وحدت (واعتصمو بحبل الله)
۱۳۹۳/۱۰/۱۵

«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَ لاتَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ کُنْتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ؛[1] و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و پراکنده نکنید و نعمت های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان همدیگر بودید و خداوند دل های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شُدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می گوید. باشد که شما راهیاب گردید».

 زلال وحی

«وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَ لاتَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ کُنْتُمْ عَلَی شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ؛[1]

و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و پراکنده نکنید و نعمت های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان همدیگر بودید و خداوند دل های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شُدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می گوید. باشد که شما راهیاب گردید».

در این آیه شریفه، نکات ظریف و آموختنی درباره وحدت بین مؤمنین وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود:

  1. ریسمان وحدت الهی در تمامی تاریخ وجود دارد تا اگر مؤمنین و خداپرستان عالم بخواهند، حول محور آن گرد آیند.
  2. پراکندگی و تفرق از حول کلمه خدا، نشانی از بی ایمانی است.
  3. تألیف قلوب و برادری مؤمنین از نعمت های الهی بر ایشان است؛ هرچند متذکر آن نباشند.
  4. پراکندگی و دشمنی درون گروهی یا بین پیروان یک دینِ واحد مثل حفره ای از آتش، سوزاننده و نابودکننده است.
  5. فقط خدا می تواند مؤمنین را از کنار پرتگاه مهلک دشمنی و پراکندگی، حفظ کند و نجات دهد.
  6. نعمت اتحاد و همدلی مؤمنین خود یکی از آیات الهی است. شناخت درست این نعمت و ایجاد اتحاد بین مؤمنین می تواند عامل هدایت باشد.[2[

 

یک جرعه آفتاب

  1. پیامبر: «الجَماعَةُ رَحمَةٌ و الفُرقَةُ عَذابٌ؛[3] وحدت مایه رحمت، و تفرقه موجب عذاب است».
  2. فاطمه(س): «فَجَعَلَ اللهُ... اِطاعَتَنا نظاماً لِلمِلَهِ و اِمامَتَنا اَماناً لِلفُرقَهِ؛[4] خدا اطاعت از ما را رشته سامان ملت، و امامت ما را مایه ایمنی از تفرقه قرار داده است».
  3. علی ـ علیه السلام ـ : «شِرارُکُم المَشَّاوُونَ بِالنَّمیمه، المُفَرِّقونَ بینَ الاَحِبَه؛[5] بدترین شما سخن چینان و تفرقه اندازان میان دوستانند».
  4. پیامبر: «اِیّاکُم و سُوءَ ذاتِ البین، فَاِنَّها الحالِقه؛[6] از اختلاف میان خود بپرهیزید که زداینده (ایمان) است».
  5. علی ـ علیه السلام ـ : «عَلیکُم بِالتَواصُلِ و التباذُلِ و ایاکُم و التدابُرَ و التَقاطُعَ؛[7] بر شما باد به ارتباط و بخشش و دوری گزیدن از جدایی و پشت کردن به یکدیگر».
  6. پیامبر: «اَیُّها الناسُ! عَلیکُم باجماعَةِ و اِیّاکُم و الفُرقَه؛[8] ای مردم! بر شما باد به جماعت و بپرهیزید از جدایی».
  7. پیامبر: «یَدُاللهِ عَلی الجَماعة و الشَیطانُ مَعَ مَن خالَفَ الجماعَةَ یَرکُضُ؛[9] دست خدا بر سر جماعت است و شیطان با کسی همراه است که با جماعت ناسازگاری کند».
  8. پیامبر: عَلَیکَ بِالجَماعَةِ، فَاِنَّما یَاکُلُ الذِّئبُ القاصِیَةَ؛[10] با جماعت همراه شو؛ زیرا گرگ، گوسفند دور مانده را می خورد».
  9. علی ـ علیه السلام ـ : «لَو سَکَتَ الجاهِلُ ما اختَلَفَ الناسُ؛ اگر نادان خاموشی می گزید، مردم دچار اختلاف نمی شدند».[11]

 

ضرورت وحدت

وحدت، مهم ترین عامل بقا برای یک جامعه است. کمال، ترقی و پیشرفت جوامع، جز در پرتو وحدت کلمه و برادری، همکاری و هماهنگی میسر نمی گردد.

پژوهش ها ثابت کرده است که حتی حیواناتِ هم آهنگ و متحد، از نعمت بقا و لذات زندگی، از حیوانات قوی که متحد نباشند، بیشتر بهره مند می گردند؛ برای مثال مورچگان با وجود اینکه ضعیفند و دشمنان زیادی دارند، زندگی اجتماعی و اتحاد و اتفاقشان موجب شده که بتوانند به یکدیگر کمک کنند، لانه بسازند، طعام ذخیره نمایند تا کمتر در معرض خطر دشمنان قرار گیرند و به هنگام خطر، چاره بیندیشند و از خطرها در امان بمانند. با این تفاوت که وحدت و هماهنگی حیوانات یک امر طبیعی و غریزی است و حال آنکه انسان از روی تدبر و مقایسه و استدلال، امور را بررسی می کند و انجام می دهد.[12]

 

وحدت اسلامی

منظور از وحدت اسلامی، همکاری و تعاون پیروان مذاهب اسلامی براساس اصول مسلّم و مشترک اسلامی و اتخاذ موضع واحد برای تحقق اهداف و مصالح عالیه امت اسلامی و موضع گیری واحد در برابر دشمنان اسلام و احترام به التزام قلبی و عملی هریک از مسلمانان به مذهب خود است.[13]

وحدت اسلامی که معمار آن پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ، یکی از عوامل مهم پیشرفت ها و پیروزی های پی درپی اسلام بوده است. بی شک پیامبر پس از تحمل سختی های بسیار که برخاسته از ایمان سرشار الهی او بود، توانست بین قبایل متفرق و متنازع عرب جاهلی، که برخی از آنها سابقه جنگ ها و نزاع های چند صد ساله داشتند، همدلی و الفت ایجاد کند و براساس وحدت اسلامی، تمدنی نو و جامعه ای نمونه بسازد.

منظور از وحدت اسلامی، وحدتی است که عامل قاطع پیروزی است. این نوع از وحدت، وحدت دل هاست و تحقق آن وابسته به عوامل مادی نیست و برخاسته از ایمان به توحید و معاد است، اما وحدت هایی که براساس منافع سیاسی، قومی و قبیله ای و طبقاتی و یا براساس عامل جغرافیایی است، وحدت حقیقی به شمار نمی آید و ازاین رو، پایدار نیست. سراسر سیره رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ سرشار از وحدت بخشی بین مسلمانان و پرهیز از اختلاف و تفرقه است که از مشهورترین آنها ایجاد پیمان اخوت بین مهاجرین و انصار بوده است.

 

عوامل و محورهای وحدت

در اسلام، بنیادها و پایه های مادی مطرح برای وحدت نفی شده و بر وحدت باورها و همبستگی های قلبی تأکید شده است. بر این اساس، محورها و سرچشمه های وحدت عبارت است از:

  1. قرآن کریم: مهم ترین پایه وحدت اسلامی که بنای اسلام، امت و قانو ن گذاری و شریعت بر آن استوار است، قرآن کریم است. اساساً قرآن، کتاب وحدت است و آیات بسیاری، مسلمانان و مؤمنان را به وحدت فرامی خواند و از آنان می خواهد که «به ریسمان خدا چنگ زنند و متفرق نشوند»[14] و یا «وحدت را از نعمت های خداوند می شمارد و آن را عامل رهایی آنان از آتش»[15] و یا مؤمنان را برادران یکدیگر می داند.

برخی از احکام اسلام، به ویژه احکام اجتماعی آن، که در قرآن ذکر شده است همه در جهت ایجاد و تقویت وحدت مسلمانان قرار دارند؛ مانند نماز جمعه، نماز جماعت و یا حج. از این جهت پیام قرآن، پیام وحدت است و خود، هم عامل وحدت و هم محور وحدت است.

  1. پیامبر: همه فرقه ها و مذاهب اسلامی در نبوت پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ اشتراک نظر دارند و به دیگر عبارت، پیامبر یکی از عوامل و محورهای وحدت مسلمین است. افزون بر این، آن حضرت همواره در طول حیات خود در ایجاد روحیه برادری میان مسلمانان کوشش می کرد و برخی از اقدامات آن حضرت برای ایجاد وحدت و پرهیز از تفرقه عبارت بود از: ایجاد برادری بین مهاجرین و انصار، تأسیس مسجد به عنوان محل اجتماع مسلمانان، تشکیل حکومت و امت واحده، تأکید بر اخوت اسلامی به ویژه در روز فتح مکه، ازدواج با اقوام گوناگون جهت تقویت مودت بین مسلمانان، تخریب مسجد ضرار، دفع مزاحمت های دشمنان اسلام و... . همچنین آن حضرت در سخنان بسیاری مسلمانان را به اتحاد و پرهیز از پراکندگی سفارش می کرد؛ چنانکه در حجة الوداع فرمود: بدانید هر مسلمانی برادر مسلمان دیگر است و مسلمانان با یکدیگر برادرند و... .[16]

 

آسیب شناسی وحدت

دسته ای از علل و عوامل وجود دارد که به اتحاد بین مسلمانان آسیب می رساند و آن را از میان برمی دارد و پراکندگی و اختلاف را جانشین آن می کند. این عوامل ممکن است بیرونی یا درونی، نظری و فکری و یا عملی باشد. مسلمانان وظیفه دارند نقاط آسیب زا را بشناسند و در برطرف کردن آن تلاش کنند. یکی از عوامل تفرقه و از بین برنده وحدت مسلمانان، رواج روحیه دنیاطلبی و بی تقوایی است. دوست داشتن مذموم دنیا که در احادیث از آن به حب الدنیا تعبیر شده است، مایه نفاق و اختلاف است. اگر مسلمانان و به ویژه علمای ادیان و مذاهب بر هوای نفس خود غلبه نکنند و هدف آنان منافع زودگذر دنیوی باشد، نزاع و اختلاف آنها منجر به پراکندگی خواهد شد. یکی از ویژگی های دنیاطلبان این است که همواره در حال نزاع و اختلافند.

عامل دیگر تفرقه و اختلاف، حاکم کردن افکار غیرقرآنی است. مسلمانان بنابر نص قرآن، وظیفه دارند به هنگام اختلاف در امورشان، قرآن و پیامبر را مرجع و فصل الخطاب قرار دهند.[17] بنابراین، دوری حاکمان و مردم جوامع اسلامی از قرآن و روی آوردن به مکاتب بشری و مادی، برای پایداری اجتماع مسلمانان بسیار خطرناک و مهلک است.[18]

ترک مدارای مسلمانان نسبت به هم نیز از عوامل اختلاف و پراکندگی است. قرآن کریم می فرماید: «محمد، پیامبر خداست و کسانی که با اویند بر کفار سخت گیر و با همدیگر مهربانند».[19]

این مدارا دامنه ای گسترده دارد و پیروان پیامبر در مذاهب دیگر را نیز دربرمی گیرد. اهل مدارا همواره اهل خرد هستند و در سایه خردورزی است که مدارا می کنند. امام علی ـ علیه السلام ـ پیروان خود را به مدارا فرامی خواند و به آنان یادآور می شود که به اهل شام ناسزا نگویند.[20]

حضرت تا حدی اهل مدارا و سعه صدر است که مخالفت را از ناسزاگویی جدا می کند و از حدود اخلاق خارج نمی شود. ازاین رو، اختلافات عقیدتی و مذهبی هیچ گاه مجوز ناسزاگویی نمی شود و در متون دینی ناسزاگویی به شدت نهی شده است. عامل دیگر اختلاف، استعمار و غفلت مسلمانان از آن است. دولت های استعمارگر همواره حضورشان همراه با اختلاف افکنی و تیره کردن روابط مسلمانان با هم بوده است تا از این طریق به بهره های کلان اقتصادی برسند.

 

وحدت، شکوه مسلمانان

یکی از نعمت های خداوند بر مسلمانان وحدت است. قرآن کریم در سوره آل عمران، آیه 103 می فرماید: «به یاد آورید که شما پیش از اسلام با یکدیگر دشمن بودید. پس خداوند میان دل های شما الفت برقرار کرد».

بی شک، وحدت مسلمانان از اصول اساسی و محوری است که در هیچ برهه ای از تاریخ اسلام بر اندیشمندان مسلمان پوشیده نبوده است. یکی از بحث های شکوهمند سیره و سنّت نبوی و ائمه ـ علیه السلام ـ را وحدت اسلامی تشکیل داده است. این مسئله و تحقق آن نیز یکی از دغدغه های اساسی علمای دینی بوده است.

مسلمانان جهان، چه شیعه و چه سنّی، به توحید، معاد، نبوت و رسالت پیامبر، عالم غیب و قرآن کریم اعتقاد و ایمان دارند. آنان رو به یک قبله نماز می گزارند. در یک ماه معیّن از سال روزه می گیرند و زمان مشخصی در سال به حج می شتابند و مانند هم زکات می پردازند. با وجود این همه نقاط اشتراک در اصول، دسیسه های دشمنان اسلام و جهالت برخی ساده اندیشان، موجبات تفرقه و اختلاف ها شده است. هفته وحدت، مجالی است تا مسلمانان درباره گذشته و نیز آینده خود بیندیشند و با حفظ وحدت کلمه، در برابر دشمنان دیرینه اسلام، امید آنان را به یأس و پشیمانی بدل سازند.

وحدت اسلامی، به معنای محور قرار دادن تعالیم عالیه اسلام است که پیامبر بزرگوار اسلام براساس وحی، مسلمانان را به آن هدایت کرده است.

تعالیم مسئولانه و نگرش اجتماعی اسلام به مسلمانان سبب می شد آنان به دست واحد توانایی تبدیل شوند و در برابر کفار و معاندینی که با اسلام جنگ و با مسلمانان دشمنی دارند، به رویارویی و دفاع برخیزند. قلب مسلمین جهان براساس آموزه های دینی برای یکدیگر می تپد. مؤمنین در کنار یکدیگر احساس امنیت و اقتدار می کنند. مصافحه برادران مسلمان در مراسمی نظیر حج با یکدیگر و در صفوف به هم فشرده نمازهای جمعه و جماعت، گویای عشق و علاقه خدادادی آنها به یکدیگر و مهر و محبتی است که خداوند در دل مؤمنین نسبت به هم قرار داده است.

 

چراغ راه

 

امام خمینی(ره)

«ای مسلمانان جهان و ای پیروان مکتب توحید! رمز پیروزی، وحدت کلمه و ایجاد هماهنگی است».[21]

 

مقام معظم رهبری(مدظله العالی)

«دنیای اسلام، امروز می تواند با تمسک به شریعت اسلامی و معارف اسلامی، پیشتاز بشریت به سوی تعالی و کمال باشد».[23]

«منظور ما از وحدت، هماهنگی و یک نوایی و هم صدایی است تا برادران دیگر در مقابل هم قرار نگیرند».[24]

 

شهید مرتضی مطهری(ره)

 

«آنچه علی ـ علیه السلام ـ آن اندازه برایش اهمیت قائل بود که چنان رنج جان کاهی را تحمل کرد، وحدت صفوف مسلمین و راه نیافتن تفرقه در آن است».[22]

 

آیت الله مشکینی(ره)

«با دقت در اغلب برنامه های اسلامی و قوانین عبادی و اجتماعی آن، انسان را به روشنی هدایت می کند که هدف قانون گذار و مشرع اسلام، تشکل جامعه اسلامی و تحقق یافتن وحدت و هماهنگی و یگانگی و دوستی و الفت و هم فکری و هم عزمی و هم رزمی آنهاست».[25]

 

علامه طباطبایی(ره)

«باید همواره متذکر این حقیقت بود که اختلاف دو طایفه، در فروع است و در اصول دین با هم اختلاف ندارند و حتی در فروع ضروریه دین مانند نماز، روزه، حج و جهاد و غیر آنها متفقند و همگی قرآن و کعبه را یکی می دانند».[26]

 

شهید بهشتی(ره)

«تا یک جامعه ای در میان خودش الفت، محبت، اعتقاد، انسجام و هم بستگی و اتحاد نداشته باشد، نمی تواند راه پرنشیب وفراز تکامل را با موفقیت طی کند».[27]

 

وحدت، رحمت خداوند

من، تو، او و تک تک ما نهرهایی هستیم دور از هم. در مسیر خود گاهی به سراشیبی یا مانعی برمی خوریم و متوقف می مانیم و خشک می شویم، اما اگر ما به هم بپیوندیم، دریا می شویم و دُرهای گران می پروریم.

وحدت زیباست و میوه زیبایی است. زیبایی نیز نتیجه هماهنگی و وحدت است. یک چهره زیبا از آن رو زیباست که همه اعضایش با هم هماهنگ و مورد اتفاق است. زیبایی و ابهت جنگل با تک درخت جدامانده در بیابان قابل مقایسه نیست.

گرامی باد هفته وحدت که در آن، میثاق ها استوار می شود، خون ها در هم می جوشد، دست ها و بازوها در هم می تند و چهره ها بر یکدیگر لبخند پیروزی و محبت می زند. وحدت مسلمانان، چتری است از رحمت خداوند بر سر امت اسلام که زداینده کینه ها و کدورت ها و خودخواهی ها و موجب صفای قلوب است.

درود خدا بر پیامبر رحمت، محمد مصطفی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که نفاق ها و چندرنگی ها را به وحدت و یک رنگی رساند و دشمنی های دیرین را به برادری اسلامی تبدیل کرد.

 

تبعیض نژادی ممنوع

روزی سلمان فارسی در مسجد پیغمبر نشسته بود. عده ای از اکابر اصحاب نیز حاضر بودند. سخن از اصل و نسب به میان آمد. هرکسی درباره اصل و نسب خود چیزی می گفت و آن را بالا می برد. نوبت به سلمان رسید، به او گفتند: تو از اصل و نسب خودت بگو. این مرد فرزانه تعلیم یافته و تربیت شده اسلام به جای اینکه از اصل و نسب و افتخارات نژاد سخن به میان آورد، گفت: «اَنَا سَلْمانُ بْن عَبْدِاللهِ؛ من نامم سلمان است و فرزند یکی از بندگان خدا هستم. گمراه بودم و خداوند به وسیله محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مرا راهنمایی کرد؛ فقیر بودم، خداوند به وسیله محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مرا بی نیاز کرد؛ برده بودم، خداوند به وسیله محمد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مرا آزاد کرد. این است اصل و نسب من».

در این بین، رسول خدا وارد شد و سلمان گزارش ماجرا را به عرض آن حضرت رساند. رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ رو کرد به آن جماعت که همه از قریش بودند و فرمود: ای گروه قریش، خون یعنی چه؟ نژاد یعنی چه؟ نسبت افتخارآمیز هرکس دین اوست. مردانگی هر کس، عبارت است از خلق وخوی و شخصیت او. اصل و ریشه هرکس عبارت است از عقل و فهم و ادراک، چه ریشه و اصل نژادی بالاتر از عقل؟ یعنی به جای افتخار به استخوان های پوسیده، به دین و اخلاق و عقل و فهم و ادراک خود افتخار کنید. تأکیدات رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ درباره بی اساس بودن تعصبات قومی و نژادی، اثر عمیقی در قلوب مسلمانان بالأخص مسلمانان غیرعرب گذاشت.[29]

 

خدا و دینتان یکی است

در مجلسی سه مسلمان از سه ملیت مختلف حضور داشتند. سلمان از ایران، صهب از روم و بلال از حبشه. ناگهان مردی عرب در آن مجلس آمد و وقتی موقعیت ممتاز آن سه غیرعرب را به خاطر پاکی و تقوای آنان، در بین مسلمانان دید، طاقت نیاورد و گفت: این «اوس» و «خزرج» دو قبیله عرب بودند که با قیام خود رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ را یاری کردند، دیگر این سه بیگانه چه می گویند؟ چه کسی آنان را به یاری پیامبر دعوت کرده است؟

وقتی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از این ماجرا آگاه گشت، به سختی ناراحت شد و برای پیش گیری از تفرقه میان امت اسلامی مردم را در مسجد جمع کرد و چنین فرمود:

«خدا یکی است، همه شما از یک پدر و مادر هستید، دین شما یکی است و عربیت نه از ناحیه پدر شماست و نه از ناحیه مادرتان، عربیت، تنها زبان شماست».[30]

 

شما برادرید

روزی اوسیان و خزرجیان در نقطه ای گرد آمده بودند. وحدت و یگانگی این دو گروه که دیروز دشمن خون آشام یکدیگر بودند، یکی از یهودیان را سخت متأثر کرد. او فوری به یک جوان یهودی که در آن میان بود، اشاره کرد و خاطرات تلخ جنگ های گذشته را که میان دو قبیله وجود داشت، به یاد آنان آورد.

جوان یهودی سرگذشت جنگ «بعاث» را که سرانجام اوسیان بر خزرجیان پیروز شدند، یادآوری و آن خاطرات تلخ را آنچنان مطرح کرد که نزاع و تفاخر میان دو دسته اوس و خزرج آغاز شد. نزدیک بود که آتش جنگ میان آنان شعله ور شود که خبر به پیامبر رسید و آن حضرت از نقشه شوم مخالفان آگاه شد و به سرعت با گروهی از یارانش نزد آنان آمد و هدف اسلام و برنامه عالی خود را متذکر شد و فرمود: «اسلام شما را با یکدیگر برادر کرد. باید کینه ها و خشم ها را به دست فراموشی بسپارید...». آنان همدیگر را در آغوش گرفتند و از درگاه خداوند طلب آمرزش کردند.[31]

 

نکته ها

برپایی مراسم ولادت رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در دو روز جداگانه، یعنی دوازدهم و هفدهم از ماه ربیع الاول نه تنها شکوه و ابهتی را که از آن انتظار می رفت دربرنداشت، بلکه جلوه ای از افتراق و دودستگی مسلمانان بود. این وضع نامناسب ادامه داشت تا اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) دوازدهم تا هفدهم ربیع الاول هر سال به عنوان «هفته وحدت» نام گذاری شد. امام خمینی درباره شکوه این روز مبارک در سایه وحدت می فرماید: «این عید بزرگ، سرمنشأ تمام برکات در عالم است و مرکز وحدت مسلمین در جهان است».[32]

اِنَّما المُؤمِنونَ إِخْوَةٌ؛[33] از این آیه شریفه می فهمیم که مؤمنان با هم فقط برادرند و نه نسبت به هم دشمن یا بی اعتنا.

همان گونه که تفاوت فرزندان، مانع اتحاد آنان در انتساب به یک پدر و مادر نیست، تفاوت انسان ها در زبان و نژاد نیز نباید مانع اتحاد آنها در بندگی و انتساب به خدای واحد باشد.

یکی از راه های رفع اختلاف و تقویت وحدت و همبستگی بین مسلمانان، رعایت احترام یکدیگر و پرهیز از اهانت و ناسزاگویی است.

عامل شکست از دشمن بیرونی، همواره اختلاف از درون است؛ زیرا اختلاف و تفرقه، تحلیل قوا و کم شدن نیرو را در پی دارد.

اختلاف و تفرقه، از امور جزئی و ظاهری آغاز می شود و به اختلاف های ریشه ای و درونی می انجامد. پس باید از اختلاف و ناسازگاری، حتی در امور جزئی نیز جلوگیری کرد و هرگاه اختلافی پیش آمد، باید به سرعت آن را برطرف ساخت تا گسترده و ریشه دار نگردد.

نادانی و جهل، از عوامل اساسی اختلاف میان مردم و وحدت گریزی است. ازاین رو، بسیاری از اختلاف ها حقیقی نیستند و در نادانی ریشه دارند.

 

کوتاه و گویا

  • اتحاد و همبستگی، ره آورد بزرگ رسالت پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است.
  • وحدت، از اصول اساسی پیشرفت و توسعه کشورهای اسلامی است.
  • کوتاه ترین راه برای تحکیم اتحاد اسلامی، احترام متقابل و عمل به آموزه های اسلام است.
  • وحدت و همدلی بین مسلمانان جهان، همواره یک اصل ضروری برای ادامه حیات آنان است.
  • جدال و تفرقه مسلمانان، زخمی عمیق و دردناک بر پیکر اسلام است.
  • منشأ تفرقه، شیطان و هواهای نفسانی است.
  • وحدت، فراخوان پایدار قرآن است.
  • پیروزی، میوه شیرین وحدت و شکست، نتیجه تلخ تفرقه است.
  • وحدت مسلمین، دژ محکم اسلام است.
  • امت اسلام، اعضای یک پیکرند.
  • وحدت، شمیمی از نسیم قدسی خداوند بر مؤمنان است.
  • تفرقه، همیشه آبستن شکست هاست.
  • پراکندگی، همراهی با شیطان و عامل سقوط است.
  • وحدت، حاصل جمع اشتراک ها و تفریق اختلاف هاست.

 

شعر

 

به اتحاد گرایید و سیل را نگرید

که هیچ نیست به جز قطره قطره های مطر

به اتحاد گرایید و اتفاق کنید

که اتحاد شما کم کند ز کفرْ اثر

ادیب الممالک فراهانی

ز دانا تو نشنیدی این داستان

که برگوید از گفته باستان

که گر دو برادر نهند پشت پشت

تن کوه را باد ماند به مشت

فردوسی

 

فرد را ربط جماعت رحمت است

جوهر او را کمال از ملت است

تا توانی با جماعت یار باش

رونق هنگامه احرار باش

حرز جان کن گفته خیر البشر

هست شیطان از جماعت دورتر

اقبال لاهوری

 

جان گرگان و سگان از هم جداست

متحد، جان های شیران خداست

جمع گفتم جان هاشان من به اسم

کان یکی جان، صد بود نسبت به جسم

همچو آن یک نور خورشید سما

صد بود نسبت به صحن خانه ها

لیک یک باشد همه انوارشان

چون که برگیری تو دیوار از میان

چون نمانَد خانه ها را قاعده

مؤمنان مانندْ نفْسِ واحده

مولوی

 

 

پی نوشت ها:

  1. آل عمران: 103.
  2. عبدالرحیم گواهی، کوثر: برداشت هایی از قرآن کریم، تهران، آفتاب توسعه، ، ج 1، ص 268.
  3. علاءالدین هندی، کنزالعمال، ح 20242.
  4. طبرسی، الاحتجاج، ج 1، ص 134.
  5. کلینی، الکافی، ج 2، ص 369.
  6.  کنزالعمال، ح 5481.
  7.  نهج البلاغه، نامه 47.
  8.  ری شهری، میزان الحکمه، ح 2434.
  9.  کنزالعمال، ح 20242.
  10.  ابن حنبل، مسند احمد، ج 6، ص 446.
  11. مجلسی، بحارالانوار، ج 78، ص 81.
  12. محمد برفی، جلوه های عینی وحدت، تهران، اسعدی، 1376، ص 175.
  13. محمدعلی، تسخیری، درباره وحدت و تقریب مذاهب اسلامی، ترجمه: محمد مقدس، تهران، مجمع تقریب، 1383، ص 218.
  14. نک: آل عمران: 103.
  15. نک: حجرات: 10.
  16. ابن هشام، سیره ابن هشام، ج 4، ص 276.
  17. نک: نسا: 59.
  18. بخش علی قنبری، آسیب شناسی وحدت، اطلاعات، /5/1377، ص 8.
  19. فتح: 29.
  20. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 11، ص 23.
  21. امام خمینی(ره)، صحیفه نور، ج 6، ص 4.
  22. مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص 178.
  23. سیدعلی خامنه ای، حدیث ولایت، ج 4، ص 69.
  24. همان، ج 5، ص 94.
  25. وحدت مسلمین، قم، دفتر کنگره جهانی ائمه جمعه و جماعات، بی تا، ص 78.
  26. نشریه اندیشه تقریب، ش 5، ص 29.
  27. محمدحسین بهشتی، ارزش ها در نگاه شهید بهشتی، ص 66.
  28. روزنامه جمهوری اسلامی، ش 8035، 5/2/86، ص 16.
  29. محمدجواد صاحبی، حکایت ها و هدایت ها در آثار استاد شهید مرتضی مطهری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1374، ص 43.
  30. عبدالکریم بی آزار شیرازی، اسلام، آیین همبستگی، تهران، صحیفه علم، 1378،ص 93.
  31. جعفر سبحانی، تاریخ اسلام، تهران، نشر مشعر، 1371، ص 56.
  32. صحیفه امام، ج 5، ص 159.
  33. حجرات: 10.

تلفن مرکز رسیدگی به امور مساجد: 30-02166497027

 

تلفن سامانه ارتباط مردمی : 61943

info@masjed.ir