حجت الاسلام و المسلمین اکبری معتقد است برای یک روحانی فعالیت های مسجدی به خصوص حضور در جایگاه امام جماعتی مانند نماز و روزه واجب است.
" در روزهایی که من تنها 9 سال داشتم توسط پدرم که از اعضای هیئت امنای مسجد بود برای ورود به حوزه علمیه انتخاب شدم و از همان جا جرقه فعالیت های دینی در ذهن من زده شد. در سال 1368 پس از اینکه تحصیلات راهنمایی را تمام کردم وارد حوزه علمیه برهان شدم و بعد از آن به حوزه مروی و قم رفتم."
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم اکبری، امام جماعت مسجد النبی(ص) کوی دانشگاه تهران با بیان خاطراتی از دوران نوجوانی و جوانی از نخستین جرقه های گرایش به حوزه علمیه و مسجد می گوید. چنان که از اظهاراتش مشخص است علاقه اش به تبلیغ معارف دینی به بیست سالگی و فعالیت در کلاس های آموزشی و زمان های اوقات فراغت بر می گردد. او کار مسجدی را همچون نماز و روزه برای خود وظیفه می داند و معتقد است یک امام جماعت باید در همه عرصه ها یک قدم از مردم جلوتر باشد.
حجت الاسلام و المسلمین ابراهیم اکبری که از سال 1391 امامت جماعت مسجد النبی (ص) کوی دانشگاه تهران است، در اجلاس امسال روز جهانی مسجد به عنوان امام جماعت نمونه انتخاب شد. از این رو به گفتگو با او نشستیم تا از تجربیات و خاطرات تلخ و شیرین خود در طول بیست سال فعالیت مسجدی اش بگوید.
مشروح گفتگوی خبرنگار محراب (پایگاه اطلاع رسانی مرکز رسیدگی به امور مساجد) با او از نظر می گذرد:
در سال 1374 در محضر مقام معظم رهبری ملبس به لباس روحانیت شدم. به خاطر دارم در آن جلسه ایشان توصیه کردند روحانی که می خواهد رهبر بماند باید در سیاست، تقوا و علم ولو یک قدم از مردم جلوتر باشد. من از همان زمان تلاش کردم به همین گونه عمل کنم و چه زمانی که در جنوب تهران امام جماعت بودم و چه الان که در کوی دانشگاه هستم تلاش کرده ام با همین الگو حرکت کنم. به خاطر همین حتی اگر کسی در مورد کامپیوتر صحبت می کند اطلاعاتی دارم که بتوانم با او هم صحبت شوم.
روز اول گفتم می خواهم دیوارهای مسجد را بردارم
تا سال 1391، حدود هفده سال در مسجد امام حسن مجتبی(ع) در جنوب تهران امام جماعت بودم. روزی که من وارد آن مسجد شدم گفتم می خواهم دیوارهای مسجد را بردارم تا امام جماعت همه افراد و اقشار چه مسجدی و چه غیر مسجدی باشم و با همین شیوه کار کردم ومردم هم در تمام آن سالها به من لطف داشته اند.
در بهمن سال 1391 به مسجد کوی دانشگاه تهران نقل مکان کردم و تا به حال در این مسجد که در یکی از حساس ترین نقاط تهران واقع شده است مشغول هستم.
امام جماعتی سخت ترین کار در حوزه روحانیت است
امام جماعتی سخت ترین کار در حوزه روحانیت است زیرا دست و پای انسان را می بندد به طور مثال من در ماه رمضا ن نتوانستم حتی برای افطاری به خانه نزدیکترین افراد خانواده ام بروم. اما رسالت ما همین است، من پایگاه خودم را مسجد می دانم چرا که اعتقاد دارم که روحانی فقط در مسجد می تواند نقش خود را ایفا کند و مسجد هم با روحانی می تواند تاثیر گذار باشد.
برای من حفظ سنگر مسجد مثل نماز و روزه واجب است
من فکر می کنم برای من حفظ سنگر مسجد مثل نماز و روزه واجب است لذا در کنار کار اداری حضور فعال در مسجد دارم. در جاهای دیگری هم که فعال هستم شرط کرده ام که ظهر ها یک ساعت را در مسجد خواهم بود. البته شب ها بیشتر فرصت دارم و گاهی تا سه ساعت در مسجد می مانم و با دانشجویان به بحث و گفتگو می پردازم. پس به طور خلاصه اگر بخواهم بگویم، مسجد داری و حفظ این سنگر را بر خود واجب می دانم وسختی ها را هم در این مسیر به جان و دل می خرم.
بیشتر در حوزه تفسیر قرآن مطالعه دارم
با توجه به اینکه من بیشتر با دانشجویان در ارتباط هستم، در همه حوزه ها مطالعه دارم. مباحث سیاسی را از سایت ها و خبرگزاری به طور روزانه پیگیری و کتاب های کلامی و اعتقادی را همواره مطالعه می کنم. گذشته از این موضوعات در حال حاضر بیشتر به تفسیر قرآن می پردازم و مدت طولانی است که حتی برای منبرها هم از تفسیر قرآن بهره می گیرم. علاوه بر سخنرانی به طور هفتگی کلاس های تفسیر قرآن هم در مسجد دایر است.
جوانان اول باید ما را بپدیرند
برای جذب جوانان پیش از هر چیز باید توسط جوان پذیرفته شویم. جوان تا کسی را در عمل نپذیرد نمی تواند از او حرف شنوی داشته باشد و تاثیر بپذیرد. من با توجه به تجربیاتی که دارم اول تلاش می کنم که با جوانان رفیق شوم، شماره موبایل خود را به آنها می دهم و مدام جویای احوال آنها هستم، حتی اگر چند روزی آنها را نبینم پیامک می دهم و احوالشان را می پرسم. من به خاطر ارتباطاتی که داشته ام حتی با جوانانی که برای ادامه تحصیل به خارج کشور سفر کرده اند هم در تماس هستم.
اگر چیزی در چنته نداشته باشیم جوانان از ما زده می شوند
دومین نکته در بحث کودک و نوجوان این است که اگر جوانی سراغ یک روحانی بیاید و بعد از مدتی ببیند چیزی در چنته آن روحانی نیست، خواهد رفت. این هم از نظر معنوی صادق است و هم از نظر علمی چرا که ما اگر نتوانیم خودمان را به روز نگه داریم و با زمان حرکت نکنیم عقب می مانیم. بنده همواره تلاش کرده ام که خودم را هم نسل این جوانان نگه دارم.
روزی که می خواستم از مسجد بروم مردم گریه می کردند
به یاد ماندنی ترین خاطره من در طول این سال ها زمانی بود که پس از هفده سال می خواستم از مسجد امام حسن مجتبی(ع) بروم. در آن جلسه که مردم اصرار به ماندن من داشتند برخی به خاطر دوری من از مسجد گریه می کردند که من آن شب به شدت منقلب شدم. حضرت علی (ع) می فرمایند به گونه ای در میان مردم زندگی کنید که اگر مدتی شما را ندیدند دلشان برای شما تنگ شود و اگر مردید از مردن شما ناراحت شوند.
روحانی باید متدین آگاه و منظم باشد
از روحانی چند چیز به عنوان نماد باید در ذهن مردم باشد روحانی باید متدین آگاه و منظم باشد. البته برای یک امام جماعت اولین شرط منظم بودن است. بنده در سال هایی که در مسجد بودم جلوه های بسیار زیبایی از خوبی ها را در مردم دیدم چرا که اگر ما خوب کار کنیم مردم خادمان دین را دوست دارند.
بعد از هفده سال که من امام جماعت مسجد امام حسن مجتبی(ع) بودم تنها خوشحالی ام این بود که در هنگام رفتن مردم دلتنگم بودند در حالیکه هیچ نهادی حتی امور مساجد هم از من تشکری نکرد و یک جلد کتاب هم به من هدیه نداد.
حتی اگر یک نفر را مسجدی کرده باشم برایم کافی است
یکی دیگر از خاطرات شیرین برای من روزی بود که دو جوان پیش من آمدند تا مشکلشان را حل کنند. یکی از آنها که نقاش بود برای طرف مقابل کار کرده بود ولی آن شخص به دلایلی نمی خواست پول نقاش را بپردازد که من از صندوق مسجد به او وام دادم تا بدهی خود را تسویه کرد. این دو نفر پس از آن اتفاق مسجدی شدند حتی یک از این دو جوان خودش می گفت که من قبل از اینکه مسجدی شوم گناهان بسیاری را مرتکب می شدم. در این مدت اگر حتی یک نفر را مسجدی کرده باشم افتخار خواهم کرد.
در این سالها امور مساجد اقدامات زیادی را جسته و گریخته برای ائمه جماعات انجام داده است به خصوص با ریاست حجت الاسلام و المسلمین حاج علی اکبری یک نگاه و فضای جدیدی ایجاد شده اما در نهایت باید بگویم که امور مساجد برای ائمه جماعات کاری به دردشان بخورد نکرده است به خاطر همین ما همیشه به مردم تکیه کرده ایم نه به امور مساجد.
امور مساجد برای حل مشکلات ائمه جماعات چاره ای بیندیشد
امور مساجد باید برای مشکلات ائمه جماعات فکری بکند. ائمه جماعات به خصوص آن دسته شان که فعالیت های جانبی ندارند زندگی روزمره شان را سخت می گذرانند به خاطر همین از امور مساجد انتظار کمک می رود. البته فقط رسیدگی های مادی نیست بلکه حمایت های معنوی هم بسیار مهم است. شاید بنده شخصا نیاز نداشته باشم اما ائمه جماعاتی هستند که هیچ محل درامدی ندارند.