«(ولادت فاطمه زهرا (س)) روز بزرگی است، یک زن در دنیا آمد که مقابل همه مردان است. یک زن به دنیا آمد که نمونه انسان است. یک زن به دنیا آمد که تمام هویّت انسانی در او جلوه گر است.»(1)
«(ولادت فاطمه زهرا (س)) روز بزرگی است، یک زن در دنیا آمد که مقابل همه مردان است. یک زن به دنیا آمد که نمونه انسان است. یک زن به دنیا آمد که تمام هویّت انسانی در او جلوه گر است.»(1)
«این جزء اصول مذهب ماست که ائمه (ع) چنین مقاماتی دارند، قبل از آنکه موضوع حکومت در میان باشد. چنان که به حسب روایات این مقامات معنوی برای حضرت زهرا سلام اللّه علیها هم هست. با اینکه آن حضرت نه حاکم است و نه قاضی و نه خلیفه. این مقامات سوای وظیفه حکومت است. لذا وقتی می گوییم حضرت زهرا علیها السلام قاضی و خلیفه نیست لازمه اش این نیست که مثل من و شماست، یا بر ما برتری معنوی ندارد.»(2)
«تمام ابعادی که برای زن متصوّر است و برای یک انسان متصوّر است در فاطمه زهرا سلام اللّه علیها جلوه کرده و بوده است. یک زن معمولی نبوده است، یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانیّت، تمام حقیقت زن، تمام انسان، او زن معمولی نیست، او موجود ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است، بلکه موجود الهی جبروتی در صورت یک زن ظاهر شده است...تمام هویتهای کمالی که در انسان متصوّر است و در زن تصوّر دارد تمام در این زن است... زنی که تمام خاصه های انبیاء در اوست. زنی که اگر مرد بود، نبی بود، زنی که اگر مرد بود، به جای رسول اللّه... انسانی است که به تمام معنا انسان، زنی است به تمام معنا زن. از برای زن ابعاد مختلفه است؛ چنانچه برای مرد، و برای انسان. این صورت طبیعی نازلترین مرتبه انسان است و نازلترین مرتبه مرد است؛ لکن از همین مرتبه نازل حرکت به سوی کمال است...»(3)
«روز ولادت فاطمه زهرا سلام اللّه علیهاست زنی که افتخار خاندان وحی (است) و چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز می درخشد. زنی که فضائل او همطراز فضایل بی نهایت پیغمبر اکرم (ص) و خاندان عصمت و طهارت بود. زنی که هر کسی با هر کسی با هر بینش درباره او گفتاری دارد و از عهده ستایش او برنیامده که احادیثی که از خاندان وحی رسیده به اندازه فهم مستمعان بوده و دریا را در کوزه ای نتواند گنجاند، و دیگران هرچه گفته اند به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او. پس اولی آنکه از این وادی شگفت درگذریم.»(4)
«من راجع به حضرت صدیقه سلام اللّه علیها خودم را قاصر می دانم که ذکری بکنم، فقط اکتفا می کنم به یک روایت که در کافی (5) شریفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است که حضرت صادق(ع) می فرماید: فاطمه سلام اللّه علیها بعد از پدرش 75 روز زنده بودند در این دنیا، و حزن و شدّت بر ایشان غلبه داشت و جبرئیل امین می آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض می کرد و مسائلی از آینده نقل می کرد. ظاهر روایت این است که در این 75 روز مراوده ای بوده است، یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقه اوّل از انبیای عظام درباره کسی این طور وارد شده باشد که ظرف 75 روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتیه ای که واقع می شده است، مسائل را ذکر کرده است و آنچه که به ذرّیه او می رسیده است در آتیه، ذکر کرده است و حضرت امیر هم آنها را نوشته است...مسأله آمدن جبرئیل برای کسی یک مسأله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی می آید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است... این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجه اوّل بوده است مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم و امثال اینها، بین همه کس نبوده است، بعد از این هم بین کسی دیگر نشده است.
حتّی درباره ائمه هم من ندیده ام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد، فقط این است که برای حضرت زهرا سلام اللّه علیها است... یکی از مسائلی که گفته است راجع به مسائلی است که در عهد ذریه بلند پایه او حضرت صاحب سلام اللّه علیه است برای او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، ما نمی دانیم، ممکن است. در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کرده اند با اینکه آنها هم فضائل بزرگی است این فضیلت را من بالاتر از همه می دانم که برای غیر انبیاء علیهم السلام آن هم نه همه انبیاء، برای طبقه بالای انبیاء علیهم السلام و بعض از اولیایی که در رتبه آنها هست، برای کسی دیگر حاصل نشده و با این تعبیری که مراوده داشته است جبرئیل در این هفتاد و چند روز، برای هیچ کس تا کنون واقع نشده و این از فضایلی است که از مختصات حضرت صدیقه سلام اللّه علیها است.»(6)
«این خانه کوچک فاطمه سلام اللّه علیها و این افرادی که در آن خانه تربیت شد که بر حسب عدد چهار پنج نفر بودند به حسب واقع تمام قدرت حق تعالی را تجلّی دادند، خدمتهایی کردند که ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب در آورده است.»(7)
«زنی که در حجره ای کوچک و محقّر، انسانهایی تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک و از عالم ملک تا آن سوی ملکوت اعلی می درخشد. صلوات و سلام خداوند تعالی بر این حجره محقّر که جلوه گاه نور عظمت الهی و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است.»(8)
«ما یک کوخ چهار پنج نفری در صدر اسلام داشتیم، آن کوخ فاطمه زهرا سلام اللّه علیها است از این کوخها هم محقرتر بوده لکن برکات این چی است؟ برکات این کوخ چند نفری آن قدر است که عالم را پر کرده است از نورانیت و بسیار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد. این کوخ نشینان در کوخ محقّر، در ناحیه معنویات آن قدر در مرتبه بالا بودند که دست ملکوتیها هم به آن نمی رسد، و در جنبه های تربیتی آن قدر (بالا) بوده است که هرچه انسان می بیند برکات در بلاد مسلمین هست و خصوصاً در مثل بلاد ماها، اینها از برکت آنهاست.»(9)
«اگر شما زنها هم و زنهای ما هم همه، کشور ما همه، پذیرفتند که امروز روز زن است، یعنی روز تولّد حضرت زهرا که آن کمال و آن وضعیّت را دارد، پذیرفتند که روز زن است، به عهده شما مسائل بزرگی (خواهد آمد) از قبیل مجاهده، که حضرت مجاهده داشته است. حضرت به اندازه خودش که در این ظرف کوتاه مجاهده داشته است. مخاطبه داشته است با حکومتهای وقت، محاکمه می کرده است، حکومتهای وقت را، شما باید اقتداء به او بکنید تا پذیرفته باشید که این روز، روز زن است، یعنی روز تولد این حضرت، روز زن است. زهد و تقوا و همه چیزهایی که داشته است و عفافی که او داشته است و همه چیز، شما باید اگر پذیرا شدید آنها را تبعیّت کنید و اگر تبعیّت نکردید، بدانید که شما در روز زن نیستید...»(10)
1- صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج 7، ص 341، تاریخ سخنرانی 58/2/27
2- ولایت فقیه، امام، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی، ج 12، ص 54 53
3- صحیفه امام، همان، ج 7، ص 327، تاریخ 58/2/26
4- صحیفه، ج 12، ص 274
5- اصول کافی کلینی، ج 2، ص 355
6- صحیفه امام، ج 20، ص 6 - 4، تاریخ 64/12/11؛ تبیان دفتر هشتم، جایگاه زن در اندیشه امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص 10 - 9
7- تبیان، ص 12، صحیفه امام، ج 16، ص 60/12/18 87
8- صحیفه امام، ج 16، ص 192؛ تبیان، ص 12، تاریخ 61/1/25
9- تبیان، ص 13 ؛ صحیفه امام، ج 17، ص 373، تاریخ 62/1/1
10- تبیان، دفتر هشتم، ص 16؛ صحیفه امام، ج 20، ص 7 - 6، تاریخ 64/12/11