درصورتیکه محبتی در میان
نیست و در اصل غریزه جنسی حاکم است.
وی ادامه داد: علما میخواهند برهان محبت را اجرا کنند اما شبکههای
ماهوارهای دشمن میخواهند آن را قیچی کنند و نمیگذارند. خودتان شروع کنید
و با نفس مخالفت کنید تا به برهان محبت برسید تا بعد از آن از جهان بیرون
بروید و قدرت عقلانی کسب نموده و بالا بروید. اگر دل به اهل بیت(ع) و حضرت
فاطمه(س) و نماز شب دادید دستتان را میگیرند.
دیدار علامه حسنزاده آملی با آیتالله بهاءالدینی یک ماه قبل از فوتشان
این شاگرد علامه حسنزاده آملی به دیدار استادشان با آیتالله
بهاءالدینی اشاره کرد و گفت: استادمان حضرت علامه حسنزاده آملی فرمودند
«یک روز تلفن منزل زنگ خورد و آیتالله بهاءالدینی بودند که گفتند آیا عصر
میتوانی نزد من بیایی؟ من هم گفتم بله و عصر رفتم خدمت ایشان. آیتالله
بهاءالدینی تا مرا دید شروع به صحبت کرد و گفت من تا یک ماه دیگر زندهام و
یک ماه دیگر میمیرم و دقیق تاریخ مرگشان را هم گفتند».
وی ادامه داد: علامه حسنزاده آملی فرمودند وقتی ایشان چنین گفت من هم
گفتم دو سؤال از شما دارم، آیا حالا که دارید میروید در این مدت عمرتان
امام زمان(عج) را دیدید؟ آیتالله بهاءالدینی هم گفتند بله چندین بار حضرت
را دیدم. علامه میگوید به ایشان گفتند چهکار کردید که توانستید حضرت را
ببینید؟ گفت بیش از 14 سال شبهای جمعه از حرم تا جمکران به عشق امام
زمان(عج) پیاده رفتم. بعد ایشان گفتند همین جا که نشستهای آقا چند بار
آمدند و نشستند. سپس آیتالله بهاءالدینی به من گفت آن روزی که من از دنیا
میروم تو اینجا نیستی و در یک روستا هستی، اما تا شنیدی که من فوت کردهام
سریع بیا چون آقا امیرالمومنین(ع) می خواهند در مراسم تشییع نماینده خود،
جناب سلمان را بفرستند.
توصیه به مطالعه قرآن و نهجالبلاغه
آیتالله احدی در پایان با توصیه به خواندن و تدریس قرآن و
نهجالبلاغه گفت: تا میتوانید قرآن و نهجالبلاغه بخوانید، آن را تدریس
کنید دنبال تدریس چیزهای دیگر نباشید، شهری رفتم دیدم آنجا یکی از
رسالههای علامه حسنزاده را تدریس میکنند، بدانید که شب اول قبر از قرآن و
نهجالبلاغه از شما میپرسند نه از رساله علامه حسنزاده، خود ایشان هم
مخالف هستند که چنین کاری انجام شود، پس اشتباه نروید، قرآن بخوانید،
نهجالبلاغه بخوانید، رساله مرجع تقلیدتان را بخوانید که اگر کسی در فقه آل
محمد(ص) کار کند، شفا میگیرد.